در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال زینب | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:51:03
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
امیدوارم که اجرای نمایش تمدید بشه
من بعد از آنسفالیت پایه ثابت کارهای آقای بهادری و تیمشون شدم ولی این مدت رو تهران نیستم، ایشالا که تا آخر اردیبهشت اجرا بره و این کار رو هم از دست ندم.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این نمایش فوق العاده بود به خصوص برای کسانی که قبلا نمایشنامه رو خوندن! از دیدن اجرای زیبای این نمایش نامه عالی لذت بردم.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوستانی که نمایش رو دیدند بیان نظر بدن لطفا:)
نمایش نامه که فوق العاده اس، فکر نکنم بشه خوب اجراش نکرد
milad mahdavi و شب این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
!!! من که جز یک دعوای زن و شوهری ندیدم! اون هم یک دعوای حوصله سر بر با دیالوگ های تکراری. قبول من اهلِ تظر نیستم، پس به عنوان یک تماشاگر علاقه مند به تئاتر صحبت می کنم. اگه دنبال عمق تو متن یک نمایشنامه این یا دنبال گرفتن حسِ تازه، این نمایش از نظر من حاوی هیچ کدوم نبود. یک سری ایده هایی بود ولی اصلا جا افتاده تو حسِ نمایش نبودند، تیکه های پاره پاره ای بودند که علی رغم تلاش برای جا پیدا کردن، به هم ریخته بودند!
دوست عزیز در متن نماشنامه یونفسه ما با مردی روبرو هستیم که در روابط خودبا اطرافییان وحتی زن خود به پوچی رسیده که آقای گوران عزیز با اضاقه کردن شخصیت
سامورایی در کار خواسته این پوچی رو نشون بده. مرد در خیال خود(سامورایی)
کارهای رو که در واقعیت نمیتونه انجام بده رو تو خیال خود ازطریق سامورایی انجام
میده سامورایی که هیچ کاری رو به سرانجام نمیتونه برسونه و همه کارهاش ناموفق
است درست مثل مرد که حتی نمیتونه کتاب خودش رو هم درست تمام کنه و به چاپ برسونه.
۰۳ دی ۱۳۹۴
اتفاقا به نظر من اصلا سطحی و ساده نبود. چنان عمیق به شخصیت ها و تضادهای روانی و تعارض های درون فردی و بین فردی پرداخته بود که آدم را مات و مبهوت می کرد و ناخودآگاه با چالش های شخصیت ها همراه می کرد. البته که سلیقه ها و نظرات متفاوت است
۲۴ دی ۱۳۹۴
چه خوب که شما چنین حسی رو دریافت کردید خانوم سرور. امیدوارم با انتخاب نمایش بعدیم به چنین حسی برسم (جدای از بحث سلیقه ها).

جناب مروی، بله من مشخصا اعلام کردم که نتونستم ارتباط مد نظر رو درک کنم و البته صادقانه عرض می کنم که علاقه مند هم نشدم که بعد ار تماشا دنبال کنم! کاری که شما می گین خیلی هم عالی و کامله، اما فعلا وقت برای پی گیری علاقه مندیها هم کافی نیس چه برسه به کارهای ... دیدن ادامه ›› دیگه.

و اما پیشنهادتون "راجع به دریافت خودتون صحبت کردن سخت نیست" درسته، شاید به این دلیله که نگاه من به کامنت گذاریِ خودم صرفا بیان حس رضایت و عدم رضایتمه و از پایه، نگاه و قصد تحلیل تو یک نظر رو ندارم. برای همین ضرورتی به توضیح بیشتر نمی دیدم. تو این موارد خود من نگاه می کنم به علایق قبلی نظردهنده تا ببینم چقدر مشابهت وجود داره. به هر حال دقیق صحبت کردن چیز خوبیه، اما از دید من الزام همیشگی نیست.
۲۹ دی ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوست داشتم کاررو . واقعا خدا قوت. هر چقدر که سه ساعت نشستن واسه من سخت بود، سه ساعت بازی به بهترین شکل واسه شما چی بود؟؟ لذت بردم از این توان جسمی همراه با هنر عالی.
دکور نورپردازی و موسیقی همه رو دوست داشتم. متن و نمایشنامه هم گفتن نداره دیگه.
خسته نباشید :)
!! به نظر من که خیلی کار ضعیف و سبکی بود! اصلا انتظار نداشتم!

متن و کلا روال نمایش هم بسیار از هم گسیخته و پراکنده. شوخی های معمولی تلویزیونی به همراه تیکه های ناگهان جدی و بی اثر!
واقعا چیزی برای تعریف یا موندگاری نداشت.

نمی دونم شاید اگه کسی انتظار یک ساعت کمدی (نمی تونم آخه بگم کمدی حتی، ولی بعضی حضار بودن که خنده اشون قطع نمی شد! مثل کوچولوی 5-6 ساله نزدیک ما!) داشته باشه براش رضایت بخش باشه.
من از بازی ها ایرادی نمی گیرم چون بد نبودند ولی حرفی نداشتند که بزنند! تو کار خوبی بازی ... دیدن ادامه ›› نمی کردند.

تئاتر حرفه ام نیست و قاعدتا نگاه و تحلیل حرفه ای ندارم، بلکه به عنوان فوق برنامه ی زندگی ام تنظیم اش می کنم. و کاری رو دوست دارم که بهم حسی تجربه ای آگاهی ای منتقل کنه، بتونه تحت تاثیر قرارم بده، متن بازی، فضا و ... . خلاصه که این کار متاسفانه تو اون دسته نبود.



خوب شد که حداقل تخفیف دانشجویی خوردم. خیلی جای تعجبه کار بسیار بسیار ارزشمندی مثل آنسِفالیت بلیط اش 12 تومن بود و این کار 25! نمی دونم بر چه اساسی این نرخ ها تعیین می شن؟!
خیلی خیلی کار قشنگی بود و بسی کیف کردیم :)
حسن ختام بسیار عالی بر سال 1393.
واقعا خوشحالم که این کار ارزشمند رو دیدم. همه چی عالی بود. بازی فوق العاده حرکات چهره تن صدا لباس و ... به علاوه دیالوگ های قوی.
قطعا این کار تو ذهنم ثبت می شه، کاری که بعد از اتمامش هیجان بالایی داشتم و صحنه های قشنگش رو با دوستم تند و تند مرور کردیم.

خسته نباشید جانانه به این گروه قوی ^_^

راستی، خیلی امیدوارم که اجرا برای سال جدید هم تمدید بشه!
خدای شما خدایی ست خسته و زخمی...
:(
اگه قراره زمان اجرا تمدید بشه، خب از همین الان تمدید کنید دیگه لطفا :(
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
زمان اجرا تا کیه؟
"خدایا به من رحم کن از دست آدمهای معمولی!"

(همون آدم معمولی و عام ای که پیشکار بود، زندان بان بود و در نهایت هم عضو هیئت منصفه!)
و حتی جلاد.
۱۲ آذر ۱۳۹۳
خیلی باهات موافقم. آدمای معمولی! منم مثل تو ازشون خیلی میترسم.
۱۲ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوست داشتم این نمایش رو. حتی می تونم بگم خیلی!
برای من کلام و دیالوگ اهمیت داره و تو این کار می تونم بگم که خوب بود. جریان نمایش هم مناسب بود. از کند بودن یا طولانی بودنش خسته نشدم. به نظرم اقتضای کار بود تا بتونیم مقاومت تامس رو درک کنیم!

در کل امشب بعد از کار حس خوبی داشتم و راضی ام از این انتخاب. حس می کنم که چیزی دریافت کردم با صرف وقت ام. و این برام ارزشمنده.

خسته نباشید به همه ی هنرمنداش :)
واقعا مسخره است!! تو این مملکت یک زمان اجرای قابل استناد نمیشه تعیین کرد!!؟؟ دیگه شورشو در آوردین! تو همه کارا همین شده. مثلا ما می خوایم برنامه بریزیم، رو یک زمانی حساب می کنیم!!!
متاسفم واسه خودمون. همین :(
من چقدر که تشویق شدم این کار رو ببینم با این تعریفا و دیالوگها :D
امیدوارم که وقت کنم، کاش اجرا تا 10-15 آبان می رسید
زهره شاداب این را خواند
رومینا خلج هدایتی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نطق زبان را ترک کن بی چانه شو بی چانه شو
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تجربه ی فوق العاده و جدید!
کلا من تجربه های جدید رو خیلی دوست دارم و صرف نظر از بررسی محتوایی امتیاز زیادی واسشون قائل می شم.
البته بماند که این کار محتوای مناسبی هم داشت و کلی خاطره انگیز شد :)

خیلی باحال بود بار اول که کاسه ی آب رو به دستم دادند! من هم با شک و آروم خوردمش... بعد دیدم تو بروشورش نوشته از چشمه ی اشک دماونده :)

خلاصه که گرچه هزینه های جانبی ام برای رسیدن به این تیاتر دو برابر خود بلیط شد ولی این کار ارزششو داشت چون فک می کردم تمدید نمی شه و نباید از دست داد/

خسته نباشید به کل گروه :)
سلام
دوستانی که رفتند یک سوالی داشتم، این تماشاخانه مکانی واسه گذران وقت قبل از شروع اجرا داره!!؟ کافه یا رستوران یا سالن انتظاری چیزی؟؟
همیاری خیلی شاکی ام ازت جمعه که اومدم چک کردم نمایشو، فقط و فقط یک بلیط مونده بود و خبری از تمدید نبود من هم با وجود مشکلات حیفم اومد این نمایش رو از دست بدم الان می بینم که تا ۱۵ مرداد تمدید شده !!! آخه این انصافه؟؟ خب ی کم زودتر تمدید می کردید نه که تا آخرین بلیط هم خریده بشه بعد اونم بی خبر !! :-(
نیلوفر و راضیه نورمحمدی این را خواندند
آرزو نوری این را دوست دارد
زینب جان یه کافه داره و جلوی در همون کافه هم یکی دوتا صندلی هست که اگه بخای بشینی ومنتظر باشی
بیرونشم یه پارک هست ولی خوب اونموقع شب توصیه میشه نری سمتش!!!
۰۶ مرداد ۱۳۹۳
ممنون از راهنمایی دقیقت رویا جان :-)
۰۶ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اینجا «جرئت انسان بودن» دارم!

(اولین پرده ی هرزه گی در جمع کولی ها)
از اونجایی که قبل از اجرا خیلی مشتاق دیدن کار بودم و هم اینجا و هم به دوستام با اطمینان پیشنهادش می کردم؛ اول به خاطر نمایش نامه، و دو به خاطرِ خاطره ی خوب سقراط؛ شاید لازم باشه که بعد از دیدن اجرا هم نظرم رو بگم.

یک کلام، مأیوس کننده بود!

شاید اگر به نیت تماشای نمایشی از رقص و آواز می رفتم خیلی هم راضی برمی گشتم!!! ولی چه کنم که روی بلیط نوشته شده بود: فاوست!

من سررشته ای از هنر و تیاتر ندارم اما در مقایسه با سقراط به نظرم اومد این مدل اجرا به اون نمایشنامه نمی خورد! سقراط یک شخصیته و فاوست بیشتر یک نمایشنامه است، و تو اجرا دیگه خیلی دست آدم بسته تره... نمی دونم منظورم رو می تونم خوب بیان کنم یا نه!؟ به نظر من باید تمرکز بیشتر روی ریتم نمایش ... دیدن ادامه ›› می بود نه صحنه ها و عناصر! در حالی که خیلی افراطی رو صحنه پردازی کار شده بود، متاسفانه حتی این صحنه سازی حس درست رو هم به مخاطب نمی داد بلکه بیشتر ذهن رو از متن نمایشنامه دور می کرد!
ی مسئله ی دیگه اینکه، گذشته و امروز اش مشخص نبود، در هم بود!! تو سقراط هم این استفاده همزمان از نماد ها ی قدیم و جدید وجود داشت ولی هنر اون کار در این بود که معلوم بود کجا و کدام عنصر امروزیه و کدام قدیم!!

خلاصه که صد حیف... اوایل اجرا حس خوبی داشتم و دیالوگ ها خوبی شنیدم اما هر چه گذشت دیالوگ ها ضعیف تر شد و صحنه سازی ها پر رنگ تر...

در آخر هم عرض خسته نباشید به همه ی عوامل.
ای کاش بیشتر روی متن نمایش کار می شد...
بیتا نجاتی (tina2677)
فکر کنم هدف نویسنده به هم زدن زمان حال و گذشته بوده چون درواقع، فاوست لزوما به گذشته تعلق نداره حکایت فاوست، داستان انسان امروزه.
۰۸ تیر ۱۳۹۳
زینب جان شرمنده من چون هنوز نمایش ندیدم نقدت نخوندم همیشه بعد از تماشا تقدا رو میخونم
کامنت خانم نور محمدی دیدم اون نوشته ام
۰۸ تیر ۱۳۹۳
خواهش می کنم عزیزم. :-)
تو این زمینه جناب بهرنگ خوب مطلبی نوشتند.
۱۰ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
زینب (zizi_hoji)
درباره نمایش هملت i
ما مردمان پَسا مرگ زاده ایم ...
یه تئاتر خوب...
که براش زحمت کشیده شده بود...
۱۶ تیر ۱۳۹۳
باید بگم عالی :-)
۱۸ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید