در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال احسان نظری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:09:14
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
؛عدالت همیشه یه چیز نسبی است؛

دیشب به دیدن این نمایش نشستم. به نظرم نمایش نسبتا خوبی بود.

+ میزانسن و موسیقی خیلی خوبی داشت، خصوصا موسیقی ... دیدن ادامه ›› که در قسمت‌هایی مثل پتک بهت ضربه ای رو میزد.
- یکی از نکات منفی وجود یه نور پشت با درجه زیاد در حد آرک که می چرخید و توی صورت تماشاگران میخورد و به شدت آزار دهنده بود.
+ نور پردازی از دید من خوب بود، خصوصا در آوانسن بسیار بلد و جذاب بود ولی کاش میشد یه بلایی سر این داربست‌های کنار سن تئاتر شهر آورد یا حداقل با نور پردازی کاری کرد که دیده نشه.
+ بازی دوستان خوب بود البته بازی ها بیشتر شبیه به اکت های سینمایی بود تا تئاتر و تنها کسی که پرسوناژ (در قالب تئاتر) خوبی رو اجرا کرد آقای خسرو پسیانی عزیز بود.
+ پیس خوب بود، البته به نظرم خیلی اوج نگرفت و دیالوگ‌های خیلی مانگاری رو از خودش به جا نذاشت. ولی من ترجیح میدادم که پایان دیگری داشته باشه و این پایان خیلی به نظرم سرد و بی روح شد (البته اگه تحت تاثیر فضای تاریخی که توش هستیم قرار نگیریم).

* هشدار اسپویل*
اگه در زمان ورود به تاریکخانه نمایش تموم میشد یا حتی هر دو حبس میشدند به عقیده من پایانی جذاب‌تر از پایان فعلی می‌داشت.

-> وقتی توی تاریکخونه با جسدش مواجه شدم، دامن زیبایی که براش دوخته بودم رو تنش کردم و ازش عکاسی کردم.
۱۱ نفر این را خواندند
مینا این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش پدر یک شاهکار حیرت انگیز و قدرتمند از زوال عقل (آلزایمر) بود.

البته که من هیچ اطلاعاتی در خصوص این نمایش نداشتم ولی با اولین صحنه صحبت «آن» با «آنتونی» یاد فیلم زیبای پدر با بازی ماندگار آنتونی هاپکینگز افتادم.

+ اجرای حیرت انگیزاز داستان درامی کوتاه و دلخراش به همراه تغییر داینامیک عملکرد فرزند در هنگام مراقبت از او با محوریت اجرای استادانه رضا کیانیان عزیز
به عقیده من، هم این نمایش را باید دید و هم فیلم و از زاویه دید من فرقی در الویت دیدن ندارد. (من قبلا فیلم رو ... دیدن ادامه ›› دیده بودم)

+ حذف شدن آرام آرام وسایل خانه با توجه به خط داستان و
+ تغییر لباس شخصیت آنتونی به مرور زمان از یک لباس شیک و رسمی به بیژامه و لباس ساده، به زیبایی تمام استیصال و انزوا را به نمایش گذاشته بود.

در خصوص بازی‌ها بر خلاف نظر اکثر دوستان در خصوص بازی خانم مارین ون هولک، از نظر من با توجه به اینکه ایشون فارسی زبان نیستند و تفاوت‌های فرهنگی هم به طبع دارند بازی خوبی ارائه دادند حتی اون سردی و بی روح بودن در بعضی صحنه‌ها با توجه به خط داستان به نظرم درست بود.
- اما بازی آقای بهزاد کریمی مشخصا ضعف بزرگتری رو نشون میداد که بیشتر از هر موضوعی از لحاظ ضعف به چشم می خورد.
+ بازی باقی دوستان خصوصا آقای چنگیزیان و البته استاد کیانیان عزیز واقعا عالی بود.

+ طراحی و دیزاین خوب بود خصوصا داینامیک بودن صحنه و تغییر فضاها سریع و در نوع خود جالب بود.
- اما بهتر بود که از دوستان کمیته اجرایی برای جا به جایی حتی کوچکترین چیزها استفاده میشد. (بعضی صحنه ها خود بازیگر دیزاین رو تغییر میداد)
- وجود داربست ها در قسمت چپ صحنه تو ذوق می‌خورد.

در آخر، تشکر میکنم از تیم خوب و حرفه‌ای که یک شب فوق العاده و اجرایی زیبا و جذابی را ساختند.
دیدن این نمایش رو برای همه عزیزانی که علاقه به این سبک تئاتر دارند پیشنهاد میکنم.
هیچ وقت فکر نمی‌کردم از یک نمایش کمدی اینقدر لذت ببرم.

یه نمایش با کلاس کاری بالا، نور پردازی عالی، دیزاین خیلی خوب، موسیقی محشر بود.
آقای علی سرابی عزیز که با ایفای یک نقش پر کار اونقدر قدر ظاهر شد که توی خیلی از صحنه‌ها نقش دیگه رو زیر سایه خودش داشت.

قبل از اجرا خیلی دوست داشتم که خانم بنی آدم ایفای نقش کنه ولی وقتی بازی خانم الناز حبیبی رو دیدم به کلی کیف کردم.

در کل شب به یاد ماندنی بود و یک نمایش با کیفیت بالا رو شاهد بودم.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک نمایش شاهکار به معنای واقعی

نمایشی که واقعا بیننده رو درگیر می‌کنه (حداقل من رو خیلی درگیر خودش کرد)
اشاره به موارد دوگانه مثل تصمیم‌گیری عقل و احساس، گذشته و آینده، خواستن و نخواستن و حتی مرگ و زندگی.

یه نمایش عالی با بازی‌های خیلی خوب، کارگردانی خوب. همه چی به نظرم عالی بود.
شاید اگر در بعضی صحنه‌ها بازیگر مرد نمی‌نشست بهتر دیده می‌شد (یک سمت سالن زاویه دید اون جایگاه رو نداشت)

اما ... اما ... اونقدر آقای نائل عالی بودند که با اینکه گاهی اوقات دیده نمی‌شدند باز هم کاملا اون حس رو منتقل می‌کردند.
خانم فلاحی ... دیدن ادامه ›› هم فوق العاده بودند، واقعا که هنرمند باید باشی تا بتونی تمامی بازی رو با صدا توی ذهن بیننده تصویر سازی کنی.
خانم معتمد آریا عزیز هم که ... اصلا چی میشه گفت در خصوص از بزرگوار.

خیلی خوشحالم که تونستم این تئاتر زیبا رو ببینم. تشکر می‌کنم از همه عزیزان برای ساختن شب فوق‌العاده‌ای که انتظارش رو هم داشتم.
با توجه به نظرات دو سویی در مورد این نمایش، تصمیم گرفتم نمایش رو ببینم.
البته چون از قبل موضوع رو می‌دونستم و نمایشنامه پلیکان اثر اگوست استریندبرگ رو خونده بودم دوست داشتم ببینم چطور این نمایشنامه به تصویر کشیده میشه.

اول از همه بگم بازیگر نقش گرا اولین نمایششون رو اجرا کردن و خسته نباشید می‌گم چرا که می‌تونند با انتخاب‌های درست در مسیر پیشرفت قرار بگیرند.

متاسفانه باقی بازی‌ها رو دوست نداشتم.
زبان بدن ضعیف، میمیک صورت اصلا با نقش‌ها همخوانی نداشت. خنده‌ها، ترس‌ها، رقص‌ها و .... کاملا نمایشی بود.

سیستم صوتی فاجعه‌ای بیش نبود، صدای گوینده واضح پخش نمی‌شد و البته کلمات رو هم به درستی ادا نمی‌کرد.
دیزاین صحنه خوب نبود. مشکلاتی داشت:
وقتی ... دیدن ادامه ›› تاریک میشد خوب چراغ‌ها رو پوشش نداده بودن و دور سالن روشن بود.
وقتی رفتن دم پنجره کپسول آتش نشانی معلوم بود !!!
وسط نمایش بیننده وارد سالن می‌شد.

توصیه میکنم که نمایشنامه اصلی رو حتما بخونید چرا که اثری فاخر و قابل تامل است.

ای کاش یک شورای نظارت کیفی وجود داشته باشه که بدور از سلیقه و رابطه در خصوص نمایش‌ها و کسب مجوز برای اجرا تصمیم‌گیری کند.
نمایش اصلی فوق العاده است من قبلا خواندم، ای کاش اجرای خوبی ازش معرفی بشه
۱۷ اسفند ۱۴۰۰
شایان کشوردوست
سلام دوست عزیز من فکر‌میکنم که شما نمایشنامه اصلی رو نخوندید برا اینکه اسم شخصیتی که نوشتید کاملا اشتباهه نکته دوم مشکلاتی که گفتید بیشتر مربوط به سالن هست و ایرادات سالن و ربطی به گروه اجرایی ...
نمایشنامه ای که من خوندم { نویسنده : اگوست استریندبرگ، مترجم : پرویز تاییدی، نشر : قطره، سال 1394} بود.
این کتاب هم توی فیدیبو موجود هست هم شنوتو به صورت صوتی. در تمام اینها اسم بازیگر دختر {گردا} ثبت شده بود اینکه اونجاها هم اشتباه بوده واقعا اطلاعی ندارم.

من ایرادات رو از نظر شخصی خودم توی دو دسته بیان کردم(چرا که احساس کردم بهتره مشاهدات خودم رو در این قسمت بنویسم). مشکلات سالن رو هم مشخصا گفتم که به دیزاین کار بر میگشت.

اما اینکه نمیتونی حس نقش رو از صورت بازیگر بگیری، یا زبان بدن یا خنده‌ها و ترس‌های غیر طبیعی و ... دیدن ادامه ›› مصنوعی هست، اینا به سالن مرتبط نمیشه مشخصا به بازیگردان، بازیگران و کارگردان ارتباط داره از نظر من.

قطعا متوجه اقتباسی بودن این مورد هستم، چرا که اصلا نسبت به موضوع پوینت + یا - ندادم. کار اقتباسی کاملا عیان هست.

در نهایت براتون آرزوی موفقیت دارم.



۱۷ اسفند ۱۴۰۰
شایان کشوردوست
سلام دوست عزیز من فکر‌میکنم که شما نمایشنامه اصلی رو نخوندید برا اینکه اسم شخصیتی که نوشتید کاملا اشتباهه نکته دوم مشکلاتی که گفتید بیشتر مربوط به سالن هست و ایرادات سالن و ربطی به گروه اجرایی ...
جناب کشوردوست عزیز حقیقتا بنده هم این نمایش رو دیدم و فارغ از صحبت های دوست عزیزمون ( آقای نظری ) که 100% هم باهاشون موافق هستم ، باید عرض کنم که متاسفانه این نمایش هیچگونه نکته مثبتی در خودش نداشت اقتباسی که از این اثر به نمایش در آمد از نظر بنده بیشتر شبیه به خلاصه گویی از نمایشنامه اصلی بود که که آنهم به درستی صورت نپذیرفته بود ( به مثابه چسباندن چند قطعیه نگاتیو از یک فیلم اصلی بدون رعایت خط داستانی و کاملا گسسته از هم ) . فارغ از کیفیت پایین سالن نمایش متاسفانه در طراحی صحنه هیچگونه خلاقیت و خوش سلیقگی به چشم نیاامد و حتی دراستفاده از وسایل موجود جهت چینش صحنه نیز این امر به شدت مشهود بود . در وهله آخر باید عرض کنم که سطح کیفی بازیگران این نمایش در پایین ترین حالت ممکن بود ( بیان ، زبان بدن و میمک های صورت همگی ضعیف بودند ) . تنها دلیلی که بنده سالن نمایش را بعد از 15 دقیقه از شروع نمایش ترک نکردم فقط و فقط به احترام بازیگران این مجموعه بود . در کل این نمایش را به هیچ عنوان توصیه نمی کنم .
۱۷ اسفند ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فکر کن وارد سالن میشی و تنها یه چارپایه می‌بینی، شاید اول حس کنی که قراره بازیگر بیاد و اینجا بشینه و تنها یه نمایش مونولوگ ارائه بده
اما ...
سجاد افشاریان میاد و با همین چارپایه و چند نخ سیگار کاری میکنه که بخشی از وجودت رو اونجا توی صحنه جا می‌زاری.

شاید اوایل نمایش با شوخی‌های علی بخندی، به حرکت‌هاش، به حرف زدن‌هاش با حیدر
اما رفته رفته خنده رو لبات محو می‌شه و طعم تلخ همه صحنه‌های قبل رو تازه می‌چشی
استیصال رو می‌بینی
تنهایی رو حس می‌کنی
به معنای واقعی آب شدن ذره ذره آدمی رو لمس می‌کنی

و با علی زندگی می‌کنی
انگار که علی خود تویی، انگار که حیدری ... دیدن ادامه ›› توی زندگیت داری یا داشتی
بوسه رو با تموم وجود حس می‌کنی، غم و عشق رو با سرمه می‌فهمی

اگه بخوام تک تک صحنه‌هایی که توی اون نمایش زندگی کردم رو بگم نشدنی هست
باید دید، باید رفت و با این نمایش برای یک ساعت و ده دقیقه زندگی کرد

آخ که وقتی علی انتظار صدای سرمه رو می‌کشید تا براش بخونه
آخ که وقتی با هم شروع کردن به خوندن و نور آروم آروم گرفته شد
«خیلی غریبی واسه من، از چه شبی جدا شدی ... »

و اشک و احساس

میتونم بگم فوق العاده بود
چه شبی رو برای من ساختی آقای افشاریان عزیز
و چقدر خوشحالم از اینکه هنرمندایی چون شما هستند که میتونند با هنرشون حال ما رو توی سالن دگرگون کنند
ممنونم بابت این نمایش و خسته نباشید میگم به تیم خوبتون
بمونید برامون تا از نمایش‌ها و کارهاتون لذت ببریم

پنجشنبه 28 بهمن 1400 ساعت 20
ارادت و ممنون از حضور و نظرتون????
۳۰ بهمن ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من احساس می‌کنم که دیالوگ به دیالوگ این اثر رو کسانی که متاهل هستن و یا زمانی متاهل بودن، میتونن با تمام وجود حس کنن یا حتی بخش‌هایی از اون رو زندگی کرده باشن.
یکی از دلایلی که لاموزیکا سوم آقای تهرانی، با متن پر احساس و عاشقانه درام رو دوست داشتم اینه که دیالوگ‌های بازیگر زن نمایش پرده‌ای رو از جلوی چشمام برداشت که میتونه بخشی از دیدم تو زندگی رو نسبت به پارتنرم تحت شعاع قرار بده.

"آدم‌ها همه چیز رو فراموش می‌کنن، آدم‌ها عاشقی کردن رو فراموش می‌کنن"
و چقدر تلخ و تاریک میتونه باشه، بدون اینکه بفهمی داری تن به این فراموشی میدی ...

خلاصه آقای تهرانی با این نمایش کاری کردی که من بعد از دیدنش مسیر زیادی رو تا خونه پیاده برم و فکر کنم به تمام جزئیات ...

فقط ای کاش می‌شد ابتدای نمایش صدای زن پشت تلفن مشخص می‌شد. شاید اگه دوستم قبل از نمایش به من نمی‌گفت به این راحتی متوجه این مکالمه نمی‌شدم.
بهتره اینطور بگم که، نمایش عجیبی بود. شاید عجیب از این نظر که نیاز بود قبل از این نمایش، "اتوبوسی به نام هوس" و "کلفت‌ها" را می‌دیدم.
یک نمایش مدرن، با میزان تحرکت بالا (هر دو بازیگر).
البته که نمایش دقیقا آنجه در نمایشنامه آلبرکامو می‌باشد نیست ولی، نمایش بازنویسی شده از آلبرکامو با نشان دادن موضوع مشترک هستش.
پیش نمایش با بازی خانم خیلی خوب بود، فضا سازی خیلی خوب بود، موزیک صحنه عالی بود.
وقتی نمایش شروع شد همون ابتدا تا چند دقیقه شوکه شدم و انتظار داشتم خیلی بهتر می‌بود، ولی روند نمایش همه چی رو عوض کرد.
بازیگران خیلی خوب بودن (اکت های قوی و حساب شده) به خصوص بازیگر مرد داستان.
«در کل نمایش خوبی بود»
زهره مقدم و محمد فروزنده این را خواندند
سپیده و علی عبدالرحیم این را دوست دارند
البته کمی دیر اقدام کردین برای پیشنهاد دادن دوست عزیز :)
۰۶ مرداد ۱۳۹۸
دقیقا محمد جواد عزیزم
۰۶ مرداد ۱۳۹۸
مخلصم جناب لهاک بزرگوار و عزیز ( از همون قلب های معروف خودتون )
۰۶ مرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید