در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال یاسمن طاهری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:03:30
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
عاااالی بود.
نمایش زندگی افغانها در حلبی آباد که همواره در تهدید است.
نمایش دیدگاه های متفاوتی که در این فیلم درباره این افراد وجود داشت جذاب بود .
فردی که به شدت این افراد را مضر و مخرب می داند و فردی که به آنها مهلت فعالیت می دهد و چاشنی اصلی که عشق دو جوان به یکدیگر بود. خنده های در کانتینر با تصمیمی تندیل به گریه هایی عمیق می شود. ساعد سهیلی بر خلاف بازی های دیگرش در این فیلم بسیار عالی بازی کرد گرچه بازیگرانی که نقش افغان ها را بازی می کردند نیز واقعا جذاب بودند ... واژه ها شان... شیوه زیستنشان و تمام اتفاقات اطرافشان انسان را به فکر وادار می کرد. فیلم ابتدا ریتم کندی دارد که بعد به روال می افتد و بیننده را تا عمق می کشد.

و این سوال پیش می آید که من به عنوان یک ایرانی از نظر دیدگاهم درباره افغانها در کدام یک از دو دسته ام... دسته ای که آنها را کوچک می شمارند یا دسته ای که به عنوان انسانی قابل احترام و فعال به آنها احترام می گزارد؟

و هر وقت که سوالی من را به عنوان یک بیننده به فکر وادار می کند فکر می کنم کارگردان - نویسنده این کار کار خود را درست انجام داده است.
آقا بازی حسیبا ابراهیمی و نادر فلاح هم که نگیییییییییید ...
فضای فیلم خیلی خوب و اصلا آدم رو خسته نمی کرد.
۲۹ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آیا این نمایش هم از نظر فرم اجرایی شبیه اتللو یک کلاژه؟
تقریبا... نه مثل اون... اسب مرده داستان گوست. دارای دیالوگ و شخصیت پردازی است و پرسپکتیو در چیدمان را مد نظر قرار داده امااتللو وابسته به حرکت و رقص بود و بدون قصه.
۱۴ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام دوستان
دیدن این کار رو به همه تون پیشنهاد می کنم.
واقعا خوبه. (حداقل من دوستش داشتم وقتی تو جشنواره تجربه دیدم)

به دوستای عزیزمم خسته نباشید می گم :))
چرا رشششت؟!
منم می خوام....!!!!!

هر کی رفت و دید خوش به حالش واقعا
غزاله کهن دل و کیمیا TAV این را دوست دارند
ولی قبول دارم که با این قیمت بلیط اگ دم در خونمون هم بود نمیشد برم.... چرا کنسرت انقد گرونه؟! مسئولین رسیدگی کنن ممنون میشم.
۱۵ مهر ۱۳۹۳
دیگه مطمئن شدم !:دی
۲۶ مهر ۱۳۹۳
می خوام مدل چارتار همینجا براتون کنسرت بذارم از اشعار جذاب گروه پالت... خودتون خواستید:دی!
حالا همه با هم... می خوام بترکونینا ... هرکی نرفته دستا بالا!!!

از درسِ علوم جمله بگریزی بِهْ،

و اندر سرِ زلفِ دلبر آویزی به،

ز آن پیش که روزگار خونت ریزد،

تو خونِ قنینه در قدح ریزی به.

از آمدن و رفتنِ ما سودی کو؟

وز ... دیدن ادامه ›› بافته ی وجودِ ما پودی کو؟

در چَنْبَرِ چرخ جان چندین پاکان،

می‌سوزد و خاک می‌شود، دودی کو؟

از آمدنم نبود گردون را سود،

وز رفتن من جاه و جلالش نفزود؛

وز هیچ‌کسی نیز دو گوشم نشنود،

کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود؟

جامی است که عقل آفرین می‌زندش،

صد بوسه زِ مِهْر بر جَبین می‌زندش؛

این کوزه‌گر دَهْر چنین جامِ لطیف

می‌سازد و باز بر زمین می‌زندش!


حالا فازو تغییر میدیم .........


تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد

من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد

تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد

من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد

تو با ناز به صد راز کنی اندر سرم صد قصه آغاز
من آن مرغ من آن باز کنم اندر هوایت بال و پرواز

بیا بار سفر بندیم از این دشت، زمستون باز توی این خونه برگشت

بیا تا قصّه ها گویم برایت، که دوران جدایی دیر بگذشت.



یکمم خونه مادربزرگه طور!!!


دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد
ز هر خون دلی سروی قد افراشت
به هر سروی تذروی نغمه برداشت
که خورشید از شب سرد چو آتش سَر برون کرد
که از خون دل ما تذروی نغمه سر کرد
صدای خون در آواز تذرو است
دلا این یادگار خون سرو است
دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد

برادر نوجونه برادر غرق خونه
بردار مثل خورشید سَر می کشه تو خونه

خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره

خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره

کنار خونه ی ما
همیشه سبزه زاره
دشتاش پز از بوی گل
اینجا همش بهاره

کنار خونه ی ما
همیشه سبزه زاره
دشتاش پز از بوی گل
اینجا همش بهاره

خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره


خب کنسرت تموم شد... دو تا آهنگ دیگه رو هم که خوندن دو سه تا دیگه مونده ...دیروقته وگرنه می خوندم.
شب خوش:)))))))))))
۲۶ مهر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قیمت این دوره ها چقدره؟!
محمدحسین و علی کریمی( کاکتوس ) این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سکوت نکن .
حرف هایت به اندازه خودت زیبا
و به اندازه ی موهایت برنده است.
و من آماده ام برای زخمی شدن.
چه فرقی می کند که من و تو کم یا زیاد به ناراحتی عادت کرده باشیم و به باور آن.
راست یا دروغ به هر حال روزی می رسد که ورق دنیا بر می گردد .
می خواهی باور کن یا نکن .
درمانی برای تنهایی پیدا کرده اند.

نترس
من برای خاطر خودمان مرده ام.
و بیشتر به خاطر خودم حاضر به زیستنم.
کم یا زیاد به هر حال فرقی ... دیدن ادامه ›› وجود دارد میان تنهایی و نبودن تو.
راست یا دروغ به هر حال روزی می رسد که ورق دنیا بر می گردد .
می خواهی باور کن یا نکن .
درمانی برای تنهایی پیدا کرده اند.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------

نمی دونستم بحث ترجمه کجای این دسته بندی ها جا میگیره...
این صرفا یه ترجمه س... چون ترجمه خودمه تو دسته اثر خود جاش دادم... شما هر جور راحت بودید در نظر بگیرید.
بسیار هم عالی و ترجمه خوبی ست. فقط کاش در همین پی‌نوشت نام شاعر را هم اضافه می‌کردید. سپاس
۲۵ شهریور ۱۳۹۳
آقای مهدی زاده شاعراش ترک هستن

Birol Namoğlu & Haluk Kurosman

من شعراشون رو دوست دارم.
یک گروه موزیک دارن به نامgripin که فوق العاده س.
۲۵ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جاش خیییییییلی بده...
من واقعا دوست داشتم میشد برم:(
حیففففففففففف!!!!!!!
هر کی رفت دیگه جای منم خالی کنه دیگه:/
مگر ندانی

چو از تو دورم

بیراهه‌ای خموش و تار، بی‌ عبورم..


نمی‌توانم….

دگر برویم

..که من اسیرِ این خزانِ تو به تویم


به لب رسیده جان ... دیدن ادامه ›› کجایی؟

کجایی؟

رهی نمانده تا رهایی..
باران تویی

به خاکِ من بزن

بازا ببین

که بی‌ مه‌ِ تو من هوای پر زدن ندارم

باران تویی

به خاکِ من بزن

بازا ببین

که در ر‌هِ تو من نفس بریده در گذارم


------------------------------------------------

نشد کنسرت بریم... خودمون کنسرت رو تو خونه برگزار کردیم

بعـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــله ...

--------------------------------------------------

تنها...تویی تو که می تپی به نبض این رهایی

تو فارغ از وفور سایه هایی....

باز آ که جز تو جهان من حقیقتی ندارد...

تو می روی که ابر غم ببارد...

به سمت ماندنت راهی نمیشوی چرا

گاهی ستاره هدیه کن به مشت پوچ شبها

شمرده تر بگو با من حروف رفتنت

تا من بگیرم از دلت غم بهانه ها را

آشوبم...

آرامشم تویی ....

به هر ترانه ای سر میکشم تویی

سحر اضافه کن به فهم آسمانم

بیا که بی تو من غم دو صد خزانم...

بگذار بگویم که از سراب ایران بریدم

من از عطش ترانه ها خریدم...

به سمت ماندنت راهی نمی شوی چرا

گاهی ستاره هدیه کن به مشت پوچ شبها

شمرده تر بگو با من حروف رفتنت

تا من بگیرم از دلت غم بهانه ها را

آشوبم...

آرامشم تویی ....

به هر ترانه ای سر میکشم تویی

سحر اضافه کن به فهم آسمانم

بیا که بی تو من غم دو صد خزانم...
۲۱ شهریور ۱۳۹۳
من مداد قرمزه ی تو زاویه م...
مرسی.
۲۵ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بچه ها جلوه های ویژه ش هم واقعا جذاب بود وجدانا:)))))))

من کپلک رو می خوام الان...
باید به کدوم یک از مسئولین بگم؟!
دوستان تو جوبای ولیعصر و هر جوب دیگه ای همچین موشی پیدا کردید مال من از الان.
البتنه بهش میاد موش ونک به بالا باشه.
مخصوصن اون جایی که مشکی داشت از دست گربه ها فرار میکرد رو خیلی خوب کار کرده بودن! یه جورایی حماسی بود!
۱۲ شهریور ۱۳۹۳
:دی
ولا موظف به خوردن میلیارد ها لایکه...
:دی... سروش رضایی :دی!!!
۰۵ آذر ۱۳۹۳
واقعا موظفه ها :)))
۰۹ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سرمایی ای که سرمایی نباشد سرمایی نیست!
آجان دوموش: مردم شهر آسوده بخوابید که ما بداریم ...=))) (واااای عالی بود بلافاصله بعدش خوابیدن .. نذاشتن کلام منعقد شه حتی)
و امــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا:
همونطور که 7 جولای گفت:
فرموش: گاهی وقتا باید از نگاه بچه ها دنیا رو دید.
موش فر: نگاه بچه ها خیلی قشنگه!
فرموش: نگاه شمام خیلی قشنگه!


اینجاشم عالی بود...(البته همه ش عالی بود در اصل)
عمو عمو جونم عمووووو ، دل بیقرارم عمووووو
:))
۱۱ شهریور ۱۳۹۳
من موضع خودمو بذارید اعلام نکنمممم... فقط مسی برنامه رو بیشتر کنید ممنون میشم.
۱۵ مهر ۱۳۹۳
:)))
ای آرجانتینی ؛)
۱۶ مهر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دو روز تجربه کردم اون محیط رو به عنوان عروسک گردان فرعی...
امروز اشک تو چشام جمع شده بود... و وقتی دیدم اسم ماها رو هم زدن یهوو سرازیر شد...
روزای خوبی بود... واقعا خوب... برای همه پیش بیاد که یه روزی اون جو رو تجربه کنن.


عاششششششششششششششششق کپلکم....عاااالی بود... چقد بامزه میرقصید.
و البته دوستش :)
وااای عروسک برفی هم عالی بود.
خانوم طاهری سلام.
آموزشگاه یا موسسه ای هست که بشه یه پسر بچه 6 ساله رو که علاقه وافری به عروسک گردانی و کارهای عروسکی داره برای آموزش اونجا فرستاد؟ با خیلی از آموزشگاههای سینمایی و فرهنگسراها تماس گرفتم ولی هیچکدوم دوره عروسک گردانی نداشتن.
ممنون اگه راهنمایی کنید.
۱۲ شهریور ۱۳۹۳
ممنون خانوم طاهری
۱۳ شهریور ۱۳۹۳
خواهش می کنم. اگه فکر کردید باز میتونم کمک کنم بهم بگید حتما.
۱۳ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
وقتی فیلم تموم شد حس می کردم ادامه داره( اینکه پایانه فیلمه رو به ذهن متبادر نمی کرد)
ترکیب صحنه هایی از فیلم رو با ای تی و راننده تاکسی خییییییییییییلی دوست داشتم. مخصوصا تیکه آخر که آقای عطاران بالا رو نگاه می کنه و پرچم ایران رو میبینه بعد میره رو ایتی ... ایتی با لا رو نگاه می کنه(تقریبا با همون زاویه) بعد می گه home ... خیلی خوب به هم چفت شده بودن صحنه های این فیلما با رد کارپت...
جالب تر اینکه رضا عطاران ... رضا عطاران سینما نبود و رضا عطاران تئاتر بود... حس می کنم زود تموم شد. کاش چفت و بست بیشتری می داشت فیلمنامه ش... و تیکه ی آخرش(تقدیم به همه ی هنروران سینمای ایران) لبخند به لبم آورد... من همیشه به این قشر عاشق فکر می کنم ...و واقعا ممنونم که آقای عطاران هم بهشون فکر کردن.
رضا سرچمی این را خواند
محبوبه خانی زاده، سپهر امیدوار و Fahimeh Moussavi این را دوست دارند
منظورم از فیلمنامه ... فیلمنامه ذهنیه آقای عطارانه.

این رو هم اضافه کنم که من این حالت آوانگارد ایشون رو دوست دارم که دارن یه قاعده هایی رو میشکونن. یه مدلیه فیلماشون که اگه ننویسن کارگردان: رضا عطاران هم میشه فهمید کار کار ایشونه. خب امضا در کار هنرمند از مهم ترین چیزاس. و اینکه اسم و حس کارگردان بشه هویت اون در فیلمهاش.
۰۵ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
... هنرمند خاکی یعنی هنرمند ایرانی!!! اینو این صدا کردن آقای عطاران ثابت کرده...


"استیون... استیون"
"آیشواریا... آیشواریا"

یه وضعیتی ها :))))!!!
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ما از اوناییم که به دنیا اومدیم ولی دنیا به ما نیومد!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بهش بگو تو این دنیا نزنی میزننت، نخوری میخورنت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من گفتم دله دزدی نه .. وگرنه دزدی اعتبار ماست
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جماعت نزول خور یه چیز دیگه س... پولش گوشت میشه به تن آدم


:)))
دوستان دقت کردید چقدر این نظرا مشترکن؟!!! فقط لحنه که تغییر میکنه:)))))
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امشب این فیلم رو دیدم.
من از مخاطبای کارای آقای سهیلی ام.
در کل از ترکیب طنز و جدی تو کاراشون خوشم میاد.
اما یه چیزی که مهمه حس می کنم یه چیزایی داره کلیشه می شه تو کاراشون.
مثل اینکه کسی بعد مرگ حرف بزنه (البته چیزی که وجود داره اینه که اگه این اتفاق نیوفته فیلمشون کاملا یه چیزی میشه شبیه قیصر و حکم و باقی کارای آقای کیمیایی) پس به نظرم ضعف نیست . اما اگه خیلی تکرار شه د یگه امضای ایشونم نیست و صرفا کلیشه می شه. البته چیزی که می گم بیشتر در مقایسه با گشت ارشاده ها. (گشت ارشاد از خیلی نظر ها شبیه به این فیلم آقای سهیلی بود)... حالا چیزی که وجود داره این وسط و به نظرم یکم داره متفاوتش می کنه از کارای آقای کیمیایی اینه که کارای آقای کیمیایی خشکن و اصلا همراه با یه ماجرای ریز عاشقانه در پس زمینه ن و با مرگ تموم میشن (در این چند سال این فرم تغییری نکرده) اما کارای آقای سهیلی یه نمکی دارن که کارو بامزه می کنه و کمی تغییر هم میکنه شاید مدرن تر از موضوعاتی باشه که آقای کیمیایی مطرح می کنن.

حالا اگه بخوام صرفا درباره کلاشینکف حرف بزنم . نظرم اینه که انتخاب بازیگراش خیلی خوب بود مخصوصا آقای عطاران. ساعد سهیلی بازیش خوبه ولی ... دیدن ادامه ›› به نظرم خوبه که از یه نواختی در بیاد. (من بازیشو دوست دارم اما برای خودش خطرناکه) خود داستان خوب بود . اما اولش آدم رو جذب نمی کرد. بیشتر از وقتی رضا عطاران وارد می شد این اتفاق می افتاد به نظرم. چون عکس العمل مردم رو تو سینما میدیدم.

از این ترکیب بازیگر و نابازیگر (اصلا با خود واژه موافق نیستم چیز دیگه ای پیدا نکردم) واقعا راضیم این یعنی فرصت دادن به چند نفر برای مطرح شدن. با اینکه گاهی بازی این نابازیگر ها(بازیگران کم تجربه بهتره)آدم رو اذیت می کنه اما خوبه ... چون کاهیم آدم واقعا حظ می کنه.
دیالوگای جذاب هم خیلی داشت. که تو بخش دیالوگ های ماندگار می نویسم.
کیمیا TAV، مجیر سلطانی نژاد و شیوا الف این را خواندند
[m] آرین این را دوست دارد
اینکه گفتم کارای آقای کیمیایی خشکن نقد نیستا منظورم بیشتر اینه که جدین و چاشنی طنز ندارن. و کلا تاکیدشون روی ماجرای رفاقته .. یکم فرمشون یک نواخت شده ولی واقعا خوبه که هتن و فعالیت می کنن این حرف منو بی احترامی به ایشون نگیرید.
۲۸ مرداد ۱۳۹۳
نگو اگة کیمیایی بفهمه دیگه فیلم نمیسازه!
۲۹ مرداد ۱۳۹۳
وقتی یه چیزی تکرار شه ... دیگه جذاب نیست. (خطاب به آقا اسماعیل و آقا شاهین) متاسفانه.
۲۹ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من هنوز نمایش رو ندیدم... ولی گریم جذابی داره همه کاملا متفاوت و فانتزی گریم شده ن.
hanieh kh این را خواند
مهرانگیز قهرمانی این را دوست دارد
هانیه خانوم انقدر با آب و تاب از این نمایش گفته بودید که جدا مجاب تر شدن به دیدنش... به امید اینکه بین اجراها وقت بشه:) خسته نباشید و کلی خوش باشید
۱۵ مرداد ۱۳۹۳
سلام. خوشحال می شیم که شما را در تالار حافظ ببینیم خانم طاهری
۱۹ مرداد ۱۳۹۳
حانم قهرمانی عزیز سلام
امیدوارم اجراتون خوب پیش بره:) و سالنتون هر روز پر باشه.
اگه اجرامون زود تموم شه و بتونم میام حتما... یعنی تمام سعیم رو خواهم کرد حتما:) شاد و خندان باشید.
۱۹ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اجرای امروز کارناوال انفعال به استاد عزیزمان شهرام زرگر تقدیم شد :)

چه آرامش عجیبی دارد این مرد.
شایان این را خواند
مجتبی ناطقی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید