در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مهرناز خلیلی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:22:26
 

اینستاگرام:
mehr.naaz_khalili_

 ۱۰ فروردین ۱۳۷۱
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مهرناز خلیلی (mehrnazkhalili)
درباره نمایش بونکر i
-- نتونستی بیرونش کنی.
++ از سرم بیرونش کردم.
-- از دلت نه! از دلت؟
++ نه!
.
.
.
-- تو فکری بغضت برا همین باشه. ها؟
++ مم مم ممکنه...
-- اگه بغضت برا همین یارو نچسبه باشه، خوشحال میشی ؟
++ نچسب نیست...
درود و عرض ادب.
نام این نقاشـی، اتکاء (Reliance) اثر آقای «ارشاد رفتاری‌» است.
وظیفه‌ی خود دیدم برای رعایت حق مالکیت معنوی، نام صاحب اثر را خدمت شما یادآوری کنم.
با احترام و بدرود –
۴ روز پیش، جمعه
سامان حسنی
درود و عرض ادب. نام این نقاشـی، اتکاء (Reliance) اثر آقای «ارشاد رفتاری‌» است. وظیفه‌ی خود دیدم برای رعایت حق مالکیت معنوی، نام صاحب اثر را خدمت شما یادآوری کنم. با احترام و بدرود –
چه نقاشی خوبیه.مرسی اسم هنرمندو گفتید
۳ روز پیش، شنبه
سامان حسنی
درود و عرض ادب. نام این نقاشـی، اتکاء (Reliance) اثر آقای «ارشاد رفتاری‌» است. وظیفه‌ی خود دیدم برای رعایت حق مالکیت معنوی، نام صاحب اثر را خدمت شما یادآوری کنم. با احترام و بدرود –
🙏🏼🙏🏼🌸
۳ روز پیش، شنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مهرناز خلیلی (mehrnazkhalili)
درباره نمایش بونکر i
-- چرا بهش میگی یارو؟
++ اسمشو نمی‌دونم.
-- بپرس اگه نمیدونی!
++ بگو
-- ده بار گفتم.
++ یه بار دیگه ام بگو.
-- چرا ازش خوشت نمیاد؟
++ من از کجا بشناسمش خوشم بیاد، بدم بیاد. به من چه یارو
-- تو ازش خوشت نمیاد.
++ باشه نمیاد.
-- چرا؟
++ حرومزادست...
-- مگه حرومزادگی ... دیدن ادامه ›› جرمه؟ مگه دست خودش بوده؟
++ نبوده؟ ایناش که همش ادبیاته اصلا مهم نیست باباش کیه یارو مادرزاد حرومزادست!
-- از کجا بدونم؟ تو از کجا میدونی؟ از من خوشش نمیاد.
++ گه میخوره خوشش نمیاد.
-- حسه! دست خودشه مگه؟ احساسه
++ گه تو احساسش. گه تو هرچی احساسه!
مهرناز خلیلی (mehrnazkhalili)
درباره نمایش بونکر i
- پرُست میگه عشق مثل یه نوریه که خودت، خود خودت به چیزا می تابونی، تو فکر کن چراغ قوه!
+ باشه من فکر میکنم چراغ قوه.
- بگیر چراغو از روی اون حرومزاده! بتابونش یه ور دیگه، یکی دیگه! یه سگی پیدا کن بتابون بهش!
مگه نمی‌خوای از چشمت بیوفته؟ نمی‌خوای معلومه نمی‌خوای تنت میخاره گوساله...
چیزی که زیاده مرد نچسبه...
+ پرُست میگه این کارا زوری میشه؟ زوری چراغو بکنیم تو هر کی عشقمون کشید؟
- هرکس عشقت کشید، هرکس تو عشقت کشید!
پروست یا رست؟
از خواسته هامه که نمایشنامه این کار منتشر بشه🥲
با خوندن متنی که نوشتین دیالوگ ها با صدای شخصیت ها تو ذهنم پخش شد🙂
علی ابراهیم
پروست یا رست؟
ممنونم از توجهتون مشکل از کیبورد من بود حرف پ رو تایپ نکرده بود 🙏🏻💐💐
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مهرناز خلیلی (mehrnazkhalili)
درباره نمایش بونکر i
چیزی که زیاده کلمَست، چیزی که کمه رابطه...

سوت قطار که زده شد فکر کردم مسافر قصه ازش پیاده میشه،
اما توقف برای سوار کردن من به این قطار بود تا ایستگاه به ایستگاه توی مطب روان شناس تراپی بشم.
اگر قراره ماسه ها خشک نشن بونکر باید بچرخه، اینجا صحنه هم می‌چرخه اما تونست من رو یک ساعت و بیست دقیقه خشک‌ نگه داره بدون اینکه گذر زمان برام کند و ملالت بار بشه.
متن دیالوگ محور و پینگ پنگی منو با خودش همراه کرد و لذت بردم از قلم جناب تهرانی و دو بازی درست و درخشان.
از دیدنتون روی صحنه بسیار لذت بردم جناب آذرنگ، حضورتون ... دیدن ادامه ›› بیش باد.
طراحی نور، صحنه، لباس، گریم و موسیقی هم کاملا متناسب با فضای اجرا بود.

خسته نباشید 🌟🌟🌟🌟

پ.ن اول: فضای نمایش همیشه نباید مطابق منطق آشنا با ذهن ما باشه.
هنر برای همین خلق شده که بتونیم تا بی نهایت تصور کنیم و بسازیم و لذت ببریم.

پ.ن دوم: لطفاً اجرا رو سر ساعت شروع کنید، اون همه تماشاگر نباید معطل بشن تا مهمانان مسئولین سالن برسن.


با کلمه به کلمه متنتون از عمق فکر و روحم موافقم.
مهدی آزادی
هردو بازیگر کار. جز بازیگرانی هستند ک سعی میکنم کارهاشون رو نبینم
یعنی بازیشون رو دوست ندارین؟
فرنیا شمسعلی زاده
یعنی بازیشون رو دوست ندارین؟
همینطوره
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کل امتیازی که به اجرا دادم مختص صابر جان ابر و خانم کردای عزیز هست.
از نظر من کارگردان هیچ نقش خاصی رو در این اجرا ایفا نکردن و اگر بدون حضور کارگردان هم یک نمایشنامه رو در اختیار این بازیگران توانمند قرار بدیم خودشون بلکه بهتر اجرا رو پیش میبرند.
کار به یک نمایش نامه خوانی یا حداکثر اجرا خوانی شباهت داره.
نه میزانسن ویژه ای رو شاهدیم نه نورپردازی درستی رو.
حتی در بسیاری از صحنه ها نور به درستی روی بازیگران اجرا نمیشه.
دلیل اجرای این کار در تالار رودکی چیزی جز بالا و پایین کردن صحنه نبود که اون هم هیچ منطق روایی نداشت.
تنها نکته ای که در این اجرا دوست داشتم بعد از بازی صابر جان ابر و خانم کردا موسیقی کار بود.
سایر موارد به نظرم ماقبل نقد هست.
جز بلیط های گزاف که حتی نصفش هم برای همچین اجرایی زیاد به نظر میرسه.
پایدار باشید.
دقیقا باید در اطلاعات نمایش مورد نظر می نوشتند که نمایشنامه خوانی هست که تماشاگر بدونه برای دیدن چه نوع تئاتری می یاد.
alireza rabbani
شاید هم من خیلی پولدار نیستم و اون دیگرانی که میفرمایید به اندازه من برای این هنر و زحمت گروه های هنری ارزش قائل نیستند ،هر کس با توجه به ارزش اجرا و نمایش انتخاب می‌کنه پولش رو کجا هزینه کنه ...
والا فکر کنم با دیدن حدود ۱۶۰۰ اجرا توی ۷ سال بنده هم کمی جزء ارزش قائل شوندگان برای تئاتر و زحمات تئاتری‌ها محسوب بشم!
امیرمسعود فدائی
والا فکر کنم با دیدن حدود ۱۶۰۰ اجرا توی ۷ سال بنده هم کمی جزء ارزش قائل شوندگان برای تئاتر و زحمات تئاتری‌ها محسوب بشم!
بنده هم همچین حرفی نزدم ولی شاید شما همچین برداشتی از حرفم کردید،چون در مورد ارزش قیمت یک بلیط اختلاف نظر داریم برای من به این معنی نیست که یا من درست میگم یا شما ،این یک اختلاف نظره و زندگی هم پر از اختلاف ها که همین قشنگش میکنه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
رفتنی می‌ره، اومدنی میاد، شدنی میشه... غم‌ می‌مونه!

واج آرایی های کهبد تاراج زیاد بود این سری
جملات خوبم زیاد میشه ازش درآورد 😁

خسته نباشید همگی 🌟
"یه روز گفتم خودمو راحت کنم از این ناراحتی. طنابو برداشتم رفتم، اطراف میانه بود سال ۳۹ ...
توتستان بود، طنابو هرقدر می‌انداختم گیر نمی‌کرد، یه مرتبه، دو مرتبه، برای بار سومی خودم رفتم بالا و طنابو گیر دادم، دیدم یه چیز نرمی خورد به دستم، توت بود، چه توت شیرینی... یکی خوردم دو تا خوردم ...
رفته بودم خودکشی کنم، توت چیدم آوردم... یه توت مارو نجات داد آقا
- توت و خوردی و همه چیز عوض شد؟!
- عوض نشد، فکرم عوض شد. ...

طعم گیلاس ـ ... دیدن ادامه ›› عباس کیارستمی

خسته نباشید میگم خدمت عوامل محترم اجرایی
اولین کاری بود که از آقای علیزاده ی عزیز می دیدم و با سبک و سیاقشون آشنا نبودم.
اینجا جزو مواردی هست که بحث سلیقه مطرحه. در کل
کار کار خوبی هست، ریتم خوبی داره، بازی های خوبی رو شاهد هستیم،
اجرا جریان داره و تمپوی خوبی داره، پیام خوبی رو منتقل می‌کنه و کارگردان موفق شده فانتزی‌های ذهن خودش رو به درستی اجرا کنه. موسیقی کار متناسب هست. طراحی نور متوسط هست و طراحی لباس متناسب با فضای مورد نظر کارگردان. طراحی صحنه نداریم و احتمالا نیازی هم بهش نیست.
اما همون طور که سطر اول گفته هام بهش اشاره کردم بحث سلیقه مطرحه و سبک نمایش که متاسفانه سلیقه ی من نبود.
متاسفانه نمایش فقط در لحظاتی من رو به وجد آورد نه در تمام مدت اجرا.
خسته نباشید میگم خدمت شما و به امید درخشش بیشتر ✨
کاملا موافقم. من البته آثار قبلی جناب علیزاده را دیدم . و این کار در واقع برایم تکرار بود . اما مهم اینه که تمام کارهاشون به شدت تئاتر است و این دست مریزاد دارد. ولی مشکل من هم این است که سلیقه نمایشی من نیست . ولی بابت زحمتی که میکشند به ایشان درود میفرستم . بسیار خوش فکر است .
نوید عسکری فراهانی
کاملا موافقم. من البته آثار قبلی جناب علیزاده را دیدم . و این کار در واقع برایم تکرار بود . اما مهم اینه که تمام کارهاشون به شدت تئاتر است و این دست مریزاد دارد. ولی مشکل من هم این است که ...
درود جناب دکتر 🙏🏼🌸 موافقم
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مهرناز خلیلی (mehrnazkhalili)
درباره نمایش فردا i
چه خوش است فراموشی

اگر جز این بوده، پسر چگونه باید دل می کند

از مادری که شیرش داده است؟

که به اندامش نیرو می دهد و

بازش می دارد از آزمودن.


یا شاگرد چگونه می بایست

آموزگاری را ترک گوید

که دانش به او بخشید؟

همین که دانش عطا شد

شاگرد ... دیدن ادامه ›› ناگزیرست به راه خود برود.


ساکنان جدید

به خانه قدیمی اسباب می کشند

اگر آن ها که خانه را ساختند

در آن می زیستند

اکنون خانه چه تنگ و ترش بود.


اجاق گرم می کند

دیگر کسی اجاق ساز را نمی شناسد.

بدون فراموشیِ شبِ رَد گُمُ کننده

آدمیزاد چگونه صبحگاه قد بیافرازد؟

چگونه می تواند

آن که شش بار به زمین خورده است

هفتمین بار برخیزد و

زمین سنگلاخ را شخم زند

و پرواز کند بر دامن آسمان پر خطر؟

ناتوانی حافظه

به آدمیزاد نیرو می بخشد.

در ستایش فراموشی - برتولت برشت
قلب سزاوارتر از مغز برای فراموشی ست…..
ای خیره بِ دلتنگى محبوس در این تُنگ
این حسرت دریاست تماشا بِ چه قیمت ؟


یک عمر جدایی بِ هوای نفسی وصل
گیرم که جوان گشت زلیخا ب چه قیمت ؟

.
عمو فاضل
مهدی آزادی
ای خیره بِ دلتنگى محبوس در این تُنگ این حسرت دریاست تماشا بِ چه قیمت ؟ یک عمر جدایی بِ هوای نفسی وصل گیرم که جوان گشت زلیخا ب چه قیمت ؟ . عمو فاضل
به به 👌🏻🌟🌟🌟
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مهرناز خلیلی (mehrnazkhalili)
درباره نمایش فردا i
فراموشی را بستاییم
یاد، انسان را بیمار می‌کند...

– نادر ابراهیمی 👌🏻✨
یادتون رفت ، یادِ من موند
مرور حرکتاتون‌ شد ، کارِ هر روز
.
ممد رضا
مهدی آزادی
یادتون رفت ، یادِ من موند مرور حرکتاتون‌ شد ، کارِ هر روز . ممد رضا
👌🏻👌🏻👍🏻
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مهرناز خلیلی (mehrnazkhalili)
درباره نمایش فردا i
آدم‌ها به فراموشی محتاج‌ترند تا به خاطره.

آدم‌ها از خاطرات خنجر می‌سازند و با خنجرِ خاطره خط می‌اندازند روی همه‌چیز زندگی.
زندگی خجالت می‌کشد که از ذهن بیرون بیاید، بس که تن و بدن و سر و صورتش خط‌ خطی خاطرات است.

گاهی، خاطره خطرناک‌ترین چیز جهان است.

📕 #سووشون
✍🏻 #سیمین_دانشور
میگفت ؛
هیچوقت ب آدمایی ک توو روز تولدشون بدنیا اومدن ،
اعتماد نکن .
مهدی آزادی
میگفت ؛ هیچوقت ب آدمایی ک توو روز تولدشون بدنیا اومدن ، اعتماد نکن .
چقدرم درست می گفت 👌🏻😊
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مهرناز خلیلی (mehrnazkhalili)
درباره نمایش فردا i
خیلی فکر کردم که از کجا شروع به نوشتن کنم ولی وقتی از سالن خارج میشدم فقط یه اسم بود که تو سرم زمزمه میشد، سعید سعید سعید زارع ✨
از یه جایی به بعد نگاهت میکردم و لذت می‌بردم و میگفتم به به!
بدرخش که صحنه جای امثال توست.
اینکه با سعید شروع کردم به این معنی نیست که ایمان صیاد برهانی درخشان نبود. البته این دو نفر خیلی نیاز به تایید ندارن چون ذاتا آرتیستن.
امین اسفندیار عزیز تبریک و خسته نباشید میگم هم به خودت هم به کل گروهت، چون مدتی بود چشم انتظار دیدن اثری بودم که بتونه حالمو دگرگون کنه، و بالاخره امشب اتفاق افتاد.
طراحی صحنه، گریم، لباس، موزیک و نور هم کاملا متناسب اجرا ... دیدن ادامه ›› بود.
پ.ن:
هنوز دارم فکر میکنم دختری که کنارم نشسته بود کل مدت اجرا به چی می‌خندید 🤔، البته اجرا لحظاتی داشت که لبخندی بر لب بیاره اما قطعا اجرا کمدی نبود.
احوالات بعضی تماشاگران در طول اجراها واقعا جای تحقیق و تفحص داره 😁
متاسفانه افراد این چنینی هر روز دارن بیشتر میشن و به نظر میرسه هیچ کاری هم از دستمون ساخته نیست!
منم امشب با این سوال مواجه شدم: این جماعت به چی می خندن؟!!!!!!!!!!!!!!!
سروناز
منم امشب با این سوال مواجه شدم: این جماعت به چی می خندن؟!!!!!!!!!!!!!!!
روزگار غریبیست نازنین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از اونجایی که در برگه ی نمایش اجرای پپرونی برای دیکتاتور نظرات در صف بررسی قرار میگیرند نظرم رو در صفحه ی خودم می‌نویسم.

در انتظار آدولف کجا و پپرونی برای دیکتاتور کجا ...

شاید برای تماشاگری که اجرای در انتظار آدولف رو ندیده باشه این اجرا لذت بخش بوده باشه، اما برای من لطف چندانی نداشت.
وقتی پرت میشم به سال ۹۶ و یادم میاد چجوری محسور بازی های درست و کارگردانی درست متن در اون اجرا شده بودم.
این اجرا طراحی صحنه، لباس، و بازی های نسبتا قابل قبولی داشت،
اما متأسفانه نقطه ی اتکای کار فقط روی نمک و طنازی آقای جمشیدی و آقای کیایی عزیز بود.
اینکه شوخی های زیاد خارج از متن داشت و به هر دری ... دیدن ادامه ›› میزد تا از مخاطب خنده بگیره برای من دور از هدف اصلی متن بود.
چون به نظرم نمایشنامه خیلی درست چیده شده تا جایی که باید خنده بگیره و جایی که باید هم شوک رو به تماشاگر وارد کنه.
بازیگر روی صحنه جزئی از صحنه و داستان هست، خنده های بازیگران به شوخی های خودشون طنازی نیست بلکه نقطه ی ضعفه.
از دیدن نمایش پشیمون نیستم ولی با ندیدنش هم چیزی از دست نمی‌دادم.
در واقع این صف برای خرید و قیمت بلیط برای این اجرا خیلی مطلوب نبود.
حسین امیدی و آوا شریفی چه کردند در نمایش کوشک جلالی..
اما درگاهی و خطیبی زوج بَدان بودند در آن اجرا..

اولین بار هاید را در آن نمایش تجربه کردم با کل کل با خطیبی..
جایی که گفتم:
پیام دهکردی کلاس بیان گذاشته برو یاد بگیر!
هنوز مستقل آن قدرها بد نبود آن زمان...
۳۰ شهریور
مهرناز خلیلی (mehrnazkhalili)
H.M.kiani2
حسین امیدی و آوا شریفی چه کردند در نمایش کوشک جلالی.. اما درگاهی و خطیبی زوج بَدان بودند در آن اجرا.. اولین بار هاید را در آن نمایش تجربه کردم با کل کل با خطیبی.. جایی که گفتم: پیام دهکردی ...
کاش این اجرا رو ببینید تا برای اشکان و آناهیتا در اون نمایش کف بزنید 😁 اجراهای امروز کاری میکنن با نور شمع دنبال اجراهای بد سال های گذشته باشیم 😔
نقش زن حامله‌ رو یه مانکن داره بازی می‌کنه که چیزی هم از بازیگری سرش نمیشه.
۳۱ شهریور
مهرناز خلیلی
کاش این اجرا رو ببینید تا برای اشکان و آناهیتا در اون نمایش کف بزنید 😁 اجراهای امروز کاری میکنن با نور شمع دنبال اجراهای بد سال های گذشته باشیم 😔 نقش زن حامله‌ رو یه مانکن داره بازی می‌کنه که ...
🫣😄
خدا را شکر خواسته خودمو محروم کردم...
۳۱ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در انتظار آدولف کجا و پپرونی برای دیکتاتور کجا ...

شاید برای تماشاگری که اجرای در انتظار آدولف رو ندیده باشه این اجرا لذت بخش بوده باشه، اما برای من لطف چندانی نداشت.
وقتی پرت میشم به سال ۹۶ و یادم میاد چجوری محسور بازی های درست و کارگردانی درست متن در اون اجرا شده بودم.
این اجرا طراحی صحنه، لباس، و بازی های نسبتا قابل قبولی داشت.
اما متأسفانه نقطه ی اتکای کار فقط روی نمک و طنازی آقای جمشیدی و آقای کیایی عزیز بود.
اینکه شوخی های زیاد خارج از متن داشت و به هر دری میزد تا از مخاطب خنده بگیره برای من دور از هدف اصلی متن بود.
چون به نظرم نمایشنامه خیلی درست چیده شده تا جایی که باید خنده بگیره و جایی که باید هم شوک رو به تماشاگر وارد کنه.
بازیگر روی صحنه جزئی ... دیدن ادامه ›› از صحنه و داستان هست، خنده های بازیگران به شوخی های خودشون طنازی نیست بلکه نقطه ی ضعفه.
از دیدن نمایش پشیمون نیستم ولی با ندیدنش هم چیزی از دست نمی‌دادم.
موفق و پاینده باشید 🌞🌞
نکته ای که این روزها خیلی نظرم رو جلب کرده علاقه به پیچیده گویی در متن هست.
که البته این خودش شاخه بندی میشه.
یک سری از متن ها واقعا پیچیده هستن و نیاز به تامل و مکاشفه دارن، که خوب در این صورت ما از نویسنده نمی پرسیم چرا؟ سلیقش بوده و علمش بوده و وقت گذاشته نوشته. اتفاقا لذت مکاشفه داره و حس خوبی بهت میده.
مورد دوم که خیلی اذیت کننده هست اونجاست که ما فکر می کنیم متنمون پیچیدست و نیاز به مکاشفه داره و فقط در دایره ی درک عده ی کمی فرهیختست! در حالی که هر کسی ببینه متوجه سطحی بودن موضوع میشه.
خلاصه اینکه پیچیده گویی بد نیست، به شرطی که موضوع واقعا پیچیده باشه. قرار نیست از هر موضوع ساده ای ده خط تفسیر دربیاد و اصلا ایرادی نداره یک مطلب ساده رو ساده اما درست عنوان کنیم.
با درود
به نظرم نمونه‌ی ناب نمایشنامه نویسی استاد بیضاییست که به‌راستی می‌تونه الگوی خوبی باشه برای دیگران ...از سه بر خوانی ، شب هزار و یکم و مرگ یزدگرد بگیر تا چهار صندوق هر کدوم با توجه به شرایط زمانی_مکانی و مقتضیات دیگر داستان از سطوح پیچیدگی و حتی زبان متفاوتی برخورداره که به نظرم نمونه کم نقصی از نمایشنامه هستند و شاید درصد بالایی از مخاطبانِ نمایش ارتباط خوبی با ان‌ها برقرا می‌کنند...
نمونه عالی آن، نمایشتامه شب هزار و یکم؛ سه داستان به ظاهر متفاوت اما در واقع یک داستان در سه زمان متفاوت یکی پیش از اسلام دیگری اوایل اسلام و آخری دوران معاصر با سه زبان متفاوت که هریک پیچیدگی درخور مقتضیات داستان‌و ... دیدن ادامه ›› دارند...

پ.ن به عنوان یه مخاطب خیلی ساده ولی علاقه‌مندی که برای سرگرمی از سوفوکل و شکسپیر گرفته تا بکت و پینتر حداقل دو سه نمایش نامه البته در قالب ترجمه خوندم فکر می‌کنم کار استاد کم نظیره‌. به امید اینکه نمایش‌نامه نویسامون کمی از ایشون یاد بگیرند
۲۷ شهریور
Ali
با درود به نظرم نمونه‌ی ناب نمایشنامه نویسی استاد بیضاییست که به‌راستی می‌تونه الگوی خوبی باشه برای دیگران ...از سه بر خوانی ، شب هزار و یکم و مرگ یزدگرد بگیر تا چهار صندوق هر کدوم با توجه ...
درود و ارادت. اسم بیضایی که میاد من از خود بیخود میشم. درود بر شما .کاملا با فرمایش شما موافقم. هشتمین سفر سند باد را هم من اضافه میکنم به لیست ناب شما.
۲۷ شهریور
نوید عسکری فراهانی
درود و ارادت. اسم بیضایی که میاد من از خود بیخود میشم. درود بر شما .کاملا با فرمایش شما موافقم. هشتمین سفر سند باد را هم من اضافه میکنم به لیست ناب شما.
ممنون
۲۷ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
وقایع در دایره ی خیال دقیقاً همان طور اتفاق میفتد که باید!
مخصوصا اگر پای ورق الخیال در میان باشد، پس تورقی میکنیم ورق سبز را و غوطه ور میشویم در عالم هپروت و خرافه و خیانت و بی کفایتی و شقاوت و ظلم. از دیرباز تا کنون.
اما الحق که ورق الخیال دربار همایونی چیز دیگریست..!
اجرا برای من خیلی خوب شروع شد، اما در طول یک ساعت و بیست دقیقه روی یک نوار ثابت پیش نرفت و فراز و فرود ریتم نوسانی بود. فکر میکنم نقطه ی ضعف اجرا همین بود که مدام ارتباط قطع و وصل میشد.
طراحی صحنه، لباس، گریم و نور خوب و متناسب با اجرا.
طراحی حرکات خوب و در مورد بازیگران هم بنده صحبتی نمیکنم، چون شوق دیدن این اجرا برای من ایمان و آقای گرجی بودن و خوشحالم که در دایره ی خیال و وهم در کنار هم دیدمشون.
خسته نباشید همگی، اولین کار جناب گرجی در قامت کارگردان بود و امیدوارم در ادامه کارهای درخشان تری هم ازشون ببینیم. 🌞🌞

ترکیب مهدی یگانه و داریوش رشادت هم میتونه جذاب باشه 😍🎇
مهرناز خلیلی (mehrnazkhalili)
درباره نمایش فردا i
سعید زارعی 😌
ایمان صیاد برهانی 😌

خاطرات هستند که هویت ما را شکل می‌دهند. اگر می‌توانستیم کدام خاطره را پاک می کردیم ؟ 👍🏻
ممنون از شما مهرناز عزیز
که به گروه “ فردا” انرژی مثبت می دید
۲۴ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آرتیست 🎭😌👌🏻
گلن گری گلن راس نمایشنامه ای از دیوید ممت
زندگی در تئاتر باعث شد به این اسم علاقه مند بشم و حالا اجرای دیگری از این نمایشنامه نویس با کارگردانی فرید رحمتی عزیز روی صحنه هست.
خاطرم هست در عرصه ی تئاتر تازه وارد بودم که آقای رحمتی این کار رو روی صحنه برده بودن، اون زمان مشغول اجرای دیگه ای بودم و تماشای کار نصیبم نشد، اما اسم فرید رحمتی رو با این کار به خاطر میارم.
خوشحالم که فرصتی براتون پیش آمد و این کار رو مجدد روی صحنه آوردید.
طراحی صحنه، لباس و نور در خدمت نمایش هست، و تعویض صحنه با تغییرات کوچک در دکور ایده ی جالبیه.
کار دیالوگ محور هست ولی ریتم خوبی داره و براتون خسته کننده نمیشه.
بازی بازیگران قابل قبول هست، و می‌خوام به مهیار اسلامی بگم از این اجرا تا نقش بعدی ای که ازت ببینم حس میکنم در حرفه ی معامله ی املاک مشغولی چون واقعاً حس یک املاکی رو بهم منتقل کردی 😁
فرید رحمتی عزیز بهت تبریک میگم. امشب سولد اوت بودی و حتی خارج از ظرفیت سالن تکمیل بود.
امیدوارم تا انتهای اجرا ها همین طور پیش برید. 🌞🤍
ممنونم مهرناز جان که کارمونو دیدى
و سپاس از نظرت
۰۹ شهریور
فرید رحمتی
ممنونم مهرناز جان که کارمونو دیدى و سپاس از نظرت
👌🏻🔥
۱۰ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مهرناز خلیلی (mehrnazkhalili)
درباره نمایش خالی i
*این اثر یک نمایش مذهبی بر اساس زندگینامه هست.*
دوستان پیش از این اشاره کردند اما از اونجا که هنوز نه در دسته بندی و نه در خلاصه هیچ اشاره ای به این مهم نشده، فکر میکنم قابل عرض ترین مطلب در مورد این نمایش همین باشه.
فکر کنید یک مخاطب با مذهب و اعتقادات متفاوت بدون دانستن این موضوع بلیط نمایش رو تهیه کنه.
بعد از دیدن اجرا چه حسی خواهد داشت؟
حتی اگر با کار قابل قبولی هم مواجه بشه فکر نمیکنم از دیدن اثر لذتی ببره.
البته کار برای منی که مذهب متفاوتی ندارم هم نه در ارتباط با شخصیت و نه چهارپایه خوانی آشنا نبود و به همین علت مدام از اجرا پرت میشدم. فضای نمایش هم به صورتی هست که میتونی در عوالم خودت غوطه ور بشی و تصویر سازی کنی.
گریم و طراحی لباس رو دوست داشتم.
قلم آقای تاراج رو دوست دارم و علت اینکه این اجرا رو انتخاب کردم ایشون بودن، اما پیشنهاد میکنم ژانر های متفاوت رو بیشتر امتحان کنن شاید هم خودشون دوست داشتن هم ما 😁
کهبد تاراج (kahbodtaraj)
سلام
ارادتمند
ممنون از شما
سپاس که نوشتید
من چند متن پشت اجرا مانده که توقیف شده متاسفانه دارم
از جمله نمایشنامه های «یتیمچه »و «چند سال پیش»
که در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در ... دیدن ادامه ›› تئاترشهر و سالن سمندریان ایرانشهر توقیف شد دارم و امید داریم که بتوانیم مجوز بگیریم
در مورد این متن هم
من بسیار تلاش کردم تِم احمد دلجو و چهارپایه خوانی رو حفظ کنم
به هر حال تماشاگر ولی نعمت ماست
و بدون حضور و نظر شما، ما هیچی نیستم
امید به روزهای روشن❤️
کهبد تاراج
سلام ارادتمند ممنون از شما سپاس که نوشتید من چند متن پشت اجرا مانده که توقیف شده متاسفانه دارم از جمله نمایشنامه های «یتیمچه »و «چند سال پیش» که در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در تئاترشهر و سالن سمندریان ...
سلام مجدد
از دیدارتون خوشوقت شدم
امیدوارم روزهای روشن زودتر فرا برسه و ما هم از هنر شما در بستر های مختلف استفاده کنیم ❤️🌀
۰۵ شهریور
کهبد تاراج
سلام ارادتمند ممنون از شما سپاس که نوشتید من چند متن پشت اجرا مانده که توقیف شده متاسفانه دارم از جمله نمایشنامه های «یتیمچه »و «چند سال پیش» که در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در تئاترشهر و سالن سمندریان ...
♥️🙏🏻
۰۵ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر
موسیقی
سینما