«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
فیلم متوسطی بود، حداقل نیم ساعت الی چهل دقیقهی فیلم اضافی بود به نظرم، نمبدونم چرا ولی حس کردم انگار قصد آزار مخاطب رو داشتن، این راه درست ایجاد تعلیق در قصه نیست.
پایان بندی کار جذاب بود اما باگ داشت اینکه مسئول بتن ریزی حتی یه لحظه هم نمیاد نگاه کنه که درست پارک کرده یا نه و...
از هادی حجازی فر و میرسعید مولویان خیلی دیدم تعریف شده اما علی مصفا و سعید آقاخانی هم بازیهای قابل تحسینی داشتن که بهتره بهشون اشاره بشه.
فیلمبرداری و موسیقی کار هم خوب بود ولی فیلنامه واقعا جای کار داشت.
۳ از ۵
متاسفانه تئاتر داره تبدیل به یک چیز لوکس میشه، یک سری آدمها صرفا واسه اینکه بگن خیلی باکلاس و فرهیخته هستن تئاتر کار میکنن، تئاترهایی که نه محتوا دارن و نه فرم اجرایی درستی، از اون طرف یک سری از آدمها هم برای اینکه بگن تفریحات متفاوتی با بقیه دارن و آدمهای خاصی هستن نسبت به دوستانشون به تماشای تئاتر میشینن، معمولا هم کارهای تجاری و اگه کار خوبی هم ببینن به نظرشون حوصله سر بره.
نگران کنندس، خیلی نگران کنندس.
چرخ اقتصاد تئاتر نمیچرخه متوجهام گروه ها مجبورن به خاطر هزینهی گرون سالنهای خصوصی بلیطهاشون رو گرون کنند، متوجهام همهی مسائل رو، اما با این اوضاع مخاطبهای علاقمند به تئاتر، مخاطبهای تئاتر فهم به خاطر دستمزد پایینی که دارن و به خاطر خرج و مخارج ضروری تری که دارن، از تئاتر دیدن دور و دورتر میشن، غم انگیزه...
نمیدونم حرفام درستن یا اشتباه، امیدوارم حرفام اشتباه باشن.
تئاتر کار کردن و تئاتر دیدن، عشق میخواد🎭
چون برای اکثرا گروه ها سودی نداره ک هیچ ،شاید ضرر هم بدن.
ب چهارتا نمایش تجاری ک چهره میارن نگاه نکنید
اکثر نمایش ها ضرر ندن سودی برای گروه نداره.
از اون طرف تماشاگر بنده خدا هم ب خاطر عشقش، از مخارج دیگه اش میزنه، ک بره چهارتا نمایش ببینه🤗
تئاتر کار کردن و تئاتر دیدن، عشق میخواد🎭
چون برای اکثرا گروه ها سودی نداره ک هیچ ،شاید ضرر هم بدن.
ب چهارتا نمایش تجاری ک چهره میارن نگاه نکنید
اکثر نمایش ها ضرر ندن سودی برای گروه نداره.
از ...
حرف شما درسته اما منظور من رو متوجه نشدین، منظور من اینه که متاسفانه تئاتر داره از چیزی شما میگید تغییر پیدا میکنه به یک چیز لوکس، چیزی برای پز دادن و...
دقیقا تئاتر دارد به یک کالای لوکس جهت تفاخر تبدیل میشود.
در یکی از نوشتههای سجاد افشاریان در دهه 90، از خانمی صحبت شده بود که تئاتر رفتن پز شب جمعهاش است و با خوراکی جلوی ورودش به سالن تئاتر شهر را گرفتهاند و در آن زمان که خواندمش آن فرد به نظرم خارج از متوسط مخاطبین آمد و بیشتر نوعی طنز بود. امروز مخاطبین جدیتر تئاتر به افرادی خارج از متوسط تبدیل شدهاند و حتی موضوع پز شب جمعه خیلی جدیتر شده است.
اما از طرفی با سوبسید دادن به تئاتر هم موافق نیستم چرا که به نظرم تئاتر مثل هر مارکتی باید چرخش را خودش بچرخاند و بهانهجویی در راستای رسیدن به کمک عمومی برای من به عنوان طرفدار بازار آزاد پذیرفته ... دیدن ادامه ›› نیست.
اگر فکر میکنیم سلیقه مخاطب مبتذل تر شده است باید آن را در بحرانهای فرهنگی دیگر جستجو کرد که این هنر نیز از آن متاثر شده است.
در مورد بحث تجمل، این مسیری است که جامعه ما در حال سیر به سوی آن است. بحث همان است که مورای روتبارد گفت، تورم سطح استاندارد زندگی را کاهش میدهد و در عین حال سبک زندگی زرق و برق دار را به مثابه خوشبختی دیکته میکند.
در جامعهای که در حال حاضر ما در آن زیست میکنیم نیز این شرایط موجود به وضوح نمود اجتماعی و هنری داشته است و در کنار دور ماندن خیلی مخاطبان مشتاق از تئاتر (که البته مجددا بودجه عمومی در یک کشور یوتوپیایی هم وظیفه برگرداندن آنها به سالن را ندارد)، دیدن تئاتر به نوعی سبک زندگی زرق و برق دار تبدیل شده است که تجربه مشابه یک Gala فرهنگی و فرش قرمز آن را به طبقهای میدهد که اصولا شاید این بیشترین توجهی است که میتوانند در طول هفته جذب کند و برای مخاطبانی که شاید در جای دیگری کسی هویتی برایشان قائل نباشد، توهم بحث و تحلیل در مورد یک اثر نمایشی جلوی در یک سالن، نیازشان برای توجه و هویت را ارضا میکند. بنابراین این تجمل کارکردهای متفاوتی برای آن طبقه دارد.
در محفلی تلگرامی در گذشته نوشتم که تئاتر وسیله خوبی برای جلب توجه است. افراد زیادی را میبینم که سالی یک تئاتر میبینند اما خود را تئاتری معرفی میکنند گویی که یک هویت اجتماعی از دست رفته برای آنان برمیگردد.
و وقتی از آنها میپرسی آخرین اجرایی که دیدی؟ میگویند فلان اجرای خوش گیشه.
تئاتر کالای جذابتری در سبد فرهنگی یک جامعه تورمزده شده است چرا که تئاتر گره خورده است به کافههای جذاب، گالریهای اگزوتیک و … که مجموعهای از کمهزینهترین جایگزینهای مخدرمانند برای خوشبختی و رفاه واقعی هستند.
و اگر بخواهم خیلی رک باشم جایی شده است که برخی بازندگان فرهنگی جامعه مجددا و با دیدن یک اجرا احساس هویت و جان تازهای میکنند. هویتی که شاید حتی یک جیب پرپول به آنها نداده است.
سپاس از طرح مسئله،
وقتی تو سالن تئاتر عزیزان چیپس و پفک و... میخورن و با سر و صدای بسیار هم این کار رو میکنن تو دلم فحشهای خیلی خیلی بدی بهشون میدم، بدون اینکه عذاب وجدان بگیرم.
کاش سالنها یکم رو این مسائل هم نظارت داشتن...
فارق از تمام ضعفها و صحبتهایی که راجعبه کارگردانی و نمایشنامه و... میشه داشت، بازیگر نقش ادی با بیان نامناسب و لهجهای که داشتن و متاسفانه بازی بدی که داشتن به کار لطمه وارد کرده بودن. در حالی که بازیگرهای دیگه از جمله کتی و... بازیهای خوب و قابل قبولی داشتن.
و در نهایت خسته نباشید میگم به بازیگران و عوامل کار ✌️
خیلی کار جالبی بود بازی بازیگرها و طراحی صحنه واقعا عالی بود
نمایش از ۴ اپیزود تشکیل شده بود که سه اپیزود اول خیلی خوب بودن ولی متاسفانه اپیزود آخر و کاراکتر سگ زیاد خوب نبود به نظرم
و من شخصا از اپیزود اول بیشتر خوشم اومد
یه نکتهی مثبت دیگه اینکه به خوبی تونسته بودن از موسیقی و نور پردازی استفاده کنند که جذابیت کار رو بیشتر میکرد
و در نهایت خسته نباشید میگم به بازیگران و عوامل کار
بسیار اجرای جذاب و جالبی بود
هم از نظر فرم و هم محتوا به نظرم خوب بود، بازی بازیگران کار واقعا عالی بود و
بازی های خیلی خوب و درجه یکی رو ارائه دادن
پیشنهاد میکنم حتما این کار رو ببینید.
امشب از دیدن این نمایش واقعا لذت بردم
کار هم از نظر کارگردانی هم بازیها خیلی خوب بود من قبلا دو سه تا اجرای دیگه از این متن دیده بودم و به نظرم این اجرا به مراتب بهتر از اونا بود
که یکی از مشخصههاش پایبند بودن بسیار زیاد به متن بود
به نظرم بازیگر ها تونسته بودن از پس نقشاشون بر بیان و اجرای خوبی داشته باشن به خصوص نقشهای ماری، دکتر سو، ژولین و البته غیبآموز
من شخصا از کار های دیالوگ محور خیلی خوشم میاد
مشخص بود که کارگردان، بازیگران و همهی عوامل کار خیلی زحمت کشیدن
بهشون خسته نباشید میگم
و امیدوارم در آینده اجراهای بیشتری ازشون ببینم ✌️