در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال محسن | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:55:24
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایش گوریل پشمالو به کارگردانی پریسا بینات کاری شسته رفته و به دور از المان های اضافی و با کم کردن کنش های اضافی مخصوصا فیزیکی مثل درگیری ینک با عُمال اتحادیه کارگری یا کنش فیزیکی او با گوریل یا پلیس بود که این موارد به ساده شدن نمایش و مینی‌مال شدن آن کمک کرد.
البته این کاهش کنش فیزیکی در مقطعی به کاهش کنش دراماتیک هم رسید که به کار لطمه زد مانند لحظه ورود دختر کارخانه دار به دخمه آتش افروزان که نقطه عطف نمایش است و نطفه شورش را در ذهن ینک می کارد، که با توجه به مهم بودن این کنش باید بیشتر به آن پرداخته می شد و رویکرد مینیمال به این لحظه از نمایش کاسته می شد تا پیچش دراماتیک داستان عیان شود.
نمایش گوریل پشمالو یک نمایش اکسپرسیونیستی است که پایه اجرای این آثار گروتسک موجود در متن می باشد که حاصل دوعنصر وحشت (در اینجا از تنهایی) و خنده (در اینجا از درد) می باشد که در کنار هم می توانند دو عنصر متضاد نمایش را بسازند. تنهایی را می توان در ابتدای نمایش وقتی که ینک برای چند دقیقه پشت به تماشاگر نشسته است دریافت اما خنده کارگران را نمی توان حاصل درد دانست بلکه حاصل بی دردی ست، که این رویکرد، بار دراماتیک گروتسک نمایش را کم می کند و یک کفه ترازو آن می افتد و تعادل از بین می رود، چون هرچه درد کارگران بیشتر باشد توجیه برای شورش ینک بیشتر می شود و به آن زندگی می بخشد.
طراحی صحنه یک طراحی آهن گونه است که به خلقیات بازیگران اشاره می کند که مثل آهن سخت شده اند و احساسی ندارند و فقط دختران نمایش با این فضا در تضاد هستند که مقاومت آنها در این فضای زنگ زده آهنی فایده ای ندارد و در آن مستحیل ... دیدن ادامه ›› می شوند.
بازی ها هم اگر مثل نمایش دو عنصر درد و خنده را در کنار هم داشتند بارزتر می شدند و به نمایش زندگی بیشتری می بخشیدند که به جز در بازی ینک در بازی دیگر بازیگران (همسرایان) کمتر بود.
اما در کل یک نمایش خوب با عناصر کافی و به اندازه را شاهد هستیم که تماشاگر را با خود می برد و در طول نمایش اوقات خوبی را دارد و به او تلنگرهایی راجع به جامعه طبقاتی می زند.
با تشکر از عوامل نمایش
سلام آقای محسن
ممنون که برای دیدن نمایش ما تشریف آوردین و ممنون از نظراتتون . امیدواریم شاهد حضور شما برای دیدن کارهای آینده باشیم
۱۸ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش هرچند که ظاهر یک مونولوگ را داشت اما در واقع یک دیالوگ با دوستی از طریق فضای مجازی بود. دیالوگی درباره عشق ها و حسرت های دنیای هنروران سینما. عشق ها و حسرت هایی که در نسل هایی از این قشر تنیده شده. روزهایی در حسرت ستاره شدن و دیده شدن. نمایش هرچند از لحاظ فیزیکی اوج و فرود نداشت اما از لحاظ حسی نقاط بالا و پایین زیادی داشت و تماشاگر را با خود همراه می کرد. ریتم بازی بر روی احساسات مختلف از غم تا خنده و شادی سوار بود و به اجرا تنوع می بخشید. ارجاعات مختلف به فیلم ها و وقایع پشت صحنه این گروه قرار گرفته بود و با بازی ای خوب از کار درآمده بود. می توان چندین نوع بازی و تیپ را در این نمایش دید. بازی ای با شجاعت و به دور از احساسات گرایی و واگویه های درونی یک انسان در یک نمایش رئالیستی. هر چند می شد نقطه اوج نمایش را صحنه اهدای سیمرغ و فرو ریختن دیوار رویاهای او در نظر گرفت یا نقاط اوج دیگر اما از لحاظ اجرایی ما را به اوج احساسات نمی رساند تا بعد از اجرا یک فرود را تجربه کنیم و از این لحاظ به یک لذت مضاعف برسیم. اما اجرا حساب شده و دقیق بود و از این هنرنمایی و داستان زیبا لذت بردم. خسته نباشید
یه نمایش بسیار خوب متن خوب ریتم خوب بازی های عالی
به شدت توصیه می کنم. نتیجه یک سال تلاش یک گروه حرفه ای
زینب تحقیقی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
محسن خمیسی (mohsen1001)
درباره فیلم‌تئاتر کریملوژی i
بسیار زیبا
با بازی عالی مجید رحمتی
آمیزه ای از طنز و سنت
خسته نباشید و ممنون از تیوال که فیلم تئاتر آنرا گذاشت
محسن خمیسی (mohsen1001)
درباره فیلم‌تئاتر مسخ i
بدک نبود.
یه کار فرم با طراحی صحنه خوب.
پویا فلاح این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
محسن خمیسی (mohsen1001)
درباره فیلم‌تئاتر سیزیف i
اصلا خوب نبود متاسفانه!
پویا فلاح و محمد فروزنده این را خواندند
امیرمسعود فدائی و پرستو جمشیدی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امر مدرن
نمایش بیگانه در خانه درباره ورود موجود مرموزی به زندگی ما می باشد که آنقدر آرام می آید و در زندگی ما حضور دارد که از درک وجودش غافلیم. این بیگانه مثل حضور دوربین در خانه است که وجود دارد اما دیده نمی شودو استعاره ای ست از امر مدرن. مدرنیسم در زندگی ما رخنه کرده و ما را به سمت آرمان های خود می برد در حالی که ما از وجود آن بی خبریم و این حرکت آنقدر آرام و بی نشانه انجام می شود که ما نمی توانیم از وجود آن آگاهی پیدا کنیم. مدرنیسم در حال ساختن آرمان شهری برای ما بوده است که ما را به مثابه نیروی مولد آن بکار گیرد و بعد از اتمام کار به عنوان قربانی از ما استفاده کند. موجوداتی که پرورش داده می شوند تا از آنها در موقع لزوم استفاده شود. این امر بیگانه همان وجود مدرنیسم در زندگی ماست که خود را به ما تحمیل کرده و روح و ذهن ما را به تسخیر خود درآورده است و از ما برای مقاصد خود استفاده می کند و ما در برابر آن کاملا بی سلاح ایم. ما را در بحر خود فرو می برد ولی ما نمی توانیم در مقابلش کاری بکنیم و برای اینکه خود را متوجه نشویم ودرد خود را کمتر حس کنیم به آن پناه می بریم در حالی که همان پناهگاه ما خود عفریت هزار سر دیگری ست که ذهن ما را می باعد و از آن جز ویرانه ایی باقی نمی گذارد.
این اثر مانند تابلوی ورود ممنوع امر مدرن به زندگی ماست.
تئاتر به کاری می گن که توش تفاوت باشه تا خط خلاقه رو ببینیم. نه اینکه یک کار رو باسه سالیان سال هی تکرار کنیم بعئشم بگیم که تئاتر داریم....
منظورتون چی بود
۲۵ تیر ۱۳۹۳
منظورم کلیت تئاتر بود که این عنصر خلاقه و تغییر مسیر دادن رو باید داشته باشه تا تئاتر بشه وگرنه میشه یک کاری که همه دارن همیشه میکنن و اسمش رو هم تئاتر می ذارن.
این تغییر مسیر نشون دهنده فکر اون گروه تئاتری که داره ما رو با دنیایه جدیدی آشنا می کنه که تا حالا ندیده بودیم یا کمتر دیده بودیم. از اینجا هست که هنر آغاز میشه...
۲۶ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید