در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال آرش | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:43:46
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بعد از بیرون اومدن از سالن راضی نبودم ولی دل چرکین هم نبودم. نقاط قوت و ضعفی داشت که از دید خودم بیانش میکنم :
نقاط قوت :
1- بازی فوق العاده افشین هاشمی عزیز که مثل همیشه تمام تئاتر رو تحت تاثیر خودش قرار میده. واقعا بازی بدن، صدا، و نحوه بیان دیالوگ ها عالی و بی نقص بود. با وجود حجم بالای دیالوگ ها مثل همیشه هیچ ایراد و تپقی در گفتار ایشون وجود نداشت واقعا دست مریزاد
2- داستان خوب، تلفیق خوب دو نمایشنامه چخوف و بار معنایی که کار داشت. کاری که شما رو به فکر فرو میبره و بعد از اتمام نمایش میتونید بهش فکر کنید
3- پرده آخر نمایش. به نظرم تنها قسمتی از نمایش که شمارو واقعا همراه میکنه
4- بر خلاف خیلی از دوستان بازی بهنوش بختیاری رو دوست داشتم. خیلی القا کننده یه شخصیت تازه به دوران رسیده ... دیدن ادامه ›› و نوکیسه بود

نقاط ضعف :
1- ریتم کند و بعضا خسته کننده نمایش. طول نمایش به نظرم پارامتر تاثیر گذاری در عدم همراهی تماشاگر نیست خیلی کارها بوده که زمانی به همین اندازه داشته و شما در انتها اصلا گذر زمان رو حس نمیکردید ریتم روایی داستان و عدم وجود جذابیت های موضوعی و بصری دلیل عدم همراهی تماشاگره
2- نا واضح بودن صدای بازیگران در برخی از صحنه ها خصوصا قسمتی از پرده دوم که باد در حال وزیدنه و عملا صدای باد صدای برخی از بازیگران رو محو میکنه
3- بازی ضعیف برخی از بازیگران (دختر کوچک خانواده، پدر خانواده، دو خواستکار دختر کوچک خانواده، پسر خانواده)

در مجموع تاتری نبود که درگیرش بشم و در انتها بگم چه خوب شد این اثر رو دیدم
امیرحسین ضیایی پور، Afsaane و محمد رضایی مقدم این را خواندند
امیرمسعود فدائی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آرش (soleymani)
درباره نمایش ترور i
من چندی پیش نقدی بر دوستان یکی از سایت های فروش بلیط سینما بعد از دیدن فیلم "رئیس جمهور پاداش نمیگیرد" (یا اسمی در این حدود) آقای کمال تبریزی داشتم که ظاهرا به سیاست های تیوال هم تسری پیدا کرده. فیلم مذکور رو به دلیل تعاریف درج شده از تماشاگران ذیل صفحه فیلم دیدم و چه فاجعه ای بود. بعدا متوجه شدم گویا نقدها و انتقادات اجازه انتشار نمیگیرد یا اندکی پس از انتشار پاک میشود
حال اینجا هم وقتی آمار میزان رضایتمندی از تئاتر را میبینیم 60 درصد به 40 درصد افراد ناراضی هستند ولی در قسمت نظرات برجسته که پیش فرض صفحه است وقتی مشاهده میکنید جز تحسین و تشکر بسیار نظری نمیبینید.
برای بنده سوال شده که سیاست انتخاب نظرات برجسته چیست؟ خدای نکرده به هدف افزایش فروش اثر به هر قیمتی که نمی باشد؟ قطعا این طور نیست و این اتفاق کاملا سهوی بوده
Positron و امیر مسعود این را خواندند
علیرضا آژند، solaris، مهدی عرفانیان، شروین توتونچی و امید این را دوست دارند
بله متاسفانه شما درست میگید به تیاتر هم سرایت کرده
۰۷ آذر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آرش (soleymani)
درباره نمایش ترور i
تئاتر رو دیروز به اتفاق دوستان دیدیم.
قطعا انتخاب بنده گزینه دوست نداشتم و اگر ممکن بود خیلی دوست نداشتم بود.
سوالاتی بعد از دیدن تئاتر در ذهن بنده نقش بسته که خوشحال میشوم دوستانی که این تئاتر رو پسندیدن و به تعریف از آن پرداختن پاسخ بدهند :
1- دیدگاه و روایتی متفاوت از داستان شهادت حضرت علی(ع). بنده بر خلاف عده ای از دوستان که تم اصلی نمایش رو نمیدونستن، با هدف دیدن یک روایت متفاوت از داستان شهادت حضرت علی به دیدن این نمایش رفتم. یعنی انتظار دیدن تئاتری با داستانی مذهبی البته طبق گفته ها با روایتی متفاوت داشتم. سوال اول بنده این است که چه روایت متفاوتی در این تئاتر وجود داشت؟ چه دریچه متفاوتی از روایت شهادت حضرت علی و یا چه دیدگاه متفاوتی در این تئاتر بیان می شود؟ صرف اینکه ابن ملجم عینک به چشم بزند و گاها جملاتی را بیان کند که به اندازه ای نچسب و ناهمگون با سیر داستان است که مشخص است نه از زبان ابن ملجم بلکه از زبان باور عمومی شیعه زمان حال بیان میشود یعنی روایت متفاوت؟ یا صرف اینکه شما به زور سعی بر تلقین این باور داشته باشید که داستن شهادت سه حاکم وفت (علی (ع)، معاویه و عمر و عاص) تنها یک توطئه از پیش طراحی شده برای کشتن حضرت علی (ع) و مظلوم نمایش دادن معاویه بوده است یعنی روایتی متفاوت؟ تئوری توطئه به صورت گل درشت واقعا یعنی روایتی متفاوت؟
2- شخصیت پردازی و سیر روایی داستان. بعد از تماشای نمایش خود را به جای فردی بگذارید که داستان شهادت حضرت علی (ع) را نمیداند و به تماشای این ... دیدن ادامه ›› اثر می پردازد. ببنید بعد از تماشای نمایش آیا می توانید به سوالات زیر پاسخ دهید:
ابن ملجم چه شخصیتی دارد؟ فردی متفکر و فیلسوف؟ انسانی که ملعبه بازی قدرت و شهوت می شود؟ راوی کل که در ابن ملجم هلول پیداد کرده و سخن از وضع جامعه زمان علی (ع) میکند؟ انسانی بی هدف که برای معنا بخشیدن به زندگی خود به دنبال قتل علی (ع) است؟ یا فردی که با انگیزه کینه به قتل علی (ع) کمر میبندد؟
آیا ابن ملجم در پایان علی (ع) را به شهادت می رساند یا از تصمیم خود منصرف می شود؟
3- استفاده از تکنیک خنداندن مردم به هر قیمتی حتی در یک کار درام. نکته آزار دهنده ای که در تئاترهای با تم غیر کمدی جدیدا بسیار به چشم میخورد قرار دادن تکه ای لوده بازی یا استفاده از الفاظ رکیک در دل یک نمایش جدی برای خنداندن مردم است که این تئاتر نیز در یک برشهایی از آن بهره می جوید. سوال بنده این است که هدف از قرار دادن قسمت وسوسه کردن ابن ملجم به آن شکل لوده بدون هیچ پیوستگی به تم یا جریان نمایش یا استفاده از عبارات رکیک در همصحبتی اشعث با جانبازان به چه دلیل است؟ اگر صرفا برای خنداندن مردم است که قطعا موفق بوده چون بخش عمده ای از تماشاگران با هر صدای ناهنجار یا کلام رکیکی که از بازیگران تولید می شود منفجر می شوند. ولی آیا ما رسالت نانوشته ای داریم که در هر اثری حتما و به هر قیمتی باید تماشاچی بخندد؟ اگر من نوعی تمایل به خندیدن داشته باشم آیا به جای ترور یک اثر کمدی از نوع سه خاستگار و یک عروس را انتخاب نمیکنم؟
4- استفاده از عناصر مدرن در فضایی تاریخی. ما با پیوند زدن عناصری از دنیای امروز در دل یک واقعه تاریخی آیا باید به ارتباط و پیوستگی نهفته بین داستان و فضای امروز میرسیدیم؟ آیا استفاده از عناصر مدرن کمکی به تجسم فضای آن زمان میکند؟ آیا استفاده از دیالوگ های محاوره ای زمان حال در بخش هایی از نمایش یعنی تکرار تاریخ؟
و سوال های بسیار دیگری همراه با حسرت که در پایان نمایش در ذهن بنده نقش بسته است.
"مجلس ضربت زدن" استاد بیضایی و ترور حمیدرضا نعیمی دو پرداخت به یک واقعه که هر دو برچسب روایتی متفاوت را یدک میکشند ولی این کجا و آن کجا
بنده خیلی دوست دارم عزیزانی که با عبارات فاخر، چالش برانگیز، ظریف و غیره در مورد این فیلم فاجعه نام میبرند مصداق این توصیفاتشون رو در فیلم هم بیان کنند.
صرف اینکه شما بگید این فیلم فاخر بود و حرفهای بسیار زیادی برای گفتن داشت یه فیلم رو فاخر نمیکنه.

ارادات خاص من به آقای کمال تبریزی از فیلم فاخر گاهی به آسمان نگاه کن شروع شد. من این فیلم رو سه بار در سینما و یکبار در تلویزیون (البته با جرح و تعدیل) دیدم. فیلم های لیلی با من است و مارمولک هم به نظر من جزو کارهای فاخر طنز سینما به حساب میان. فیلمهایی که هم میخندی باهاشون و هم پیامی از دیدنشون دریافت میکنید.
اینهارو گفتم برای اینکه ارادت قبلی خودم رو به آقای تبریزی بیان کنم و به خاطر نوشتن سطور بعدی برچسب دوستان طرفدار این فیلم کمتر به من تعلق بگیره.
چندی پیش به اتفاق جمع کثیری از دوستان در یک سینمای خوب به دیدن این فیلم نشستیم. فکر کنم از معدود فیلم هایی بود که واقعا به زور خودم رو روی صندلی سینما نگه داشتم و وسط فیلم سالن رو ترک نکردم. عزیزی در جایی فرموده بودن کسی که از نیمه فیلم سالن رو ترک میکنه حق اظهار نظر در مورد فیلم رو ندا ... دیدن ادامه ›› ره. اگر از این بگذریم که این استدلال از کجا ناشی میشه، بنده علی رغم میل شدید باطنیم به ترک سالن این زجر رو تحمل کردم و تا پایان فیلم رو مشاهده کردم پس احتمالا الان حق اظهار نظر دارم.
اول یک سوال دارم اونم اینکه شما اگر از دقیقه 10 یا 45 یا 75 سالن رو ترک میکردی چه فرقی با کسی که تا پایان فیلم رو مشاهده میکرد داشتی؟ مگر فیلم داستانی رو روایت میکرد که مثلا شما اگر پایان فیلم رو از دست میدادی نمیتونستی فیلم رو نقد کنی؟ مگر بازیگران به اصطلاح خوب این فیلم شمه خاصی از خودشون در ادامه نشون میدن که ندیدن بخشی از این فیلم باعث خسران شما بشه؟ مگر تصویر زیبایی، افکت جالبی، دیالوگ تاثیر گذاری در فیلم رد و بدل میشه که ارزش نشستن تا انتها رو داشته باشه؟ مگه صحنه خنده داری در ادامه فیلم وجود داره که زجر نشستن تا پایان فیلم رو باید به خودمون هموار کنیم؟
من پس از پایان فیلم فقط یک سوال در ذهنم دور میزد که دوست داشتم آقای کارگردان بهش پاسخ بده، هدف از ساختن این فیلم چی بود؟ نه پیامی، نه بازی خاصی که بر عکس بازیگرای خوب سینما تا در آوردن صداهای مضحک از خودشون هم در این فیلم تنزل پیدا میکنن ، نه تصویر و فیلم برداری خاصی و نه حتی لوده بازی ای که آدم رو بخندونه. واقعا این چی بود ساختی آقای تبریزی؟
من فیلم رو با هدف لذت بردن میبینم. فیلم نهنگ عنبر هم پیام خاصی نداشت ولی من از دیدنش لذت بردم. چون حداقل جایی برای خندیدن در این فیلم وجود داشت.
ولی این فیلم جز لوس بازی های آقای معجونی و تیکه های بی نمک و یخ سایر بازیگران هیچ چیزی نداشت. یکسری بازیگر نامی + کارگردانی که قبلا فیلم خوب میساخت = فریب من تماشاچی

نمیدونم واقعا جمع شدن سه بازیگر نامی به دور باسن یک نفر برای زدن آمپول و گرا دادن طنز فاخره؟؟؟؟ عزیزی گفتن باید کارمند دولت باشی تا به ظرافت های این فیلم پی ببری. من هم در صدا و سیما مشغول فعالیت بودم و هم در شهرداری تهران، تمنا میکنم بفرمایید چه نکته ظریفی در این فیلم وجود داشت که من نوعی و تمام دوستانی که زجر دیدن این فیلم رو تحمل کردن نتونستن ببینن؟ راه رفتن یه رئیس اداره با تمپایی یا کوبیدنش با مشت روی پیاز؟؟

اینها نظرات بندست و برای نظر تمام دوستانی که از این فیلم خوششون اومده احترام قائلم و خوشحال میشم نظراتشون رو در مورد دلیل طرفداریشون از این فیلم بخونم
قطعا از این به بعد اسم آقای تبریزی اگر در تیزر فیلمی باشه از آخرین انتخاب های من خواهد بود.
شاهین نصیری، علی جعفریان، مجتبی مهدی زاده و YshRz این را خواندند
سعید قدرتی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوستان تیوال چرا خرید برای 5شنبه و جمعه جاری باز شده ولی برای 4 شنبه نه؟
دوستان متشکر از بی توجهی به کامنت ها.
گویا کم کم تیوال داره به سمت بی توجهی به مخاطباش میره
۰۹ آذر ۱۳۹۳
گروه همیاری (support)
درود بر شما
از سمت گروه نمایشی این روز برای فروش اینترنتی اعلام نشده است.
با سپاس از شما
۱۰ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قبل از شروع نمایش داشتیم بروشور رو نگاه می کردیم دوستم پرسید این چرا هیچی نداره تو بروشورش؟؟
بعد از نمایش فهمیدم چرا هیچی نداره :
خط بکش
سپاس از تمامی عوامل نمایش، حتی با وجود گرمای سالن بی نهایت لذت بردم از دیدن این کار زیبا.
کاری با بازی های زیبا، متن قوی و یه پایان عالی که تا چند روز ذهن رو به خودش مشغول میکنه.
عاشق دو تا صحنه از این نمایش شدم یکی قسمتی که عموی مرضیه در عالمی بین رویا و واقعیت رمان رو میکوبه تو صورت مرضیه و با همون لحنه سلطه گرایانه میگه تو تمام این مدت تو کور بودی و نه من. و دیگری هم پایان نمایش و تولد نوزادی با خالکوبی های قرمز
من هم این کار رو حتی از خشکسالی و دروغ هم بیشتر دوست داشتم
فقط ای کاش دست اندرکاران عزیز یه فکری به حال این تهویه سالن بکنن بعید می دونم هزینه چندانی داشته باشه
واقعاً وضع تهویه سالن ها بده...حیفه آدم ی نمایش رو با کلافگی ببینه
۱۴ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من کلا عاشق نمایشنامه های زنده یاد اکبر رادیم و کارای مرزبان رو هم خیلی دوست دارم. خاطراتی خیلی خوبی با "خاطرات هنرپیشه نقش دوم" ، "هملت با سالاد فصل" ، "پلکان" و دیگر کارای مرزبان دارم. با دیدن نام این تئاتر، هادی مرزبان و استاد نصیریان و فرزانه کابلی عزیز بدون تردید قبل از شروع اجرا بلیط تهیه کردم و مشتاقانه منظر شدم برای رسیدن روز اجرا. ولی متاسفانه این کار رو اصلا نپسندیدم. اصلا در حد و اندازه های کارای مرزبان نبود و انتظارم خیلی بیشتر بود.
به نظرم با حداقل تمرین کار اومده بود اجرا، کاری پر از تپق و سوتی های بد. امین زندگانی عزیز نه یکبار بلکه بارها برادرش رو با اسم خودش (حسین) صدا میزد و خانم افسانه کابلی هم با اینهمه سابقه و کارهای قابل تقدیر پشت هم تپق میزد، اجرای یکدستی نداشت و با شخصیت ترسیم شده تو نمایشنامه خیلی فاصله داشت. یه دوستی هم بود که نقش برادر امین زندگانی رو بازی می کرد که به نظرم فاجعه بود. تصنعی و هضم نشدنی.
از اینها گذشته پایان نمایشنامه به طرز فجیعی تغییر کرده بود و پیوستگی و کششی که از خوندن نمایشنامه حس می کردی رو اصلا از دیدن این کار بهت دست نمیداد.
عزیزی نوشته بود به نظرم نمایشنامه رادی اشکال داشت و نگذاشته بود که بازیگرا قابلیت هاشون رو نشون بدن. ولی نظر من اینه که در نمایشنامه شخصیتها کاملا باورپذیرن و شما میتونی رفتارها و تصمیماتشون رو درک کنی. پیوستگی و یکدستی در نمایشنامه وجود داره و شما حس نمیکنی تیکه های نه چندان مرتبطی به هم چسبیده شده.
تم نمایشنامه تراژدیه ولی اینجا نمیدونم به چه دلیلی صحنه هایی برای خندودن تماشاچی اضافه شده که اتفاقا هیچ بار طنزی هم نداره و صرفا لودگیه ... دیدن ادامه ›› و حتی به اصل پیام نمایشنامه آسیب زده. مثلا قسمتی که چای رو دختر میریزه روی پای خواستگار شما باید به نهایت استیصال دختر برسی ولی با حرکات آقای کاویانی کاملا این حس گم میشه. هرچند که عده ای از تماشاچیان عزیز عاشق این صحنه ها و البته حرفای رکیکی هستن که خانم کابلی یکریز در حال گفتنشونه. در متن نمایشنامه شما حتی از این الفاظ هم حس رکیک بودن بهت دست نمیده و هیچ وقت خندت نمیگیره.
تنها نقطه قوت کار دکور خوب و بازی زیبای استاد نصیریان بود. آدم لذت میبرد با سنی که ایشون دارن اینهمه دیالوگ رو حفظ کرده بود و بدون کوچکترین اشکال و تپقی اجرا میکرد. و چه قدر قشنگ حس این کاراکتر رو منتقل میکردن
در مجموع من که اصلا خوشم نیومد و توصیه نمیکنم این کار رو ببینید
الهه، الهه الف و ابرشیر این را خواندند
نیلوفر ثانی، پگاه منصوری و فرزین امیری این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید