در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | ساسان گویا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:02:44
 

تهیه کننده

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ساسان گویا (sasangooya)
درباره نمایش گالیله i
زندگی رنج کشیدنه…باید رنج کشید…ما به دنیا اومدیم تا رنج ببریم…
نمایش گالیله روایت رنج شخص اول داستانه که نکته خوبی که داشت این بود که بزرگترین توهین به انسان،انکار رنج اوست.
بازی ها خوب بودن اما به نظرم کار خیلی از ریتم میفتاد و خسته کننده میشد.
رقص ها بی ربط بود و حرکات نامفهوم البته نظر شخصی منه.
از فرهاد آییش سقراطی رو به خاطر دارم که تا ابد تو یادم میمونه اما این اون فرهاد همیشگی نبود.
این نمایش چهره های تئاتری سرشناسی داشت که حمید رحیمی،شهروز دل افکار عالی بودن و قابل قبول حتی آرش فلاحت پیشه، نورا هاشمی و فربد فرهنگ دوست داشتنی.
بازی صدف اسپهبدی قابل مقایسه با کار قبلیش در فریز مکبث فریز آرش دادگر نبود.
اما در کل همه بازیگران خوب درخشیدن.
نور ، دکور و صحنه خوب نبود.همچنین من به هیچ وجه نتونستم با موسیقی کار هم ارتباط برقرار کنم.
در کل ... دیدن ادامه ›› من به این کار از پنج،یک میدم اون هم به خاطر بازی های بازیگران و زحماتی که براش کشیده شده.اما من متاسفانه کار برام جذاب نبود و چون متن برشت بود،بعدش نتونست من رو به فکر فرو ببره که البته نظر منه و شاید برای بقیه حرف برای گفتن داشته باشه که قطعا همین طوره.
خسته نباشید به کل گروه،تیم اجرایی و همه عوامل این اثر.
در ضمن اینم بگم من شهاب حسین پور رو خیلی دوستش دارم و انتظارم خیلی خیلی ازش بالاست و شهاب با این کار برام خلاصه نمیشه و مطمئنم کار های فوق العاده ای رو در آینده خلق میکنه و ازش میبینم.
جناب گویا نمایش خوب رو صحنه برای معرفی دارید؟
۰۳ اردیبهشت
ساسان گویا (sasangooya)
Kiyan Kiyani
جناب گویا نمایش خوب رو صحنه برای معرفی دارید؟
بله یه سر به همون سالن بغلتون یعنی چهارسو بندازید و کار روال عادی رو ببینید.کار خیلی خوبیه.باز اگر کار دیگه ای رو خواستید ببینید دشمن خدا تماشاخانه هامون هم کار قشنگی بود.پایدار و موفق باشید جناب کیانی
۰۴ اردیبهشت
ساسان گویا
بله یه سر به همون سالن بغلتون یعنی چهارسو بندازید و کار روال عادی رو ببینید.کار خیلی خوبیه.باز اگر کار دیگه ای رو خواستید ببینید دشمن خدا تماشاخانه هامون هم کار قشنگی بود.پایدار و موفق باشید ...
ممنونم
۰۴ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آزادی و استبداد لازم و ملزومند
دموکراسی چیز عجیبیه…من پادشاهم…قانون منم…
همه جا بوی خون میاد…
اینجا خود جهنمه که به اسم قانون و دموکراسی هر کسی رو که خواستین کشتین…
طلوع خونین اثر دیگه ای از مسعود طیبی عزیز که خیلی حرف برای گفتن داره.
مسعود نازنین برای تو می نویسم؛ من متوجه شدم که چی گفتی و چی میخوای بگی.آفرین بهت که میدونی داری چیکار میکنی.درام تو به زیبایی شکل گرفت.مخاطبانت رو درگیر کردی.متن شکسپیر رو کمتر کسی تمیز کار میکنه اما تو نشون دادی که توانمندی.به خودت افتخار کن چون سواد و معلومات داری و آگاهی که تئاتر بستر چه چیزیه…از مانیفستت خوشم اومد.
دیالوگ ها نفوذی ان و درست ذهنت رو هدف می گیرن.بازیگران درست اند و مو به مو طبق گفته های کارگردانشون عمل میکنن.
طراحی لباس فوق العاده بود ... دیدن ادامه ›› و گریم ها متناسب نقش.
علی کوزه گر هم نشون داد که در طراحی نور بسیار عالی عمل کرده.
درباره دکور کار باید بگم حیف شد که میتونست بهتر از این باشه و قاب های زیبای کارگردان رو تکمیل بکنه با پر زرق و برق بودنش.دکور و صحنه حتی میتونه در فروش کار کمک کنه چون وقتی همه چیز دقیق و منظمه، دکور فضا ایجاد میکنه و قاب ها در چشم مخاطب حک میشه.
و حرف پایانی رو هم با مونولوگ پایانی باسیانوس تموم میکنم: برای هر تغییری اول از خودمون شروع کنیم…
قساوت چشمانت دموکراسی را نشانم داد؛ 

از آن لحظه که من گفتم : قصد رفتن دارم؛

و تو گفتی : هر جور که راحتـــــــــی عزیزم ...

برای احترام به دموکراسی چشمانت

اینبار میخواهم
به دیکتاتوری قلبت
لشکر کشی کنم
به آنجا که رسیدم
قول میدهم هیچ حرکت نظامی انجام ندهم
فقط......
پرچم سفید را بر زمین بکوبم…

خسته نباشید به کل گروه کارگردانی و تیم خوب و همه عوامل اثر طلوع خونین.
درود فراوان

با سپاس از شما مخاطب گرامی که به تماشای نمایش "طلوع خونین" نشستید.

خرسندیم که از تماشای این نمایش لذت برده اید.

تیم روابط عمومی نمایش "طلوع خونین"
۲۷ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یادداشتی برای مسعود طیبی
-عشق هم مثل مرگ قدرتمنده…
+لوسیفر:قبل از اینکه شلیک کنی،به حرفام گوش کن! آدم ها فکر میکنن که میتونن مدتی عمر کنن و هنوز فرصت دارن
-رومئو:آدم های باید بدونن که خیلی فرصت ندارن…اگه فقط امروز آخرین روز زندگیم باشه میرم به کسی که دوستش دارم میگم که چقدر عاشقشم و دوستش دارم…
*رزالین:ای کاش استخون های ژولیت مال من بود…کاش دستاش مال من بود…کاش لب هاش مال من بود…کاش من جای اون بودم تا رومئو برای همیشه مال من میشد…
نفرین رزالین برداشتی بود از داستان رومئو و ژولیت همراه با چاشنی عشق نافرجام این دو…
عشق اول رومئو، ژولیت نبود روزالین بود،رومئو تو یه مهمونی روزالین رو دید و عاشقش شد ولی عشقشون یه طرفه بود و خیلی رنج میکشید برای همین وقتی ژولیت رو دید عاشقش شد، روزالین فراموش شد... همه مردم دنیا، رومئو و ژولیت رو میشناسن،ولی کسی نمیدونه روزالین کی بود روزالین عشق اولی بود که ... دیدن ادامه ›› فراموش شد...
ولی تو بگو رومئو؛‌ چرا عشق اینقدر بی ارزش شده و چرا اینقدر ساده عوض میشه؟
«همه عشقی چون رومئو و ژولیت می‌خوان، بدون این که بدونن این عشق فقط ۳ روز دوام داشت و جان ۶ نفر رو گرفت!
به نظرم استفاده از تابوت هایی که حتی نور صحنه هم در قسمت بالای اون ها تعبیه شده بود حرکت قشنگی بود.بازی بازیگران درخشان بود.میزانسن ها درست بودن.یه صحنه تو ذهنم موندگار شد اونجایی که صدای جعبه موزیکال پخش شد و بازیگران همچون یک پرفورمر حرکت میکردن و بک قاب زیبا به چشمان ما هدیه دادن.
مسعود طیبی عزیز،حرکتت رو دوست داشتم و فکر میکنم یه کم باید به مردم عشق تزریق کرد تا شاید نقطه مقابل کنترل کننده خشم و عصبانیت درونشون باشه.احسنت بر تو.بازم ازت کار ببینیم.خسته نباشید به کل تیمت🙏🏻
 

زمینه‌های فعالیت

موسیقی
تئاتر
شعر و ادبیات