«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
تاتری در ستایش سکوت، کلاس مدیتیشنی برای سفر به درون خود، فرصتی برای دریافتن معنای زندگی ومعنای خود.
تاتر برای اکثر افراد سالن کسالتبار بود وگوشی ها از نقاط مختلف سالن روشن شدن میشدن تا ساعت رو ببینن، در حالی که اکنون رو از دست میدادن، اکنونی که باید به مشاهده میگذشت، مشاهده بازیگرانی روی صحنه که مورد چرایی،چگونگی،چیستی، تو را به چالش میکشند.
در کل چیزی بعد از دیدن نمایش در من روشن شد که مدیون سکوت نمایشه که اجازه میداد تک تک دیالوگها به درون خودم ببرم و در وجودم حلاجی کنم.
پیشپا افتاده ترین لحظات زندگی، منحصربه فرد و غیرقابل برگشتن.
این هنرمندانهترین نوع کنار اومدن با ترس و درگیری ذهنی بود که تنها از این زوج هنری برمیاومد.
تاتر به نظرم کاملا روی متن میگذشت و احسان گودرزی هر لحظه با متن کاری میکرد که مو به تنت سیخ میشد.
صحنه در عین مینیمال بودن کامل بود و استفاده از پروژکتور ایده کامل و پخته ای از اب در اومده بود.
ربط دادن نامه های بهروز به زندگی امروز خاطره، دیالوگها، ارتباط روز عروسی با روز مرگ بهروز همه نشون دهنده پختگی متن بود.
نکته های منفی که به نظرن میرسه یکی موسیقی بین بخش ها بود که به نظرم گزینه خوبی نبود و دیگری میزان سیاهی تاتر، درسته که در مورد قسمت تاریک ذهن صحبت میشد ولی برای مخاطبی که شاید هنوز به شناخت نرسیده و سست ه شاید تاثیر منفی زیادی میذاشت.
در بخشی که احسان دنیای بعد از مرگ خاطره را برایمان تصویر میکرد و از خاطره میخواست که فیلم برداری کنه به شدت من رو به یاد حامد اسماعیلیون و زندگی بعد از شلیک به هواپیما پریسا وریرا انداخت که باز هم هنر نویسندگی احسات گودرزی بود.
تلمیح به تاتر قبلی هم برای کسی که در تاتر قبلی حضور داشته قطعا جالب توجه بود و حس وفاداری میداد.
در نهایت هم خسته نباشید به تیم عالی و کاردرستتون
تاتر در مجموع خوب بود و درگیرش میشدی و سوالی تو ذهنت ایجاد میکرد که میتونستی بهش فکر کنی اکثر بازیگرا هم به خوبی نقششون رو اجرا میکردن و حس منتقل میشد ولی از اول جهت دار بود و تقریبا میتونستی انتهای داستان رو حدس بزنی به نظرم اگر بیطرف تر بیان میشد شاید در رای گیری پایانی افراد بیشتری به تیم پزشکی رای میدادن
مجموعا نمایش رو دوست داشتم. بازی دو بازیگر به عنوان یک نقش برام گنگ بود و دلیل خاصی برای اینکار نمیدیدم چون زمانهای متفاوتی رو هم بازی نمیکردن اما بعد از نمایش دیدگاهها رو که خوندم دلایل جالبی برایش پیدا کردم.
خسته نباشید به بازیگران و کارگردان
سلام وقت بخیر
من برای ۵شنبه ۱۹ ام سه بلیط در ردیف ۹ دارم که نمیتونم برم اگر کسی مایل بود برای خرید تو واتس ام بهم پیغام بده
۰۹۳۷۲۲۳۴۳۶۶
میدونی چیشد صادقی؟
همه مرگ اون پاسبان رو فراموش کردن
مرگ این سه تا سربازم یادشون میره ...
بازی روان و متن بی نقص تاتری که بعد از دیدنش حس خوبی دارید
بازیگری که بتونه در تاتر با فاصله ی کمتاثیرگذار باشه بازیگر خوبی محسوب میشه و این تاتر پر بود از این نوع بازیگران شاید بهتر بود برای شخصیت اقای تینو صالحی متن قوی تری نوشته شود که مخاطبرو بیشتر به فکر فرو ببرد
طراحی صحنه بسیار خلاقانه بود از پیکان دو نیم شده تا طراحی طناب دار روی زمین
در آوردن داستان در یک کت واک ایده ی جذابی بود اما داستان بعضی شخصیت ها برایم نا مفهوم بود
تاتری بود برای درگیر کردن مغز و دید ،دیگر دیالوگی برای رسا تر کردن منظور نبود و همین باعث جذابیت بیشتر تاتر میشد
به شدت توصیه میشه دیدن این تاتر و منتظر کار های بیشتری از این نوع هستیم
متن به نظرم اساسی ترین نکته ی یک تاتر هست و متن این تاتر در حد یک تاتر کوچک و خودمانی بود و به سختی میشد اسمش رو تاتر گذاشت
آتانازی موضوع مهمی است و متن های بسیار قوی تری برای بیان این موضوع نیاز است اما این متن انقدر موضوعات دیگر را اضافه کرده بود که اتانازی به کناره کشیده شده بود
با آرزوی موفقیت و پیشرفت بازیگدان این تاتر
گوشه کنار ۱۳ همه چی اتفاق میافتاد یه دنیای کوچک با تمام آدم ها و اخلاقیاتشون به آدم ها و رفتارشون و اثراتش نگاه میکنی و میبینی ارزش های آدم ها چه بلا هایی سرشون میاره
گروهی میبینی با اعتقاداتی اونقدر قوی که حاضرن اعتقادات مخالف رو از بین ببرند و ..
به نظرم همین ازدیاد موضوعات باعث شده بود کیفیت دیالوگ ها پایین بیاد اما تعدد بازیگران وبازی باور پذیر اکثر آنها فراموش نشدنی بود
همه چیز سرجای درستش بود از صندلی عجیب صحنه که تنها درون صحنه بود و در هر لحظه میتوانست به اون چیزی که به داستان مربوط بود تبدیل بشه، نور پردازیی که تو رو درگیر نمایش میکرد بازی فرشاد هاشمی که کامل بود بی نقص و قابل باور
هنر یک مفهوم است و برای هر کس مفهومی متفاوت اما این تاتر مخلوط تمام تعریف ها از هنر است بعد از تموم شدن دلت میخواد هی مرورش کنی تمام لحظات تمام دیالوگ ها به بهترین شکل کنار هم چیده شده داستان ها ی جدایی که بهم مربوط میشن