انتخاب نمایشنامههایی از این دست، راه رفتن بر روی لبهی تیزی است که شاید هر کارگردان و بازیگری جسارت گزینش چنین متنی را جهت اجرا نداشته باشد.
چراکه کارگردان و بازیگران و تمامی عوامل صحنه بایستی آنقدر تبحر در اجرا داشته باشند تا بتوانند بصورتی کاملا حرفهای، نقش آماتورهای تازه کار را ایفا نمایند.
بسیار سخت و طاقت فرساست که امروزه بتوان بدون کاربرد الفاظ رکیک و سخیف، تماشاگر را به خنده واداشت بیآنکه حرمتی شکسته شود یا اهانتی روا داشته شود.
حقیقتا که به شخصه انتظار دیدن چنین نمایش گیرایی را نداشتم.
ولیکن در همان ثانیههای ابتدایی نمایش پی بردم که با جوانانی خلاق طرف هستم که از جان و دل مایه گذاشتهاند که حتی ثانیهای تماشاگر خسته و پشیمان نشود.
اجرا نمودن ناپختگی در عین پختگی، فاجعه بودن میزانسن در عین هماهنگی منسجم، تپق زدنهای تعمدی در عین مهارت در بیان و گفتار، شلختگی بدن در عین آمادگی کامل و هزاران تناقض دیگر همگی دال بر این دارد که با تیمی حرفهای روبرو هستیم.
دکور، نور، صدا، آکسسوار، موسیقی، لباس و .... همه و همه، به درستی در نمایش به خدمت گرفته شده بودند و حذف هر کدام میتوانست ضربهای به نمایش
... دیدن ادامه ››
وارد کند. این بدان معناست که با صحنهای اضافه و هجو یا هزل در نمایش روبرو نیستیم.
خنده گرفتن از تماشاگر پر دغدغهی امروز که متاثر از آلام روزمرگی است، بدون کاربرد مسائل غیراخلاقی، به غایت کاری بس دشوار و طاقت فرساست و گروه جوان اشطباهی نشان داد که انتخاب این نمایش، حتی به اشتباه، درستترین کار این شبهاست.
از تمامی دوستانی که این جستار را مطالعه میکنند، به شدت پیشنهاد میکنم، تا با دیدن این نمایش، روح و روانشان را جلا دهند.
پینوشت: سپاس فراوان از تمامی دوستان که ماهها تلاش کردند تا حال تئاتر این روزها را دگرگون سازند.
خدا قوت.