ممنونیم نازنین ک نظرتان را مرقوم فرمودید و غایت احترام را برای سخنتان قائلیم
فقط اگر ممکنه درباره ی کمدی سطح پایین بامزه ام توضیح بدید
و منظور عزیزتان از عمق را هم بشکافید
سبز و پاینده باشید
مهم نگاه توست🙏

صد البته که مفاهیم جنسی در جهان امروز در قلمرو سانسور قرار نمی گیرند، من نیز به عنوان تیغ نوین سانسور آن را منع نکردم، بلکه هم من و هم شما آگاهید که مخاطب ایرانی از این کنایه های جنسی خنده ای شرمانه می گیرد که در مشعوف کردن حالش موثر است، مشکل من دقیقا همینجاست، اینکه از قبح موجود در فرهنگ مخاطب ایرانی سواستفاده کنیم. یعنی بار جنسی نمایش نه در پیشبرد و عمیق تر شدن قصه بلکه صرفا در جهت انگولک کردن مخاطب باشد.
طبعا واژه ها بار معنایی خودشان را برای هر مخاطبی به گونه ای مجزا دارند. مثلا برای من واژه عمیق در حوزه پسیکوز آنچیزی ست که لاکان در سمینار سوم خود بدان اشاره میکند (فروپاشی نمادین به خیالی). اینجاست که شاید تعریف عمیقی از جنسیت نیز دریافت کنیم، تعریفی که احتمالا فراتر از شوخی های روزمره باشد. این فرضیه که رابطه جنسی به معنای گرفتار شدن در تصویر دیگری است (که در همان سمینار سوم بدان اشاره میکند) مثلا به زعم من هم شکل نمایشی جذابی می تواند داشته باشد و هم مفهومی عمیق تر از آگاهی بسیاری از مخاطبان را در بر خواهد داشت. البته که پرداختن به ان کاری بس دشوار و شاید صعب العبور خواهد بود. اما نکته اینجاست که هم من ممکن است در خطای مطلق باشم و هم اینکه شرایط تولید و اجرا چیز دیگری را بطلبد. ... دیدن ادامه ›› همانطور که در کامنتم اشاره کردم واقعا نمی دانم کدام یک بهتر است. یک نمایش مطلقا جدی روانکاوانه اما شاید کمی کسالت بار برای مخاطب و یا یک نمایش با درصد بالای جذب مخاطب اما عمق کم در پرداخت به نظریات جدی روانکاوانه. البته که ممکن است شما معتقد باشید که نظریات عمیق و جدی را در لحنی ساده فهم منتقل کرده اید، پس اگر اینطور است من و همراهم (که از قضا مطالعاتی بسیار بیشتر از من در حوزه روانکاوی داشته است) متوجه این ایهام و زبردستی شما نشده ایم. و باز شما ممکن است که مدعی شوید مطالعه زیاد چه ارتباطی با دانش زیاد دارد؟ و آنجاست که من میگویم این هم ممکن است. پس نتیجتا این بحث تا بی نهایت باز و بی سرانجام خواهد بود و از همین روست که تلاش شما را در شکافتن نظر نقدکنندگان می ستایم اما خیلی آن را نتیجه بخش نمی بینم.
باز هم ممنون از وقتی که گذاشتید

عزیز دلید
معلومه ک عالیجناب ژاک لاکان برای من جایگاه خودش را دارد ، به مثابه فروید بزرگ و نیچه و شوپنهاور و خیلیهای دیگر
اما این بزرگواران اندیشه قرار نیست و نبوده و نخواهد بود ک مبنای نگرش ما شوند بلکه اینها فقط چراغند
مجموعه مقالات ایشان یک رفرنس ناب است اما چرا اینقدر پیچیده
اگر آب را بی فلسفه ننوشیم ، هیچگاه سیراب نخواهیم شد
اگر با انباشت ذهنی به اثری بپردازیم معلوم است ک بدنبال آنچیز میگردیم ک ذهنمان ... دیدن ادامه ›› طلب میکند
در یک درام امپرسیون ک سعی بر آن بوده فاکتورهای گوناگون از جمله سرگرمی هم لحاظ شود چرا در همان لحظه سیر نکنیم؟
اندیشه ی نظری همان بلایی است ک مانع لذت میشود
از خودمان بگوییم بهتر است
ودر آخر آنکه برعکس خیلی نتیجه بخش بود
شما سعی کردید از مطالعاتتان بگویید
من هم تلاش کردم بگویم همانی ک دیدید را ببینید
چون دانایی با دانایی موثر توفیر دارد
و چقدر باید بخودمان ببالیم ک مخاطبانی از جنس شما داریم

مغرضانه حرف نزنید دوستان لطفا حال بهم زن نباشید لکانطه ایراد داره ولی همون گروه ارکستر با اون خواننده کافیه که کلی حال کنی ، اینقدر عقده ای نباشیم

آقای جوادی عزیز که چند روزه عضو تیوال شدی، وقتی اکانتهای فیکی مثل شما به زور میخوان نمایشی رو خوب جلوه بدن و به هر کسی که نقد میکنه با بدترین لحن توهین میکنن فکر کنم دیگه نیازی به توضیح اضافه نباشه مخاطب تئاتری خودش متوجه قضیه میشه و نیازی به وارد بحث با شما شدن نیست.