در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مسعود محمدی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:44:59
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
من روز چهارشنبه این کار رو دیدم؛ در درجه اول کار میکائیل شهرستانی در میدون دادن به بازیگران تازه کار و هنرجویان واقعا قابل تحسینه... در بین بازیگران مرد نمایش بازیگر نقش کن آقای محمدعلی محسنی و در بین بازیگران زن نمایش بازیگر نقش کلر خانم معصومه عسگرپور از بقیه بهتر و تماشایی تر حاضر شدند. به نظرم طراحی صحنه و لباس کار می تونست بهتر از این باشه و ضمنا ریتم در بعضی جاها کمی کند می شد که با توجه به فضای نمایشنامه های نیل سایمون که معمولا دیالوگ های پشت سر هم رو داریم و بخصوص فضای پرتنش نمایش حاضر ریتم و تمپوی کار باید بالاتر از این باشه. در مجموع دیدن کار رو دوست داشتم.
دوستان سلام
برای روز جمعه 3 تا بلیت برای ساعت چهار موجوده، ردیف دو صندلی 15، 16 و 17... لطفا اگه تمایل به خرید داشتید به بنده پیغام بدید.
سلام
وقت بخیر
من بلیط‌هاتون رو میخوام.
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
وحید رضائی
سلام وقت بخیر من بلیط‌هاتون رو میخوام.
شماره تماس من 09122030108
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بعد از یک سال دوری اجباری امشب با تماشای نمایش یاماها به تئاتر شهر برگشتم و چه انتخاب خوبی بود بعد این همه وقت... یادم آمد که چقدر دلم برای تمام لحظه های تئاتر دیدن تنگ شده... و چه حسن ختام درجه یکی بود ترانه ی سوسن...
همه ی زندگیمو یک روز کتابش می کنم...
دونه دونه صفحه هاشو می دم قابش می کنم...
کی می خواد برام بسازه این همه قاب طلا...
نمی خوام قاب دلم را بزنم آب طلا...
دم کهبد تاراج و گروهش گرم که توی این روزهای بد و سخت حال امشبم رو حسابی خوب کردند...
محسن بالسینی، رضا بهرامی و حسین تاجیک این را خواندند
کهبد تاراج این را دوست دارد
ارادت
ممنونم و‌ مخلص
??
۰۹ بهمن ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برای من این سوال پیش اومده که آیا باید بعضی نکات بدیهی رو بارها و بارها و بارها به بعضی تماشاگران تذکر داد و گوش شنوایی هم نباشه؟
امشب اجرای بوقلمون رو در تماشاخانه ی ایرانشهر تماشا کردم... خانمی در بین تماشاگران در باکس B به همراه کسی که کنارشون نشسته بود تقریبا در تمام طول اجرا با بلندترین صدای ممکن درباره ی نکات مختلف کار اظهارنظر می کردند؛ صدای این خانم به قدری بلند بود که حتی هدایت هاشمی هم در میانه ی اجرا و وسط دیالوگ گفتن جواب یکی از سوالاتِ ایشون از همراه شون رو داد؛ البته سرکار خانم از واکنش هدایت هاشمی کلی هم ذوق زده شدند...
نکته ی دیگه این که از میانه ی اجرا با وجود تذکر گروه اجرایی در ابتدای کار برای خاموش بودن گوشی ها همین خانم علاوه بر حرف زدن، گوشی شون رو از کیف شون بیرون آوردند و بدون توجه به نگاه های چند نفری از تماشاگران، مشغول چک کردن گوشی موبایل شدند و نور صفحه ی گوشی شون واقعا آزاردهنده بود.
واقعا نمی دونم که چرا با وجود تذکرهایِ پی در پی و کمپین های مختلف در رابطه با فرهنگِ تماشای تئاتر بعضی از آ دم ها این قدر راحت نسبت به حقوق دیگر تماشاگران تویِ سالن های تئاتر این طور بی اهمیت اند؟ و واقعا باید با این آدم ها چطور برخورد کرد؟
من فکر می‌کنم جامعه ما به مرحله‌ای رسیده که بدیهی‌ترین نکات و رفتار درست در محل کار، وسایل حمل‌ونقل عمومی، پیاده‌رو، خیابان، طبیعت، سینما، تئاتر و... از سوی تقریبن خیلی‌ها رعایت نمیشه و دقیقن سرخوردگی اجتماعی از همین جا آغاز میشه؛ مشکلات عمیق فرهنگی و اجتماعی...
۰۱ دی ۱۳۹۸
دوست گرامی
بنظرم باید در این شرایط، به فرد مورد نظر تذکر بدین!
ناچاریم که بنا رو بگذاریم بر «ناآگاهی» این افراد!
بنابراین چاره ای جز «تذکر دوستانه» وجود نداره!
هرچند بارها از هنرمندان گرانقدرمون هم درخواست کردیم که این مسائل رو با جدیت بیشتری به تماشاگران گوشزد کنند تا اهمیت فرهنگ تماشای تاتر برای همه روشن بشه
۰۱ دی ۱۳۹۸
بنظرم یکی از دلایلی که این قضایا پیش میاد جاییه که گروه نمایشی تبلیغ میکنن . مثلا پوستر نمایش و تبلیغاتشو یهو تو یه کانال تلگرامی جوک یا هنر آشپزی و ... میبینی با 100کا فالو
یه بنده خدایی که تا حالا تئاتر نیومده و از شرایط خبر نداره اصلا اینکه یه ساعت بشینه حرف نزنه نداشته تصویر یه چهره معروف تو پوستر رو میبینه میخره شاید بشه اولین و اخرین تجربه ش برای دیدن تئاتر خون جماعتیو میکنه تو شیشه
یادمه اولین بار که رفتم دیدن تئاتر سیزیف دو تا صندلی اونورترم یه خانم مسنی اومد با یه کیسه خرید پلاستیکی که طفلک حتی نمیدونست پشتی صندلی خوابیده و باید بازش کنه و بشینه روی همون نشست و کسی هم بهش نگفت و نمایش پرچالش سیزیف شده بود نقطه عذاب ... دیدن ادامه ›› بنده خدا
بعضی وقتا یواشکی نگاش میکردم حس میکردم اومده توی سالن ایرانشهر یدور بزنه دیده در بازه اشتباهی اومده تو :|
یبار از بغلیش پرسید میشه برم بیرون ؟ اونم گفت نمیدونم فکر کنم زشت باشه
یعنی تموم شد نمایش پیرزن یه نفس راحت کشید ...
۰۴ دی ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از امین میری پیش از این نمایش شلتر را به عنوان کارگردان دیده بودم و با اتکا به نمایش شلتر، تصور امین میری در قامت کارگردان نمایشی به اسم قتل در موقعیت 35 درجه شمالی کمی برایم دشوار بود... به ویژه که نمایشنامه اقتباسی است از یک رمان جنایی از ماری هیگینزکلارک به اسم در خیابانی که تو زندگی می کنی... وقتی کارگردان همان ابتدای کار تاکید کرد که به هیچ وجه گوشی های تلفن همراه را در طولِ اجرا حتی نگاه هم نکنید با پیش فرض های قبلی خودم فکر کردم اگر بخواهم به توصیه ی کارگردان گوش کنم احتمالا صد و ده دقیقه ی سختی در پیش خواهیم داشت... نمایش در تاریکی شروع شد و بعد من و احتمالا بسیاری تماشاگران در سالن گلایل پردیس تئاتر شهرزاد نمایشی دیدیم که تقریبا تمامِ اجزایش درست و به اندازه بود... در طول تقریبا صد و ده دقیقه ی اجرا حتی لحظه ای چشم از صحنه برنداشتم و فقط هربار با شنیدن صدایِ نریشن هایِ ناصر طهماسب و برایِ تمرکز بیشتر رویِ صدا چشم هایم بسته می شد.
بدون اغراق، قتل در موقعیت .... تصور من را از امین میری به عنوان یک کارگردان تئاتر عوض کرد.
ببخشید سوالی برای من پیش اومد با خواندن کامنت شما: یعنی اگر نمایش برای شما جذاب نبود گوشی تلفن همراهتون رو در حین اجرا بارها و بارها چک میکردید؟ ولی چون نمایش جذاب بود توصیه ی کارگردان رو گوش کردید و چک نکردید؟
۱۸ آذر ۱۳۹۸
خواهش می کنم خانم مظاهری عزیز
۱۸ آذر ۱۳۹۸
مسعود عزیز ممنون بابت اینهمه انرژیت و خداروشکر که چشم از صحنه بر نداشتی ،در زمان نریشن ها هم تصویر و طراحی خاصی داریم که متاسفانه هنوز مشکلات فنی حل نشده و امیدوارم در اجراهای آینده اجرا کامل تر بشه
۱۸ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی کنجکاوم بدونم آقایی که دیروز تویِ ردیف سوم نشسته بودند و وسط اجرا خیلی راحت گوشی موبایل شون رو جواب دادند و چند جمله ای هم صحبت کردند؛ چطور آدمی هستند؟ این قضیه ی گوشی هایِ موبایل توی سالن های تئاتر دیگه خیلی داره تکرار می شه و انگار که هیچ گوشی هم بدهکار نیست...
اون آقا که در ردیف 3 با گوشی صحبت کردند من بودم . عذرخواهی می کنم .
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۸
آقای علی پور ممنونم از عذرخواهی و صداقت شما...
۰۱ خرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایشی که سخت می شود بهش فکر نکرد، سخت می شود درگیرش نشد، سخت می شود از تاثیر کوبنده ای که دارد گریخت...
محمد فروزنده این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به پردیس تئاتر شهرزاد پیشنهاد می کنم در صورت امکان برای قسمت های خالی صحنه ی اجرا هم بلیت فروشی کنند؛ امشب برای دیدن نمایش رفته بودم و علاوه بر تماشاگرانی که روی پله ها نشسته بودند، دقیقا دو ردیف بلیت خارج از ظرفیت فروخته شد و تا جلوی پای بازیگرها تماشاگر نشسته بود و سالن تا خرخره پر از آدم بود... بماند تاخیر بیست دقیقه ای در شروع اجرا که ظاهرا در پردیس تئاتر شهرزاد روال معمول تمام اجراهاست.
به توصیه یکی از دوستان دیدم و سرشار شدم از لذت...
یاسمن پورمهران این را خواند
ماهرو رستمی و امیرمسعود فدائی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تماشای این فیلم را به همه آدم هایی که عشق سینما و فیلم بینی دارند توصیه می کنم.
یاسمن پورمهران این را خواند
بهنام [شاهین] باقری و آیسان والیپور این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تمام مدت تماشای فیلم داشتم با خودم فکر می کردم امثال فرهاد توحیدی به عنوان نویسنده فیلمنامه و منیژه حکمت به عنوان تهیه کننده چطور حاضر می شوند اسمشان را پای این طور فیلم هایی بگذارند؟ و اصلا فایده ساخت فیلم هایی شبیه به خماری در سینمای ایران چیست؟
تجربه زجرآوری بود تماشای این فیلم!
سارا توسلی و علیرضا آذری راد این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیشب بعد از دیدن این نمایش حس و حال خوش داشتم... کار متفاوتی دیده بودم که از لحظه به لحظه ش تفکر و احترام به تماشاگر مشخص بود. از خانم پگاه طبسی نژاد و تمام عوامل گروه نمایش «مدار بسته» بابت این حس و حال خوش ممنونم.
امیرمسعود فدائی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید