در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مهسا حیدری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:55:33
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام.
قبل از اینکه نظرم را راجع به نمایش بنویسم، می‌خوام نظرم را راجع به فرهنگ تماشاچی بودن بنویسم.
پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت به تماشای این کار نشستم. متاسفانه در کل زمان اجرا خانم مونا فرجاد و دوستشون که در ردیف چهارم نشسته بودن حرف زدن. چندباری هم دیگر حضار به نشانه اعتراض نگاهشون کردن اما... . همیشه از یه تماشاچی عادی انتظار داشتم حتی کلمه‌ای به زبون نیاره، اما امروز از خانم فرجاد صرفاً انتظارم به این سطح تقلیل پیدا کرد که لااقل چند دقیقه حرف نزنن. شاید ایشون صرفا برای ملاقات دوستان هنرمندشون آمده باشن اما من تماشاچی برای تماشای نمایش با تمرکز آمدم.
خود نمایش که خسته نباشید میگم به کل گروه بنظرم ایراد اصلیش زمان طولانیش بود. البته با توجه به کودکان و نوجوانان حاضر در سالن که تقریبا تا انتها کاملا ساکت بودن میشه گفت کار آنقدر جذاب بود که تماشاگر را تا پایان با خودش بکشونه و باعث خستگی در طول زمان نشه.
تمام بازی‌ها خوب بود. از کسی مثل آقای آئیش و دیگر دوستان حرفه‌ای هم انتظاری جز این نمیره. از آقای حمید رحیمی می‌خواستم اجرای متفاوت از هیدن ببینم اما تقریبا همون سبک بازی را ازشون دیدم. از آقای سامان کرمی دومین کاری بود که در چند وقت اخیر میدیدم و بنظرم بازی شیرینی را ارائه کردن. آقای معتضدی نقش پیرمرد ویلچر عمودی را خلاقانه‌تر از نقش اصلیشون اجرا کردن که احتمالا بخشیش برمی‌گرده به هنر تیپ‌سازی ایشون با صدا و بخشیش هم به طراحی ان صحنه. ... دیدن ادامه ›› گروه حرکات فرم هم خوب بودن و چقدر هم به اندازه روی صحنه دیده شدن. ترانه‌ و اجرای حرکات خیلی در دل کار نشسته بود و مثل بعضی کارها در حد یه ادا و اصول بی‌ربط باقی نمونده بود.
وقتی اسم گالیله میاد خواه و ناخواه می‌دونیم که قراره به کدام مسائل روزمون در دلش برسیم که بنظرم کارگردان از پس پررنگ‌ کردن ان قسمت‌ها در دل کار برامده بود.
خدا قوت به همگی.

سلام. از کل گروه بابت کار درجه یکشون متشکرم.
با اینکه گفته شد در اجرای ۱۹ اردیبهشت مشکل نور وجود داشت اما من اصلا متوجه مشکلی نشدم و بنظرم همه چیز به خوبی مدیریت شد. خصوصا که بازی با نور کار بنظرم نقطه جذاب کار بود.
ساختار کار را بی‌نهایت دوست داشتم. تمام بازی‌ها درجه یک، خصوصا خانم لورا. حس طمع، خیانت، دورویی و... را به خوبی به من بیننده منتقل کردن. با اینکه تعداد افراد داخل صحنه زیاد بود اما تک‌تک کارکترها به اندازه لازم نقش پیش برنده داشتند. این از نقاط قوت کاره. بعضی کارهای پربازیگر را آدم میبینه و دائم با خودش میگه چه دلیل داره این همه آدم روی صحنه وول بزنن؟
گریم مکمل بازی‌ها شده بود.
کار سورئال بود و چه جای مناسب‌تر از بستر سورئال برای نقد به نهاد مذهب و قدرت؟ از این بابت به نویسنده باهوش‌شون تبریک میگم.
کار یک جاهای برای امدن شخصیت‌های فراری و مباشر دچار اطناب شد. اما روی هم رفته انقدر جذاب بود که به چشم نیاد.
خدا قوت.

سپاس از مهر شما و
ثبت نظرتون دوست عزیز و گرامی🙏🌹
۲۰ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام.
چنان شیفته متن و ایده شدم که می‌خواستم امتیاز ۵ بدم.
اما متاسفانه برعکس بیشتر کارها که ضربه رو از متن می‌خوره و بازی‌ها درجه یک هستن اینجا متن عالی ضربه رو از بازی خورد.
بازی آقایان قابل قبول بود هر چند که بازی آقای مرادی هم خیلی غلو توش زیاد بود. شاید بهتر بود یه جاهای اکت‌ها را مدیریت کنند تا اوج و فرود‌ها بهتر دیده بشه. بازی خانم هیچ کدوم از حس‌های که باید در من تماشاچی برمی‌انگیخت رو حتی قلقلک هم نداد. بنظرم این کار می‌توانست جز شاهکارها باشه و حتما کارهای آینده آقای کوهی را پیگیری خواهم کرد.
سلام.
بازی‌ها خوب و یکدست.
چیزی که خیلی در این نمایش پسندیدم موضوع کار بود. مشکلات حقوقی و قضایی که ممکنه برای هرکس پیش بیاد و سیستم غیرکارامد قضایی و امنیتی که باهاش درگیریم. از این نظر به نویسنده کار تبریک میگم که با زبان طنز به سراغ این مشکلات رفت.
طنز کار اگر وارد شوخی‌های جنسی نمیشد هم سرپا باقی میموند و به گمانم حتی سطح بالاتری از خنده رو می‌توانست بگیره. البته در رابطه با یکی از شخصیت‌ها بخشی از شخصیت سازیش به حساب می‌آمد اما دیگه زیادیش جذاب نبود. دلیل مونولوگ‌ها را نفهمیدم؟ شخصیت تک‌تک کارکترها در امده بود و اصلا نیازی نبود ما قصه گذشته‌شون رو از زبانشون بشنویم. همین زمان رو طولانی‌ کرد و اطناب داده بود به کار.
مساله بعدی که می‌خوام عنوان کنم مربوط به بخش فنی سالن هست. تهویه هوا ضعیف بود جوری که بعد از سیگار کشیدن بازیگران بر روی صحنه هوا سنگین شد و تعدادی از تماشاچیان هم به تک سرفه افتادن بهتره برای این مساله فکری صورت بگیره.
روی هم رفته کاری هست که از دیدنش راضیم.
با سپاس.
سلام.
با توجه به نمایش جوجه تیغی و خاطره خوبی که ازش داشتم. انتظاری جز این نداشتم. بازی هر دو بازیگر عالی. متن خوب با نقدهای اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و... به اندازه.
یکی از تمیزترین کارهای که فعلا در ۱۴۰۳ روی صحنه دیدم.
موفق باشید.
سلام.
با توجه به کار قبلی کارگردان یعنی شام خداحافظی این کار را انتخاب کردم. اما آلان ترجیح میدم همون کار را در ذهنم نگهدارم. بازی‌ها خوب بود و البته انتظاری هم جز این از بازیگران خوب نمیره. متن کار یکدست نبود. چندتا اشاره سیاسی که در کار شده بود رو هم دوست داشتم.
موفق باشید.
سلام.
از این که سه بعد زمانی شخصیت را یکجا روی صحنه دیدم خوشم آمد. انتظاری بود که از نمایش سیاه‌خال هم داشتم اما براورده نشد. متن کار می‌توانست به مراتب قوی‌تر باشه یه مقداری کار اطنابش زیاد بود. صدای آقای خواننده و خانم را دوست داشتم. صدا و نورپردازی بنظرم خوب کار را پوشش نمی‌داد. البته صدا رو می‌ذارم پای بلندگو. اما نورپردازی جاهای از لذت دیدن واکنش‌های صورت بازیگران خصوصا آقای محدث تماشاچی را محروم می‌کرد.
موفق باشند.
سلام.
موسیقی کار شروع جذابی بود. کار تمام المان‌های ظاهری پست مدرن را داشت اما متاسفانه فقط در حد تیک زدن باقی مونده بود و کار در محتوا به عمقی نرفته بود که در ذهن بیننده ماندگار بشه. حس می‌کنم برخلاف کارهای مثل اسفرود بی‌دم که بعد از چند ماه هنوز یه وقتای ادم یادش می‌کنه این کار بعد از چند ساعت پاک میشه حتی مونولوگ‌ها تاثیر ویژه‌ای لااقل روی من نداشت.
موفق باشند.
بهاره مکرم، محمد فروزنده و میثم محمدی این را خواندند
مسعود زارع و ساناز عظیمی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

سلام.
با دیدن دوتا صندلی و عبارت حاج آقا با خودم گفتم: یه کپی از زبان اصلی قرار ببینم. اما خوشبختانه در عرض پنج دقیقه نظرم کامل عوض شد. به نویسنده تبریک میگم متن در عین همه زمانی بودن، اشارات خوبی به زمانه خودمون داشت. این را خیلی پسندیدم.
اپیزود ۲ و ۳ اوج کار بود. کاش اپیزود خانواده را قبل از ۳ می‌ذاشتن که کار در اوج تمام بشه.
سپاس.
ممنونم از شما خوشحالم حالتون با اجرا خوب بوده
۱۲ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کاری انسانی با طنزی سالم و متن منسجم. تمام بازی‌ها خوب و یکدست.
سالن با دو جایگاه برای اجرای مونولوگ بنظرم چندان مناسب نیست. طراحی صحنه اما نقطه قوت کار بود.
مهسا حیدری (mahfa.pme)
درباره نمایش رگ i
سلام. دیشب این نمایش رو دیدم. خیلی اهل نظر گذاشتن برای نمایش‌های که میبینم نیستم. اما این کار رو دوست داشتم. به گروه تبریک می‌گم. دیشب کار بخاطر مشکلات فنی با چند دقیقه تاخیر شروع شد. رفتار مودبانه مجموعه سالن واقعا جای تشکر داره. تنها نکته‌ای که در نمایش دوست نداشتم بخشی از دیالوگ‌های کاملا ترکی بود که بخاطر نداشتن پس و پیش فارسی تقریبا برای افرادی که این زبان رو بلد نیستن غیر قابل درک میشدن. امیدوارم در اجراهای بعدی گروه یه فکری برای این ماجرا بکنند و به شکلی کلمات فارسی را وارد آن دیالوگ‌ها بکنند که از اصالت کار کم نشه و همه هم متوجه مفهوم کلی بشن. باز هم ممنون از این گروه خوب بابت نمایشی که به جان‌ و دل می‌نشست.
با سلام و احترام
ممنون که نظر و حستون رو با ما درمیون گذاشتین.
نکته‌ی ذکر شده به گروه اجرایی منتقل خواهدشد.
۱۳ مهر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چه چیزی ۳ کیلو ۲۵۰ گرمش می‌تواند تا این حد مهم باشد که بتواند تماشاچی را روی صندلی یک ساعت بنشاند؟ همین یک سوال کافی است که قلقلک داده شویم برای تماشای این نمایش.
قبل از هر چیز باید بگویم که با یک شاهکار هنری روبه‌رو نیستیم. اما چیزی که بتواند این نمایش را فاقد ارزش هنری کند هم درش وجود ندارد. پس اگر با یک انتظار معمولی وارد سالن شوید به حتم در نهایت با رضایت سالن را ترک خواهید کرد.
من شب اول اجرا را دیدم و به عنوان اولین اجرا فکر می‌کنم آنقدر گروه تر و تمیز کارش را انجام داده که بتواند نمره قبولی بگیرد.
تمام بازی‌ها در این نمایش سطح خوبی دارد. خصوصا محمد نادری که سکوت دقایق اخرش جوری به جان می‌نشست که از هزاردیالوگ گویی غلو آمیز بهتر بود. کار اولی بود که از  نسا یوسفی و مرتضی حسینی دیدم. بنظرم هر دو در انتقال حس و حال فضا خوب بودند.
اما چیزی که از همه بیشتر دوست داشتم اشاره به فقر فرهنگی کشور و ایجاد شکاف طبقاتی بود. چیزی که بنظرم مدت‌هاست مثل موریانه افتاده به جان ما ایرانی‌ها. این نمایش به زندگی اکثر قشر متوسط نزدیکی‌های داشت. بلاخره یک نفر از شخصیت‌ها و یا یکی از خرده داستان‌ها را در اطرافمان دیده و تجربه کرده‌ایم. این حس نزدیکی برای درک و همراهی کار کمک کننده است. می‌توانم بگویم این نمایش من را یاد فیلم ابد و یک روز انداخت. جوری که وقتی از سالن خارج شدم ته ذهنم فکر می‌کردم شاید مهدی زندیه نه در خودآگاه که در ناخودآگاهش به وقت نوشتن این نمایش تاثیری از سعید روستایی گرفته است.

الهه هدایتی، امیر مسعود و Mona dinaa این را دوست دارند
ممنونم از نگاهتون و نظرتون
۱۶ مهر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

سال گذشته راجع به "هایلایت" به دوستانم گفتم بروید، ببینید، بخندید؛ کار خوبیست. "هایلایت" نقد اجتماعی داشت، فکر داشت. خنده گرفتن‌هایش هم زیاد بود و مستمر. صدای خنده خیلی کم قطع می‌شد در سالن. امسال اما می‌گویم؛ بروید "داری داری داری یا نداری؟" سوسن پرور را ببینید. بخندید، اما نه زیاد. بیشتر گریه کنید. اینبار نقد نیست. یک‌جور درد است که آوار می‌شود روی سرتان. همه سالن یک حال خوب تلخ را تجربه می‌کنند. نمایش خوب می‌بینند. یک تئاتر با شرافت. واقعا اسم شریف را آدم دوست دارد برای این نمایش هزار بار تکرار کند. بس که شریف بود.
من تئاترهای لوکس این روزهای صحنه را ندیده‌ام. اما همه اسمشان را شنیده‌ایم. می‌دانیم که محترمانه به ما گفته شده جای کارمند و کارگر در نمایش موزیکال و هتل نیست. پس اصلا سراغ بلیطشان هم نرفته‌ایم. اما تئاتر سوسن پرور دقیقا جای ما قشر متوسط است. مای که هر روز دغدغه فردای نه تنها خودمان که کشورمان را داریم. اینکه چه میشود؟ قرار است چه کنیم؟ با این وضعیت دلار ، تحریم و... سرانجام مای معمولی که با همین روند به فقر نزدیک میشویم چه خواهد بود؟!
تئاتر سوسن پرور از آن دست نمایش‌هاست که شاید ده سال دیگر و یا در جای دیگر جز ایران اصلاً نمایش‌نامه‌اش برای کسی بار هنری نداشته باشد. کسی یادش هم نکند. اما من از انها هستم که معتقدم هنر باید درد مردمِ زمان و مکان خودش را بگوید. اینکه جهان شمول باشد و بدون تاریخ انقضاء خوب است. موافقم. باید یکسری اثر با این سبک و سیاق تولید شود. اما لازم نیست همه انطور باشند. یکسری ادم باسواد باید از خودمان برای خودمان داستان بگویند. باید یک ادمهای مثل پرور باشند تا حال و روز خودمان را نشانمان دهند. هنرمندانه نشانمان دهند. و او این کار را کرد.
نمایش "داری داری داری یا نداری؟" را برای زنده ... دیدن ادامه ›› ماندن تئاتر مستقل دغدغه‌مند ببینید. برای اینکه سالن‌های کوچک تئاتر و گروه‌های جوان زنده بمانند. تا ما قشر معمولی جامعه باز هم بتوانیم لذت تئاتر حرفه‌ای دیدن را تجربه کنیم. تا تئاترهای اجتماعی هم مثل ارج، ملی و نساجی مازندران تعطیل نشوند.