در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ماندانا انصاریان | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:44:56
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مساله اخلاق و انتخاب آدم‌ها
خشونتی که در روابط آدم‌های امروز وجود داره
در لایه درونی دیالوگ‌هایی که هر روز باهم برقرار می‌کنیم خشونتی هست که اجتماع و جهان پیرامون‌به ما تحمیل کرده‌
و نمود آن را در این متن هم می‌بینیم؛ اینکه چقدر خشونت در اطراف‌مان است و انتخاب‌هایمان تا چه اندازه می‌تواند وحشیانه باشد. ما هم خیلی مواقع با دیالوگ‌ها و کارهایی که می‌کنیم دست به خشونت می‌زنیم.
به نظرم این نمایش و ببینین
تا برای کمتر از یک ساعت در تبادل سکونو سکوت شاهد درندگی موجودی به نام انسان باشین
من کارو دوس داشتم و با اغماض 5تا ستاره هم بهش دادم
کمیته نان رو خیلی دوست داشتم. شریف، ساده و پر از حرف. حرف دل مردمی که دیگه این روزها تبدیل به درد مشترک شده و چقدر خوب نویسنده این طبقه اجتماعی رو می شناسه... من با شوخی هاتون خندیدم و دلم از بی عدالتی که در حق تون روا شده شکست. بازیها رو دوست داشتم... بخصوص ارتباط برادرهای نمایش که به نظرم حسابی فکر شده بود... خسته نباشید، خوشحالم در این بی سرو سامانی تاتر شما از مسائل انسانی حرف می زنید و حواستون به مردم مرز نشین و دغدغه هاشون هست.
تئاتری که باید دید

تئاتری که در محله بدنام پیش از انقلاب روایت می شود!
تازه ترین اثر نمایشی کارگردان شناخته شده تئاتر کشور براساس اتفاقی ... دیدن ادامه ›› جنایی در یکی از محله های بدنام پیش از انقلاب روایت می شود. محله ای که با نام‌ هایی چون «قلعه شهرنو»، «قلعه زاهدی» و «قلعه خاموشان» به دلیل وجود شرایطی خاص از زیست معروف شده بود.

داستانی خاص در مکانی خاص

در واقع نمایش «روز عقیم» درباره زندگی 3 نفر از زنان با نام های «اکرم»، «پری» و «لیلی» است که در دوران پهلوی در محله قلعه زاهدی جزو زنان تن‌ فروش بودند و بعد از تخریب آن محله و متواری شدن زنان به مکانی تازه می روند که در آن جا اتفاق شوم جنایی رخ می دهد.
رضا تهوری، امیر و زهره مقدم این را خواندند
مریم رودبارانی، آذرنوش و امین فخار این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
####به شدت پیشنهاد می شود####
1- نیکلاس بیلون جوان نبوغ خاصی در نمایشنامه نویسی داره
2- چه قدر انتخاب بازیگران درسته
3-چه قدر آزاده صمدی معصومیت یه روسپی و به درستی نشون داده
4-فهیمه امن زاده به درک درستی از این نقش رسیدده
5-احسان کرمی یکی از متفاوت ترین نقش هاشو بازی کرده
حس خوبی بعد از تماشای نمایش داشتم
آدمهایی که زندگیشون به هم گره خورده
-بهترین صحنه وقتی ه که زن واسه تطهیر صابون میخوره
پرند محمدی این را خواند
هستی و mona.a این را دوست دارند
ماندانای عزیز سپاس از حضورتون
۲۲ دی ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یه خانمی بود که معروف بود خیلی بانوی شرافتمند و پاکدامنیه و هیچوقت تحت هیچ شرایطی به همسرش خیانت نمیکنه و بهش وفاداره!
یه روز یه آقایی تو بار بهش گفت اگه یک میلیون پوند! بهت بدم امشب با من میخوابی؟
خانمه یکم فکر کرد و گفت ... آره! اما فقط همین یه شب!
بعد دوباره آقاهه برگشت بهش گفت اگه بهت پنج پوند بدم چی؟ امشب میای خونه ی من؟
خانمه گفت کثافت هرزه فکر کردی من کی ام؟؟؟
آقاهه گفت اینکه کی هستی رو که فهمیدم! الان فقط داریم سرِ قیمت چونه می زنیم!! " "بخشی از نمایش آیس لند به کارگردانی بانو آیدا کیخایی
***
فروش از چه تاریخی شروع میشه؟
"الکی الکی زن شدم"
ستاره اسکندری نازنین درخشید روی صحنه
من امتیاز 1000از 1000 میدم به بازیگرا
به"مهدی سلطانی"وقتی که کفر می گه وقتی که می گه:"کری خدا! کوری! اگه حقی نفسم و بگیر...
و نفس تماشاگر تو 70 دقیقه زمان این نمایش در سینه حبس می شود
تنش و اضطرابشان به جریان خونت می پیوندد
"سعادت لرزان مردمان تیره روز"سیاهی مرگباریست که از بطن دل جامعه ای که در آن زندگی می کنیم بیرون می آید.
به بهانه ی اجرای«سعادت لرزان مردمان تیره روز»؛
خانه ای که ناامن ترین جای جهان است...

به بهانه اجرای مجدد نمایش «سعادت لرزان مردمان تیره روز» هاله مشتاقی نیا یادداشتی را پیرامون این نمایش ارایه داد.



در متن این یادداشت آمده است:

خبر اجرای دوباره ی نمایش " سعادت لرزان مردمان تیره روز "، بعد از پانزده سال، من را می برد به ... دیدن ادامه ›› روزهای دانشگاه. به روزها ی خوب ... تئاتر، نفس می کِشید و شوقِ تماشای آثار خوب تر، با ما بود. روزهایی که از بهترین اساتید ادبیاتِ نمایشی چون آقایان حمید امجد، محمد رحمانیان، محمد چرمشیر و ... مدرسِ ما در دانشگاه سوره بودند. کلاسِ تحلیلِ نمایش نامه بر اساس اجرا بود و مدرس، آقای قطب الدین صادقی. کار در کلاس این بود: تماشای نمایشِ "سعادت لرزان مردمان تیره روز" به قلم جناب آقای علیرضا نادری و کارگردانی آقای محسن علیخانی و تحلیلِ آن ... از آن روزها گذشته، سال ها، اما سعادتِ تماشای نمایشی که مردمانِ تیره روزِ آن، نفسِ ما را در سالن گرفته بود، هنوز با من است ... نمایشی که سه بار تماشا کردم. نه فقط برای کارِ کلاس و ارایه ی تحلیلی درست، آدم هاش تو را می کِشاندند به تئاتر شهر ... هنوز روح انگیز را به خاطر دارم ... هنوز صحنه ی دردناکِ نماز خواندن پدرِ خانواده و کفر گفتن او و دوباره سر گرفتن نماز را به خاطر دارم ... هنوز صدای زوزه ی سگ در اول و پایانِ نمایش، من را می برد به زندگیِ سگیِ آدم هایی که

قلب ات برای آن ها فشرده می شد ... رنجِ عظیمِ خانواده ای که مرگ را زندگی می کردند ... و آن " خانه " ... خانه ای که ناامن ترین جای جهان بود برای

آدم هاش ... سِحر قلمِ جناب نادری و اجرای واقع گرایانه ی آقای علیخانی، یکی از آثار ماندگارِ آن دوره را رقم زده. و این چنین است که خبر اجرای دوباره ی آن، برای من، خنکای نوشیدنِ شربتی یخ، در تموز گرم و این روزهای ناخوشِ تئاتری است.

هاله مشتاقی نیا

تیرماه هزار و سیصد و نود و چهار
خانم انصاریان
سپاسگزارم از انتشار این یادداشت زیبا و تکان دهنده
۲۲ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ستاره اسکندری : باید کمی نگاه‌مان را از پایتخت فراتر ببریم ( گفت و گویی با اسکندری در رابطه با اجرای نمایش« سعادت لرزان مردمان تیره‌روز» )
نوشته شده در ۱۶ تیر ۱۳۹۴ به نقل از روزنامه اعتماد

« سعادت لرزان مردمان تیره‌روز » سرانجام به صحنه خواهد رفت. اثری که در جشنواره نوزدهم تئاتر فجر تقریبا همه جایزه‌ها را درو کرد و حالا با همان گروه قبلی، جز یک نفر، دوباره اجرا خواهد شد. ستاره اسکندری، بازیگر نقش روح‌انگیز همان سال جایزه نقش اول زن را گرفت و حالا دوباره این نقش را ایفا خواهد کرد. او در گفت‌وگو با «اعتماد» در پاسخ به این سوال که آیا الان بازی این نقش برایش سخت‌تر است یا آن موقع، می‌گوید: «هر دو اجراهای سختی هستند و اصولا فضای این کار فضای سنگین و نفسگیری است». اما شکی نیست که در ١۵ سال گذشته فضای فرهنگی ما تغییر کرده اما آیا تغییر فرهنگی در این سال‌ها تغییری در بازی‌ها و فضای کار نیز ایجاد کرده است؟ «آره به نسبت. یعنی سعی شده باز‌های ما به سمت استیلیزه شدن (خلوت شدن) برود. فضای کلی و نوع دکور ناتورال آن موقع که شما احساس می‌کردید در یک خانه را بازکرده‌اید و داخل شده‌اید به یک انتزاع رسیده، اما سعی شده در این فضای انتزاعی بازی‌ها بنیاد رئالیستی خودش را حفظ کند. اما کمی موجزتر و با آگاهی بیشتر در صحنه حضور داشته باشیم.» سعادت لرزان… تصویری از دهه۶٠ ارایه می‌دهد. دوره‌ای که حیات اجتماعی رنگ بخصوصی داشت و همین می‌توانست به بازیگران در رسیدن به نقش و درک فضای اثر کمک شایانی باشد. اما ستاره اسکندری معتقد است ماجرا خیلی هم مختص آن دهه نیست. «کافی است کمی تاریخ سرزمین‌مان را بدانیم. درعین حال ممکن است خود حادثه‌ای که در این کار اتفاق می‌افتد مربوط به یک دوره خاص باشد اما کاراکترهای ما هنوز هم دارند زندگی می‌کنند ... دیدن ادامه ›› و جریان دارند. این طور نیست که محدود به زمان باشند. خصوصا کاراکتری که خودم دارد بازی می‌کنم. نگاه و منظری که «روح انگیز» به زندگی دارد، شرایطش به عنوان زنی که قربانی جریانی فرهنگی است و در این فرهنگ فقیر دارد له می‌شود چیزی در گذشته نیست. به نظرم کافی است کمی نگاه‌مان را از پایتخت فراتر ببریم.» این نمایش همان‌طور که از نامش پیداست اثری تلخ است. بازیگر نقش روح‌انگیز اما نگران این تفاوت و تلخی نیست. «خندیدن حالا البته نه به هر قیمتی، به نظرم امر پسندیده‌ای است. ولی ما باید این واقعیت را قبول کنیم که تلخی هم بخشی از زندگی ما است. من بعید می‌دانم تماشاچی آگاه و اهل اندیشه برای خنده به دیدن تئاتر بیاید یا نگاهش به تئاتر این باشد که قرار است بیاید و با حال خوشی از سالن بیرون برود.» اسکندری همچنین درباره سختی‌های کار می‌گوید: « این کار از آن کارهایی بود که من به عنوان بازیگری که ٢٠ سال است دارم بازیگری می‌کنم و باید به تکنیک برسم، اما منظر و اندیشه علیرضا نادری، کارگردانی محسن علیخانی و کاراکترهایی که به عنوان خانواده هستند، من را به چنان اندوهی رسانده که نمی‌توانم از خودم به عنوان ستاره اسکندری جدایش کنم و همواره برایم یادآوری واقعیت‌هاست.» از او می‌پرسم آیا آن دوره فضای این اثر برایش ملموس‌تر بود یا امروز؟ همان دوره هم که ما اجرا کردیم سال‌ها از دوره فضای نمایش یعنی دهه ۶٠ گذشته بود. ولی بعضی چیزها زمان برنمی‌دارد. وقتی روح‌انگیز می‌گوید: «من الکی الکی زن شدم» اگر فرهنگ‌مان را تغییر ندهیم می‌تواند از ازل تا ابد وجود داشته باشد. نه در اینجا که در همه جای دنیا. احساسات عمیق تاریخ ندارند. مربوط به زمان نیست. ارتباطات بین این آدم‌ها یکجورهایی فراتاریخی است. این کار از جنسی است که علیرضا نادری به عنوان نویسنده و علیخانی به عنوان کارگردان زندگی‌اش کرده‌اند. برای همین هم هست که ما به عنوان بازیگران این صحنه، به دل این زندگی می‌رویم و به نظرم زندگی تاریخ ندارد.
ستاره اسکندری : باید کمی نگاه‌مان را از پایتخت فراتر ببریم ( گفت و گویی با اسکندری در رابطه با اجرای نمایش« سعادت لرزان مردمان تیره‌روز» )
نوشته شده در ۱۶ تیر ۱۳۹۴ به نقل از روزنامه اعتماد

« سعادت لرزان مردمان تیره‌روز » سرانجام به صحنه خواهد رفت. اثری که در جشنواره نوزدهم تئاتر فجر تقریبا همه جایزه‌ها را درو کرد و حالا با همان گروه قبلی، جز یک نفر، دوباره اجرا خواهد شد. ستاره اسکندری، بازیگر نقش روح‌انگیز همان سال جایزه نقش اول زن را گرفت و حالا دوباره این نقش را ایفا خواهد کرد. او در گفت‌وگو با «اعتماد» در پاسخ به این سوال که آیا الان بازی این نقش برایش سخت‌تر است یا آن موقع، می‌گوید: «هر دو اجراهای سختی هستند و اصولا فضای این کار فضای سنگین و نفسگیری است». اما شکی نیست که در ١۵ سال گذشته فضای فرهنگی ما تغییر کرده اما آیا تغییر فرهنگی در این سال‌ها تغییری در بازی‌ها و فضای کار نیز ایجاد کرده است؟ «آره به نسبت. یعنی سعی شده باز‌های ما به سمت استیلیزه شدن (خلوت شدن) برود. فضای کلی و نوع دکور ناتورال آن موقع که شما احساس می‌کردید در یک خانه را بازکرده‌اید و داخل شده‌اید به یک انتزاع رسیده، اما سعی شده در این فضای انتزاعی بازی‌ها بنیاد رئالیستی خودش را حفظ کند. اما کمی موجزتر و با آگاهی بیشتر در صحنه حضور داشته باشیم.» سعادت لرزان… تصویری از دهه۶٠ ارایه می‌دهد. دوره‌ای که حیات اجتماعی رنگ بخصوصی داشت و همین می‌توانست به بازیگران در رسیدن به نقش و درک فضای اثر کمک شایانی باشد. اما ستاره اسکندری معتقد است ماجرا خیلی هم مختص آن دهه نیست. «کافی است کمی تاریخ سرزمین‌مان را بدانیم. درعین حال ممکن است خود حادثه‌ای که در این کار اتفاق می‌افتد مربوط به یک دوره خاص باشد اما کاراکترهای ما هنوز هم دارند زندگی می‌کنند ... دیدن ادامه ›› و جریان دارند. این طور نیست که محدود به زمان باشند. خصوصا کاراکتری که خودم دارد بازی می‌کنم. نگاه و منظری که «روح انگیز» به زندگی دارد، شرایطش به عنوان زنی که قربانی جریانی فرهنگی است و در این فرهنگ فقیر دارد له می‌شود چیزی در گذشته نیست. به نظرم کافی است کمی نگاه‌مان را از پایتخت فراتر ببریم.» این نمایش همان‌طور که از نامش پیداست اثری تلخ است. بازیگر نقش روح‌انگیز اما نگران این تفاوت و تلخی نیست. «خندیدن حالا البته نه به هر قیمتی، به نظرم امر پسندیده‌ای است. ولی ما باید این واقعیت را قبول کنیم که تلخی هم بخشی از زندگی ما است. من بعید می‌دانم تماشاچی آگاه و اهل اندیشه برای خنده به دیدن تئاتر بیاید یا نگاهش به تئاتر این باشد که قرار است بیاید و با حال خوشی از سالن بیرون برود.» اسکندری همچنین درباره سختی‌های کار می‌گوید: « این کار از آن کارهایی بود که من به عنوان بازیگری که ٢٠ سال است دارم بازیگری می‌کنم و باید به تکنیک برسم، اما منظر و اندیشه علیرضا نادری، کارگردانی محسن علیخانی و کاراکترهایی که به عنوان خانواده هستند، من را به چنان اندوهی رسانده که نمی‌توانم از خودم به عنوان ستاره اسکندری جدایش کنم و همواره برایم یادآوری واقعیت‌هاست.» از او می‌پرسم آیا آن دوره فضای این اثر برایش ملموس‌تر بود یا امروز؟ همان دوره هم که ما اجرا کردیم سال‌ها از دوره فضای نمایش یعنی دهه ۶٠ گذشته بود. ولی بعضی چیزها زمان برنمی‌دارد. وقتی روح‌انگیز می‌گوید: «من الکی الکی زن شدم» اگر فرهنگ‌مان را تغییر ندهیم می‌تواند از ازل تا ابد وجود داشته باشد. نه در اینجا که در همه جای دنیا. احساسات عمیق تاریخ ندارند. مربوط به زمان نیست. ارتباطات بین این آدم‌ها یکجورهایی فراتاریخی است. این کار از جنسی است که علیرضا نادری به عنوان نویسنده و علیخانی به عنوان کارگردان زندگی‌اش کرده‌اند. برای همین هم هست که ما به عنوان بازیگران این صحنه، به دل این زندگی می‌رویم و به نظرم زندگی تاریخ ندارد.
مجتبی مهدی زاده و وحید هوبخت این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
علیرضا نادری بی نظیره...کارهاش به تایید هنرمندا و مخاطبان متعلق به هیچ زمانی نیست و می‌توانه تا همیشه ادامه داشته باشد و مخاطبای خودشو متاثر کند و به فکر واداره...
مجتبی مهدی زاده، عماد و وحید هوبخت این را خواندند
محمد رحمانی، ۱ بیننده و ناهید حدادی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایشی رءالیستی با موضوع کشمکش میان یک زن و شوهر در دادگاه
دیالوگ های خوب.بازی های باورپذیر و مدت زمان 50دقیقه ای و مناسب این فضا
نمایش و دوست داشتم چون قصه و بازی هارو باور کردم...به نظرم یه کر خوبی بود
همیاری عزیز به شدت توصیه می کنم این نمایش"پیشنهاد تیوال" باشه
یه نمایش واقعی،یه تئاتر ناب، خلق لحظه های حسی زیبا
درود پیام دهکردی نازنین
دوست داریم از این پس در کسوت کارگردانی نیز ببینیمتان
"هیچ کس نبود بیدارمان کند"یک تئاتر خالص و ناببود.
یک قصه ساده و ملموس که با بازی های خوب و روان به تصویر کشیده شد و در عین بی پیرایگی بقدر کافی گویا بود.
بله کاملاً موافقم!
۲۰ خرداد ۱۳۹۴
واقعا" لذتی را که دیشب از تماشای این نمایش بردم وصف ناپذیر است .
ماندانای عزیزم ممنون از یادداشت خوبت . همنظریم .
۲۰ خرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قبل از نظرم چند تا نکته رو بگم:
1- صندلی های ناراحت چهارسو وحشتناکه..من نمی دونم پس بعد بازسازی چیکار کردن؟
2- فضای خفه و گرم موقع اجرا دیوانه کننده س
3-تصور کنید با این شرایط "سه جلسه تراپی"ناکوک و ببینید!
4- ولی!! الهام کردا خیلی خوبه

نمایشی که سعی داره افرادی را که به اسارت و بردگی زندگی ماشینی دراومدن و مبتلا به تکرار و روزمرگی شده اند خطاب قرار بده ولی با چه شیوه ای!!!

نمایش اصلا تو رسوندن این پیام موفق نیست نه نغمه ثمینی نه افسانه ماهیان
اینکه این نمایش تا چه حد در به انجام رساندن رسالت خود موفق عمل ... دیدن ادامه ›› نموده است مورد تردید من است و جای بحث فراوان دارد که باتوجه به گذشت تنها یک اجرا، در آینده با تجمیع دیدگاه ها فرصت برای پرداخت آن باقیست.

از اواسط نمایش هرچی نمایش به پایان نزدیکتر میشه کار بدتر و بدتر میشه
اصلا نمایش جالبی نبود و بیشتر شبیه تئاتر آزاد بود
دوست دارم کوشک جلالی و بیشتر با"خدای کشتار"تو ذهن داشته باشم
از رکیک گویی در تئاتر خوشم نمیاد
"بهاره کیان افشار"به شدت ضعیف بود.
1- هیچوقت از طرفدارای کارای سیامک احصایی نبودم
- ولی این نمایش و دوست داشتم
تونل یه روایت ظریف بود که قسمت عمده ای از اون تو سکوت و تصویر اجرا می شد
سیامک احصایی نازنین در طراحی صحنه بی نظیر است
به لحاظ بصری روی تک تک آکسسوآرها دقت شده و در این طراحی صحنه شبنم مقدمی و فاطمه معتمدآریا می درخشند
نمی تونم منکر ریتم کند کار بشم ولی دیدن نمایش و توصیه می کنم
داخلی شب/ساعت21/تالار حافظ
با تصور دیدن یه شاهکار که از بهمن فرمان آرا تا لوریس چکناواریان و علیزاده راجع بهش حرف زدن
دیدن چندتا ویدیوی جذاب که خبر از یه اتفاق عجیب و غریب میده
همون شب داخل سالن: من مدام به خودم : خوب که چی!!!!
ضعف بدن و بیان هنرجوها کاملا عریانه پیش چشم تماشاگر
دوستی تعبیری دررست به کار برده بود:"فهرست"فالشه شدیدا فالشه حداقل در اجرای اول!
اما "پروپاگاندای"تبلیغاتی موجود عجیبیه
شکی نیست که این هنرجوها مستعدن اما"فهرست"نا امیدم کرد
من این رهبر ارکستر و قطعه مردگان و نتونستم واقعی حس کنم
امیدوارم اجراهای پایانی بازهم به تعبیر دوست عزیز//دانیال نمازی//این ساز کوک شود
کاملن مخالفم با نظرتون و با دلایلتون مخالف تر دوست عزیز پیشنهاد می کنم برای متوجه شدن نمایش چند تا مقاله روانشناسی بخونین از انواع ابتداییش و تاثیر دوران کودکی بر کل زندگی بعد یک بار دیگع برید نمایش رو لذت خواهید برد :)
۱۸ خرداد ۱۳۹۴
پرو پاگاند نیست جناب , کارهای ایشون خاص هست و طبیعتا موافق و مخالف داره سبک های خاص و فرم های پر کانسپت
۱۸ خرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام
اگه کسی تا حالا تو این کلاس ها شرکت کرده میشه یه توضیح بده
وحید هوبخت و فرزان این را خواندند
مهدی مردانی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید