در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال emad_7879 | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:33:10
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
emad_7879 (emad_7879)
درباره کنسرت-نمایش مجنونِ آن لیلی i
چند مورد درباره حواشی اجرای امشب:
۱) خانومی که جلوی در سالن ایستادی و اعلام کردی مهمونای آقای فلانی(که همه شون بدون بلیط بودن) اول وارد بشن، شرم بر تو.
۲) خانومی که سر جای من نشستی و بلند نشدی با این استدلال که کس دیگه ای سر جات نشسته، از شعور و فرهنگ بویی نبردی.
۳) بار آخر بود به این سالن برای تماشای تئاتر اومدم، ضعف مفرط در مدیریت و افتضاح امشب در جابجایی بلیط ها و صندلی ها، خاطر بسیاری رو مکدر کرد، همینطور تاخیر در اجرا ظاهرن بخش جدایی ناپذیره این سالنه، گذشته از این با توجه به چیدمان صندلی ها، عملن این فضا برای نمایش مناسب نیست و صندلیهای دو ضلع کناری نقطه کور محسوب میشن.
اما در مورد این ظاهرن نمایش:
۱) تمام اجرا مبتنی بر روایت بود، روایت حذف میشد از محتوا چیزی باقی نمیموند، نقش کمرنگ کارگردان در طراحی میزانسن و اکت ها محل انتقاده، قسمت عمده بازی ها مبتنی بر ... دیدن ادامه ›› شعرخوانی بود
۲) نویسنده بجز گردآوری اشعار کار دیگه ای انجام نداده بود
۳) آقای کاکاوند به نظر اختیار کامل داشت که از هرکسی که دوس داره شعر بخونه، از ابتهاج و منزوی گرفته تا فروغ و دیگران!!
۴) پایان نمایش از طراح صحنه تقدیر شد! واقعن صحنه ای در کار نبود!
۵) هر دو خواننده متاسفانه گرفتار تقلید بودند در اجرا و صداسازی
۶) در کل کارگردانی و متن این نمایش بسیار ضعیف بود.
emad_7879 (emad_7879)
درباره کنسرت-نمایش مجنونِ آن لیلی i
مدیر بی کفایت این سالن کجاست؟ یه عده گوسفند رو بدون بلیط راه دادید داخل، من پول بلیط ردیف ۱ داده بودم، خجالت بکشید
یعنی نتونستین با اعتراضم جای خودتون بشینید؟من جمعه بلیط گرفتم جلو به سختی اگه واقعا کس دیگه جامون بشینه نمیتونم تحمل کنم
۱۰ خرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
emad_7879 (emad_7879)
درباره کنسرت-نمایش بیژن و منیژه i
خسته نباشید به همه عوامل که لحظات خوشایندی رو برای مخاطبین خلق کردند، به نظر سیستم صوتی دچار اشکال بود و محتوای آوازها به وضوح و شارپ شنیده نمیشد، بازی ها میتونست قوی تر باشه، برخی از اجرا کننده ها مشخص بود که بازیگر نیستند و بیشتر بخاطر تجربه خوانندگی که داشتند ازشون در این نمایش دعوت شده، به عنوان مثال ایفاگر نقش کیخسرو، وجود راوی(سحر یافتیان) به نظر ضرورتی نداشت! راوی اصولن باید صدای مناسب و بیان تربیت شده ای داشته باشه، ضمن اینکه لباس ایشون هم با فضای اثر همخونی نداشت، یکی از مهمترین نقاط قوت این کار، با توجه به ژانر موزیکال اثر، موسیقی و اجرای رقصها بود. در کل نمایش قابل دیدنی هست و من پیشنهاد میکنم.
نمایش کسل کننده ای بود تنظیم صدا اصلا خوب نبود وقتی خواننده میخوند صدا خیلی بلند و آزار دهنده بود اجراها خیلی ضعیف بود
۲۷ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تئاتر به مفهوم واقعی کلمه! نمایش زیبایی بود که در یادها میمونه، بسیار لذت بردم، فضاهای وهم آلود و سورئال، خط داستانی گیرا که از طریق بازی در بازی جذابیتش دوچندان می شد، میزانسن های خلاقانه، طراحی صحنه خاص و موسیقی ای که به فضاسازی کمک می کرد، در کنار بازیهای تقریبن یکدست، یک اثر نمایشی خاطره انگیز رو شکل داده، به نظرم اجرای بازیگر نقش زندانبان میتونست خیلی بهتر از اینها باشه، درود به مرتضی اسماعیل کاشی و همراهانش.
حیف از این متن و ایده که در اجرا از دست رفته، چه در بازیگری، چه در طراحی صحنه و لباس و...
در سالهای اخیر در ایران گروه های تئاتری مثل قارچ در حال رشد هستند، اما متاسفانه اکثرن آماتورند، تمام بازیگران این نمایش هم بجز بازیگر نقش مارگریت اصلی، پرسونای یک بازیگر تئاتر رو نداشتند، نه در بیان نه در اجرا، ایده تکثیر ژنرال، ایده جالب و در مقابل، حضور مارگریت نیمه ناطق، اضافی بود، نوازنده چلو هم علیرغم داشتن نت، در اکثر موارد خارج می‌نواخت! دریابیگی عزیز، شما هم تمرکزت رو روی کارگردانی بگذار و به احترام شأنیت تئاتر، بازیگری رو لطفن بی خیال شو! حقیقتن عرصه بازیگری تئاتر، عرصه محترمی است و محل آزمون و خطا نیست.
امیرمسعود فدائی، امیر مسعود، arash tehrani و سپهر این را خواندند
علیرضا قیاسوند و فائزه این را دوست دارند
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
صحنه که کلا جای آزمون و خطاست نه یک ساحت مقدس و محترم و ...
ولی امیدوارم کار حرفه‌ای شما رو به زودی ببینیم، یا حداقل یک نقد حرفه‌ای که از کلی‌گویی و فراستی‌بازی فراتر رفته‌باشه؛ اینجوری شاید از شما یاد بگیریم پرسونای بازیگر تئاتر(!؟) چیه.
راستی راجع به آزمون و خطا هم پیشنهاد می‌کنم کتاب «آزمایشگاه تئاتر» رو مطالعه کنید.
پیروز و مانا باشید🌹
۱۳ مرداد ۱۴۰۲
علیرضا قیاسوند
شما قطعا حق دارید نظرتونو بگید، اما من هم به‌واسطه‌ی چندسال کار نقد حرفه‌ای کردن، می‌تونم فرق نقد دقیق رو با یه متن نارسیسیستی بی‌اساس و غرض‌ورزانه تشخیص بدم، و بر اساس همون نظر خودمو بگم! ما ...
منظور از نداشتن پرسونا، در شاخه های هنر، در قولی عامیانه، «اینکاره نبودن» ست، این هم توضیحی مکرر برای شما که به راحتی نظرات مخاطبین رو به ریشخند می گیرید و هنوز بواسطه چند سال نقد حرفه ای!!! متوجه نشدید که نیمه دوم و مکمل هر اثر، مخاطبین هستند و ضروریست نظراتشون رو محترم بشمارید حتا اگر آن را درک نکنید. دست بر قضا تم نارسیستیک رو میشه در شما از آیکون های خنده که در آغاز نوشته اول گذاشته بودید یا جملات کنایه آمیز مانند «فراستی وار» یا حتا معرفی کتاب!!! دیتکت کرد، شما و در حالت کلی هر کسی که داعیه فعالیت در عرصه هنر رو داره بدون مخاطب هیچ جایگاهی نخواهید داشت. حالا که معترفید در جذب مخاطب موفق نبودید سعی کنید در جهت صحیح و کسب آموزه های بیشتر قدم بردارید تا در قواره هنر والای تئاتر قرار بگیرید.
۱۳ مرداد ۱۴۰۲
دوست عزیز درود
هیچ اثر نمایشی در جذب صد در صدی مخاطبان موفق نخواهد بود و مطمئنا هستند کسانی که کلیت یا گوشه هایی از کار رو نپسندند و این ماهیت هنره که بسیار هم محترم است.
نظرتان را به گوش جان خواندیم و تشکر می کنیم که وقت گذاشتید برای دیدن، تحلیل کردن و نوشتن نقد و نظرتان.
مانا باشید 🙏🎭
۱۶ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
emad_7879 (emad_7879)
درباره نمایش آلزایمر i
یک نمایش معمولی از یک گروه معمولی!
تحت تاثیر کامنت ها، این نمایش رو برای تماشا انتخاب کرده بودم، اما متوجه شدم که سلیقه اکثر مخاطبین برای طنز نامیدن یک اثر و خندیدن بهش چقدر تنزل پیدا کرده....
جای بسی تاسف، که مسئول گروه در پایان نمایش، نام ۴ تا آدم بی ربط رو خوند تا دیگران بی دلیل تشویقشون کنن اما در کمال حیرت، نام «امیر پارسی« رو که سالها در تلویزیون این مملکت کار طنز انجام داده و در رادیو همچنان برنامه داره، نمیدونست!!!! تلخ تر اینکه هیچکدوم از افراد گروه هم ایشون رو به نام نمی‌شناختن! مهمترین موقعیت طنز دیشب اگرچه به شدت تلخ به نظرم همین اتفاق بود! که یک گروه که داعیه و ادعای کار طنز داره اما در مواجهه با یک پیشکسوت این عرصه، درگیر لکنت و فراموشیه!!! افسوس...
دوست من اینکه کار معمولی بوده یا که نه به منظر آنجانب و جهان بینی شما باز میگردد
اول آنکه ممنون که آمدید و دوم اگر نمیدانید ، بدانید آن آدم بی ربط را اگر نمیشناسید، به سطح مطالعه ی شما باز میگردد که حتا اسم مولف و مترجمی همچون مریوان حلبچه ای که دنیا میشناسدش و رئالیسم جادویی را معنا بخشیده به گوشتان نرسیده
در شبی که تمام مخاطبان بیاد استاد گران سنگ محمود استاد محمد سکوت کردند و به سخنانش گوش دادند ، شما از آدمهای بی ربط این عرصه سخن میرانید !؟!!!!!!
لااقل پیش از کامنت گذاشتن ،اسامی را گوگل میکردید
۰۴ مرداد ۱۴۰۲
حامد رحیمی نصر
دوست من اینکه کار معمولی بوده یا که نه به منظر آنجانب و جهان بینی شما باز میگردد اول آنکه ممنون که آمدید و دوم اگر نمیدانید ، بدانید آن آدم بی ربط را اگر نمیشناسید، به سطح مطالعه ی شما باز ...
فرافکنی و انحراف بحث، راحت‌ترین کار در موقعیتهای اینچنینی ست، شما خودتان حتا نامهایی رو که خوندید نمیشناختید و به اشتباه به یکی جای دیگری اشاره کردید!!! فراموش نکنید که مهمترین قسمت هر اثر نمایشی، مخاطبین هستند و لازم است نظرات مخالف و متفاوت رو هم بشنوید، برای کارهای سطحی، تعریف و تمجیدهای دم دستی شکل میگیره و ظاهرا شما همین سنخ نظرات رو میپسندید، دوره ای که با توسل به تیپ های اواخواهری و شوخی های چیپ جنسی بشه مخاطب رو تحت تاثیر قرار داد تموم شده، مرز باریکی بین طنز و لودگی وجود داره، تئاتر شأنیت متفاوتی داره و بازیگری تئاتر کار هر کسی نیست، چه بسیار ستاره های سینما که بر روی صحنه تئاتر محلی از اعراب نداشتند، کاش تلاش کنید از آن استاد گرانسنگ بیشتر بیاموزید!
۰۴ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش بر مبنای ایده جذابی شکل گرفته و فضاهای سورئال جالبی رو بر اساس یک متن‌ قوی‌ شاهد هستیم، خسته نباشید میگم به تمام عوامل، ضمن احترام برای تلاش جناب فلاح گرامی، به شخصه ترجیح میدادم بازیگری نقش دهخدا رو ایفا میکرد که از نظر سن واقعی، به سن نقش نزدیکتر می بود، تصور ایفای نقش دهخدا توسط اساتیدی مثل سعید پورصمیمی یا اکبر زنجانپور بسیار حیرت انگیزه، و به نظرم این اثر رو تا حد شاهکار ارتقا میداد.
بازی آقای فلاح رو ندیدم اما تو اجرای مولوی بازیگری بازیگری جوان‌تر از ایشون بازی می‌کرد که هم بسیار توانا بود و خوب بازی می‌کرد و هم باورپذیر بود.
۰۳ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تکلیف اجرای امروز که کنسل شده چی میشه؟؟؟؟؟؟
درود بر شما
همان‌طور که در متن پیامک درج شده است، لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بعدی از سوی پشتیبانی تیوال باشید.
با سپاس
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
emad_7879 (emad_7879)
درباره نمایش خوشدلان i
درودها بر عالیجناب سعید پورصمیمی، چقدر دیدن بازی ایشون روی صحنه مغتنم و تجربه لذت بخشیه، یاد نمایش «دایره گچی قفقازی» و بازی بینظیرشون در نقش «قاضی آزداک» بخیر...
با آرزوی سلامتی و دلخوشی برای این استاد نازنین🌹
امشب «معرکه در معرکه» رو به تماشا نشستم، دیدن پیشکسوت‌هایی چون سیاوش طهمورث بر روی سن تئاتر در این سن و سال با بدن و بیان آماده، باعث خرسندیه، به نظرم موسیقی میتونست حضور پررنگ تری در این اثر داشته باشه با ترکیبی از سازهای زهی مثل کمانچه، دیالوگ ها در برخی لحظات به خوبی شنیده نمیشد، نمی‌دونم علتش آکوستیک ضعیف سالن بود یا شتابزدگی بازیگران، در کل ارزش حداقل یکبار دیدن رو داشت این نمایش.
احسان مشعل چی، مژده سیدقاسم و سپهر این را خواندند
مریم رمضانی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک اجرای قابل قبول از متن وزین استاد، از نظر من نقش آفرینی علیرضا ناصحی(خواجه) بهترین اجرا در بین گروه بازیگران بود، برای نقش سلطان، می تونست انتخاب بهتری صورت بگیره، خسته نباشید به خانم آدینه بابت کارگردانی و طراحی خوب میزانسن ها، موسیقی و همسرایی ها هم دوس داشتنی بود.
چقدر خوبه که سیاه بازی رو همچنان زنده نگه داشتید، حدودن ۱۷ سال پیش یه سیاه بازی با حضور سعدی افشار نازنین در لاله زار دیده بودم خاطره اون نمایش زنده شد، لحظات مفرحی رو برای تماشاچیها خلق کردین، همه چیز عالی بود، موسیقی، بازیها، دیالوگها، رقص ها، دست مریزاد.
خسته نباشید میگم به همه عوامل، این نمایش برخی لحظه های خوب داشت در فضاسازی ها و دیالوگها، میتونست خیلی بهتر از اینها باشه مخصوصن در بازی ها، هیچکدوم از بازیگرها بیان تربیت شده و مناسب یک بازیگر حرفه ای تئاتر رو نداشتن، در صدای بالا مخصوصن شعر خوانی ها صدای همه بازیگرها جیغ میشد، موسیقی نقطه قوت بود البته به تنهایی و نه در همراهی با حس و حال پرده ها، به نظر میاد یک مورد مد شده در تئاترهایی که بودجه و سرمایه قوی ندارند و اون هم اینکه زورشون به طراحی صحنه و لباس میرسه و تقریبن حذفش میکنن، مخصوصن طراحی صحنه که فاکتور بسیار مهمی در فضا سازی های یک تئاتره، به امید اجراهای بهتر این گروه در نمایش‌های بعدیشان.
سلام، برای اجرای امروز، یک بلیط اضافه دارم(ردیف ۲)، هر کس تمایل داشت اعلام کنه
امیرمسعود فدائی، سپهر و آیدا این را خواندند
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
بله ساعت ۱۷، پنجاه هزار
۰۸ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برای من که تماشای این نمایش را، بر مبنای حضور مرتضی عقیلی انتخاب کرده بودم، حضور ایشان و این نمایش هر دو نا امید کننده بود. به نظرم حضور او وصله ای ناجور در یک تئاتر پست مدرن(؟!) و تنها با هدف استفاده ابزاری از نام وی و جدب مخاطب بود، چرا که فضای این اثر نه با پرسونای گذشته ایشان در فیلمهایش و خاطره مخاطب از او، تطابق داشت نه اینکه بخشهای حضور او اگر حذف میشد به کلیت این اثر آسیبی میزد! فقط در یک پارت از روایت او که مربوط به تلفن بود می شد خط ربط مبهمی با بخش دیگری از نمایش پیدا کرد. البته یک ذهن تحلیلگر و ریزبین شاید بتواند خط ربطهای بیشتری بیابد! و روایت اول او از زندگیش و جابجایی آدمها از بد حادثه را به بحشهای دیگری از نمایش نیز ارتباط دهد. مسئله دیگر اینکه چرا برای او اکت و میزانسی طراحی نشده بود؟! گویی دکمه ضبط صوت پلی شده و مونولوگهای یکنواختی شنیده می شد. این را میدانم که شیوه روایت یک تئاتر پست مدرن، غیرخطی ست و بدون هیچ توضیح و منطقی، از موضوعی به موضوعی دیگر می پرد و انتظار دارد تماشاگر ارتباط یا بی ارتباطی این موضوعات را تشخیص دهد اما این نمایش بیشتر شبیه هذیانهای یک ذهن آشفته بود، سوال اینجاست که هر بی ربط گویی و تصادفی بودن، هنر پست مدرن است؟ اگر پاسخ مثبت است کدام طیف از تماشاگران در جامعه ایرانی که همچنان درگیر کارکردگرایی و منطق گرایی مدرنیستی ست می تواند با اثر پست مدرن ارتباط برقرار کند؟ به گونه ای که حتا پست مدرنی بودن اثر از زبان یکی از بازیگران شنیده می شود و اینگونه بی ربط بودن اتفاقات برای مخاطب(تازه مخاطبی که پیش زمینه ذهنی در مورد فلسفه پست مدرن دارد) تبیین و توجیه می گردد! به نظرم ایده کلی در صورت پرداخت و اجرای مناسب در قالبی دیگر می توانست حرفهایی برای گفتن داشته باشد. مخصوصن بخشهایی که در مورد علل اتفاقات سیاسی جمهوری.....دومنیکن بود!
طراحی صحنه، لباس و گریم در این نمایش محلی از اعراب نداشت! به نظر می رسید یک تیم آماتور با لباسهای خود، بدون طراحی میزانسن و اکت، تنها مشغول روخوانی از متن هستند و نه اجرای نقش و بازیگری، شخصیت‌ها مثل «اون» همه عقیم بودن، حتا تیپ هم نبودن،
ممنونیم که به تماشای اجرای ما نشستید
متاسفیم که احرا نظرتون رو جلب نکرد
امیدوارم در اجراهای آتی بتونیم با تلاش بیشتر نظر شما رو جلب کنیم
۲۵ آبان ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید