با سلام و خسته نباشید.
اول از همه واقعا از کار عجیب سالن تعجب کردم!! تا نیم ساعت حتی 40 دقیقه بعد شروع اجرا هنوز تماشاگر میومد داخل، اون هم دقیقا از دربی که بازیگران ورود و خروج می کردن!! یعنی یه تماشاگر که وارد میشد، من اول فکر میکردم جزو بازیگراس.. حتی یکیشون هم داشت وسط صحنه میخورد زمین!! اون سالنهایی که این کار رو میکنن سالنهایی هستن که درب ورود از پشت صندلی هاس که نه تمرکز تماشاچی رو بهم بزنه، نه بازیگران رو.. وقتی خودمون حرمت و تقدس تیاتر و عواملی رو که زحمت کشیدن در نظر نمیگیریم، چه انتظاری از بقیه هست؟
در مورد کار هم بنظرم نیم ساعت اول مکث بین دیالوگها کمی زیاد بود..کار سرعت لازم رو نداشت.. بازیگران میزانسن درستی نداشتن خیلی راه میرفتن، میشستن، پامیشدن و اون هم بی هدف.. حتی جاهایی هم که ایستاده بودن مشغول تکون خوردن بودن.. از وسطها بهتر شد..
فضا، فضای یک کشور خارجی رو نداشت.. انگار چند تا ایرانی هستن که فقط اسماشون خارجی ه..
حس بسیار کم بود در کار.. بجز بازیگر نقش پیری ساشا که واقعا زحمت کشیده بود، بقیه تقریبا مونوتون اجرا میکردن.. جمله های اشمیت هم بعد فلسفی داره، هم روانی و تو این نمایش خیلی ساده بیان میشد.. انگار بازیگران بیشتر در حال روایت داستان بودن، نه بازی.. و اکثر جملات رو به تماشاگر گفته میشد.. سعی شده بود تاثیر گذاری جملات با نگاه به تماشاگر بیشتر بشه، اما خب این کار بازی رو از حالت رئال خارج میکرد..
موسیقی کار خوب بود و در لحظه های دراماتیک،
... دیدن ادامه ››
به خوبی استفاده شده بود.. طراحی لباس و دکور هم جالب بود..
در کل امیدوارم جسارتی نکرده باشم، فقط نظراتم رو گفتم و خسته نباشید میگم به عوامل که کار به این سختی رو روی صحنه برده بودن..