در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:18:28
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
** نظرسنجی فصل بهار 91 **

دیوارنشینان عزیز و گرامی
از میان آثاری که در فصل بهار به روی صحنه رفته اند، بهترین ها را در بخشهای زیر معرفی نمایید.

1- تئاتر
2- بازیگر مرد
3-بازیگر زن
4- نمایشنامه
5- کارگردان
6- طراح صحنه
7- طراح لباس

از هنردوستان گرامی دعوت می شود احساس و ارزیابی کلی خود را از فضای تئاتر در سه ماهه فصل بهار در یکی دو جمله عنوان نمایند.

1- تئاتر: عجایب المخلوقات (رضا ثروتی)
2- بازیگر مرد: افشین هاشمی
3-بازیگر زن: نسیم ادبی
4- نمایشنامه: جولیوس سزار (اصغر گروسی)
5- کارگردان: شهاب آگاهی (مده آ)
6- طراح صحنه: محمد خداوردی (دو آدم خجالتی)
7- طراح لباس: مریم نعیم زاده (مده آ)

۱۲ تیر ۱۳۹۱
1. دولیتر در دولیتر صلح
2. حمیدرضا آذرنگ (خون رقصه)
3. نسیم ادبی (خون رقصه)/بازیگران زن نمایش مده آ
4. حمیدرضا آذرنگ (دولیتر در دولیتر صلح)
5. حمیرضا آذرنگ (دولیتر در دولیتر صلح)/شهاب آگاهی (مده آ)
6. دو لیتر در دولیتر صلح/خون رقصه
7. مده آ (مریم نعیم زاده)
**با تشکر و تقدیر ویژه از سمفونـــــــــــــی واژه هــــــــــا**
۱۴ تیر ۱۳۹۱

1- ایستاده ها سر سوراخ سوپ خوری / 2 لیتر در 2 لیتر صلح



2- حمیرضا آذرنگ(خون رقصه) / حمیدرضا معدنکن (جولیوس سزار)


مجموعه بازیگران ایستاده ها سر سوراخ سوپ خوری/ مجموعه بازیگران 2 ... دیدن ادامه ›› لیتر در دو لیتر صلح



3- نسیم ادبی (خون رقصه)/گیتی قاسمی (خون رقصه)/مجموعه بازیگران 2 لیتر در دو لیتر صلح



4-
جلال تهرانی (ایستاده ها سر سوراخ سوپ خوری) / اصغر گروسی (جولیوس سزار)



5- حمیدرضا آذرنگ (2 لیتر در 2 لیتر صلح)/ شهاب آگاهی (مده آ)/



6- رضا مهدی زاده (دو لیتر در دو لیتر صلح)



7- مریم نعیم زاده (مده آ)
۱۴ تیر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بهار هنرمند به صحنه طبیعت می‌آید و نقش می‌زند تازگی و دگرگونی را، تا به نگاه تماشاگر ما بیاموزد که سرانجام تکرار، سرما و نابودی است. بهار، نمایش از نو شدن، از نو دیدن و از نو اندیشیدن است.

این بزرگترین هنر خداوند، نمایش آفرینش و رویش، به خانواده هنردوست ایران‌زمین شاد باد.
نوروز مبارک :))
۰۱ فروردین ۱۳۹۱
به امید انکه دیوار به ورطه تکرار نیفتد . شاید لازم باشد طرحی نو در اندازید . طرحی نو از دل نظرات جمعی ، رهنمود ها و اندیشه های کاربران دلسوز و علاقمند به پویائی و تحرک دیوار .
۰۳ فروردین ۱۳۹۱
سال نو رو به همه عزیزان جان یاران مهربان دیوار تبریک می گم
۰۴ فروردین ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
** گردهمایی پایانی سال یک هزار و سیصد و نود **

آبی که بر آسود زمین اش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است.

پا به پای بهار جاری میشویم در میان تار و پود هرچه هست و نیست، همپای سادگی ، همرنگ نو شدن ، جایی میان این همه دیوار و سنگ ، دنیا در انتظار قدم های ... دیدن ادامه ›› سبز توست .

دگرباره به رسم دیوار با آغوشی باز و مهربان، به استقبال بهاری نو میرویم در کنار سفره ای صمیمی.

لازم به ذکر است این سفره رنگین، به دست مهربان تک تک شما عزیزان پر دٌر میشود، برای صمیمیت بیشتر،لطفا هر فرد تنقلات لازم و کافی همراه بیاورد،تا درکنار یکدیگر به مهر بنشینیم. در این نشست ساعتی را به همدلی گذرانده و به بررسی و رایزنی درباره دیوار و سایت در سالی که گذشت خواهیم پرداخت.

مکان: آموزشگاه سه نقطه...
زمان: شنبه 27 اسفند ماه 1390 ساعت 15-18

نشانی: تهران / خ جمهوری/ بعد از تقاطع حافظ/ خ سی تیر/ جنب بنیاد سینمایی فارابی / پلاک 67 واحد 1
واییی چه قدر خوب

چه متن زیبایییی :))

مرسی گروه راهبرییی :))
۲۳ اسفند ۱۳۹۰
عزیزانم من دچار دندان درد شدید شدم ونمی تونم بیام امروز
:(((((((((((
خوش باشین عزیزان***
۲۷ اسفند ۱۳۹۰
تشکر از گروه راهبری عزیز و دوست داشتنی.
کاش فردا که بیدار بشم بازم شنبه باشه.
دوستان خوبم دوستتان دارم شدید.
۲۷ اسفند ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود.
سپاس از محبت تمامی دوستانی که نمایش ما رادیده اند
و سپاس از دوستانی که کامنت گذاشتند.
از آنجایی که گروه اجرایی باروی بلند بابل یک گروه تئاتر تجربی می باشد، از دوستان عزیزی که به هر دلایلی نمایش را دوست نداشتند و یا دوست داشتند تقاضا داریم تا نظرات خود را برای ما در این صفحه بازگو نمایند
با احترام
گروه اجرایی باروی بلند بابل
خیلی خوبه این گروه نقد بچه های دیوار را با دلی باز میپذیره
۲۲ اسفند ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود بر یاران دیوار
از برندگان محترم نخستین دوره مسابقه شعر و نثر "دیوار برای دیوار"، سرکار خانم میترا زارعی‌نیا، سرکار خانم شیرین شاملوزاده و جناب آقای امیربابک یحیی پور خواهش می‌کنیم برای بهره از هدیه این مسابقه، برنامه زمانی مورد نظر خود برای تماشای نمایش‌های تئاترشهر را به نشانی site@teatreshahr.com فرستاده تا تاریخ بلیت‌ها هماهنگ شود. نمایش‌ها تا ۲۶ اسفندماه در سال نود اجرا و سپس از ۱۵ فروردین ماه در سال نودویک ادامه می‌یابد.

با سپاس.
مبارک همه ی این سه عزیز باشد

و دلم روشنست که این مسابقه باعث تشویق و نویسا شدن سایر اعضای دیوار میشود که همینطور هم شد.

سپاس از بینش و نیکومنشی شما
۲۱ اسفند ۱۳۹۰
خانم حمیدی نیای عزیز سلام
کاش برای طرح این مطلب از یک پست جداگانه استفاده میکردید
با این حال:
حق با شماست و این مسعله به نگرش سیاستگزارن بخش فرهنگ یرمیگرده
کما اینکه بدنه تاتر این مسعله رو درک میکنند و برای مثال روز شنبه روز تعطیلی گروه های نمایشیه
اما در میهنمان این مسعله شامل روزهای تعطیل نمیشه و در مورد تعطیلات بعضا خلسه آور نوروز هم که فرصتی است برای دوری از روزمرگی و پناه به بیان هنری این مهم بیشتر جلوه میکنه
۲۲ اسفند ۱۳۹۰
تبریک میگم به هر سه عزیز ِ هم دیواری :)))
۲۲ اسفند ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود بر یاران دیوار
در یک محیط اجتماعی (چه واقعی چه مجازی) به رسمیت شناختن و باور یکسان نبودن اندیشه‌ها و سلیقه‌ها یک ویژگی بنیادی و اساسی‌است که بدون در نظر گرفتن و آمادگی برای آن، مشکلاتی پدید می‌آید. آن چه روشن است جامعه کنونی ما، آمادگی و بلوغ کافی در برخورد با این پدیده "اختلاف نظر" را در ما پرورش نداده و زندگی در محیط‌هایی همچون دیوار تمرین خوبی برای یادگیری این مهارت می‌باشد.
گاه اشاره‌هایی به صمیمیت قدیم دیوار شده و از آن به عنوان دلیلی بر افت روند زمان حال یاد می‌شود، روزهای آغازین دیوار با جمعیتی ‏بیست تا سی نفر آغاز شد و بدیهی است در چنین جامعه کوچکی هم‌گرایی و شباهت سلیقه شانس بالایی دارد. اما داشتن یک جامعه کوچک تک صدا و صمیمی دستاورد بزرگی نیست که دلتنگ آن باشیم، شاید هنر و مسوولیت ما این باشد که باهم یاد بگیریم چگونه در یک جامعه بزرگی مانند امروز سایت تئاترشهر و دیوار، در کنار سلیقه‌ها و اندیشه‌های ناهمسو با خود زندگی کرده و بدون مشکل و تنش تفکر خود را طرح و برای گسترش آن تلاش نماییم. این مهارتی‌است که در بیان ساده و در عمل نیاز به ظرافت،‌ پایداری و تلاش همگانی دارد.

دو نکته کلیدی در این راه:
یکی *شیوه طرح نظر ناهمسوی خود با دیگران* و دو *شیوه برخورد با نظر ناهمسوی دیگران با خود* می‌باشد. فرض می‌کنیم ... دیدن ادامه ›› ما به رفتار یا روش یک محیط یا حتی در سطحی بالاتر با قوانین و روش مدیران یک محیط مشکلاتی داریم، روش مرسوم در جامعه ما روحیه *اعتراض* مبتنی بر تنش و بی‌حرمتی‌است. روش مورد نظر در یک جامعه بالغ *طرح روشن، آرام و بند به بند مشکلات بدور از لفافه، تمسخر و تندی است* معمولا در جامعه در حال رشد،‌ علاقه به خودنمایی به عنوان یک عضو دگراندیش و متفاوت از عوام (مستقل از این‌که این حرف متفاوت چیست) چاشنی این روحیه می‌گردد. به ویژه که ما حق نداریم از پیش دیگران را محکوم به بی‌توجهی نسبت به نظرات خود کرده و با آن ها را ملزم به پذیرش آن دانسته و در غیر این صورت شایسته بی‌احترامی ما. در نهایت در صورتی که یک محیط از سوی عده‌ای پدید آمده باشد و ما درخواست‌ها و انتقادهای خود را واضح و مناسب طرح نماییم و ایشان به دلایل گوناگون نتوانند یا نخواهند محیط را مطابق بخشی یا همه سلیقه یکی از ما پیش برند ما مجاز به ترک این محیط هستیم اما مجاز به بی‌احترامی به قوانین و اعضای دیگر آن محیط که همانند ما نمی‌اندیشند نیستیم. در چنین محیط‌هایی هرلحظه قواعد تصویب شده محترم و لازم‌الاجراست اما همواره این قواعد قابل بررسی و نقد با *شیوه محترمانه و درست* می‌‌باشد.

بر این اساس برای تاکید دوباره بر آمادگی این گروه برای توجه به نظر‌ها و انتقادهای همه کاربران، که ثروت اصلی و تنها معنی‌بخش این محیط می‌باشند، از همه عزیزانی که سخنی با این گروه دارند دعوت می‌گردد تا به نشانی ایمیل site@teatreshahr.com پیشنهادها و نقد *مشخص* خود را به دست گروه راهبری برسانند. این نوشته‌ها به دقت بررسی و درباره آن‌ها تصمیم‌گیری خواهد شد. توجه فرمایید که در راستای این دیوارنوشته، نقدها و نظرها را به نشانی عنوان شده فرستاده و از طرح این موارد پای این نوشته خودداری فرمایید.

سپاس از همراهی شما.
سپاس از توجه شما :)
۱۸ اسفند ۱۳۹۰
ممنون و تشکر از گروه راهبری سایت
۱۸ اسفند ۱۳۹۰
بارک نا گروه راهبری
۱۸ اسفند ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود.
سپاس از محبت تمامی دوستانی که نمایش ما رادیده اند
و سپاس از دوستانی که کامنت گذاشتند.
از آنجایی که گروه اجرایی باروی بلند بابل یک گروه تئاتر تجربی می باشد، از دوستان عزیزی که به هر دلایلی نمایش را دوست نداشتند و یا دوست داشتند تقاضا داریم تا نظرات خود را برای ما در این صفحه بازگو نمایند
با احترام
گروه اجرایی باروی بلند بابل
به به
چه کار خوبی،آفرین به این گروه که با آغوش باز پذیرای نظرات ،پیشنهادات و انتقادات تماشاگران هستند،موفق باشید.من وقت نکردم ببینم،اما حتما میام.
۱۷ اسفند ۱۳۹۰
مرسی.
هم این کارتون را دوست داشتم هم نمایش را.
براتون آرزوی موفقیت روز افزون می کنم.
۱۷ اسفند ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود بر یاران مهربان دیوار
زمین عاشقانه به دور خورشید گشت و دایره‌ای رسم کرد به نشان یک سال بزرگ‌تر شدن دایره دوستی‌های ما. دایره‌ای که قلم در دست هر یک گوشه‌ای از آن را بر دیوارمان نگاشتیم تا تابلویی باشد برای یادبود این حقیقت که حلقه کمال با همکاری و هم‌اندیشی نقش می‌بندد و بس.

به افتخار دومین زادروز دیوار، مسابقه شعر و نثر "دیوار برای دیوار" با قلم صمیمی دیوارنویسان برگزار و برندگان نخستین دوره این مسابقه به پیوست اعلام می‌گردد. به سه نفر نخست این مسابقه سری کامل بلیت‌‌ نمایش‌های در حال اجرای مجموعه تئاترشهر از طرف گروه راهبری سایت تئاترشهر و روابط عمومی این مجموعه تقدیم می‌گردد.

ویژه‌نامه نخستین دوره مسابقه "دیوار برای دیوار":
http://www.mediafire.com/?7oc7qad77eeh1l5

با سپاس
گروه راهبری سایت تئاترشهر
مبارک باشه:
میترا جان ،امیربابک عزیز و شیرین جان
هرسه نوشته زیبا و جزو بهترین ها بودند

۱۱ اسفند ۱۳۹۰

لایق بودند تمام نوشته هایی که از سویدای جانتان بر مجازی ی این دیوار پر خاطره شکل بست . . . سپاس.

۱۲ اسفند ۱۳۹۰
تبریک میگم یه هر سه عزیز

حرکت قشنگی بود
۱۲ اسفند ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
** مهم **

درود بر یاران دیوار

در آستانه دو سالگی دیوار هستیم. فضایی که از روزهای آغازین پیدایش با امکانات ساده آغازین و همزمان چشم‌انداز بزرگ خود با اقبال کاربران روبرو شد و با گذر زمان، از نسخه‌ای ساده گام به گام با تکیه به نظرات و ایده‌های خود کاربران به امکانات و دیوارنویسان گسترده‌تر امروز خود رسید.

مهمترین فرآیندی که از روز نخست دیوار در دستور کار قرار گرفت، تمرکز و حساسیت پنهان بر فرهنگ آن بود. فرآیندی که از نگاه طراحان آن، بسیار توانمندتر از روال‌های نظارتی (که البته در جای خود گربزناپذیر بوده و هست) در آن اثرگذار است. خوشبختانه برابر برنامه‌های راهبردی و پیش‌بینی‌های آغازین ... دیدن ادامه ›› از شان و شعور بالای هنردوستان، با تقریب بسیار خوبی، مشکلات کلیدی چنین فضاهای آزاد و اجتماعی از این محیط دور ماند و همچنان پرغرور یکی از آزادترین، سالم‌ترین و بی‌حاشیه‌ترین سیستم‌های اجتماعی اینترنتی را با هم پیش می‌بریم.

حال که خطر مشکلات معمول را پشت سر گذاشته‌ایم، گام منطقی بعدی در زندگی دیوار، تعریف اهداف و اساسنامه آن است تا به شان و جایگاه حرفه‌ای و رسمی خود نزدیک‌تر گردد. بی‌گمان محیط دیوار تئاترشهر شایسته جوی هدفمند و جدی‌ می‌باشد که شبیه فیسبوک یا اتاق‌های گپ معمول نیست و همزمان سرشار از صمیمیت، بی‌آلایشی و دوستی آشنای دیوار است.

در گفتگو پای این دیوارنوشته همچون یک *اتاق اندیشه* با هم به هم‌اندیشی نشسته و آزادانه به نگارش دیدگاه خود درباره اهداف دیوار، آینده آن،‌ جو شایسته نام دیوار تئاترشهر، میزان و شکل جدیت و صمیمیتی که در آن باید پیگیری شود و موضوعاتی از این دست، می‌پردازیم.
این گفتمان سرآغاز فرآیند تنظیم *منشور دیوار* خواهد بود.
درود بر گروه راهبری سایت

از سال پیش تا به اکنون با شما بوده ام و شاهد روند خیلی خوب و صعودی در دیوار بودم ..خیلی چیزها بهبود پیدا کرده و خیلی چیزها هم ناخواسته و یا براثر بی توجهی همه مون و نه فقط شما در حال از بین ... دیدن ادامه ›› رفتنه .

از چیزهایی که خوب تر شدن میگم اول :

1.یادگاری ها نسبت به قبل بهتر شده و اکثراعضا بیشتر سعی خودشون رو میکنن که از خودشون بنویسن و کپی پیست نباشه.

2.تقریبا حس ِ صیانت از دیوار به بیشتر اعضا منتقل شده و خیلی از اعضا حس ِ نگهداری و خوب نگه داشتن دیوار رو دارن و تذکر دادن و حفظ دیوار از محدوده ی راهبرها خارج شده که خب این از نظر من مثبته.

3. بحث های پای نوشته ها به سمت تخصصی تر شدن داره پیش میره و اعضا دارن سعی میکنن که در حوزه ی تخصصی خودشون اظهار نظر کنند .
البته هنوز اول راه هستیم .

4.تغییر شیوه ی نظر سنجی بسیار خوب و عالی هست .

5.شیوه ی امتیاز دهی به مطالب بسیار کار خوبی بود .به این علت که در سعی برای نوشتن متن هایی با کیفیت بالاتر موثره


از مواردی که خوب نیستند از نظر من بگم :

1.شیوه ی اطلاع رسانی در مورد قوانین مناسب نیست از نظر من

اکثر مشکلاتی که با اعضای جدید هست در مورد قوانین پذیرفته شده دیوار هست

2. حضور راهبرها و یا هر گروهی که مواظبت از دیوار بر عهده ی آن گذاشته شده خیلی کم هست .
جوری که شده یک مطلبی که مغایر با قوانین دیوار میباشد تا ساعت ها بر روی صفحه ی اصلی قرار داشته و کسی جوابگوی اعتراض اعضای قانونمند نبوده!

3.بی شک همه میدونیم که هدف اصلی دیوار ایجاد فضایی صمیمی برای گفتگو درباره ی هنر و شاخه های مختلف اون به خصوص تئاتر هست .
ولی خب من فکر میکنم که خیلی از اون هدف فاصله گرفتیم .یعنی نقدهای همه نه ولی خیلی از اعضا به سمت تخریب و یا تعریف بیش از حد سوق پیدا کرده و یا کلا مسائلی خارج از نقد تئاتر با سرتیتر نقد نوشته میشه

4.قرارها از هدف اصلی خودشون که آشنایی اهل تئاتر و گروهی که علایق مشترک دارند با هنر و تاریخ و... هست دور شده اند .
این به این معنی هست که هدف اصلی قرارها که هم اندیشی اعضا هست در حاشیه قرار گرفته و مسائل جانبی در جایگاه بالاتری قرار میگیرد

5.جو ِ حاکم بر سایت به خصوص ساعات اولیه بعد از هر قرار به شدت رو به
فضای یاهو مسنجر میره .مخالف صمیمیت اعضا نیستم ولی فکر میکنم که بعضی از رفتارها در شان محیطی که هر روز تعداد زیادی از هنرمندان به نام و بزرگ کشور از اون بازدید میکنن نیست .
از نظر من روابط دوستانه در صحبت کردن مزیت این دیوار هست ولی تنها تا زمانی که دوستانه هست.وقتی که به سمت نشان دادن بیشتر این دوستی ها با کلمات مختلف و یا کامنت های بی مورد کشیده بشه میشه عیب !
*************************************
چند تا پیشنهاد هم داشتم :


1. قرارها اگر از سمت سایت تعیین بشن رسمیت بیشتری داشته و بی شک
منظم و مفیدتر هم خواهد بود .اگر سیستمی باشه که قرارها به صورت پیشنهاد به گروه راهبری ارائه بشه و در صورت تایید روی سایت قرار بگیره خیلی بهتر باشه (از نظر من)

2. امکان ارسال پست در دسته ی یادگاری برای هر عضو در طول 24 ساعت تنها یک بار در نظر گرفته بشه و بعد ازون لینک ارسال یادگاری غیر فعال بشه تا 24 ساعت بگذره

3.اعضایی که از قوانین تخطی میکنن به مدت چند ساعت تا چند روز (بستگی به تخلف داره) از ارسال پست و نظر محروم باشن .این روش خوبیه که فرد یادش بمونه که دیگه تکرار نکنه کارش رو

***************************

ببخشید اگه یه کم به هم ریخته است نظراتم :)

ممنونم بابت تمام زحماتی که برای خوب نگه داشتن این محیط میکشید :))
۰۱ دی ۱۳۹۰
محسن اسدی : بودن به از نبود شدن !
چه خوبه که بعد مدت مدیدی ، صدا و نقطه نظراتت رو صریح و عیان به گوش مجموعه ی بزرگ دیوار رسوندی و دکمه ی نگارش رو فشردی !
هر مجموعه ای با رنگهای صداهای گوناگونشه که به حیات سازنده و هر لحظه نو شونده اش میتونه ادامه بده !
بیشتر باشید !
۰۵ دی ۱۳۹۰
محسن اسدی: ...
۰۵ دی ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود بر یاران دیوار

خوشحالیم تا امکانات تازه‌ای را در بخش دیوار تئاترشهر به شما همراهان دوست‌داشتنی، تقدیم کنیم. این امکانات حاصل ایده‌ها و بررسی‌ها با توجه به دیدگاه‌ها و نقد‌های کاربران در شورای راهبری سایت می‌باشد که از سوی تیم فنی سایت به اجرا رسیده‌است:

۱. بازخورد کاربران به یادگاری‌ها پیشرفت‌ یافت. برای ارج نهادن به خودنوشته‌ها و تشویق دیوارنویسان به نوشتن از خود، برای این‌دسته از یادگاری‌ها امکان ارزیابی حرفه‌ای‌تر با روش امتیازدهی با یک تا پنج ستاره فراهم آمده‌است. برای دیگر یادگاری‌ها نیز گزینه "خواندم" زدوده شد. برای امتیازدهی، تا چند نفر آغازین (همینک سه نفر) نام امتیازدهندگان فاش نمی‌گردد تا برخی نگرانی‌ها منجر به عدم ثبت نظر واقعی از سوی نفرات نخست نگردد. پس از افزایش شمار امتیازدهندگان، از آنجا که همواره میانگین امتیازها نمایش داده می‌شود، نام امتیازدهندگان نیز نمایان می‌گردد.

** توجه فرمایید اگر یادگاری شما از خودتان می‌باشد حتما در بخش منبع گزینه "خودنوشته" را برگزینید تا نوشته شما از امکان امتیازگیری از سوی ... دیدن ادامه ›› دیگر کاربران بهره‌مند باشد و در بخش ویژه خودنوشته‌ها گنجانده شود. حال اگر تمایل به نوشتن نام یا نام مستعار خود پای یادگاریتان دارید آن را جای نوشتن در بخش منبع در پایان متن نوشته اضافه نمایید.

۲. نوشته‌های از نوع "نظرسنجی" به امکان تعریف گزینه‌هایی برای پاسخ مجهز شد و زین‌پس محدود به دو گزینه "می‌پذیرم" و نمی‌پذیرم" نمی‌باشد. همچنین دیوارنویس می‌تواند تعیین نماید که از میان گزینه‌ها یک یا چه تعداد گزینه از سوی کاربران رای پذیر باشد. مشتاقیم تا بهره خلاقانه از این امکان را بین کاربران سایت ببینیم.

سپاس از همراهی شما خوبان که انگیزه ماست.

گروه همیاری (support)
آقای زارعی
تجربه دو ساله در برگزاری برنامه‌های تخفیف، این را نشان داده که امکان پرداخت، به آسودگی بیشتر کاربران عزیز می‌آنجامد. همچنین در حالت بدون امکان پرداخت اینترنتی،‌ تعدادی از رزروکنندگان، در روز برنامه تشریف نمی‌آورند. این به از بین رفتن حق کاربران بسیار دیگر که مشتاق بهره از رزرو بوده‌اند و با پایان تعداد صندلی روبرو شده‌اند از یک سو و گروه نمایشی از سوی دیگر می‌انجامد.
۲۰ آذر ۱۳۹۰
سیستم امتیاز دهی رو دوست دارم اما فکر کنم کمی باعث شده که نظرات نقد و اشکال گیری از کار ها کمتر بشه و تنها به دادن امتیاز بسنده کنند دوستان
۲۳ آذر ۱۳۹۰
این خیلی خوبه ...

بهترین آثار هنری هم ممکنه مخالفانی داشته باشن ، اما در نهایت مخاطب یه اثر هنری ( حالا هرچی که میخواد باشه )، فرد نیست ، بلکه یه گروهه ،

در نهایت امتیاز گروهی که رای میدن به عنوان نمونه ی آماری ( تصادفی ) جامعه ای که این آثار هنری رو مورد ارزیابی قرار میدن ، میتونه ... دیدن ادامه ›› مرجع خیلی خوبی برای کیفیت یه اثر هنری باشه ، که ازین طریق با یه نگاه مشخص میشه.

فقط کافیه هر نفر برای رای دادن بدون توجه به نظر دیگران ، نظر واقعی خودشو به صورت امتیاز بیان کنه.
۲۳ آذر ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
** در پاسخ به ایده خبرنگار ویژه سایت از سوی خانم آرزو بختیاری **

سپاس از ایده خوب شما
هسته راهبری سایت از ایده خوب شما استقبال می‌نماید اما در چنین موردی به همکاری روابط عمومی و مجموعه نیاز می‌باشد که صحبت‌هایی انجام گرفت،‌ هرچند نگاه، مثبت است اما صحبت‌هایی به عنوان مشکلات اجرای این طرح دست کم در این زمان عنوان شده‌است. گفتگو در این‌باره را ادامه خواهیم داد.
آفرین به خانم بختیاری



خسته نباشید به هسته راهبری

۰۲ آذر ۱۳۹۰
با ارش اختر موافقم
۰۲ آذر ۱۳۹۰
سپاس فراوان از هسته راهبری محترم واسه پیگیریشون..
امیدوارم فقط به دست فراموشی نره..
بازهم خیلی ممنون..


ممنون آقای بنکدار عزیز..
۰۲ آذر ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فردا پنجشنبه برای تماشای نمایش خوب "با پرهای نرم برماه پیشانی ات تاج نوزادی می بافد" که یک نمایش عروسکی بزرگسال می باشد، گردهم می آییم.

قرار از ساعت 19 روبروی درب اصلی

برنامه ویژه تخفیف نیم بهای این کار با امکان پرداخت اینترنتی آماده ثبت نام می باشد:

http://club.teatreshahr.com/userPromotions/ba_parhaye_narm.html
محمّد مهدی ندّاف، شهاب عربی، کهبد تاراج و حسام خالقی این را دوست دارند
مسعود محمدی این را می‌آید
من این کار رو در کنار دوستان خوبم محمد مهدی نداف و امیر اسعدی عزیز دیدم ... خب ما را معذور دارید
۲۵ آبان ۱۳۹۰
سلام دوستان
من حتما سعی میکنم بیام
خیلی دوست دارم ببینمتون
۲۵ آبان ۱۳۹۰
هسته دیر به فکر افتاده

خیلی ها نمایش رو دیدن
۲۶ آبان ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود بر یاران دیوار
برای تماشای گروهی نمایش خوب پاندورا ۸۸، که در روز پنجشنبه ۱۹ آبان‌ماه ساعت ۱۵ اجرا می‌گردد، گردهم می‌آییم. رزرو اینترنتی این اجرا روی سایت جای گرفته‌است،

قرار از ساعت ۱۴، روبروی درب اصلی.

http://club.teatreshahr.com/userPromotions/pandora88.html
وای چه بددددددددددددددددد من نمی تونم بیام.واقعاً الان گریه ام گرفت :'(
۱۶ آبان ۱۳۹۰
درست میبینم؟!

زهرا ک.ف این را می آید!!!!!

من این نمایش رو دیدم اما برای دیدن بچه ها (زهرای عزیز)این را می آیم.
۱۸ آبان ۱۳۹۰
واییییییییی آقای بنکدار اینجوری میفرمایید من از خجالت آب میشم،:((
باعث افتخاره بنده حقیره ملاقات با شما بزرگوار و دوستان بزرگوار دیگر،
(بله انشا الله می آیم...)
۱۸ آبان ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هم دیواری های عزیز "سارا صادقیان" و "سبا حسینی معمار"

زادروزتان پر از شادی!

***از سوی دیوارنشینان تئاترشهر***

gahshomar@teatreshahr.com
به آرزوهات برسی عزیزم... تولدت مبارک :)
۲۳ مهر ۱۳۹۰
مبارکه،همیشه شاد باشین
۲۴ مهر ۱۳۹۰
تبریک میگم با ارزوی شادی،سلامتی،خوشبختی،و آرزوهای خوب برای شما دوستان

خوبم :-)
۲۵ مهر ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هم دیواری عزیز "سحر عبدالله زاده"

زادروزت پر از شادی!

***از سوی دیوارنشینان تئاتر شهر***

gahshomar@teatreshahr.com
سحر جان تولدت مبارک
۲۲ مهر ۱۳۹۰
میلادت شاد سحر جان
۲۳ مهر ۱۳۹۰
تولدت مبارک سحر جان با تاخییر.برات آرزوهای خوبی میکنم :-*
۲۵ مهر ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
** برنامه تخفیف ویژه نمایش "ولپن" برای کاربران دیوار و سایت تئاترشهر **

هسته راهبری سایت تئاترشهر و گروه نمایش ولپن شما را دعوت می‌نمایند به تماشای این نمایش:

اظلاعات و رزرو:
http://club.teatreshahr.com/userPromotions/divar-volpon.html
هسته راهبری سایت !
یعنی فقط از طریق بانک پاسارگاد؟
اونوقت من که کارت پاسارگاد ندارم چه کنم؟
امکانش نیست که رزرو کنم و زمان دریافت بلیت مبلغ رو بدم؟
۲۰ مهر ۱۳۹۰
بسیار خوش گذشت ... اگر تاخیری در رساندن بلیت از جانب اینجانب رخ داد به بزرگی خود ببخشایید!
۲۲ مهر ۱۳۹۰
خیلی خوب بود بچه ها.هر چند کسی رو نمی شناختم ولی لذت بردم.تا برنامه های آتی :)))
۲۲ مهر ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هم دیواری عزیز "عارفه لک"

زادروزت پر از شادی!

***از سوی دیوارنشینان تئاترشهر***

gahshomar@teatreshahr.com
مبارکهههههههههههههههههههههههه ♥♥♥♥

کلی آرزوهای خوووب دارم برات
۱۹ مهر ۱۳۹۰
HAPPY BIRTH DAY TO YOU!
۲۰ مهر ۱۳۹۰
تولدت مباااااااااااااااااااااررررررررررررررررررک
۲۲ مهر ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به مناسبت هشتاد و چهارمین زادروز استاد کرم رضایی

رضا کرم رضایی متولد 16 مهرماه 1316 سنقرآباد کرمانشاه و فارغ التحصیل کالج تئاتر و فیلم در آلمان غربی بود. او در زمینه تئاتر و ترجمه متون نمایشی فعال بود و در سال 1333 در سینما کارش را آغاز کرد. او علاوه بر این در زمینه تدریس تئاتر، بازیگری، کارگردانی و نمایشنامه نویسی هم فعال بوده است. او که در این سال های آخر عمر خانه نشین شده بود، بازهم دست از کار و تلاش برنمی داشت و مشغول نوشتن خاطراتش بود که پس از دو، سه سال دوندگی و عبور از اداره ممیزی ارشاد تحت عنوان «همه دوستان من» توسط انتشارات ققنوس منتشر شد. این کتاب زندگی این هنرمند از کودکی تا سال های اخیر، خاطرات کلیه اجرا های تئاتری و فیلم های سینمایی را در برمی گیرد و از چهل و یک قسمت تشکیل شده که به شکل رمان منتشر شده است. این هنرمند در فصل آخر کتاب «همه دوستان من» که به قلم خودش درباره ی آثار هنریش نوشته، آورده است: «در نوجوانی، وقتی از سختیهای زمانه گله میکردیم، در مواجهه با نامرادیها و ناکامیها غُر میزدیم و از روزگار کج مدار شکایت داشتیم، بزرگان می گفتند: برو خدا رو شکر کن که چهارستون بدنت سالمه. با خودمان می گفتیم، سلامتی که نان و آب نمی شود! حالا که یک ستون بدنم ناتوان شده است و قادر به راه رفتن نیستم، می فهمم که سلامتی نه تنها نان و آب می شود، بلکه بسیار فراتر از آن، کلید درهای بسته، مشکل گشای دشواریها، راز پیروزیها و جواب معماهاست. سلامتی نیازمندان را بی نیاز می کند و سعادت و خوشبختی می آورد، به شرطی که آدم قدرش را بداند و از آن درست استفاده کند. متاسفانه ما قدر چیزی را که داریم نمی دانیم و هنگامی به ارزش آن پی می بریم که آن را از دست داده باشیم. حالا دیگر بیکار و تنها و خانه نشینم و قدر هر سه را می دانم. منظورم از بیکاری، کاری است که از آن پولی درآید که خوشبختانه و شکرخدا نیاز مبرمی به آن ندارم. نیاز یک امر نسبی است، چه بسا اشخاصی که ثروت زیادی دارند، اما ... دیدن ادامه ›› سیری ناپذیرند و مانند آدمهای فقیر و درمانده نیازمندند و در مقابل تهیدستانی هستند که از هر آنچه رنگ تعلق بگیرد آزاد و بی نیازند. این آدمهای قانع و وارسته ای هستند. من نه اینم و نه آن. کاش می توانستم جزو گروه دوم باشم.» در همین سال های خانه نشینی همچنین ترجمه ها و نمایشنامه هایش را در اختیار نشر قطره گذاشت تا دوباره منتشر شوند. البته هنوز هم ترجمه هایی از او هست که منتشر نشده اند. بنابراین او با مرگ می جنگید و متاسفانه از آنجا که طبق قانون طبیعت جسم انسان در برابر مرگ کم می آورد این اتفاق افتاد. اما آثارش برایمان می ماند چنانچه با دیدن فیلم ها و نوشته هایش می توان از او به عنوان هنرمندی در خور تامل یاد کرد. این بازیگر که از اواخر سال 88 به دلیل عفونت ریه در بیمارستان مهر بستری شده بود؛ حدود ساعت 10 صبح 14 فرودین ماه 89 در سن 73 سالگی درگذشت. با آنکه رضا کرم رضایی را بیشتر در مقام بازیگر می شناسیم، می توان از او به عنوان مترجم بسیاری از متون نمایشی که از زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده اند، تحسین کرد که ترجمه هایش از آثار برشت، دورنمات، یونسکو، آلبی و... همچنان برایمان ماندگار خواهد بود. فعالیت های او به ترتیب سال عبارتند از: 1333 تا 1335 به عنوان بازیگر، در جامعه باربد و تئاتر ملی بوده است. 1335 تا 1338 تحصیل در هنرستان هنرپیشگی تهران را ادامه داد. 1339 تا 1346 تحصیل در انستیتوی تئاتر و سینما و تلویزیون. در همین سال ها به دانشگاه مونیخ در آلمان راه یافت. 1347 تا 1367 در اداره برنامه های نمایشی به عنوان بازیگر و کارگردان استخدام شد. پس از آن نیز تا زمان حیاتش در بسیاری از آثار نمایشی در مقام بازیگر، کارگردان و نمایشنامه نویس فعالیت کرد. وی همچنین موفق به گرفتن عنوان درجه یک هنری مدرک دکترا، روند تجربی از شورای ارزشیابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت علوم؛ در سال 1361 شد. بازی در نمایش «بازرس» به کارگردانی «عزت الله انتظامی»، نمایشنامه «تجاوزگران» به کارگردانی «ایرج راد»، بازی در نمایش «بنگاه تئاترال»به کارگردانی «علی نصیریان»، بازی در نمایش «اسکوربال»به کارگردانی «مصطفی والی» و... از جمله دیگر آثار وی است. وی نیم‌قرن به طور مستمر در تئاتر و تلویزیون و سینما و در زمینه‌های مختلف بازیگری، کارگردانی، نویسندگی و ترجمه ادبیات نمایشی فعالیت داشت و فارغ‌التحصیل کالج تئاتر و فیلم در آلمان غربی بود.
برخی آثار وی:
مجنون لیلی (۱۳۸۶) ملودی (۱۳۸۶) سالاد فصل مسافر ری فصل پنجم آقای شانس (۱۳۷۳) در کمال خونسردی (۱۳۷۳) دیوانه‌وار (۱۳۷۳) می‌خواهم زنده بمانم (۱۳۷۳) نیش (۱۳۷۳) سهراب تا سهراب (قطب مخوف) (۱۳۷۲) رابطهٔ پنهانی (۱۳۷۱) آواز تهران (۱۳۷۰) ایلیا، نقاش جوان (۱۳۷۰) دندان طلا (۱۳۷۰) رانده‌شده (۱۳۶۸) آخرین لحظه (۱۳۶۷) گرفتار (۱۳۶۶) محکومین (۱۳۶۶) طغیان (۱۳۶۴) زخمه (۱۳۶۲) قرنطینه (۱۳۶۱) عبور از مرز شب (۱۳۵۷) جمعه (۱۳۵۶) در شهر خبری نیست (۱۳۵۶) هم‌کلاس(۱۳۵۶) پسرک(۱۳۵۵) رابطهٔ جوانی (۱۳۵۵) میهمان (۱۳۵۵) بابا خالدار (۱۳۵۴) تولدت مبارک (۱۳۵۱) نرگس از بلور خون شاخه‌های بید جنجال بزرگ بنفشه‌زار مجموعه تلویزیونی سربداران اعدامی مشت مرد غبارنشین‌ها (۱۳۵۳) ماه عسل (۱۳۵۵) کندو (۱۳۵۴) نازنین (۱۳۵۴) همسفر (۱۳۵۴) علی کنکوری (۱۳۵۲) حسن سیاه (۱۳۵۱) خواستگار (۱۳۵۱) محلل (۱۳۵۰) تجاوز (۱۳۴۹)
روحش شاد و یادش گرامی

gahshomar@teatreshahr.com
سالهای سال استاد همسایه ما بودند

روحش آرام وشاد
۱۶ مهر ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عزیزانی که تا به حال زادروزشان در گاه شمار ثبت نشده در صورت تمایل، روز تولد خود را در اینجا به صورت نظر قرار دهند.
همچنین برای همکاری با این بخش و یا بیان انتقادات ، نظرات و پیشنهادات خود می توانید با آدرس ایمیل gahshomar@teatreshahr.com تماس حاصل فرمایید
مرضیه محبی فر این را خواند
محمّد مهدی ندّاف این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سهراب سپهری نقاش و شاعر، 15 مهرماه سال 1307 در کاشان متولد شد.
خود سهراب میگوید :
... مادرم میداند که من روز چهاردهم مهر به دنیا آمده ام. درست سر ساعت 12. مادرم صدای اذان را میشندیده است... (هنوز در سفرم - صفحه 9)

پدر سهراب، اسدالله سپهری، کارمند اداره پست و تلگراف کاشان، اهل ذوق و هنر.
وقتی سهراب خردسال بود، پدر به بیماری فلج مبتلا شد.
... کوچک بودم که پدرم بیمار شد و تا پایان زندگی بیمار ماند. پدرم تلگرافچی بود. در طراحی دست داشت. خوش خط بود. تار مینواخت. او مرا به نقاشی عادت داد... (هنوز در سفرم ... دیدن ادامه ›› - صفحه 10)
درگذشت پدر در سال 1341

مادر سهراب، ماه جبین، اهل شعر و ادب که در خرداد سال 1373 درگذشت.
تنها برادر سهراب، منوچهر در سال 1369 درگذشت. خواهران سهراب : همایوندخت، پریدخت و پروانه.
محل تولد سهراب باغ بزرگی در محله دروازه عطا بود.
سهراب از محل تولدش چنین میگوید :
... خانه، بزرگ بود. باغ بود و همه جور درخت داشت. برای یادگرفتن، وسعت خوبی بود. خانه ما همسایه صحرا بود . تمام رویاهایم به بیابان راه داشت... (هنوز در سفرم - صفحه 10)

سال 1312، ورود به دبستان خیام (مدرس) کاشان.
... مدرسه، خوابهای مرا قیچی کرده بود . نماز مرا شکسته بود . مدرسه، عروسک مرا رنجانده بود . روز ورود، یادم نخواهد رفت : مرا از میان بازیهایم ربودند و به کابوس مدرسه بردند . خودم را تنها دیدم و غریب ... از آن پس و هربار دلهره بود که به جای من راهی مدرسه میشد.... (اتاق آبی - صفحه 33)
... در دبستان، ما را برای نماز به مسجد میبردند. روزی در مسجد بسته بود . بقال سر گذر گفت : نماز را روی بام مسجد بخوانید تا چند متر به خدا نزدیکتر باشید.
مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد و من سالها مذهبی ماندم.
بی آنکه خدایی داشته باشم ... (هنوز در سفرم)

سهراب از معلم کلاس اولش چنین میگوید :
... آدمی بی رویا بود. پیدا بود که زنجره را نمیفهمد. در پیش او خیالات من چروک میخورد...

خرداد سال 1319 ، پایان دوره شش ساله ابتدایی.
... دبستان را که تمام کردم، تابستان را در کارخانه ریسندگی کاشان کار گرفتم. یکی دو ماه کارگر کارخانه شدم . نمیدانم تابستان چه سالی، ملخ به شهر ما هجوم آورد . زیانها رساند . من مامور مبارزه با ملخ در یکی از آبادیها شدم. راستش، حتی برای کشتن یک ملخ نقشه نکشیدم. اگر محصول را میخوردند، پیدا بود که گرسنه اند. وقتی میان مزارع راه میرفتم، سعی میکردم پا روی ملخها نگذارم.... (هنوز در سفرم)

مهرماه همان سال، آغاز تحصیل در دوره متوسطه در دبیرستان پهلوی کاشان.
... در دبیرستان، نقاشی کار جدی تری شد. زنگ نقاشی، نقطه روشنی در تاریکی هفته بود... (هنوز در سفرم - صفحه 12)
از دوستان این دوره : محمود فیلسوفی و احمد مدیحی
سال 1320، سهراب و خانواده به خانه ای در محله سرپله کاشان نقل مکان کردند.
سال 1322، پس از پایان دوره اول متوسطه، به تهران آمد و در دانشسرای مقدماتی شبانه روزی تهران ثبت نام کرد.
... در چنین شهری [کاشان]، ما به آگاهی نمیرسیدیم. اهل سنجش نمیشدیم. در حساسیت خود شناور بودیم. دل میباختیم. شیفته میشدیم و آنچه میاندوختیم، پیروزی تجربه بود. آمدم تهران و رفتم دانشسرای مقدماتی. به شهر بزرگی آمده بودم. اما امکان رشد چندان نبود... (هنوز در سفرم- صفحه 12)
سال 1324 دوره دوساله دانشسرای مقدماتی به پایان رسید و سهراب به کاشان بازگشت.
... دوران دگرگونی آغاز میشد. سال 1945 بود. فراغت در کف بود. فرصت تامل به دست آمده بود. زمینه برای تکانهای دلپذیر فراهم میشد... (هنوز در سفرم)

آذرماه سال 1325 به پیشنهاد مشفق کاشانی (عباس کی منش متولد 1304) در اداره فرهنگ (آموزش و پرورش) کاشان استخدام شد.
... شعرهای مشفق را خوانده بودم ولی خودش را ندیده بودم. مشفق دست مرا گرفت و به راه نوشتن کشید. الفبای شاعری را او به من آموخت... (هنوز در سفرم)
سال 1326 و در سن نوزده سالگی، منظومه ای عاشقانه و لطیف از سهراب، با نام "در کنار چمن یا آرامگاه عشق" در 26 صفحه منتشر شد.
...دل به کف عشق هر آنکس سپرد
جان به در از وادی محنت نبرد
زندگی افسانه محنت فزاست
زندگی یک بی سر و ته ماجراست
غیر غم و محنت و اندوه و رنج
نیست در این کهنه سرای سپنج...
مشفق کاشانی مقدمه کوتاهی در این کتاب نوشته است.
سهراب بعدها، هیچگاه از این سروده ها یاد نمیکرد.

سال 1327، هنگامی که سهراب در تپه های اطراف قمصر مشغول نقاشی بود، با منصور شیبانی که در آن سالها دانشجوی نقاشی دانشکده هنرهای زیبا بود، آشنا شد. این برخورد، سهراب را دگرگون کرد.
... آنروز، شیبانی چیرها گفت. از هنر حرفها زد. ون گوگ را نشان داد. من در گیجی دلپذیری بودم. هرچه میشنیدم، تازه بود و هرچه میدیدم غرابت داشت.
شب که به خانه بر میگشتم، من آدمی دیگر بودم. طعم یک استحاله را تا انتهای خواب در دهان داشتم... (هنوز در سفرم)

شهریور ماه همان سال، استعفا از اداره فرهنگ کاشان.
مهرماه، به همراه خانواده جهت تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا در رشته نقاشی به تهران میاید.
در خلال این سالها، سهراب بارها به دیدار نمیا یوشیج میرفت.

در سال 1330 مجموعه شعر "مرگ رنگ" منتشر گردید. برخی از اشعار موجود در این مجموعه بعدها با تغییراتی در "هشت کتاب" تجدید چاپ شد.
بخشهایی حذف شده از " مرگ رنگ " :
... جهان آسوده خوابیده است،
فروبسته است وحشت در به روی هر تکان، هر بانگ
چنان که من به روی خویش ...

سال 1332، پایان دوره نقاشی دانشکده هنرهای زیبا و دریافت مدرک لیسانس و دریافت مدال درجه اول فرهنگ از شاه.
... در کاخ مرمر شاه از او پرسید : به نظر شما نقاشی های این اتاق خوب است ؟
سهراب جواب داد : خیر قربان
و شاه زیر لب گفت : خودم حدس میزدم. ...
(مرغ مهاجر صفحه 67)
اواخر سال 1332، دومین مجموعه شعر سهراب با عنوان "زندگی خوابها" با طراحی جلد خود او و با کاغذی ارزان قیمت در 63 صفحه منتشر شد.

تا سال 1336، چندین شعر سهراب و ترجمه هایی از اشعار شاعران خارجی در نشریات آن زمان به چاپ رسید.
در مردادماه 1336 از راه زمینی به پاریس و لندن جهت نام نویسی در مدرسه هنرهای زیبای پاریس در رشته لیتوگرافی سفر میکند.

فروردین ماه سال 1337، شرکت در نخستین بی ینال تهران
خرداد همان سال شرکت در بی ینال ونیز و پس از دو ماه اقامت در ایتالیا به ایران باز میگردد.

در سال 1339، ضمن شرکت در دومین بی ینال تهران، موفق به دریافت جایزه اول هنرهای زیبا گردید.
در همین سال، شخصی علاقه مند به نقاشیهای سهراب، همه تابلوهایش را یکجا خرید تا مقدمات سفر سهراب به ژاپن فراهم شود.
مرداد این سال، سهراب به توکیو سفر میکند و درآنجا فنون حکاکی روی چوب را میاموزد.

سهراب در یادداشتهای سفر ژاپن چنین مینویسد :
... از پدرم نامه ای داشتم. در آن اشاره ای به حال خودش و دیگر پیوندان و آنگاه سخن از زیبایی خانه نو و ایوان پهن آن و روزهای روشن و آفتابی تهران و سرانجام آرزوی پیشرفت من در هنر.
و اندوهی چه گران رو کرد : نکند چشم و چراغ خانواده خود شده باشم...

در آخرین روزهای اسفند سال 1339 به دهلی سفر میکند.
پس از اقامتی دوهفته ای در هند به تهران باز میگردد.
در اواخر این سال، سهراب و خانواده اش به خانه ای در خیابان گیشا، خیابان بیست و چهارم نقل مکان میکند.
در همین سال در ساخت یک فیلم کوتاه تبلیغاتی انیمیشن، با فروغ فرخزاد همکاری نمود.
تیرماه سال 1341، فوت پدر سهراب
... وقتی که پدرم مرد، نوشتم : پاسبانها همه شاعر بودند.
حضور فاجعه، آنی دنیا را تلطیف کرده بود. فاجعه آن طرف سکه بود وگرنه من میدانستم و میدانم که پاسبانها شاعر نیستند. در تاریکی آنقدر مانده ام که از روشنی حرف بزنم ...

تا سال 1343 تعدادی از آثار نقاشی سهراب در کشورهای ایران، فرانسه، سوئیس، فلسطین و برزیل به نمایش درآمد.
فروردین سال 1343، سفر به هند و دیدار از دهلی و کشمیر و در راه بازگشت در پاکستان، بازدید از لاهور و پیشاور و در افغانستان، بازدید از کابل.
در آبانماه این سال، پس از بازگشت به ایران طراحی صحنه یک نمایش به کارگردانی خانم خجسته کیا را انجام داد.
منظومه "صدای پای آب" در تابستان همین سال در روستای چنار آفریده میشود.

تا سال 1348 ضمن سفر به کشورهای آلمان، انگلیس، فرانسه، هلند، ایتالیا و اتریش، آثار نقاشی او در نمایشگاههای متعددی به نمایش درآمد.
سال 1349، سفر به آمریکا و اقامت در لانگ آیلند و پس از 7 ماه اقامت در نیویورک، به ایران باز میگردد.
سال 1351 برگذاری نمایشگاههای متعدد در پاریس و ایران.

تا سال 1357، چندین نمایشگاه از آثار نقاشی سهراب در سوئیس، مصر و یونان برگذار گردید.

سال 1358، آغاز ناراحتی جسمی و آشکار شدن علائم سرطان خون.
دیماه همان سال جهت درمان به انگلستان سفر میکند و اسفندماه به ایران باز میگردد.

سال 1359... اول اردیبهشت... ساعت 6 بعد ازظهر، بیمارستان پارس تهران ...
فردای آن روز با همراهی چند تن از اقوام و دوستش محمود فیلسوفی، صحن امامزاده سلطان علی، روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان مییزبان ابدی سهراب گردید.
آرامگاهش در ابتدا با قطعه آجر فیروزه ای رنگ مشخص بود و سپس سنگ نبشته ای از هنرمند معاصر، رضا مافی با قطعه شعری از سهراب جایگزین شد:
به سراغ من اگر میایید
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من

... کاشان تنها جایی است که به من آرامش میدهد و میدانم که سرانجام در آنجا ماندگار خواهم شد...

و سهراب .... ماندگار شد ....


(برگرفته از تارنمای سهراب سپهری)

gahshomar@teatreshahr.com