اولین نمایشنامه کمدی مولیر که به نثر نوشته شده است و در آن زمان با وجود اینکه مولیر طرفداران بسیاری داشت اوایل مورد پسند واقع نشد این متن حول محور شخصیت هارپاگون میچرخد شخصیتی که صفت اصلی آن خساست میباشد
شاید در نگاه اول خساست را فقط پول ندادن بدانید اما این خساست در شخصیت هارپاگون به طور گستردهتری وجود دارد
یکی از ویژگیهای بارز این اثر ایجاد کمدیهای موقیعت است. اصولاً آثار اروپایی و آمریکایی در خلق آثار کمیک به دنبال ایجاد کمدی موقیعت و رفتار هستند
در شخصیت هارپاگون خساست بیش از حد او روی روابط خانوادگی، اجتماعی و مسایل عاطفی و ارکان زندگی و بر همه اطرافیان تأثیر میگذارد، روابط را پیچیده و از روال عادی خارج میکند و نهایتاً محیط و فضایی توطئهآمیز به وجود میآورد. هارپاگون در همه لحظات نقشه میکشد و میکوشد روابطش با دیگران به شکل معاملهای سودآور باشد و همزمان پسرش کلئانت و دخترش الیز نیز برآنند که با ترفندهایی نقشهها، توطئهها و آسیبرسانیهای پدرشان را که عمدتاً بر مبنای سودجویی و مالاندوزی هرچه بیشتر است خنثی سازند و خود و زندگیشان را از دخالتهای بیحد و مرز و ظالمانه او نجات دهند
در بخشی از این کتاب میخوانیم :
وای به آن وقتی که پای پول دادن به میان بیاید از کلمه دادن چنان بیزار است که هرگز روی زبانش جاری نمیشود و حتی به جای آنکه بگوید به تو سلام میدهم دلش میخواهد بگوید سلام را به تو وام میدهم