ایکاش مدیریت پردیس تئاتر شهرزاد و سایر سالنها این اصل اولیه و بدیهی یک نمایش را رعایت می کردند و بعد از شروع اجرا ورود نمی دادند که به نظر اشتباه بودن این موضوع دیگر نیازی به توضیح ندارد. در نمایش کافه عاشقی شاید تا نیم ساعت بعد از شروع هم مردم وارد می شدند و به سختی در ردیف‌های وسطی می نشستند ...

قطعا بابت زمانی که برای این نمایش گذاشتم حس خوبی دارم و از بابت ایجاد این حس از همه عوامل تشکر می کنم. (من تخصص هنری ندارم و امیدوارم که اصطلاحات را درست استفاده کرده باشم)
اما چند نکته هم به نظرم وجود دارد:
۱_ قطعا نقطه قوت کار اجرای خوب موسیقی و آواز است که حتی می توانست کار برعکس باشد و در یک کار موسیقی مثلا سوئیت سمفونی باشد.
۲_ نمایش علیرغم اینکه دارای لحظه‌ها و قطعات بسیار جذاب است ولی متاسفانه در یک کل منظم و منسجم نیست و این قطعات جذاب یک کل زیبا و عالی را خلق نکرده‌اند از نظر بنده.
۳_ به شخصه دو بار فکر کردم نمایش تمام شده است ولی مجدد ادامه داشت که باز به نظرم می توانست کوتاهتر باشد که قطعا به نظرم به جذابیت کار اضافه می کرد.
۴_ هرچقدر حرکات پرفورمنس اولی جذاب بود پرفورمنس دوم بسیار ضعیف‌تر بود و حتی به نظرم بازیگر در جای مناسبی هم قرار نداشت و خصوصا که موضع نور هم نسبت به او خوب نبود ... و حتی از نظر من در آن لحظه صحنه یک توازن نداشت و همه عوامل در یک گوشه و در کنار هم فشرده ... دیدن ادامه ›› جمع بودند.
۵_ بیش از حد بازیگران پشت خود را به مخاطب می کردند که شاید لزومی نداشت.

در کل وقتی اجرایی ما را به نوشتن وا می دارد یعنی بخشی از موفقیت را داشته است. خسته نباشید و خداقوت

اول باید بگویم که من به شخصه در موقعیت های بسیاری از نمایش خندیدم و از این خنده هم احساس بدی نداشتم لذا فارغ از هر نگاه تخصصی‌ای به نظرم این ارزشمند است ...
اما بعد از این نکته در کل به نظرم نمایشی متوسط رو به خوب بود که می توانست مدت زمان کوتاه‌تری داشته باشد و یا ریتم بهتری کار پیدا کند ... بیان و ادای کلمات بعضا مشکل داشت که کلمات معنای دیگری پیدا می کردند و این جزوی از طنز هم نبود و صرفا خطای دستور زبانی بازیگر است و این برای یک نمایش به نظرم به شدت نامطلوب است.
بازی‌های بسیار دلپسند در کنار بازی‌های بسیار معمولی و حتی بد وجود داشت که به نظرم نیازمند توجه بیشتر کارگردان جوان اثر است.

در کل به نظرم کار را دوست داشتم که حاضر شدم برایش بنویسم و نکته دیگر هم اینکه با فضای کار احساس خودمانی داشتم و من به شخصه فکر نمی کردم صرفا تماشاچی هستم ... خداقوت

سلام
من بر اساس امتیاز و نظرات دوستان این کار را دیدم و متاسفانه نظرم با دوستان به این شدت موافق نیست ... هم بازی های خوب در کار است و هم بازی های فوق معمولی ... متن جایی بسیار خوب است و جایی بسیار ضعیف و حتی کلیشه (انگار بعضی قسمت‌ها حوصله نویسنده سر رفته و دیگر تمایلی به ادامه نوشتن یا پرداختن نداشته است) ... و یا می شود ایرادات صرفا منطقی هم در متن و هم در صحنه و حین اجرا دید که برای من که مخاطب غیرحرفه ای تئاتر هستم کمی ناخوشایند بود ...
در کل به نظرم کار بین یک کار جمع و جور خوب و یک کار بسیار معمولی سردرگم است، مانند همین اظهار نظر بنده.

اجرایی بسیار ضعیف و در کل ۲۰ دقیقه زمان کل نمایش بود ... مان ضعیف و گاها شعرهایی که مفهوم مناسبی ندارد خصوصا در دیالوگ موش و خاله سوسکه ...

سلام
متاسفانه اثری به شدت ضعیف علیرغم حضور اسامی‌ای نام آشنا ... کارگردانی به شدت ضعیف ... متن ضعیف و دیالوگ‌هایی ضعیف تر ... بازی بدون حس و مصنوعی خانم نرگس محمدی و همچنین بازی و دیالوگ های به شدت ضعیف از خانم اکرم محمدی ... تا جایی که حس می کردم بعضی جاها انگار در حال خواندن روزنامه هستند بجای دیالوگ گفتن ... از این همه اسم معتبر این خروجی به نظرم نه تنها قابل قبول نیست بلکه می بایست بررسی شود که چرا کار اینقدر ضعیف است؟

یک اجرای روحوضی موفق است به نظرم و می شود با خیال راحت با خانواده تماشا کرد و بسیار مفرح ... نقش محوری نقره جذاب است و ایکاش سایرین هم به همین قوت بودند و البته شاید نویسنده همه تلاش خود را برای نقره کرده باشد ... نکته قوت دیگر ریتم تقریبا تند و غیر تکراری بود که بر جذابیت آن می افزود ... در کل خداقوت به همگی عوامل

به نظرم متن و اجرایی معمولی ولی تلاشی قابل تحسین ...