«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایشنامههای لیلی عاج نمایشنامههایی هستند که از دل جامعه برگرفته شده است، معضلات اجتماعی را میگوید و برای مخاطب همیشه جذاب است... خیلی خوشحالم که در این موقعیت این نمایشنامه کار شده
در ابتدا خسته نباشید و خداقوت به گروه و عوامل نمایش
ابتدا از جذابیتهای نمایش برای خودم میگم: کارگردانی، طراحی صحنه، بازی بازیگران، طراحی نور.
نمایشنامه خوب بود اما میتوانست جذابتر هم باشد، خیلی زمانها صدای خنده مخاطب را میشنیدیم و یا شوکهایی که داستان به مخاطب میداد قابل قبول بود و حتی صحنهی دراماتیک نمایش کامل ملموس بود، اما اگر خودم دوست داشتم طنز و بار دراماتیک کار هر دو بیشتر بودند، یعنی ما طنز بیشتری در نمایشنامه میدیدیم و در صحنه درام نمایش هم بار دراماتیکتری میدیدیم.
اما خب این یک نظر شخصیست!
خسته نباشید دوباره به گروه میگم و به باقی دوستان پیشنهاد میکنم
نمایش خانم نمایشی فکر شده، خلاق، استفاده بهینه از نور و دکور و گریم و لباس و بازیهای روان است. خسته نباشید به تمامی اعضای گروه و خداقوت، به امید اجراهای دیگر
امشب به تماشای بی چرا زندگان نشستم
همانطور که انتظار داشتم از متن، یک متن اجتماعی، که همیشه دغدغه خانم عاج هست، به نظرم خانم عاج هنرمندیست که دارد به مثابه هنر برای جامعه با بیان معضلات جامعه پیش میره، هنرمندی که جامعهاش رو مانند یک خبرنگار میشناسه، طراحی سورئال فضا با بازی یکدست بازیگران من رو تا پایان نمایش نگه داشت، نقشها رو نمیتونم تفکیک کنم که کی بهتر بود، همه به اندازه و یکدست، نمایش کارگردانی داشت، تجربه چندین ساله الهام شعبانی در بازیگری خیلی به شیوه کارگردانی کمک کرده بود، گروه بازیگری همه یکپارچه بودند،خدا قوت به همه گروه
مرگ ظالمان ظالمان سخت و بی امان بی امان... مرگ ظالمان ظالمان سخت و بی امان بی امان...
بابا آدم ترکیب درخشانی از گریه و خنده... بسیار دقیق یک اتفاق مستند را در صحنه جان می بخشد، بدون اضافه گویی... عالی بودید... هنوز هم به صحنه قبرستان فکر می کنم... داغ این پدر و مادر ها در این چهل و اندی سال بارها تکرار شده
مصاحبه مریم منصوری، کارگردان نمایش آمده بودیم اینجا بمیریم در روزنامه سایه
این نمایش تا جمعه بیست و هشتم خرداد ماه در تماشاخانه سرو راس ساعت نوزده و سی به روی صحنه میرود.
حال من با نمایش کجایی ابراهیم ؟ خوب بود و مهم همین حال خوب بعد از اجراست. چقدر بازی ها را دوست داشتم. بیسیم چی، قدرت پوکه پرون، مجید قفلی، سرباز عراقی که شاعر بود... همگی درخشان بودید. با کمی تردید و به دعوت دوستی به سالن سرو امدم، اما با حال خوبی از سالن رفتم. تازه کنجکاو شدم ببینم این ابراهیم کیست که این همه عاشق دارد... خوشحالم که کارگردان این گونه با شجاعت از شهدا حرف می زند
بیست متری جوادیه را دیدم و لحظاتی از ته دل با سیامک و دنیای فیلم های کیمیایی خندیدم... همه چیز نمایش مانند شخصیت هایش ساده بود، کارگردانی، صحنه... اما به دل می نشست... میزان عوام و سطحی بودن شخصیت زن را با توجه به قسم هایی که میخورد خیلی به نظرم جالب نیامد... بع نظرم همه فیلم ها و کتاب های اسم برده شده در نمایش دلبستگیهای شخصی نویسنده بودند ودیگر هیچ، کاش ارتباط عمیق تری بین شخصیت ها وجود داشت و فقط به اسم جوادیه ختم نمی شد. در کل خسته نباشید.