در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نوید صدر | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:51:21
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
شاهکار بود!
اینکه هم بازیگرا یکسری لوده‌ی لوس باشن که از سرسره پایین اومدن زمین میخورن، شوخی‌های جنسی شدیدا بی‌مزه و دبیرستانی می‌کنن، یکسری جملات لوس رو هی تکرار میکنن...
اینکه انگار متنی در کار نیست و بازیگرا دارن هرچی -جمله‌ی دم دستی هست رو روی صحنه‌ی یکی از سالن‌های مهم تئاتر کشور میگن.
اینکه آهنگساز تئاتر چهار تا ملودی ساده و خیلی معروف رو داره با کیبورد میزنه، بیت‌باکس زدن بلد نیست و میخواد ادای بیت باکس رو در بیاره...
واقعا اینکه موفق بشید کاری بکنید که آدم توی سالن استاد کرمانی مجبور بشه بره بیرون هنر میخواد! خسته نباشید.
جناب صدر بهتر بود کمی بیش‌تر از یک ربع ابتدایی نمایش را تماشا می‌کردید تا دلیل تمامی صحبت‌هایی که کردید را درون خود اثر متوجه بشوید.
البته در مورد نظرتان در باب کیارکنی هم جالب بود که در این اثر با ایشان آشنا شدید و تا قبل از این، شناختی بر توانایی‌ها یا ناتوانی‌های ایشان نداشتید.
۰۵ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باورم نمیشه مردم توی سال ۱۴۰۱ به همچین شوخی‌های جنسی سطح پایین بچه دبیرستانی میخندن... بازیگری که با لباس زن پوشیدن و لرزوندن بدن خودش خنده میگیره واقعا در سطح ورود به صحنه‌ی تئاتر نیست.
خیلی مشتی بود! دمش/تون گرم!
نوید صدر (navidsadr)
درباره نمایش است i
در بطن جامعه‌ای که در ظاهر از خود غرغر و ناامیدی پخش می‌کند و ژست‌های هنری رسالت واقعی هنر را پنهان کرده است، «است» در یک نمای شدیدا نزدیک ریشه‌ی ... دیدن ادامه ›› کژی‌های جامعه‌ی ما را با تو دهنی و ابهت به رخ ما میکشاند. من به عنوان یک انسان معمولی و بی سواد شاید هملت ‌‌های زیادی دیده باشم، اما هیچ وقت متوجه این نشدم که واقعا ما چرا باید سطوح جوامعی را که با آنها قرابتی نداریم را در سالن‌های تئاتر خود تماشا کنیم و در انتها صرفا به خاطر تکنیک و توانایی اجرایی آن گروه نمایش کف بزنیم!
«است» ریشه‌ی هرز جامعه‌ی ما را وقتی به ما نشان میدهد که دقیقا تلخی و درام را بعد از شوخی‌ها و کمدی خود قرار میدهد و نشان میدهد تماشاچی‌یی که چند ثانیه قبل به نحوه‌ی انگلیسی صحبت کردن شاگردها میخندند چطور به راحتی می‌تواند مثل بسیاری از معلم‌های ما بی‌رحم باشد و فراموش کند که نقش اول نتیجه‌ی جامعه‌ای است که با فرهنگ اشتباه ازدواج خود کرور کرور بچه‌های طلاق تولید میکند و بعد از تولید آنها توانایی روبرو شدن با این بچه‌های طلاق را ندارد و با شوخی و خنده می‌خواهد آنها را از جامعه طرد کند.
«است» به ما واقعیت نظام آموزشی ما را نشان می‌دهد. فضایی که به جای پرورش استعداد‌های واقعی بچه‌ها،‌ آنها را از ریشه‌های فرهنگی خود زده می‌کند و با بی‌رحمی دوستی و اتحاد و عشق را مطرود دانسته و آنها را به دسته دسته شدن تشویق می‌کند. شاید این اتفاق به اشتباه و به خاطر شرایط سخت کشور رخ داده اما امروز دیگر تبدیل به یک فرهنگ شده است.
لطافت نویسنده و کارگردان اثر شدیدا این حقیر را تحت تاثیر قرار داد. نمایشی که بر خلاف مد امروز تئاتر امروز ماست که بسیار پز هنری گرفته، سه ساعت ششصد پرده اجرا می‌شود و در انتها با یک تماشاچی گیج شده روبرو هستیم که اگر قبل از نمایش مطالعه‌ی دقیق نداشته هیچ ارتباطی با نمایش نمیگیرد. «است» در یک ساعت با چند پرده‌ی کوتاه چونان بنده را تکان داد واقعا در تصمیم‌های شخصی زندگی خودم هم تجدید نظر کردم. به طور مثال واقعا از معلم شدن ترسیدم و واقعا به معنی واقعی «معلمی شغل انبیاست» رسیدم. یکی دو تعلیق ساده و به خصوص تعلیق شدید انتهای نمایش که در آن نه خونریزی دیده می‌شود و نه مفاهیم تند و زننده به خورد بیننده داده می‌شود تا از احساسات او سو استفاده کند کافی بود تا بیننده را در کمال احترام به جایگاه انسانی «تماشا‌چی بودن»ش به فکر فرو ببرد و اشتباه ریشه‌ای که در کشورش به سنت تبدیل شده است را به عنوان سوال برای او مطرح کند. نه اشکی ریخته می‌شود، نه کسی فریاد میزند، نه مصادیق جنسی به کار برده می‌شود، نه خونی میریزد، نه موسیقی حماسی و شدیدی پخش می‌شود... این گروه نمایشی به نظر من در این نمایش «هنر» می‌کند. به معنای واقعی!
تنها انتقادم به برخی بازیگران نمایش است که صرفا از جایگاه یک تماشاچی معمولی بازی بعضی در برخی پرده می‌توانست طبیعی‌تر و عمیق‌تر و درونی‌تر باشد که با توجه به دانشجویی بودن نمایش همین سبقتی که در حال حاضر از دیگر گروه‌‌های هنری گرفته‌اند به اندازه‌ی کافی مایه‌ی افتخار و مباهاتم بود. از اینکه در این شرایط سخت کشور، با این هنرمندان از یک هوا نفس می‌کشم مسرورم.
نوید صدر (navidsadr)
درباره نمایش پپ i
اولین بار بود که بدون درگیر شدن با یه درام آزار دهنده توی یه اثر هنری، ناتوانی انسان رو توی قضاوت احساس کردم.
میترا، عالیا، حمیدرضا مرادی، مینا سروش و آسیه شهبازی این را خواندند
امیر مسعود این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
همه چیز به غیر از نمایشنامه عالی بود.
میترا این را خواند
چیش دقیقا؟؟!!
۲۷ شهریور ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کاش ساز ایرانی رو روی تخت نمیخوابوندین.
کاش موسیقی موسیقی تر بود.
کاش متن انقدر شعاری و آمرانه نبود.
با بهترین مواد اولیه و وسایل، بدترین آشپزی ممکن رو کردین.
تنها انتقادم به متن بود که می‌توانست پیوندی بین طنز نمایش و هموطنان آذری برقرار نکند. متاسفانه مردم ما به خندیدن به لهجه‌ی ترکی شرطی شده‌اند ... دیدن ادامه ›› ولی متن می‌توانست این فاصله را ایجاد کند زیرا به شخصه فکر می‌کنم ما در دوران گذار از این مساله هستیم و با دلسوزی هنرمندانمون می‌تونیم این قسمت از فرهنگ غلطمون رو اصلاح کنیم.
به غیر از این یک انتقاد آقای آذرنگ واقعا متن شاهکاری نوشتند. به خصوص اون قسمتی که پدر کرد میگه «این جلو نمیره، فقط عقب میره» این یک جمله توی جای درست خیلی استادانه طراحی شده بود.
