در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ترانه | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:27:20
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ترانه (tarakooh)
درباره نمایش فیکتیشز i
👈فیکتیشز: ساختگی، تقلبی، جعلی👉
بیماری روان‌شناختی که در آن فرد با تظاهر به مریض بودن دیگران را فریب می‌دهد، به گونه‌ای که عمداً خود را بیمار می‌کند یا حتی به خودش آسیب می‌رساند.
اختلال ساختگی با تمارض فرق دارد، در تمارض شخص تظاهر می‌کند مریض است تا به منافعی دست یابد، مثل شانه خالی کردن از کار یا تبرئه شدن در دادگاه.
مبتلایان به اختلال ساختگی ممکن است علائمی تصنعی از خود بسازند یا حتی در آزمایشات پزشکی‌شان دستکاری کنند تا دیگران متقاعد شوند که برای درمان این بیماری، جراحی‌های خطرناک لازم و ضروری است.
ترانه (tarakooh)
درباره نمایش سوسمار i
نمایش سوسمار را دیدم و بسیار لذت بردم. نمایشی ساده و بی‌ادعا که با مفاهیم عمیق و به شکل استعاره‌ای روایتگر جامعه‌ی ما، طی نیم قرن گذشته است. هوش و ذکاوت کارگردان و به ویژه نویسنده‌ی اثر، مخاطب جدی تآتر را به تأمل وا می‌دارد.
Natamam (tarakooh)
درباره نمایش کریملوژی i
دستمریزاد به همه ی عوال نمایش "کریمُلوژی" مخصوصا کارگردان و بازیگر این نمایش که روی تک تک لحظه ها، تمرین و تلاش بسیار کرده بودند و کاری بسیار جذاب و خوش ریتم به روی صحنه آورده اند. بسیار لذت بردم و احساسات متفاوتی را در هنگام تماشای این تآتر تجربه کردم.
Natamam (tarakooh)
درباره نمایش آوانتاژ i
روز چهارم آذر سال شصت و پنج کجا بودی؟ چند سالت بوده؟ اصلا هنوز به دنیا اومده بودی؟ می دونی اون روز چه اتفاقی افتاده؟
به نظرم خیلی مهمه که بدونی...
همه باید بدونن، همونطور که راجع به هیروشیما می دونن.
"آوانتاژ" همشو برات تعریف می کنه...
عجب کامنتی !!

بیشتر از هر تیزر و تبلیغی بنده رو مشتاق به دیدن کار کرد
۰۳ مهر ۱۳۹۷
بینظیر بود با اجازه شما از متن ارسالی توی تبلیغات کار استفاده میکنیم
۱۱ مهر ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Natamam (tarakooh)
درباره نمایش آتن مسکو i
یک کار زنانه ی بی نظیر که حال و هوای گیر افتادن در غربت را به خوبی نشان می دهد. بازی روان الهه پورجمشید در نقش ماشا به دل می نشیند و می درخشد، همچنان که پرستو کرمی در نقش الگا درخودماندگی را به خوبی انعکاس می دهد.
Natamam (tarakooh)
درباره نمایش قند خون i
انسان دشواریِ وظیفه است...
و چه دشوار بود دیدن نمایش "قند خون" برای من، و دشوارتر از آن بازی در "قند خون" برای بازیگرانش...
حتما خواهی سوخت اگر کمی قلب داشته باشی و درد را حس کنی، درد مردمان سرزمینِ شیرینی که کام بسیاریشان تلخ است!!!
کیوان اسماعیلی این را خواند
علیرضا آذری راد، سارا حدادی و محمد رحمانی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Natamam (tarakooh)
درباره نمایش ناتمام i
تمدید نمی شود
سه اجرای پایانی نمایش "ناتمام"
جمعه سوم شهریور
یکشنبه پنجم شهریور
و دوشنبه ششم شهریور ماه ۱۳۹۶
تئاتر شهر
سالن سایه
ساعت ۱۸:۴۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Natamam (tarakooh)
درباره نمایش ناتمام i
فقط چهار اجرای دیگر باقی مانده...
پنجشنبه دوم شهریور
جمعه سوم شهریور
یکشنبه پنجم شهریور
و دوشنبه ششم شهریور ماهِ ۱۳۹۶
سالن سایه مجموعه تئاتر شهر _ ساعت ۱۸:۴۵
farhad riazi این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Natamam (tarakooh)
درباره نمایش ناتمام i
گزارش روزنامه صبا از نمایش "ناتمام"
دوشنبه ۳۰ مرداد ماه ۱۳۹۶
صفحه ۱۲ و ۱۳
http://www.rooznamehsaba.ir/fa/publication/942/7228
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Natamam (tarakooh)
درباره نمایش ناتمام i
یادداشت شهرام کرمی درباره یک کارگردان و اثرش: «ناتمام» پر از لحظات خوب است
شهرام کرمی پس از دیدن نمایش «ناتمام» در یادداشتی این نمایش را پر از لحظات خوب خواند که از ذات کهبد تاراج در کار جاری شده است.

در متن یادداشت شهرام کرمی درباره «ناتمام» و کارگردان آن آمده است:
کهبد تاراج را نمیدانم چند سال است که میشناسم. اما حس میکنم از سالهایی که خودم را شناخته ام از سال های دور این دوست هنرمند را میشناسم. در جایی مطلبی از او خواندم از رضا رضامندی نازنین که بعد از آن من احساس تعلق کردم به کهبد تاراج. من با رضامندی زیاد ارتباط نداشتم ولی بین ما دوستی زیادی بود. مهر او و مراقبت از سعدی افشار و چند نمایشی که از او دیدم و چشمان مهربان و گشادش کافی بود تا از ته دل دوستدارش باشم. لازم نیست برای دوستی همیشه با یک نفر باشی گاهی میشود از دور و یا حتی سال به سال به یک خصلت او فکر کنی و از دوستی لذت ببری. رضا مندی همین بود و کهبد تاراج هم یادآور مهر آن عزیز سفر رفته...
اما فرصت شد و نمایش ناتمام او را دیدم پر از لحظات خوب که از ذات خود کارگردان در کار جاری شده، بازی ها و فضاسازی و حس کار عالی است اما دلم خواست نمایشنامه ای از خودش را میدیدم. کهبد نویسنده با اصالت خوبی است که ایرانی مینویسد کارهایش را دوست دارم حتی اگر متن خودش نباشد برای او بهترین را آرزو دارم.
تاریخ انتشار در سایت ایران تئاتر: جمعه ۲۷ مرداد ماه ۱۳۹۶
مینا &۱۲ این را خواند
رضا تهوری این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Natamam (tarakooh)
درباره نمایش ناتمام i
ما گم شده ایم
کهبد تاراج کارگردان نمایش "ناتمام" به بهانه اجرای نمایش خود یادداشتی را در اختیار ایران تئاتر قرار داد.
در متن یادداشت کهبد تاراج کارگردان "ناتمام" آمده است:
هر اجرا جهانی است مملو از رازهای کشف نشده و دیدگاه هایی که قرار است به سرانجام برسد.
بعد از بیش از یک دهه با متنی از محمد چرمشیر که همیشه او را یک قطب بی مانند نمایشنامه میدانم، روبرو هستم و باز هم مرور میکنم هر اجرا یک تمرین است و هر تمرین یک اجرا بدون تماشاگر.
ما اینجا خودمان را نمایش نمی دهیم، ما رها شده ایم و بهتر بگویم در این زمانه فست فودی تئاتر، ما گم شده ایم و تماشاگر ما را پیدا می کند.
تماشاگر ما را نه، فریاد و اعتراضی را پیدا می کند از جنس فائقه، بیتا، نازنین که نماد و نشانه ... دیدن ادامه ›› هستند و بس.
از زنانی که جرات و یا فرصت حرف زدن نداشتند حرف می زنیم و زمزمه می کنیم.
"ناتمام" هر روز در کعبه تئاتری ها اجرا میشود تا این قبله  بی فریاد نماند.
با احترام
کهبد تاراج
چهارشنبه ۲۵ مردادماه ۱۳۹۶
الیسا میم این را خواند
نیل شیرازی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Natamam (tarakooh)
درباره نمایش ناتمام i
گفت‌وگوی ایران تئاتر با کهبد تاراج کارگردان نمایش "ناتمام"

حرف مردمان جنوب شهر را خوب می فهمم

ایران تئاتر: نمایش "ناتمام" سیزده سال پیش به کارگردانی آناهیتا اقبال‌نژاد در سالن شماره ۲ مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه رفته بود و از متن های دهه هفتادی محمد چرمشیر محسوب می شود. کهبد تاراج کارگردان جوان تئاتر، نزدیک به یک دهه است که در تئاتر حضور ملموسی دارد و در آثارش عمده توجه اش به طرح مسائل و دلمشغولی های طبقه فرودست جامعه است.

تاراج در نمایش "ناتمام" به سراغ روایت زندگی سه زن می‌رود که قصه زندگی‌شان پازل شخصیت زن دیگری را تکمیل می‌کند. کهبد تاراج نویسنده ... دیدن ادامه ›› و کارگردان تئاتر از دهه هشتاد فعالیت خود را آغاز کرده است. "نبش قبر خاطرات یک مرد زنده که سال‌ها پیش مرده بود"، "سوگواری قبل از مصیبت"، "نکبت"، "نسیان"، "نظام‌آباد"، "قهوه تلخ"، "باداباد" و "جوادیه" از جمله کارهای مهم کارنامه کاری تاراج هستند. داستان این نمایش درباره سه زن با نام‌های بیتا، فائقه، نازنین است که در جایی نامشخص درباره شخص نامعلومی شهادت می‌دهند. آن‌ها شروع به درد دل می‌کنند و مشکلاتشان را در روند اجرای نمایش بازگو می‌کنند. متن این نمایش داستان مینی‌مال زنانه‌ای است که به بیان معضلات زن‌ها در جامعه می‌پردازد. نمایش "ناتمام" شامل سه مونولوگ است. این نمایش نوشته محمد چرمشیر است و از دهم مردادماه تا پنجم شهریورماه، ساعت ۱۸:۴۵ با مدت‌زمان یک ساعت با بازی الهام شعبانی، غزاله جزایری و ترانه کوهستانی در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه است.

با کهبد تاراج کارگردان پُر شروشور و انرژیک که یکی از دغدغه‌هایش پیاده‌روی شبانه در خیابان لاله‌زار است درباره اجرای نمایش "ناتمام" گفت‌وگویی انجام داده‌ایم...

-سه زنی که در نمایش، زندگی‌شان را برای مخاطب روایت می‌کنند هر کدامشان متعلق به دهه‌های پنجاه، شصت و هفتاد هستند. دلیل انتخاب این سه دهه چه بود؟

-در متن محمد چرمشیر چنین تأکید زمانی وجود نداشت و خودم خواستم که این تغییرات را با توجه به طراحی‌هایی که داشتم انجام بدهم. نمایشنامه محمد چرمشیر شامل سه مونولوگ تخت بیست دقیقه‌ای بود و من برای اینکه ریتم و هارمونی فضای نمایش برای تماشاگر خسته‌کننده نباشد آن را تبدیل به هجده اپیزود کردم. ساختار نمایشنامه به صورت ایستا و ساکن است و میزانسن خاصی ندارد و شخصیت‌ها رو به مخاطب نشسته‌ و حرف و مشکلاتشان را بازگو می‌کنند و کار دیالوگ‌محور محض است. همانطور که اشاره کردید در نمایش به سه دهه متفاوت پرداخته‌ام و سه زن نمایش نمادهایی از زنان جامعه هستند و به نظرم این سه دهه، در تاریخ معاصر ما دهه‌های مهم و اثرگذاری هستند.

-تغییراتی که اشاره کردید، باعث می‌شود مخاطب در حین اجرا با تک‌گویی و مونولوگ صِرف روبه‌رو نباشد؟

-محمد چرمشیر متن نمایشنامه "ناتمام" را هجده سال قبل نوشته است و اجرایی از این متن در همان زمان دیدم که به طور کامل به ساختار مونولوگ‌گونه اثر وفادار بود. اما معتقدم که ساختار مونولوگ صِرف در این مقطع زمانی خیلی جواب نمی‌دهد و تاریخ ‌مصرفش به انتها رسیده است.

-بنابراین در متن نمایشنامه دراماتورژی انجام دادید؟

-اگر این تغییرات را دراماتورژی قلمداد کنیم، بله این کار را انجام داده‌ام.

-آیا در این زمینه با محمد چرمشیر هم مشورتی انجام دادید؟

-نه، صحبتی انجام نشد و علاقه‌ای نداشتم که محمد چرمشیر در جلسات تمرین حاضر بشود و از ایشان برای دیدن اجرا دعوت کردم.
 
-بعد از دیدن نمایش چه نظری داشتند؟

-هنوز به دیدن نمایش نیامده‌اند.

-سه زن نمایش همگی متعلق به طبقه پایین جامعه با سواد و معلومات کم هستند. طبقه‌ای که در اغلب آثار شما به‌ عنوان شخصیت‌های محوری حضور دارند؟

-بله، در نمایش‌های قبلیم قهرمان آثارم مردمان جنوب شهر هستند. من حرف مردمان جنوب شهر را بیشتر می‌شناسم و دغدغه‌های این آدم‌ها را راحت می فهم و خودم هم بچه پایین ‌شهر هستم. اگر نگاهی دقیق به تحولات، رخدادها و حوادث اجتماعی داشته باشیم، جرقه اصلی‌اش از همین پایین‌ شهر زده شده است. مردم جنوب شهر به ‌واسطه فقری که با آن درگیر هستند، آدم‌های معترضی هستند و برای تغییر شرایطشان تلاش می‌کنند. نمایش "ناتمام" را در سالنی اجرا می‌کنیم که نزدیک پایین ‌شهر و حوالی مرکز شهر تهران است و مخاطبانش هم آدم‌های متوسطِ رو به پایین هستند. به همین دلیل فکر می‌کنم دیدن نمایش "ناتمام" برای این جنس از مخاطب ملموس تر است.

-یک‌جورهایی برای مخاطبان عام‌تر دیدن نمایش جذابیت بیشتری دارد؟

-بله، مخاطبانی که معصوم هستند.

-معصوم از چه نظر؟

-یعنی مخاطبانی که وارد سالن اجرا می‌شود معصومانه کار را نگاه کنند تا تأثیر نمایش روی ذهنشان بیشتر باشد.  

-جنس و منش شخصیتی سه زن نمایش "ناتمام" با زنان جامعه امروز ما خیلی تفاوت دارد؟

-درست است. اما مخاطبی که به دیدن نمایش ما می‌آید و جوان هم هست، شاید مادر، خواهر و یا همسرش چنین خصلت‌هایی داشته باشد و بنابراین با این شخصیت‌ها بیگانه نیست و توسط زنانی بزرگ و تربیت‌شده که متعلق به دهه شصت و هفتاد هستند. به نظرم حتی مخاطب مرد هم می‌تواند با این شخصیت‌های زن ارتباط برقرار کند. همانطور که از اسم نمایش‌نامه برمی‌آید متن، متن نصفه‌ای است.
 
-اعتقاد دارید محمد چرمشیر انتهای نمایش را به عهده ذهنیت و استنباط مخاطب واگذار کرده است؟

-این سه زن می‌آیند و یک سری درد و دل انجام می‌دهند و می‌روند پی کارشان.

-در نمایش این حس به مخاطب منتقل می‌شود که کارگردان نمایش حس سمپاتی با این سه شخصیت دارد؟

-در طول تمرینات چنین رویکردی مدنظر نبود و در زمان اجرا این حس شکل گرفت و به آن دست پیدا کردیم. به نظر من اجرا یک‌جور تمرین با تماشاگر است. ما هر روز ضمن تمرین با تماشاگر تجربه جدیدی را می‌آموزیم و در کنارش واکنش‌های متفاوتی هم از مخاطب دریافت می‌کنیم. اعتقادی به مکانیکی و طبق یک روال مشخص و ثابت کار کردن ندارم. تأثیرات و ری‌اکشن‌های مخاطب را دریافت می‌کنیم و خودبه‌خود در اجرای فردا شاهد موارد جدیدی هستیم. 

-بنابراین دست بازیگران در هر شب اجرا برای انجام تغییرات که ماحصل استنباطشان از واکنش مخاطبان است باز است؟

-نه، کارمان چارچوب دارد و اگر بداهه را تکنیک بدانیم و بازیگر بخواهد از تکنیک بداهه استفاده کند، به آن‌ها گوشزد می‌کنم که شرایط چگونه است. شب قبل الهام شعبانی در بازی‌اش ورقه سفید را بالا و نزدیک صورتش آورد و من بعد از اجرا از او پرسیدم که چرا این کار را انجام داده است؟!

(گفت‌وگو از احمد محمد اسماعیلی)
صدف اسمعیل پور این را خواند
farhad riazi و محمد رحمانی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Natamam (tarakooh)
درباره نمایش ناتمام i
اجرای نمایش "ناتمام" از نیمه گذشت...
تا به امروز عزیزان و هنرمندانی همچون بانو گلاب آدینه، شیرین بینا، شیرین یزدان بخش، منظر لشکری، آرزو افشار، شیوا مکی نیان، محمد ساربان، خسرو احمدی، دکتر ناصربخت، علی راضی، جواد مولانیا، مهران رنجبر، سعید داخ، مهرداد کورش نیا، دکتر مهدی نصیری و بهرام تشکر به تماشای "ناتمام" نشسته اند.
و ما در اجراهای باقیمانده به انتظار حضور سبز شماییم...
خبرهای تصویری "ناتمام" در صفحات اینستاگرام ما:
@natamam.theater
@natamam_theater
زهره مقدم این را دوست دارد
این یک تئاتر نیست، یک زندگی است
نگاهی به نمایش #ناتمام نوشته ی محمد چرمشیر و کارگردانی کهبد تاراج
ناتمام اثری با عصاره ی سینماییست، سینمای کیمیایی و مهرجویی، سینمای خوب ایرانی، ناتمام مخاطب را به شدت یاد فیلم های با ارزش میندازد، شاید اولین چیزی که درمورد ناتمام میتوان گفت کارگردانی صحیح آن است، کارگردان مخاطبش را میشناسد، میداند مخاطب عام این روزهای تئاتر، به تئاتر میرود که یا چهره روی صحنه ببیند و یا شاهد یک نمایشنامه ی قوی با پرداخت سینمایی باشد، طراحی صحنه و آکسسوار در ناتمام اما بسیار ساده و در عین حال پر پر مفهوم است، بازی بازیگران بعد از کارگردانی به جا حرف اول را میزند و از همان ابتدای نمایش مخاطب را میخکوب میکند، گویی این روزها روزهای #زن در تئاتر است، نمایش #یک_دقیقه_و_سیزده_ثانیه و #ناتمام هر دو روی صحنه هستند و حرف اول را در هر دو زن و مشکلات زنان در جامعه میزند اما ... دیدن ادامه ›› با دو نگاه و سبک متفاوت،حتی با طراحی صحنه و نورپردازی متفاوت از هم، ناتمام مانند اسمش نا تمام نیست، کارگردان و نویسنده و بازیگران تمام تلاششان را کرده اند تا کنار هم تمام شده ترین اثرشان را به مخاطب هدیه بدهند، ناتمام اما تلخ است، تلخی نمایش بعد از اجرا در کام مخاطب میماند، از آن نمایش هاییست که بعد از خارج شدن از سالن دوست داری محوطه ی تئاتر شهر را آرام قدم بزنی و در ذهنت مرورش کنی، از آن نمایش هایی است که وقتی از سالن سایه بیرون آمدی دوست داری در تک تک سالن های تئاتر برای خودت تصورش کنی، دوست داری خودت بازیگرش باشی و خودت تمامش کنی
تماشای این نمایش به شدت توصیه میشود
۲۶ مرداد ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Natamam (tarakooh)
درباره نمایش ناتمام i
این "ناتمام" تمامی ندارد.
برای متنی که حرف را صاف و پوستکَنده می زند باید بی ریا نوشت...
پشت کنکور بودم و دغدغه دانشجو شدن تئاتر در من هوس نبود. با رضا تهرانی رفیق دوره متوسطه به تئاتر شهر رفتیم و صدایی از پشت گیشه چوبی تئاتر شهر گفت فقط بلیط "ناتمام" چندتایی باقی مانده. پله ها را بالا رفتیم، پشت سالن شماره ۲ ایستادیم تا اجرای نمایش "گوش کن" تمام شد و کمی بعد "ناتمام" را ورود دادند...
فائقه، بیتا و نازنین کاری کردند که بیشتر از یک دهه، یعنی سیزده سالِ تمام من هنوز هم با آنها هستم.
ساده، صمیمی، تاثیرگذار و موجز بود متن محمد چرمشیر؛ و اجرای آناهیتا اقبال نژاد ضمیمه من شد تا همین سالها.
حالا "ناتمام" را اجرا می کنیم در همان تئاتر شهر، در سالن سایه...
در سالنی که با "قهوه تلخ" شبنم طلوعی نمایش نسل جوان آن زمان، آوار شد روی سرم.
یاد باد...
این تلفیق خاطره و دغدغه بودن در سالن شماره ۲ و سالن سایه یعنی...
"قهوه تلخ ناتمام"

کهبد تاراج
Natamam (tarakooh)
درباره نمایش ناتمام i
نگاه کن... همین جا... قهوه تلخ، روزهای زرد، آواز قو آنتوان چخوف...
نگاه کن همین جا... درباره زنی که دیگر نیست، حرف می زنیم. بگو...
هیس... اسمش را نیاور. بگذار فائقه خودش بگوید. بیتا حرف بزند. و نازنین بغلش کند. بگذار آن ها بگویند. آن ها بهتر می گویند.
من هر روز از راه دور زمزمه هایی می شنوم، حرف های چند زن درباره یک...
ناتمام/تئاتر شهر/سالن سایه/۱۸:۴۵
farhad riazi، محمد رحمانی و نیل شیرازی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Natamam (tarakooh)
درباره نمایش ناتمام i
ناتمام
یه حسی به آدم دست میده بعد اجرا نمیدونه آدم بره یا بمونه
میبره آدم رو به خلسه
یه عالمه حرف از زبون سه زن از سه نسل
شاید مادرمون
شاید خواهرمون
شاید همسرمون
اجرا صادق و بی ریاست
از دست ندید
شوآف ندارد و تئاتر به معنای واقعی
۱۸ مرداد ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید