با درود..(این نظر شخصی ست)..متاسفانه من نپسندیدم..و به احترام جانباختگان جنگ ایران و عراق(که تمام قد باید ایستاد و برای رشادتشان کلاه از سر برداشت ) ..هیچ نقدی نمینویسم به امید کارهای بهتر..

درود.( این نظریات کاملا شخصی ست) .خیلی چیزها هست که تقصیر تو نیست یا تقصیر من .تقصیر نفرین یا DNA هم نیست.تقصیر ساختار یا انقلاب های رنگین و مخملین هم نیست ولی علتش اینه که نظام دنیا رو برپایه ویرانی و فقدان گذاشته اند. و زندگی تک تک ما سایه ی از این اصل است.( کافکا در کرانه ...هاروکی موراکامی).داستان امان داستانی از رنج چند انسان است که همه فاصله خوشبختی و بدبختی رو با یه تلنگر در ژرفنای وجودشون حس کردن.(فاصله خوشبختی و بدبختی یک تار موست).همه انها با داستان کوتاهی که تعریف میکنن درست یا غلط داشتند زندگی میکردن...ولی بادی خشن که برای کسان دیگری در زندگی شاید فقط نسیم باشه.از هستی ساقط میشن..بازی بازیگران رو بسیار پسندیدم..مخصوصا بانوی اول ..و همه واقعا همه شون عالی بودن..داستان خیلی شسته و رفته بود ولی میتونست پرداخت بهتری بهش بشه .نور خوب بود.لباس خوب بود..دکور رو حقیقت نپسندیدم.( البته نمیگم درست نبود).کارگردانی در حوزه گرفتن بازی از بازیگران خوب بود..ولی کارگردانی کار رو ضعیفتر از بازی بازیگران دیدم خسته نباشید به امید کارهای بهتر .نمره من چهار از پنج بود.

درود....من واقعا چی بگم.........چیزی نگم بهتره😐😒🫣🙄واقعا اولین بار من حراف هیچی ندارم بگم..امتیاز ۰ از ۵

درود...ملتی که تاریخ نداند محکوم به تکرار است و تکرار..واقعا فکر نمیکردم کار اینقدر خوب باشه دست مریزاد..وقتی اسم استاد بیضایی میاد برای دیدن کار همیشه مرددم..میترسم فقط اسم استاد باشه..اما واقعا فقط اسم استاد هم کفایت میکنه..اما کار بسیار خوب بود(در حد اعتدال البته)..دکور عالی. کم..و به کفایت ..لباس ها تقریبا خوب..گریم عالی..نور متوسط...کارگردانی به کفایت..بازی بازیگران مخصوصا نقشهای اول مرد و زن بسیار عالی بود..هم هنرمندانه بود هم بسیار قدرتمند..صحنه هایی که احتیاج به اکتهایی داشت که احتیاج به بدن ورزیده داشت که زن و مرد نقش اول بسیار با مهارت از پسش براومدن...بازی بازیگران نقش های دوم هم خوب بود..اما فقط ایراد کار نقش های فرعی..مخصوصا اون۳ نفری که با هم اجرا میکنن و نقش کارگر رو دارن بسیار ضعیف بود..و تنها ایراد کار به نظر من بازی سینوسی بازیگران بود که تقرییا ۷۰درصد عوامل بازیگری خوب و سی درصد ضعیف بودن..به متن تقریبا وفادار..در یک جاهایی کار کند میشه و دوسه باری سکته ریز میزنه اما اینقدر متن خوبه ..و بازی بازیگران که این کم تجربه گی کارگردان به چشم زیاد نمیاد..دو چیز در پایان بگویم و قصه را کوتاه کنم..(جای عالیجناب بیضایی چقدر خالی ست در وطن..با کلمات نمیخواهم بازی کنم اما حافظ تاتر این سرزمین حیف که قدرش را ندانستند و ندانستیم..و دو امان امان از تماشاگران دعوتی که اتفاقا از اشنایان یکی از همون ۳ بازیگر خانم بودند که در کار ضعیف ظاهر شدند..اینقدر این دونفرخانم و اقا در ردیف دوم پشت سر حرف زدند..لگد زدند صندلی را که صدای دونفر یمین و یسار من هم که اصلا نمیشناختمشان درامد..این را از قصد نوشتم چون ان بازیگر میخواند و امیدوارم تلنگری به ان اشنایانش بزند.یا حداقل دیگر انها را دعوت نکند.به امید کارهای بهتر و تماشاگران فرهیخته تر..۴ از ۵ نظر من است

به صرف بورش و خون
درود..اینقدر دوستان و فرهیخته گان در مورد نمایش نوشته اند .که هر چه بگویم تکرار مکررات..ولی شاید (چیزهای هست که تو نمیدانی)بعضی فیلمها و نمایش ها را بسیار دوست دارم بسیار ولی بیشتر از یکبار نمیتوانم ببینم(شاید به خاطر خراشهایی ست که میزند..و فریب خورده و رها شده دچار دردت میکند)مثلا در فیلمهای ایرانی ناگهان درخت .در فیلمهای خارجی میان سیاره ای و در تئاتر به صرف بورش و خون از ان جمله اند..قلم یزدانی خرم با ایرانیزه کردن داستانی از داستایوفسکی با جملات نغز و پرمعنا..بازی صابر ابر (که جمله یی برایش ندارم)اینقدر در نقش غوطه ور است که..فقط ما هیچ وما نگاه ..صابر ابر را حقیقت نمیدانم چرا دوست ندارم!!!!!???(حتما که یکنفر نباید کاری کرده باشد)ولی نقاش است.نقش درار است از درباره الی بازیش آن بازی  نقش نامزد مستاصل تا الان به صرف بورش..سالن رو به تنهایی در دست گرفته بود.واقعا کار هر کسی نیست .زن و مرد را به مسلخ تلنگرهای ذهنی برد(..قلم یزدانی خرم را فراموش نباید کرد)مخصوصا در مورد انتظار کسی دیگر در خارج از سالن 🤌و جملات پرشمار مسخ کننده دیگر  .این میخکوب شدن را یکبار سر فیلم ملبورن در سینما برایم اتفاق افتاد که  ۲۰۰ نفر انگار نفس نمیکشیدند سر صحنه ای.دراین تاتر در اواخر اجرا. هم این اتفاق افتاد .همه چیز به غایت به نظر من بیننده کمترین ...درست بود.نور..دکور..داستان..لباس ..دیگر نمیتوانم این تئاتر را ببینم چون توانش را ندارم(البته بلیط هم تمام شد).اقای صابر  ابر شما را دوست ندارم..اما سایه تان بر سر تئاتر ایران مستدام.....و هنوز در تقلای ذهنم غوطه ورم.‌

درود.(این نظر کاملا شخصی ست )من در فوتبال طرفدار رئال مادریدم..اما هیچوقت هیچ تیمی نتوانست در دنیا مثل بارسلون تیکی تاکا اجرا کند..اگر میخواید تیکی تاکا در بازیگری ببینید ورق الخیال را از دست ندهید..بده بستان و پاسکاری ها بسیار چشم نواز بود.بدیع .باشکوه..و هنرمندانه..مسخ بازی این ۵ نفر شده بودم.دکور هیچ اما کافی??¡!!!!.نور معمولی اما کافی ?¡!!..داستان با ریتم کند اما کافی?!!متن با تلنگری به دوران حاضر به پایان رسید.(سلسله صفوی تا ابد علی الدوام است)...

با درود ..ریش ابی.(.ولی ریش قرمز اکیرا کوروساوا رو بسیار بیشتر دوست دارم..:)..داستان جنایی در قلب پاریس .داستان خوب..بازی بازیگران خوب.( بانو ستاره پسیانی دو تپق. اقای کاظم سیاحی یک تپق.و اقای خسرو پسیانی بدون تپق)با اینکه همه از بازی ضعیف خسرو پسیانی قبل از دیدن نمایش میگفتند.اما به نظر من نه تنها تپق نزد بلکه در جاهایی حتی بهتر از خواهرش در نقش فرو رفته بود..دکور کم ولی بسیار کاربردی و درست. نورپردازی درست و اصولی.صدا غیر از دو دقیقه که قابل اغماض بود من نویزی درش ندیدم..لباس عالی.ولی ریتم کار کند بود.و طولانی (البته شاید به کسالت و بی حوصلگی و سرماخوردگی من هم ربط داشت)..ولی ریتم بعضی جاها به شمارش میفتاد و بسیار کند مثل نفس های من میشد.:))))ولی جذابیت داستان های جنایی و تعلیقی داستان را سرپا نگاه داشت...و پایان میخکوب کننده من بین سه و نیم تا 4 مدنظرم هست.

درود..واقعا اون بالا بنویسید خاص..خیلی خاص..اصلا خوشم نیومد..از جمع دوستانی که رفته. بودیم و همه خب تئاتر بین حرفه ای به نوعی (غیر از من البته)۵ به ۳ به نوعی ۷ به ۳😂😉 خوشمون نیومد..چی بود اومدیم تئاتر ببینیم نه ۱.۳۰ دقیقه اندیشه های خواب الود نویسنده رو..بیخیال..اگه خیلی خیلی خیلی خاص بین هستین برین..وگرنه خوشتون نمیاد..این رو کسی میگه که شاید تا الان صد تا تئاتردیده و این جزو ۵ تای اخرش...خلاصه بگذریم..سردرگم..و پر از سانتی مانتالیسم....اگه سانتی مانتال هستن برین خیلی خوشتون میاد🫣🫣🫣خلاصه همیشه مادرم میگفت گول اسم رو نخورا..ولی باز طبق معمول گول خوردم....