در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
پیرو اعلام عزای عمومی، اجرای نمایشها از یکشنبه ۸ تا پایان پنجشنبه ۱۲ مهر لغو شد. لطفا منتظر اطلاع‌رسانی از سوی پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشید.
تیوال حکیمه غلامی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:03:50
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
من باختم به خود باختم به آدمهای فرشته نما
باختم به شاهزاده های شهر قلبهای سنگی
و حال ..... در گوشه اتاقم تنها حماقت هایم را میشمارم !
و آرام این جمله زاده میشود سنگ باش تا سنگ سار نشوی

از: ...
گفتم: خدایا سوالی دارم!


چرا وقتی شادم همه با من میخندند.


ولی ، وقتی ناراحتم کسی با من نمیگرید؟!


جواب داد: شادی را برای جمع کردن دوست، آفریده ام


ولی ، غم را برای انتخاب بهترین دوست ...
ماهی ها چه قدر اشتباه می کنند ؛

قلاب علامت کدام سؤال است که به آن پاسخ میدهند ؟

آزمون زندگی ما پر از قلابهایی است که وقتی اسیر طعمه اش می شویم، تازه می فهمیم ماهی ها بی تقصیرند !

حسد ، کینه ، خشم ، لذت ، غرور، انزجار، انتقام ، ترس ، شهوت ...

خداوندا دانشی عطا فرما تا از کنار این قلابها بگذرم که شاید دگر فرصتی برای برگشتن به پاکی دریا نباشد


از: ...
بیتا نجاتی (tina2677)
"قلاب علامت کدام سؤال است که به آن پاسخ میدهند "
نغز.
این جملات ِ‌قصار از کیست؟
۲۷ آبان ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یاد بگیر ، قدر هر چیزی را که داری بدانی،

قبل از آنکه روزگار به تو یادآوری کند که:

می بایست قدر چیزی را که داشتی، میدانستی


از: ...
در حضور خار ها هم میشود یک یاس بود

در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود

میشود حتی برای دیدن پروانه ها

شیشه های مات یک متروکه را الماس بود

.کاش میشد ، حرفی از کاش میشد هم نبود

هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود


از: ..
کاش میشد.... باور کنیم این جهان زیباست
آنچه نازیباست اعمال ماست...... کاش میشد!
۱۲ آبان ۱۳۹۲
چه بوی یاسی... :)
لایک!
۲۸ آبان ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خدا پرسید میخوری یا میبری؟

ومن گرسنه پاسخ دادم میخورم

چه میدانستم لذت ها را میبرند،حسرتها را میخورند....؟



زنده یاد حسین پناهی


از: ...
صبر کن سهراب

گفته بودی قایقی خواهم ساخت

قایقت جا دارد؟

آری تو راست میگویی

آسمان مال من است

پنجره, فکر, هوا, عشق, زمین مال من است

اما سهراب تو قضاوت کن!!!

بر دل سنگ زمین جای من است؟

من نمیدانم که ... دیدن ادامه ›› چرا این مردم، دانه های دلشان پیدا نیست...

کجایی سهراب؟

آب را گل کردند

چشم ها را بستند و چه با دل کردند...

وای سهراب کجایی آخر؟

زخم ها بر دل عاشق کردند، خون به چشمان شقایق کردند...

تو کجایی سهراب؟

که همین نزدیکی عشق را دار زدند، همه جا سایه ی دیوار زدند

کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالی است! دل خوش نایاب است!

دل خوش سیری چند؟!

صبر کن سهراب

قایقت جا دارد؟
متشکرم از شما حکیمه خانم
۳۰ مهر ۱۳۹۲
دلم گرفته بود حکیمه جان با این شعر بغضم شکست.ممنون
۳۰ مهر ۱۳۹۲
بسیار زیبا و دلنشین احسنت بانو
۲۰ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این روزها من


خدای سکوت شده ام

خفقان گرفته ام تا


آرامش اهالی دنیا

خط خطی نشود…

اینجا زمین است

اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است

اینجا گم که میشوی

بجای اینکه دنبالت ... دیدن ادامه ›› بگردنن

فراموشت میکندد………

- – - – - – - – - -

کاش بودی و میفهمیدی وقت دلتنگی یک آه چه وزنی دارد!

لطفاهی نپرس دلتنگی چه معنی دارد؟!

دلتنگی معنی ندارد… درد دارد…


از: ..
وقتی غرق احساسی
سعی نکن خودت رو جای آدمای عاقل جا بزنی.
بجای اینکه بخوای خودت رو آدم عاقلی نشون بدی
سعی کن از احساساتت لذت ببری
البته قبول دارم که آدم عاشق بد نیست
که یه ذره هم عقل داشته باشه
هر چند…
اگه عقل داشت که عاشق نمی شد….
خانم غلامی عزیز منبع نوشته رو ذکرمیکنید لطفا؟
۲۴ مهر ۱۳۹۲
ممنونم دوست من
۲۸ مهر ۱۳۹۲
از نظرات شما متشکرم
۰۱ آبان ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اینجا صدای پای سکوت است قدمهای مرا آهسته بشمار
دل دلیل این سکوت و تو دلیل این قدمهای منی

از: خود
هرچند به چشم ما خجالت بار است

دیوار کجی که کوچه را پیچانده

یک بوته ی یاس در دلش پنهان است

زان روست که استوار و برجا مانده


از: ...
امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری ، که آدم نه خودش میداند دردش چیست

و نه هیچ کس دیگر ، فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود ، دلش آغوش گرم میخواهد .


از: ...
کاش همه تو این روزای سرد یه آغوش گرم واسه خودشون داشته باشند:
آغوش مادر پدر خواهر برادر فرزند یار دلدار
۰۹ مهر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


شاید نشود به گذشته بازگشت و یک آغاز زیبا ساخت ولی میشود هم اکنون آغاز کرد

و یک پایان زیبا ساخت . . .

باران به عشق دریا

از آسمان برید و ...

دریا به عشق باران

ابری در آسمان شد.
ای واااای من
نصیب همه بشه این عشق دوجانبه
۰۷ مهر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ناراحت نباش اگر ناشکیبایی پاییز آزارت می دهد

بگذار باد همانگونه آرام بوزد پاییز هیچ وقت پایان همیشگی روییدن نیست

از: .....
نمی دونم چرا وقتی پاییز میشه من اینقد حالم خراب میشه ؟!! ناراحت میشم زیاد :((
۰۶ مهر ۱۳۹۲
پاییز زنگ اخطار و یه فرصت دوباره برای
جبران خطا ها و اشتباهات است مثل یه تجدید نظر
و برگشت به تمام گذشته و فرصت گرفتن از زمستان
برای بهار زندگی با هر برگ ریزان خاطره های مرده به زمین وصدای
خش خش ازروی هر برگ یعنی رد شدن از تمام آنها
امید وارم بهار زندگانیت هیچ گاه تجربه پاییزرا نداشته باشد
عزیزم
۰۷ مهر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بین التماس نگاه من و چشمهای اندوه نشین تو هنوز حریر نگاه رویا جاریست

هر چند من هنوز معتقدم که می شود اندوه یک شب تلخ رااز همان پاورچین آمدن صبح فهمید

می شود قبل از طغیان غم و اشک به لحظه فرار سریع فکر کرد

مرا ببین مرا که مو به مو د ر آینه نگاه تو پیر می شوم سپید می شوم

مرا ببین که فریادم گنگ و بیهوده است هنوز بر این باورم که شب سیاه و کابوس زده ام را یاد تو به سحر

می رساند البته حرفهایی است چیز ... دیدن ادامه ›› هایی که نمی توان گفت

چگونه بگویم که در چشمانت به وسعت یک باغ باران خورده پی بردم

و راز غمناک یک درد کهنه را فهمیدم خودت خوب می دانی همه هستی ام

را در یک شوخی بازیگوشانه نگاهت باختم و چه شاعرانه در آتشفشان وجود

تو قطره قطره آب شدم کویر قلب من هنوز به اشتیاقت خواب باران می بیند

البته حقیقت همیشه دقیق و تلخ نبوده فاصله میان دستهای نا امید من و چشم های چشم

به راه تو را هیچ آه و اشکی پرنخواهد کرد می ترسم ، میترسم از چهره منتظرت رد پای همه

آرزوهایم محو شود میترسم نفسهایت را از هر چه خیال و خاطره است تهی کرده باشی

کاش باهمه این حرفها عهدی بسته بودیم و من تو را به هرچه روئیا قسم می دادم ......

از: ....
ساره، هلن اربابی و خورشید دهقان این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حکم ما امشب دل است و
حاکم ما دلبر است
به خدا کویتیم از این حکمی که دلبر از بر است
تک پیک را کوفتیم گویا برای رفع کوت
بخت بد اینجا ببین! دولوی بی وجدان سر است

از: ....
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در سراشیبی که نامش زندگیست با همه بیگانگی ها می روم
در سکوت سرد سنگین زمان بی کس و بی یار و تنها می روم
می روم شایدکه در دشتی بزرگ در شراشیبی که نامش زندگیست
باز یابم آنچه را گم کرده ام


از: ..
المیرا فرشچیان، نینو و امید رستگار این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دل دلیل این سکوت و تو دلیل این قدم های منی
گه گداری گذر ثانیه های رفته از این دل متروک و خراب
و سکوتی که نخوانده بشکست ،ت
تاریکی روحی که ندیده محو شد ،
را بشمار و به یادت بسپار
وبیادت بسپار که زمان می گذرد چه خواهی چه نخواهی ......


از: خود
ساره، زهره صوفی و امید رستگار این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عشق تنها سهم مرغ عشق نیست
می توان عاشق شد و همچو یک گنجشک زیست


از: ..