«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
فیلم عالی بود ، برای من پروازی بود به دوران کودکیم با نمکدون به دوران نوجوانیم با شوتبال به دوران جوانیم با طنز و کاریکاتور...
ممنون از استاد علیزاده برای خلق این خاطرات و ممنون از جناب انعامی بابت به تصویر کشیدن این خاطرات
چقدر خوب میشد اگر پایان فیلم بیشتر در مورد خود استاد و فیلم صحبت میشد تا شنیدن خاطرات مهمان برنامه در مورد فیلمسازی و...
متاسفانه مستند جالبی نبود.
هیچ چیز تازهای نداشت
صرفا چندتا جمله از چندتا شاعر/دوست/همکار/خانواده گفته شد در مورد منزوی به صورت سخن بزرگانطور گفته شد.
و چندتا شعر با صدای منزوی بود.
نه نتیجهای میشد گرفت و نه چیزی یادگرفت نه هیچی.
ممکنه بقیه خوششون اومده باشه اما برای من خیلی برام جالب نبود متاسفانه.
به به
درود
چه اقدام ارزشمندی. نکوداشت شکرپاره اصفهان.
بزرگداشت مرحوم استاد ارحام صدر ، معمار سبک تئاتر اصفهان.
انسانی شریف و بزرگوار که در عین حال خالق سبکی جدید در تئاتر بود و واجب بود که یکی از آثارش نمایش داده شود و از او یاد شود .
گویش کُرُشی یکی از گویش های زبان بلوچی است.دلیل این که زبان بلوچی بسیار بر کُرُشی تاثیرگذاشته است. به دلیل مهاجرت این مردمان از استان فارس به بلوچستان در سال های دور بوده است. این اقوام پس از مدتی به سوی هرمزگان و فارس کوچ می کنند و در روستاها و شهرها ساکن می شوند. با حضور در هرمزگان وام بسیار زیادی از گویش بندری گرفته اند. می توان کُرُشی را تلفیق و ترکیب بلوچی، بندری و فارسی دانست.
این تئاتر با فاصله بهترین نمایش کل عمر بنده است بازی خانم پرستو گلستانی و آقای بهروز بقایی با طراحی صحنه رضاکیانیان و کارگردانی خارقالعاده حمید امجد، نمایشی که از دهه هفتاد تا امروز منو رها نکرده و از عمیقترین و بهترین خاطرات هنری عمرم محسوب میشود.
متاسفانه فیلم_تئاتر هیچگاه خود تئاتر نمیشود . فیلم_تئاتر نه فیلم است و نه تئاتر. بیشتر نمایشی را که از آن خاطره داریم یا به دلیلی از دیدنش محروم شدیم ، مجبوریم فیلم_تئاتر اش را ببینیم . مانند این نمایش شاهکار که در طول تماشا فقط حسرت میخوردم که ای کاش میشد این نمایش را از نزدیک ببینم . یک شاهکار به تمام معنا. بدون نقص . مونولوگ بینظیر . تازه برایم معلوم شد مفهوم مونولوگ واقعی یعنی چی . و حیف که مدتهاست از دیدن چنین نمایشی محرومیم . البته اهمیت تماشای این فیلم_تئاتر در این بود که در سالن سینما و روی پرده عریض دیده شود. و گرنه در مانیتور کوچک چندان لذت بخش نیست....پخش فیلم_تئاتر در خانه هنرمندان حرکت باارزشی است .
عالی بود! واقعا لذت بردم از تماشای این انیمه اون هم روی پرده سینما! کاش امکانش باشه همچین برنامه های خوبی رو بیشتر از فقط یک بار اکران کنید. مرسی از انتخاب خوبتون برای پخش💗
راهنمای اردو داشت برای دانشآموزان توضیح میداد و میگفت؛ بچهها، اگر این درخت چنار زبان داشت به شما چه میگفت؟ کشاورزی که آنجا ایستاده بود، گفت؛ اگر زبان داشت میگفت؛ من درخت بلوطم نه چنار!
مستندی که میخواهد به ریشه یابی مساله کودکان کار بپردازد ولی در سطح می ماند . البته بخشی از این غفلت رو میتونیم به مشکلات ساخت این نوع مستند ها در ایران و نهادهای مربوط و مجوز های دست و پاگیر آن بدانیم اما در کل فیلم روایتی است که صرفا با یک نمونه مطالعاتی موجود ( یک مدرسه تحت نظر بهزیستی در جنوب تهران ) و بررسی وضعیت دو سه خانوار به این نتیجه برسد که کار کودکان عمدتا منشا اقتصادی و از روی نیاز خانواده به حداقل هاست . البته این روایت کارگردان است اما روایت های زیاد دیگری هم هست و گفته شده مانند بودن مافیاهای سودجو پشت این پدیده و یا قاچاق و خرید فروش کودکان و یا مواد مخدر که در این فیلم اشاره ای نشده . روایت فیلم همانطور که عرض شد بیشتر حاوی زیست تجربه های چند کودک و والدین انهاست و به مسایل ریشه ای تر مثل باند های مرجع - گردش پول - مهاحرت از روستا ها و شهر های کوچک به سمت کلانشهر ها - فقر - فرهنگ حاشیه نشینی و .... اصلا نمیپردازد . و در نهایت با جند راه حل دم دستی مانند برخورد صحیح با متکدیان و کودکان کار ( باز اینها فرق دارند با هم و در این فیلم یکسان انگاشته شده اند ) و اموزش در مدارس به این سوال جواب نمیدهد که اصولا راه حل ریشه ای این معضل اجتماعی چیست .
خیلی برام جالب بود دیدن این فیلم تاتر بعد این همه سال که البته به همت خانه هنرمندان برگزار شد . لذت بردم . جدا از خود نمایش که حدود یک ساعت بود و البته اموزه هایی که دوربین روی دست و کادرهای عالی آن که اصولا حس فضای باز نمایش رو با نمایش تلویزیونی اون متفاوت میکنه و شاید تماشاچی فیلم رو به دقت در جزییات فرا میخونه .. و همینطور حضور سرکار خانم برومند ... از اجرای خوب جناب غفاری و صحبت های عالی استاد باختری بسیار اموختم و استفاده کردم .
متاسفانه متن اصلی درام یا قصه که متعلق به مرحوم ساعدی است نخوندم و بالطبع نمیتونم نظر کلی بدم . حتما که داود رشیدی مثل هر کارگردان دیگر بسته به میزانسن ها دخل و تصرف جزیی در متن به عمل اورده اما چیزی که عیان هست و در بحث های متقابل جلسه هم مطرح شد تاکید بر نقد نظام سیاسی و اموزش پرورشی وقت بوده ... و چیزی که مطرح نشد و بنده البته فکر میکنم میشه دیکته رو فراتر از این نقد ها هم دید . ساعدی هر نظام بسته فکری و صفر و یکی و به قولی نظام های ایدیولوزیک رو نقد میکنه و اشاره به این گفته داره که تنها راه رسیدن انسان مدرن به سعادت نه مخالفت با زنجیرهایی است که راه تفکر رو بسته اند بلکه برعکس تن دادن به خواسته های صاحبان قدرت و ثروت در یک جامعه توسعه مدار میباشد .
مستند پزوهشی خوبی در نوع خود بود و توانست در یک بازه زمانی حدود یک ساعته ما را به بعضی زوایای تاریخ لاله زار و تهران قدیم ببرد . به نظر من بیشتر وقت مستند روی طرح های اتی شهرداری روی این ناحیه از شهر به تصویر کشیده شد و میتونست برای آنان که بیشتر برای دیدن تاریخ امده بودند خسته کننده باشه ولی همین خط سیر فیلم به دنبال ارایه پیام درستی به مخاطب بود که همان غلبه سرمایه سالاری بر فرهنگ بود . شکست ببیشتر طرح های فرهنگی لاله زار رو شاید بشه در این دیالوگ کوتاه ولی تلخ فیلم بین یک مسیول میدانی و یک مغازه دار دید که کاسب چشم در چشم ادعا میکند که شما نون ما رو میخواید اجر کنید !