در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
پیرو اعلام عزای عمومی، اجرای نمایشها از یکشنبه ۸ تا پایان پنجشنبه ۱۲ مهر لغو شد. لطفا منتظر اطلاع‌رسانی از سوی پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشید.
تیوال هفتمین هنر | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:06:15
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بیست و ششم شهریور ماه باتفاق همسر رفتیم به تماشای این نمایش زیبا! خودش ی سفر درون شهری یک روزه بود چون تا ما ساعت 10 زدیم بیرون دور و بر 11:30 به زور ی جای پارک تو خیابان جعفری پیدا کردیم! ی چند جایی مثل موزه سینما و پارک هنر ایرانی و ناهار و... رفتیم تا بلاخره موعد نمایش فرا رسید! کار سر راست و قشنگی بود! تلفیق موسیقی زنده، نمایش و کمدی! من با توجه به خستگی اون روز بیشتر با بخش کمدیش ارتباط برقرار کردم اما در کل نمایش قشنگی بود! بعدشم رسیدم منزل و هر دو به صرف سویه جدید کرونا (اُ میکرون) یک هفته بساط لحاف و تشک هامون پهن و آب لب لوچه و از اون بدتر مماخمون آویزون. سرم و دارو و.... اصن ی چیزی چشتون روز بد نبینه! 🤢😰😓

خدا قوت میگم به این تیم خوب و براشون آرزوی موفقیت روز افزون دارم.
چقدر...
چقدر...
و چقدر دوست میداشتم زمانی که شخصیت گردآفرید اولین سنگربان خاک ایران زمین در مقابل لشکر توران در انتهای تآتر بروی صحنه میآید کل زنان حاضر در جایگاه به احترامش از جای بر می‌خواستند! براستی چه شکوه و حماسه ای خلق می‌شد... افسوس...

تاتر را به اصرار برادر عزیزم باتفاق تماشا کردیم. همه چیز تمام بود تراژدی رستم و سهراب این‌بار از زاویه ای دیگر و جدال درونی رستم با افکار خورنده اش! تاتری خوش دکور، پر بازیگر به همراه موسیقی و جلوه های ویژه قابل توجه! خدا قوت میگم ای کاش ی روزی یک چنین تاتر هایی که روحیه وطن دوستی را ارتقا میدهند در جنوب شهر هم با قیمتی مناسب بر روی صحنه رود تا هم هنر فراگیر شود و هم عزیزان صفحات جنوبی شهر از دیدن این هنر نمایی محروم نشوند.
دی نوش مومنی رخ، امیرمسعود فدائی و امیر مسعود این را خواندند
هلن این را دوست دارد
سلام و وقت بخیر
شب گذشته ۲۶ ام با شوق فراوان به همراه ۵ نفر از اعضا خانواده از ساعت ۶:۳۰ حرکت کردم وساعت۷:۳۰ برای دیدن تئاتر زیبای رستم و سهراب در محل اجرا اماده بودم،اما با وجودی که ۶ صندلی در محلVIP (VIP5,ردیف اول,صندلیهای ۵تا۱۰)و حدودا۸میلیون خریداری کردیم،هرگز تصور نمیکردیم که اینقدر با عذاب تئاتر رو تماشا کنیم ،تمام مدت با دو نرده قطور و یک نرده نازکتر در بالای آن مواجه بودیم،اگر رستم نشسته اجرا میکرد فقط نرده ها رو میدیم و اگر میایستاد باز هم مجبور بودیم که تنظیم کنیم یا از بین دو نرده تئاتر را ببینیم یا تلاش کنیم و لبه صندلی بشینیم و از بالای نرده تماشا کنیم،سوالم اینست که چرا ردیف اول VIP5 با وجود این ضعف بزرگ ،قیمتش تا این حد زیاد است،به نظر من این ردیف باید غیر قابل فروش میشد،چون با وقتی که گذاشتیم و با وجودیکه بازنشسته هستم و مبلغ VIP برای من گران بود اما باز هم حاضر نیستم با کمترین مبلغ در جایی با این شرایط به تماشا بنشینم،نزد دخترم و اقوامم شرمنده شدم و احساس میکنم حق ما ضایع شده است،اگر جاهای ارزان‌تر را میخریدیم با شرایط بهتر تئاتر را تماشا میکردیم.
۲۷ شهریور
فاطمه شیخ رضایی
سلام و وقت بخیر شب گذشته ۲۶ ام با شوق فراوان به همراه ۵ نفر از اعضا خانواده از ساعت ۶:۳۰ حرکت کردم وساعت۷:۳۰ برای دیدن تئاتر زیبای رستم و سهراب در محل اجرا اماده بودم،اما با وجودی که ۶ صندلی ...
ما هم شب گذشته همین شرایط شما رو در سکوی ۷ تجربه کردیم و پشیمون بودیم که چرا از جایگاه‌های ارزانتر کناری که مشرف به صحنه بود بلیط تهیه نکرده بودیم‌. واقعا نمیدونم چرا اسم اون جایگاه‌ها vip هست؟ که تماشاچی رو گول بزنن و با قیمت گزاف بهمون غالب کنن؟ ما نصف صحنه رو نمیدیدیم و نصف دیگه رو هم با دو تا میله و یه سیم مفتول میدیدیم. حیف از نمایش به این قشنگی و حیف از اونهمه پول. من قبل تهیه بلیط کامنتا رو خونده بودم و برام عجیبه که چرا قبلتر کسی به این مساله اشاره نکرده بود. چند ردیف پایین تمام سکوهای بالایی باید غیرقابل فروش میشد. این توهین به مخاطبه.
۲۸ شهریور
شراره
ما هم شب گذشته همین شرایط شما رو در سکوی ۷ تجربه کردیم و پشیمون بودیم که چرا از جایگاه‌های ارزانتر کناری که مشرف به صحنه بود بلیط تهیه نکرده بودیم‌. واقعا نمیدونم چرا اسم اون جایگاه‌ها vip هست؟ ...
بسیار پیگیر قضیه شدم و با پشتیبانی ایران تیکت تماس گرفتم،شماره موبایل یک آقایی رو دادند و تمام حرفهای منو قبول داشتند و گفتند مسئولین اجرایی تئاتر باید پاسخگو باشند و قول دادند که باهاشون صحبت کنن و نتیجه رو بگن،هنوز جواب ندادن ،مطمئنم حتی ردیف‌های بالا هم بعضی صحنه ها رو نمیتونستن ببینن،چون ما طبقه دوم استادیوم بودیم و بعضی صحنه ها در جایی پشت به تماشایی (که حتی فقط تماشاچیان طبقه پایین اشراف داشتند)اجرا میکردن، ایرادهای محل اجرا بسیار زیاد است،اما به نظر میاد کسی هم حاضر به پاسخگویی و یا جبران آن ندارد.
۲۸ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تا اواسط این نمایش خوش ساخت با آن نمایشنامه قابل تامل اش و علیرغم تلاش قابل توجه و واقعا در خور تحسین بازیگرها، تیم گریم و انتخاب لباس، نور پردازی و جلوه های ویژه درخور، بسیار از دست آقای کارگردان نمایش عصبانی بودم!

اصلا استفاده از زبان بیگانه برای مخاطب پارسی زبان برایم قابل هضم نبود تا اینکه بلاخره دیالوگ های پارسی شروع شد و بعد هم متوجه شدم که این نمایش گویا بالانویس هم داشته که از تماشاچی ها متاسفانه دریغ شده بود! خب این مدل سهل انگاری و بی‌برنامه گی ها هم ظلم و کم لطفی به مخاطب است و هم خود اثر و زحمتی که عوامل و بویژه بازیگران روی صحنه می‌کشند!

این نمایش سیاسی اجتماعی با آن پیام ارزنده ای که سعی در انتقال آن داشت حیف بود که چنین مورد کم لطفی قرار گیرد. باور بفرمایید یکی از تماشاچی ها حین اجرای نمایش در حال بازی با موبایل بود که دیدن هم زمان این صحنه و تلاش بازیگران برایم خیلی دردناک بود.

علیرغم عدم رضایتی که به خاطر این بی‌برنامگی دارم، تنها به احترام هنرمندان اثر از گریم و نورپردازی، جلوه های ویژه گرفته تا هنرمندان بازیگر ... دیدن ادامه ›› امتیاز 3 ای را که در نظر داشتم تبدیل به 4 میکنم و به علاقه‌مندان پیشنهاد میکنم حتما بلیط را حضوری تهیه کرده و قبل از تهیه بلیط از داشتن بالانویس مطمئن شوید. با آرزوی سلامتی و پیشرفت روز افزون برای همه عوامل محترم این اثر 🌿.
پشت هم اندازها؛ یک نمایش کمدی اجتماعی جمع و جور و تر و تمیز بود با بازیگرانی هنرمند و البته حرفه ای، دکور و نور پردازی به جا و البسه و گریمی جالب.
نا خودآگاه یاد یکی از نمایش‌های تلویزیونی مرحوم محمد علی کشاورز افتادم در ایام کودکی که مضمونش ضرب المثل [دست بالای دست بسیار است] بود.
نمایش داستان روانی داشت که با استفاده به جا از موزیک و جلوه های بصری و دیالوگ های کمیک و خوشبختانه به دور از الفاظ رکیک مد روز اجازه خسته شدن به مخاطبش را نمی‌ داد.
از قشنگ ترین لحظات این نمایش که همه را ناخوداگاه خنداند یک دختر کوچولو بامزه در میان تماشاچی ها بود که با هنرمندان نمایش همراهی می‌کرد و صدای بع بع کوچولویی از خودش در میآورد!

این نمایش را باتفاق برادرم تماشا کردیم و پس از اتمام کار هر دو حال خوشی داشتیم. بنابراین تماشای این اثر هنری ارزنده را به سایر عزیزان و علاقه‌مندان نمایش های نجیب کمدی پیشنهاد میکنم و برای همه هنرمندان این اثر و کلیه عوامل پشت صحنه آن سلامت و تندرستی آرزو دارم 🌿
عالی مقام گرامی سپاس ازلطف و توجه شما وبرادرمحترم که وقت ارزشمندخودرا برای تماشای این نمایش گذاشتید وچه سعادتمندم که راضی بودید به این تماشا . همانطورکه به جا تشخیص دادید این نمایش ودست بالای دست ( اثرزنده یاد شنگله) هردو برگرفته ازنمایشی قرون وسطائی بنام پیرپاتلن وکیل است .آن اجرا کلاسیک واین اقتباسیست . ازطرف خودم وگروه ازشما وحمایتتون سپاسگزارم
۲۵ شهریور
علی محمدرحیمی
عالی مقام گرامی سپاس ازلطف و توجه شما وبرادرمحترم که وقت ارزشمندخودرا برای تماشای این نمایش گذاشتید وچه سعادتمندم که راضی بودید به این تماشا . همانطورکه به جا تشخیص دادید این نمایش ودست بالای ...
جناب رحیمی گرانقدر خدا قوت میگم به جنابعالی و همکاران هنرمند و پرتلاشتون! همچنین سپاسگزارم از اطلاعاتی که در اختیار بنده قرار دادید! برای شما و همه اهالی گرانقدر وادی هنر سلامت و بهروزی آرزو دارم. شاد، تندرست و در صلح باشید 🌿
۲۵ شهریور
هفتمین هنر
جناب رحیمی گرانقدر خدا قوت میگم به جنابعالی و همکاران هنرمند و پرتلاشتون! همچنین سپاسگزارم از اطلاعاتی که در اختیار بنده قرار دادید! برای شما و همه اهالی گرانقدر وادی هنر سلامت و بهروزی آرزو ...
🌷🌷🌷🌷🌷❤️❤️❤️❤️❤️
۲۵ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سییر را یک تأتر سیاسی اجتماعی یافتم که سعی در نقد و به تصویر کشیدن خصوصیات اخلاقی جوامعی همچون جوامع خاورمیانه (مردمان و سیّاس های تک بعدی اش) و البته جامعه خودمان داشت که تا حدودی در به تصویر کشیدن آن موفق بود! از این جهت به کارگردان اثر و هنرمندان پر انرژی آن تبریک عرض میکنم.
دکور کار و نمادهای استفاده شده در دکور خوب و مرتبط بود و بویژه نوع پوشش بازیگرها دقیقا به انتقال پیام اثر کمک می‌کرد!
با این حال به نظرم این اثر ایراداتی سخت افزاری و نرم افزاری هم داشت.
علیرغم این که مخاطبان محترم قبل بعضا در این مورد تذکر داده بودند باز شاهد اشکالاتی در اجرا بودم و گویا تیم کارگردانی عملا توجهی به نظر مخاطبان نکرده بودند!
اولا به نظرم نیاز نبود تعداد بازیگرها تا این حد زیاد باشد! با نصف این تعداد بازیگر هم می‌شد کار را ارائه کرد و از تشویش و آشفتگی صحنه کاست.
صدای موسیقی بویژه در ابتدای کار بر صدای بازیگرها و دیالوگ های آنها سوار بود و خیلی از دیالوگ ها عملا شنیده نمی‌شدند. از طرف دیگر صدای خود هنرمند ها هم متاسفانه رسا نبود و دیالوگ ها را جویده جویده ادا می‌کردند! واقعا چه عجله ای برای ادای دیالوگ ها بود طوری که مخاطب بسیاری از آنها را ... دیدن ادامه ›› نمی شنید.
ای کاش در پایان کار جناب کارگردان نقد واقعی مخاطبان را جویا میشدند و صرفا تقاضای دریافت یک ستاره بزرگ را مطرح نمی‌کردند! یادمان باشد کیفیت بسیار ارزشش بالاتر از کمیت است.
(( حال خیال دارم با توجه به علاقه آقای کارگردان به ستاره شماره پنج یک فرضیه را مطرح کنم که امیدوارم ناشی از بدبینی ام باشد. فکر میکنم مجموع عوامل این تاتر 35 نفر است بنابراین اگر این عزیزان ستاره شماره 5 را به کار داده باشند 35 امتیاز کاذب باید کسر گردد از طرف دیگر اگر هر کدام همسر، دوست، شوهر یا پارتنری داشته باشند خوشبینانه ترین حالت باید 35 عدد دیگر هم از امتیاز این تاتر بعنوان عدد کاذب کسر شود که مجموعا میشود 70 ستاره شماره پنج. حالا با دو شماره ها و چند اکانت ها کار ندارم که دیگه خیلی عدد بالا میرود و شاید نزدیک به عدد واقعی خواهد شد. دریافت 189 ستاره پنج متاسفانه برای بنده باور پذیر نیست آن هم برای کاری که از 21 مرداد ارایه شده است)) .

به عنوان یک علاقه‌مند به هنر خواهشمندم به مخاطبانمان خیلی خیلی بیشتر اهمیت بدیم تا بحث های جانبی و البته مهم دیگر که آنها هم قابل درک است. امتیازی که یرای این اثر ارزنده در نظر دارم با در نظر گرفتن مجموع عوامل عدد سه خواهد بود.

در پایان به همه عوامل محترم این اثر پر بازیگر و همه بازیگران و سایر عوامل پشت صحنه خدا قوت میگم و براشون آرزوی پویندگی هرچه بیشتر و سلامت دارم 🌿

بالاخره یه نظر واقعی
۰۶ شهریور
هلیا حسینی
بالاخره یه نظر واقعی
سپاس از حسن ظن و لطفتون 🌿 تغییراتی در نظر ایجاد کردم! اگر مجدد مطالعه بفرمایید سپاسگزار خواهم بود.
۰۶ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
معجونی از نمایشنامه های هملت، مکبث و اتللو شکسپیر بعلاوه عروسک گردانی هنرمندانه و دیالوگ ها و حرکت هایی آمیخته به طنز و تشبیهات می‌شود نمایش عمدتاً عروسکی مَثلِث!
من از این نمایش عروسکی لذت بردم و بعد از تماشای اثر و خروج از سالن حال خوبی داشتم. انصافا هر دو هنرمند عروسک گردان خیلی به کارشون مسلط بودند و دیالوگ ها را خیلی زیبا و با هماهنگی کامل با حرکات این مدل خاص از عروسک (نشانک های روی دربهای توالت) که البته راحت هم نیست، ادا می‌کردند! برای این تیم هنرمند و با استعداد که لحظات خوشی را برای مخاطبانشان رقم زدند، بهترین ها و برای همکارشان صمیمانه سلامت آرزو دارم.
ممنون از حضور و حمایتتون 🙏🌹
۰۲ شهریور
مهدی غلامی
ممنون از حضور و حمایتتون 🙏🌹
درود بر شما 🌿
۰۲ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اول باید عرض کنم که نمایش با تاخیری 40 دقیقه ای شروع شد که واقعا قابل قبول نیست چنین تاخیری آن هم در آن ساعت خاص.
با احترام به همه عوامل و هنرمندان این اثر متاسفانه، این نمایش برای من علیرغم داستان روانِ کوتاهش و صد البته زحمتی که برای آن کشیده شده، جذاب نبود! بیشتر شبیه به یک نمایش خیایانی بود فاقد کمترین دکور و جذابیت بصری! برخی از حرکت های بازیگران به نظرم بسیار نچسب بود دقیقتر یگویم شخصیت (کرین) و حرکت های خاص زبانش که مدام از کام بیرون می‌جهید! از طرف دیگر نمایش حاوی پیامی هم نبود و فقط گویا روایتگر یک داستان بسیار کوتاه دوران قجر بود! نه حرکت ریتمیکی یا حتی موزونی که بر جذابیت کار بیافزاید. به نظرم اوج نمایش آنجایی بود که هنرمندانش با حرکات دست ها و پاها شروع به نواختن یک موزیک کردند که جالبترین قسمتش برای من بود. بازی هنرمندان نمایش در کل خوب و پر انرژی بود ولی من نمیفهمم برای چه باید به جای یک بازیگر خانم، یک آقا لباس زنانه به تن کند و نقش یک کلفت را بازی نماید مگر در دوران شکسپیر زندگی میکنیم؟ از همه بدتر شبیه یکی از نمایندگان مجلس هم شده بود که اصلا ازش خوشم نمیاد! 😅
از طرف دیگر، برای بنده جای سوال است واقعا ملاک قیمت گذاری نمایش ها چگونه است؟ بنده همین اواخر نمایشی دیدم به مبلغی منصفانه که واقعا همه جوره فوق العاده یود. ای کاش نمایش ها نیز توسط کارشناسان مانند همه دیگر چیزها یا آثار هنری قیمت گذاری می‌شد که البته در این صورت یحتمل موجب غنای بیشتر آثار می‌شد. آدرس دقیق هم بدهم نمایش زاد روز زار! که واقعا از نظر بنده عالی بود . پیشنهاد میکنم عزیزان جهت پروژه های آتی سری به آن نمایش بزنند یا کارهای موفق قبل را در این سبک و سیاق بازبینی کنند!
امیدوارم این تیم کارهای یهتری را در آینده به نمایش بگذارد. این مطلب را در مقام مقایسه به این دلیل قید کردم که نه خدای ناکرده قصد مقایسه ای منفی داشته باشم، بلکه پیشنهادی است آموزشی برای ارائه کارهای پربارتر در آینده! با آرزوی بهترین ها برای همه هنرمندان و اهالی هنر این سرزمین.
اشاره شما به کربن دقیق و صحیح است چرا که بازی تصنعی و بی نمک و البته زبان بیقرار ایشان (که نشانه ای است از بازیگران موفق نقش سیاه که البته بخاطر گریم سیاه صورت ، دائما به سرخ بودن زبان تاکید میشود که قرار است سر سبز بر باد دهد) که اینجا با کج سلیقگی محض آن سیاهی حذف شده و فقط حرکات ناجور و بی معنی زبان بی رنگ مانده که فقط مشمئز کننده است و دیگر خبری از آن سرخی برنده و آتشین پر معنی منتقد نیست.

در مورد پیام هم بینهایت با شما همنظرم، و دقیقا متعجبم که جناب مساوات چرا باید چنین متنی را بنویسند و هدف نهایی این نمایشنامه چی بود و چرا زحمت اجرای آن را باید کشید؟ من بجز پشت هم چیدن کلمات قلمبه سلمبه قجری گاها نامفهوم و فقط زیبا از نظر شنیداری و موزون بودن و مسحور قلم خود شدن، علتی در نوشتن این نمایشنامه ندیدم.

از همه بدتر اینکه این نمایش حتی تلخند هم نداشت چه رسد به لبخند! مگر میشود سبک روحوضی و سیاه ... دیدن ادامه ›› بازی را انتخاب کرد اما نه پیامی مخابره کرد و نه خنده ای از تماشاگر گرفت؟ لزوم به اجرا بردن چنین نمایشی در سال 1403 چه بود؟ مدتی قبل نمایش شازده اجباری با ادبیاتی مشابه و فضای قجری اجرا شد که از فرط نزدیکی اتفاقات به روزمره ما و دغدغه مندی درد جامعه، گویا فاصله صد و چند ساله بین آن زمان و اکنون از میان رفته بود و در آینه قجر رخ روزگار خود میدیدم! تلخ و سیاه و دردناک مثل هر روزمان، اما قیاس ... به چه چیز شباهت داشت؟
بهنام دیناری
آیا میشود بی هدفی غایت باشد؟ آیا میشود با هیپوتالاموس خندید؟ آیا میشود مسجد آنقدر امن باشد که هر کس خوتست به آن پناهنده شود؟ آیا میشود انسان گرگ انسان نباشد؟ آیا میشود حیات هوشمند وجود داشته ...
درود بر شما آهنگین و نغز بود! تندرست، شاد و در صلح باشید 🌿
هفتمین هنر
درود بر شما آهنگین و نغز بود! تندرست، شاد و در صلح باشید 🌿
ارادتمند شما🙏
۲۹ مرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پایان نمایش انصافا دل شکسته شدم! حتی وقتی رسیدم منزل این دل شکستگیِ آمیخته به خشم و غصه رهایم نکرد! همش با خودم زمزمه میکنم ایبسن نیستی ببینی اصحاب هنر ما چه به روز نمایشنامه ات آورده اند! شخصیت اصلی نمایشت را که تا آخر مدافع حقیقت بود و در روشنایی ماند، باژگونه به تصویر کشیده اند! وقتی پسران ایبسن و کاپیتان از شخصیت ها حذف شدند باید حدس میزدم که چیزی در راه است😔 خوشحالم که قبل از دیدن این اثر نمایشنامه اش را مطالعه کردم! واقعا این برخورد و شقه کردن اثر یک نویسنده روا نیست... اخلاقی نیست... هم توهین به نویسنده است و هم...
به هر روی بازیهای خوب و درجه یکی را شاهد بودم با یک دکور و نورپردازی قابل قبول! امیدوارم همه تا جای ممکن پوینده راه راستی باشیم... مخصوصا اهالی فرهنگ، هنر و رسانه که نقش بسیار بسیار خطیری در آموزش و سرنوشت ملت ها بازی می‌کنند!
الان واقعا چه امتیازی باید به این نمایش داد؟ 🤔 😐 پنجی که به احترام و پاسداشت ایبسن و راستی تبدیل به یک میشود!
ایبسن درسته
۲۵ مرداد
سیدمحمدصادق سیادت (siyadat)
باسلام و احترام؛
ممنونیم از اینکه مارا تماشا کردید
باید خدمت شما عرض کنم که این نمایش «حق با مردم بود» نام دارد و تنها برداشتی از نمایش دشمن مردم است؛ بدون شک اگر نمایشنامه جناب ایبسن بود بسیاری از موارد می بایست رعایت شود اما این نمایشنامه به نویسندگی آقای علی نیکزاد است.
در برداشت شما می توانید برداشت شخصی خودتان را از متن بگویید و هر کجای آن را دوست دارید تغییر دهید و این یک نوع خلاقیت است نه توهین
ما نیز همانند همه هنردوستان از علاقمندان به جناب ایبسن هستیم
سیدمحمدصادق سیادت
باسلام و احترام؛ ممنونیم از اینکه مارا تماشا کردید باید خدمت شما عرض کنم که این نمایش «حق با مردم بود» نام دارد و تنها برداشتی از نمایش دشمن مردم است؛ بدون شک اگر نمایشنامه جناب ایبسن بود بسیاری ...
دوست گرامی سپاس از توجه و پاسخ ارزشمندتون! خدمت جنابعالی عرض کنم وقتی در تیوال در بالای پوستر نمایش نوشته شده بر اساس نمایشنامه دشمن مردم قضیه متفاوت است اگر نوشته میشد اقتباسی از این نمایشنامه یا اقتباسی شخصی از این نمایشنامه مطلب فرق می‌کرد! در نظر داشته باشید خیلی از مخاطبین محترم این نمایش شاید یرای اولین بار است که با نام ایبسن یا نمایشنامه دشمن مردم مواجه میشوند و حال در نظر بگیرید با ایبسن ایرانی شده که شباهت زیادی به شخصیت برخی حضرات نان به نرخ روز خور دارد مواجه میشوند و برای همیشه این نمایش و شخصیت ایبسن این گونه در ذهنشان نقش میبندد که صد البته به نظر بنده صحیح نیست!
مثالی بزنم این حرکت مثل سانسور یک کتاب میماند که نویسنده ای که در ذهن من مخاطب نقش میبندد و با شخصیت و افکار نویسنده واقعی متفاوت است و نویسنده ای است که صلاح دانسته اند این گونه معرف مخاطب ... دیدن ادامه ›› باشد.
از سوی دیگر الان در سینمای مسلط دنیا یک مفهوم بسیار زشت در حال تکوین و مخابره است و آن اینکه انسان برای حمایت از خانواده اش مجاز به انجام هر عمل زشت و غیر اخلاقیست. دقیقا مفهومی که با روحیه از خود گذشتگی و ایثار و راست کرداری باستانی ما شرقی ها در تضاد کامل است. ایبسن نمایش و شخصیت دکتر استوکمان شما متاسفانه در انتها اینگونه معرفی شد (قابل توجه جناب نیکزاد گرامی).
باز هم سپاس تندرست، کاوشگر و در صلح باشید 🌿
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از قدیم گفته اند ترک عادت موجب مرض است. بنابراین، علیرغم این که به رسم معمول نمایش ها در پایان تایتان از مخاطبین نمایش درخواستی نشد برای درج نظرشان در تیوال، بنده نظر تشعشع وار مشعشعم را در مورد این نمایش مینویسم باشد که جمیعا به عنوان فرزندان بشر رستگار شویم و کارمان به جناب زئوس و سفر اجباری به تایتان نکشد! 😉

شاید هم یادشون رفته بود....

اول این که فردی که به دیدن این اثر میآید بهتر است با اساطیر یونان باستان، کوه اُلمپ و الهه ها تا حدودی آشنایی داشته باشد در غیر این صورت سر در گم خواهد شد و لذتی از نمایش نخواهد برد. این مطلب را با احترام حضورا خدمت جناب کارگردان عرض نمودم. نشان به آن نشان که به جای واژه مشعشع اساطیر از واژه اشتباه و نیمه مشعشع اسطوره استفاده کردم 😉.
دوم این که موسیقی نمایش بلند بود طوری که بعضی وقت ها اصطلاحا بر دیالوگ هنرمندان نمایش سوار و جلو شنیدن کامل دیالوگ ها را میگرفت! مخصوصا ... دیدن ادامه ›› در ابتدای نمایش و معرفی جنابان درست اندرکار سرنوشت نوع بشر!
دکور نمایش خیلی میتوانست بهتر از این باشد و صد البته بسیار جای کار داشت.
برخی هنرمندان محترم خانم قادر به ادای رسای دیالوگ ها نبودند! این مطلب در هنرمندان آقا البته دیده نمی‌شد.
نور پردازی نمایش خوب به جا بود.
پیام نمایش شاید خیلی بهتر و روان تر از این و به دور از آشفتگی می‌توانست منتقل شود که خب حتما تصمیم جناب کارگردان طی طریق از این مسیر پر پیچ خم بوده است.
استفاده نمادین از اشیایی مانند توالت فرنگی، ماسک، گلدان، درخت خشکیده و البته کودک معصومی که گاه به صحنه میآمد تشبیهات و استعارت بجایی بودند که سعی در کمک به انتقال پیام نمایش داشتند.
در نهایت خسته نباشید میگم به عوامل نمایش و البته تبریک میگم به دوستان کاخ هنر و کافه آن که فضای مطبوع و نوستالژیکی را برای انتظار مخاطبین فراهم کرده اند و اگر بدجنسی 😈 کنم باید بگم در قبال مخاطب نمایش قبل از اجزا به نوعی جبران مافات نموده‌اند . جای پوآرو و زیر سیگاری و مدل راه رفتن و قهوه خوردنش خالی 😀
پاینده و پیروز باشید!
الوعده وفا...
[این شهر پر از نویسنده هایی است که حتی یک کتاب هم ندارند!] چه داستان آشنایی...

انصافاً فکر نمی‌کردم امشب یک چنین نمایش خوب و درجه یکی را ببینم! پر از دیالوگ های دردناکی که گویا حالا حالاها خیال کهنه شدن ندارند...

🎭 بازی هنرمندان نمایش آقای پل و آقای نویسنده عالی بود و همسر آقای پل هم یک بازی عالی پلاس را به نمایش گذاشتند. یا مسیح... هر سه بسیار مسلط و درجه یک بازی کردند! آقای صاحبخانه و مستاجر جدید هم  بازی زیبایی را به نمایش گذاشتند و تنها آقای صاحبخانه یک لحظه دیالوگشان را فراموش کردند که آن هم شاید به خاطر حضور همسر گرامیشون در میان تماشاچی ها بود . پیش میاد عزیز غنای احساسات است و کاریش نتوان کرد... 😉😀 شاید اگر من بودم همش یادم میرفت 😅! همسر آقای نویسنده هم خوب و دلنشین ... دیدن ادامه ›› بازی کردند! 
🎭 دکور نمایش، نور پردازی و چیدمان وسائل خیلی خوب بود و به خوبی فضای یک خانه را برای مخاطب تداعی می‌کرد! پوستر نمایش هم خیلی زیبا، استعاری و هنرمندانه طراحی شده بود!

🎭نمایشنامه و دیالوگ های آن و پیامی که سعی در انتقال آن داشت فوقالعاده و درجه یک بودند. من عاشق آثار هنری هستم که حرف دارند، پیام دارند و به دنبال متبلور کردن و یادآوری دردهایی هستند که مغفول مانده اند!

🎭 در مجموع نمایش خیلی خوب از آب درآمده بود که اینجا باید به کارگردان نمایش تبریک گفت! به همه عوامل این نمایش تبریک میگم و براشون بهترین ها را آرزومندم. ملاقات با این تیم هنرمند را به همه هنر دوستان پیشنهاد میکنم! منتظر کارهای دیگر این تیم خوب خواهم بود!

در انتها با احترام صرفا جهت بهبود هرچه بیشتر کار چند انقاد سخت افزاری دارم!
در انتهای نمایش موقع بلند شدن کله تاس👴 اینجانب آدم متوسط القامه افتخار آشنایی با سقف سالن را داشتند که به فال نیک می‌گیریم!
لطفا با توجه به کوچک بودن فضا و نوع کف پوش به نظافت سکوها بیشتر توجه بفرمایید!
پاینده و پیروز باشید!

ممنون از مهر و محبت و دقتتون🙇‍♂️
ممنون از اینکه تشریف آوردید و سپاس از تحلیل و نظراتتون🙏🌱
رضا حاجی حسینی
ممنون از اینکه تشریف آوردید و سپاس از تحلیل و نظراتتون🙏🌱
درود بر شما، تندرست، در صلح و پوینده راه راستی باشید 🌿
۲۴ مرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
روانی، به قول سینمایی ها نمایشی بود در ژانر وحشت و البته معما گونه! با نقش آفرینی چهار هنرمند که یکی از آنها آقای کارگردان نمایش هم بود و بازیگری ایشان در مقایسه با سه بازیگر دیگر نمایش مخصوصا زوج روانی با احترام جای اندکی تلاش بیشتر دارد. نمایش خیلی خوب توانسته بود خطراتی را که برخی از بیماریهای روانی برای جامعه دارند به تصویر بکشد!
طراحی دکور نمایش و ریزه کاری های آن خیلی جالب و هنرمندانه بود. مخصوصا آن تابلوی سه کلاغ که چشمانشان میدرخشید! و غباری که از روی اشیا به هوا پراکنده می‌شد. نورپردازی صحنه با توجه به تم نمایش بسیار به جا و عالی بود! موسیقی نمایش هم خیلی به صحنه ها می‌خورد و به تم وحشت نمایش کمک می‌کرد منتها در مقاطعی بنظرمن صدایش اندکی بلند بود.
برخورد عوامل سالن و خود نمایش با مخاطبان بسیار خوب و محترمانه بود. از همین جا به همه عوامل خدا قوت میگم و به دوستانی که خیال دیدن این نمایش را دارند پیشنهاد میکنم اگر علاقمند به ژانر وحشت هستند این نمایش را ببینند.
[[[یک انتقاد سخت افزاری هم دارم و آن اینکه سالن انتظار بسیار بسیار گرم بود جا دارد مسؤلین محترم سالن فکری به حال آن بکنند! با تشکر]]]
آزیتا پارسا، Amir Sharifi و هلیا حسینی این را خواندند
حسین آرین فر این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با احترام :
*** انتخاب نام برای نمایش تراژدی :(
*** پوستر نمایش تراژدی دوبل :( :(
*** نمایشنامه بیست
*** هنرنمایی قسمت اعظم هنرمندان نمایش بیست
*** پیام نمایش بیست
*** دکور و نورپردازی نمایش بیست
*** برخی دیالوگ های خاص بیست
*** گریم هنرمندان بیست
*** کارگردانی، کارگردان و اخلاق خوش و نوآوریش در تقدیم نمایش به بزرگان ادب و هنر ... دیدن ادامه ›› این سرزمین جاوید بیست

تا الان، تنها نمایشی است که در پایان آن با جان و دل دستانم را بالا بردم و به افتخار این رقص زیبای نور، دکور، هنر نمایی، نو آوری در اجرا و از همه مهمتر داشتن پیام و انتقال آن به مخاطب، تشویق کردم!
خدا قوت به همه عوامل این نمایش! از طنازی و هنر نمایی شما بسیار لذت بردم! این جلوه فروشی را فیلم فارسی لقب دادن توسط برخی از مخاطبان محترم خیلی خیلی کم لطفی است. به همه علاقمندانی که در هنر نمایش جدای از جلوه های بصری به دنبال عمق می‌گردند، تماشای این نمایش دل انگیز و هنر عالی و والای بازیگری را پیشنهاد میکنم.
اول یک پیشنهاد دارم برای دوستانی که این نظر را می‌خوانند و برای کارهای هنری تحلیل و نظر می‌نویسند! تعریف و تمجید اغراق آمیز یا منکوب کردن صرف یک اثر و دید صفر و صدی داشتن نسبت به یک پدیده (نمایش) نه تنها نظر و تحلیل را از درجه اعتبار می‌اندازد بلکه عملاً هیچ کمکی هم به اصلاح و بهتر شدن یا فروش بالا یا پایین داشتن اثر نمی‌کند! و در واقع، موجب درجا زدن اثر و عوامل آن خواهد شد. بلاخره هر مخاطبی آنقدر باهوش هست که تحت تاثیر تعریف های افراطی یا انتقاد و سیاه نمایی صرف قرار نگیرد! بنابراین، برای درک یکدیگر و خود اثر و هنرمندان آن و زحمتی که کشیده اند، احترام قائل شویم و با نوشتار خود به رشد و بالندگی آن اثر کمک کنیم.
و اما خود اثر که یک نمایش معمایی پلیسی بود و داستان روانی داشت طوری که موجب سردگمی مخاطب نمی‌شد و خیلی خوب توانسته بود با توالی به جای صحنه ها یک آپارتمان پنج واحدی را در ذهن مخاطب بتصویر بکشد!
- فکر میکنم نمایش صرفا بعد سرگرمی نداشت بلکه در بر دارنده پیامی بود و آن اینکه تصاویری که از دیگران برای خود می‌سازیم و در موردشان قضاوت و سپس حرف میزنیم چقدر می‌توانند مخرب باشند. وجود و انتقال یک چنین پیام های سازنده ای از نقاط قوت یک اثر می‌باشد.
- همچنین در جای جای نمایش انتقاد و اشارات خوبی شده بود به کم اطلاعی و به روز نبودن اطلاعات برخی افراد در ادارات که فکر نمیکنم چندان اغراق باشد.
- به نظرم دکور نمایش خیلی جای کار داشت و می‌توانست با اضافه کردن برخی اشیا خیلی خیلی ساده به صحنه نمایش بسیار بهتر باشد و البته به غنای کار ... دیدن ادامه ›› و لذت بصری آن بیافزاید!
- بازیها یکنواخت و یکدست نبود و خب برخی هنرمندان اثر خیلی بیشتر از سایرین در نقش خود فرو رفته بودند و نقش آفرینی بهتری داشتند!
- در یکی از دیالوگ ها به عبارت [ از من بکش بیرون] برخوردم که پیشنهاد میکنم با عبارت [بی‌خیال من شو] جا به جا شود. متوجه هستم که این عبارت متاسفانه خیلی در جامعه باب شده است اما باید دانست که از کجا و چه ریشه می‌گیرد و سعی در حذف آن داشت. مثل عبازت زشت آی فلان و فلان چیزت به حلقم که یک مدت خیلی مد شده بود و الحمدالله از مد افتاد و کم کم به زباله دان فرهنگ و ادب پارسی انداخته شد.
در پایان باید عرض کنم با در نظر گرفتن همه‌ جوانب امتیاز من به این اثر هنری عدد سه خواهد بود. برای همه عوامل این نمایش سلامت و رشد روز افزون آرزومندم ☘️
اولین کاری که کردم این بود که واژه شالهنگ را در لغتنامه دهخدا جستجو کردم و دیدم یعنی [گرو، گروگان، فریب]. و انصافا می‌شد رد هر سه این واژه ها را در داستان نمایش گرفت!
نمایش، داستان چند زوج بود که پرده های حرمت از مدتها پیش در میان آنها شروع به فرو افتادن کرده بود و نقابها جای آنها را گرفته بودند و در یک دورهمی  فرو افتادن این نقابها به اوج خود می‌رسد!
دیدم یکی از مخاطبان محترم نمایش پرده های حرمت را به نقاب تشبیه کرده بودند! که البته چندان موافق نیستم زیرا فکر میکنم حرمت و حریم از زیبایی های اخلاقی نشات می‌گیرد و نقاب از ضد آن و هم جنس هم نیستند! به هر روی، خوش آن دوران که پرده های حرمت هنوز اعتبار قابل توجهی داشتند!
- اولین حسی که پس از پایان نمایش داشتم شوک آمیخته به رگه هایی از انزجار بود! البنه انزجار نه از خود نمایش بلکه از مفهومی که به خوبی به نمایش درآمده بود!
- انتخاب بازیگرهای نمایش خوب بود و برخی از هنرمندان بسیار خوب در نقش خود فرو رفته بودند و آدم از اجرای حرفه ای که شاهدش بود، لذت می‌برد!
- دکور و نور پردازی نمایش در عین سادگی قشنگ بود!
- داستان نمایشنامه روان بود و نمایش در برجسته کردن روابط مشوش و نازیبای برخی زوجها که ... دیدن ادامه ›› مانند گروگان و البته با فریب در کنار یکدیگر زندگی که نه بلکه زیست می‌کنند؛ بسیار خوب عمل کرده بود!
-  با برخی از مخاطبان محترم که به این نمایش از زاویه فمینیستی و خشونت یک طرفه  علیه خانم ها نگاه کردند موافقت ندارم.
در انتها به همه هنرمندان و عوامل خوب این نمایش خدا قوت می‌گم!
استادی، در مورد تفاوت جوامعی چون ما و سایر جوامع می‌گفت [ فرق ما و آنها این است که در سایر جوامع (پیشرو) وقتی کسی روی دور موفقیت می‌افتد چیدمان و آدمها دست به دست هم می‌دهند تا او را رو به جلو و موفقیت بیشتر هل دهند حال آنکه در جوامعی چون ما این مطلب اکثرا عکس آن است].

نمایش، یک ملودرام تامل برانگیز پر بازیگر بود! پر از هنرمندانی جوان و با استعداد که گاه به علت حضور پر تعداد آنها در صحنه نمی‌توانستم از هنرنمایی همه آنها همزمان لذت برده و همگی را زیر نظر داشته باشم!
نمایش، به درد کهنه و ناراستی های جوامع سنتی پرداخته بود. به راه طولانی تر و سنگلاخ تری که زنان و دختران با استعداد و بویژه آنهایی که از جوامع کوچکتر و سنتی تر میآیند در راه رسیدن به اهداف و آرزوهایشان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند!
اشارات خوبی به غیبت شایسته گان در برخی زمینه ها داشت که در نتیجه موجب ایجاد روابطی ناسالم و آسیب هایی اجتماعی برای استعدادها شده است.
نمایش، به شیوه قابل تحسینی؛ برای نشان دادن کجی ها و ناراستی های آدمی و جامعه به طور سمبولیک از بازی خاص و بی‌کلام هنرمند خوبی با لباس و گریمی خاص سود می‌برد که واقعا قابل توجه بود بویژه آنجایی که این شخصیت در بخش پایانی از نفس می‌افتد!
گروه موسیقی در نمایش حضور پر رنگی داشت که لطف آنرا ... دیدن ادامه ›› دو چندان می‌کرد!
به شخصه، تنها پیشنهادی که در مورد این نمایش زیبا میتوانم داشته باشم اصلاح برخی دیالوگ های خاص شاگرد قهوه خانه است که شاید اگر با عبارات دیگری جایگزین شود بسیار بهتر خواهد بود!

از ملاقات با این هنرمندان خوب و این اثر ارزنده بسیار خوشحالم و داشتن این حال خوب را به مشتاقان هنر پیشنهاد می‌کنم!
سپاس از حضور و نگاه زیباتون.
بسیار خرسندم که جزئی ترین اتفاقات اجرا نیز از دید شما پنهان نمانده.
ماناباشید
بهنام رضایی
سپاس از حضور و نگاه زیباتون. بسیار خرسندم که جزئی ترین اتفاقات اجرا نیز از دید شما پنهان نمانده. ماناباشید
درود بر شما، تندرست، در صلح و در عرصه هفتمین هنر همواره پوینده و رو به رشد باشید 🌿
۰۴ مرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
[ آزادی عزیز آن هنگام که قصد سرزمین های ما کردی، تمنایت میکنم در سایه سار صلح و آگاهی بیا ].

خیلی خیلی خلاصه بگم نمایش، یک نقد کمدی اجتماعی خوش آب و رنگ، سمبولیک و موزیکال بود که در بخش هایی تنه های زیرپوستی لطیفی به تراژدی می‌زد! از اون نمایش ها که به نظرم هم فکر مخاطب بعد از اتمامش درگیر است و هم آدم حال خوشی دارد.
انصافا خدا قوت میگم به این تیم! به کارگردان خوش فکرش ، بازیگران جوان هنرمندش، عوامل دکور و نورپردازی های زیبایش موزیک و همه آن عزیزانی که دست به دست هم دادند تا این زیبایی خلق شود!
پیشنهاد میکنم حتما به ملاقات این این اثر خوش آب و رنگ هنری بروید به احتمال خیلی زیاد بعد از ملاقات حال خوشی خواهید داشت.
😍😍😍😍🌹✨
علی کیهانی
😍😍😍😍🌹✨
تندرست و در صلح باشید 🌿
شاید خیلی از کارهای روی صحنه این روزا جنبه تجاری گرفته و کیفیت مطلوبی نداره ، ولی در مورد این کار به شخصه لذت بردم کار از جهت پیس بامحتوا و پرمغز بود و تداعی این جمله که جامعه مدنی زنجیرها رو از دست ها باز می کنه و به پا ها می بنده و این روند نا گسسته ادامه داره در ذهن زمزمه میکرد، اما کارگردانی کار هم عالی بود
لذت بخش ترین قسمت داستان اونجایی که از سالن بیرون میری ولی فلش بک ذهنیت بین سکانس ابتدایی در ورود به سالن و سکانس انتهایی در گیر میشه.
ممنون از همه کسایی که دخیل در این نمایش خوب بودن🌹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیروز به اتفاق همسرم نمایش را دیدیم و از هر لحظه آن لذت بردیم!
یک نمایش قشنگ با یک داستان روان، داستانی که تا انتها مخاطب را با خودش همراه می‌کند! نه از آن مدل داستانهایی که مخاطب را [ به بهانه مبهم ایجاد انگیزه ای برای تفکر] هاج و واج رها می‌کند تا شاید به زاویه دیدی که نمایشنامه نویس یا کارگردان مد نظر دارند، برسد یا نرسد! البته منظور من این نیست که پس از دیدن این نمایش تا مدتی فکرتان درگیر مفاهیم ارائه شده در اثر نخواهد بود بلکه به عکس به نظرم داستان این نمایش تلنگر بجاییست بر ذهن مخاطب خود!
بازی‌های نمایش خیلی حرفه ای، پر احساس و قشنگ بودند! موزیک متن زیبا و گروه موسیقی اجرای قشنگی داشتند!
از جمله نکات مثبت این نمایش دیالوگها و منولوگ های هدفمند و بار آموزشی آنها بود، مطلبی که بشخصه؛ در همه آثار سینمایی و نمایشی به دنبالشان میگردم و فقدان آنها را ضعف اثر میدانم.
نمایش فراز و فرودهای بجایی داشت! یکی از نکات جالب این اثر گنجاندن برخی دیالوگ ها و اجراهای کوتاه طنز بود که اجازه خسته شدن را به مخاطب اثر نمی‌داد و همزمان به شفاف تر شدن اصل داستان و شخصیت هایش کمک می‌کرد!
برای این نمایش قشنگ به نمایشنامه نویس و کارگردان و همه هنرمندان اثر و البته عوامل پشت صحنه تبریک میگم و براشون موفقیت های روز افزون آرزومندم! ... دیدن ادامه ››
همچنین از مسؤلین تماشاخانه ملک بخاطر بهداشت مناسب سالن نمایش و حجم اندک غبار داخل فضای سالن تشکر میکنم.

پیشنهاد میکنم به تماشای این اثر هنری ارزنده بشینید!
دوست عزیز از اینکه به دیدن رویای شنیدنی ما اومدین ممنونیم 🙏🏻خوشحالیم که رویاپردازی ما براتون دلنشین بوده ♥️
و از خوندن نظر شما بسیار لذت بردیم.
نماینده اثر  
دوست عزیز از اینکه به دیدن رویای شنیدنی ما اومدین ممنونیم 🙏🏻خوشحالیم که رویاپردازی ما براتون دلنشین بوده ♥️ و از خوندن نظر شما بسیار لذت بردیم.
درود بر شما و سپاس از اهمیتی که برای نظرات مخاطبانتان قائل هستید. تندرست و در صلح باشید 🌿
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش با اینکه در بیشتر قسمت هایش منولوگ محور بود مرا به یاد فردی می‌انداخت که خیلی زور می زند مطلبی را بگوید یا اصطلاحاً معنای خاصی را برساند اما عبارات مناسب را پیدا نمی‌کرد و مدام در حول مطلب اصلی چرخ می‌زد!
شاید بهتر می‌شد اگر از حجم منولوگ کم و بیشتر دیالوگ محور می‌شد تا بار معناییش و ارتباطش با مخاطب عامی مانند من بهبود میافت.
بازی هنرمندان نمایش خوب و دلنشین بود و من به جای شخصیت دوم نمایش که جوان دستیار بود و در بخش قابل توجهی از اجرا در حال بغل کردن زانوانش ، زانو درد گرفتم.
اثر در مقاطعی حالت طنزآمیز به خود می‌گرفت که از جمله نکات مثبت نمایش بود و از یکنواختی آن کم می‌کرد.

آنچه من از نمایش برداشت کردم این بود که گورکن سعی داشت دستیار جوان را از قیر روزمرگی زندگی یکنواخت یک گورکن جدا کند و دعوت به زندگی و شور و حال آن نماید! حال به سبک خودش و با خصوصیات خاص شخصیتی اش.
امتیاز من به این نمایش از ده عدد شش می‌باشد . برای همه عوامل این اثر صمیمانه آرزوی بهترین ها را دارم.
میخواید دفعه ی بعدی شما بنویس و کارگردانی کن
حسین چیانی
این چه ادبیاتیه؟ حق مسلم ایشونه درباره نمایش بنویسه نظرش رو!
دوست گرامی متشکرم از اهمیتی که برای نظرات همه کاربران عزیز این فضا من جمله دوست عزیز آقای طباطبایی قائل هستید! براتون آرزوی رشد و شکوفایی هر روزه دارم! تندرست و در صلح باشید!
هفتمین هنر
دوست گرامی متشکرم از اهمیتی که برای نظرات همه کاربران عزیز این فضا من جمله دوست عزیز آقای طباطبایی قائل هستید! براتون آرزوی رشد و شکوفایی هر روزه دارم! تندرست و در صلح باشید!
فکر می‌کنم اشتباه متوجه شدید دوستم. بنده به آقای طباطبایی عرض کردم که شما (هفتمین هنر) حق اظهار نظر درباره نمایش دارید 🌹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اول از همه چند انتقاد سخت افزاری و نرم افزاری جهت بهبود هرچه بیشتر کار:

تاتر با تاخیر اجرا شد که این مدل تاخیرها حداقل از اهالی ادب و هنر انتظار نمی‌رود.
سالن شماره چهار مجموعه بوتیک تأتر شهرزاد را از لحاظ فنی و امنیتی بسیار ناامن دیدم. طوری که خدای ناکرده با آن همه کابل برق و مواد آتش زای در و دیوار جا دارد حتما از لحاظ ایمنی فکری به حال مجموعه شود و حداقل چند کپسول آتش‌نشانی در سالن و راهروها تعبیه گردد.
بهداشت سالن بهیچ عنوان مناسب نبود و سالن تهویه مناسبی نداشت طوری که فضای کار پر از غبارهای بزرگ بود که طبعا جا دارد مرتفع شود و آن همه غبار آلوده زیر کفش مراجعان در بین دو سانس نظافت و مرتفع گردد. پیشنهاد میکنم در صورت گرفتن خدمات از این سالن حتما با خود ماسک بهمراه داشته باشید.

و اما خود اثر :
یک نمایش انتقادی- اجتماعی جالب بود که به بحث گسترش روز افزون فقر در جامعه و بویژه معضل مسکن اشاره داشت و می‌شد رد تشبیهات ... دیدن ادامه ›› و استعارات بجایی را در نمایش گرفت!
به نظر من در انتخاب بازیگر و نوشتن دیالوگ برای آنها باید دقت بیشتری می‌شد ! برای مثال تیپ و نحوه ادبیات یک استاد دانشگاه با چیزی که من در صحنه نمایش دیدم باید متفاوت می‌بود و همین تفاوت ها و ریزه کاریها است که به اثر غنای بیشتری می‌دهد.
بازی هنرمندان اثر هم با هم متفاوت بود و طبعا در یک سطح نبودند! ولی به طور کلی نمره قبولی را می‌گیرند!
گنجاندن موسیقی زنده و مرتبط در فاصله های زمانی بین اجراها از نکات مثبت اثر محسوب می‌شود و همچنین پخش یک مصاحبه صوتی مستند که اتنخاب بسیار بجا و مناسبی بود.
در پایان باید عرض کنم از بین یک تا ده با این اثر ارزنده نمره 7 را میدهم و خوشحالم از ملاقات با این اثر ارزنده و هنرمندان خوبش و البته عوامل پشت صحنه و کارگردان جوان و خوش برخوردش. این تاتر را ببینید البته با رعایت موارد بالا از دیدنش پشیمان نخواهید شد.
واقعیت، این نمایش منو به یاد برشی از زندگی خودم و یکی از آشنایانم انداخت که تحت تاثیر مواد مخدر با افکار بشدت منفی و مالیخولیایی در مورد اطرافیان دست و پنجه نرم می‌کرد و تقریبا با حرفها و عملکردش موجب ناراحتی و آزار بسیاری از آشنایان شده بود طوری که در پایان زندگی کوتاه و دردناکش تقریبا کاملا منزوی بود!

نکات مثبت این اثر :
1- دکور زیبا 2- فضا سازیها و دیالوگ های هدفمند و قابل تامل 3- بازی خوب و قابل قبول بازیگرها البته بیشتر در اواسط اجرا و البته بیشتر شخصیت اول و سوم اثر!

نکات منفی البته ... دیدن ادامه ›› به زعم من :
1- صدای بلند موسیقی ابتدای اجرا که برای من که تازه نیاز به شستشوی کانال شنوایی دارم که خیلی بلند و آزار دهنده بود!
2- خنده های غلو آمیز و کمی زیادی شخصیت نخست در ابتدای اجرا
3- بازی اندکی مصنوعی و کم جان شخصیت دوم در ابتدای اجرا که کم کم در اواسط کار خیلی یهتر و طبیعی تر شد و اصطلاحا یخش باز شد!

در نهایت به عنوان یک مخاطب غیر کارشناس و عام به این اثر امتیاز بین 3 و 4 را میدهم و برای همه هنرمندان خوب این اثر از کارگردان، نقش آفرینان و سایر عوامل اجرایی بهترین ها را آرزومندم. 🌿