نمایشی همه چیز تمام. بازی، متن، کارگردانی، آرایش صحنه، طراحی لباس، موسیقی. تحقیقی که پشت این نمایش شده بود به وضوح حرف از واقعی بودن دقدقه‌ی سازندگانش می‌زد. این نمایش رو به شدت توصیه می‌کنم چون واقعا حسی است که همه باید آنرا تجربه کنیم.
امیرمسعود فدائی، حامد ادوای و عاطفه گندم آبادی این را خواندند
محمد اصغری این را دوست دارد
ممنون از نگاه و لطفت به ما
۰۳ خرداد ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کمدی سرزنده و بُرنده، بازی‌های باورنکردنی، سالن کوچیک اما خوب. شاید با یک درصد متن مخالف بودم ولی توی این فرهنگی که طنز ختم به لودگی و جفنگیات میشه اینطور کمدی که طنز بدنی و با محتوی و با این بازیگرای بزرگ داره قابل تقدیره.
این نمایش خیلی زیباست اما قطعا کمدی محسوب نمیشه....خود گروه هم بدرستی ژانر درام رو انتخاب کردن....این که در نمایشی لحظه‌های شرین یا چند موقعیت کمیک وجود داشته باشه،به معنای کمدی بودن کل اثر نیست
۱۵ دی ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بعد از مدت‌ها یه نمایش همه‌چی تموم دیدم. خیلی خوب بود. فقط تاخیر داشت که متاسفانه تئاتر مستقل تهران جدیدا داره خیلی بد سرویس میده.
تقریبا در اوایل این اثر کریه، صحنه ای به شدت دلخراش و تهوع آور رخ داد که من را مجبور به ترک سالن نمایش کرد. این سومین نمایش بد در تئاتر باران بود که باعث شد من به وقایع هنری این سالن در آینده نیز بی میل شوم. عوامل اجرایی موظف اند به جای نام بردن اسم رفقا و تهیه کننده زیرنویس، اینکه فیلم مذبور حاوی اینچنین صحنه هایی است اخطار بدهند.
جناب صدر احتراما فکر می کنم در عصری زندگی می کنیم که خیلی راحت به اطلاعات دسترسی پیدا می کنیم و اگر موضوعات دردناک و تروماتیک اینقدر بر ما اثر می گذارد شایسته است بیشتر جستجو کنیم....و حتی المقدور تاتر جدی را برای تماشا انتخاب نکنیم
اتفاقا من فکر می کنم امکان تماشای فیلم تاترهای ممتاز پیشروی دنیا یکی از مهمترین دستاوردهای تماشاخانه ی باران است و بسیار مغتنم است...

شیوه ی مواجه ما مخاطبان تاتر در برابر اثر هنری باید متفاوت باشد..اگر مخاطب جدی تاتر باشیم باید به خوبی بدانیم کار تاتر به دردآوردن است....تلنگر زدن است....آگاهی بخشی و به فکر وادار کردن است.. به نظرم اگر هم واکنشی باشد کلماتی مانند مذبوحانه، کریه و... توضیح دهنده نیستند. ... دیدن ادامه ›› نقد باید به موضوعی باشد که هر اثر هنری به آن می پردازد و از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گیرد و آسیب شناسی شود.. کما اینکه در جلسه بسیار خوب بعد از نمایش تبادل افکار و نظرات بسیار در این مهم اثربخش بود
۰۷ آذر ۱۳۹۵
دوست عزیز سالن باران درحال حاضر کاملا حرفه ای قدم بر میداره. تا به حال هفت مرتبه به این سالن رفته ام و هر بار نمایشی عالی دیدم. حتی برخورد عوامل این سالن با مخاطبین زبانزد هست. قضاوتتون یک مقدار شخصی بود گمان میکنم. ضمن اینکه امیدوارم در اینده بیشتر در مورد انتخابتان تحقیق کنید
۰۸ آذر ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید