سلام.
قبل از اینکه نظرم را راجع به نمایش بنویسم، میخوام نظرم را راجع به فرهنگ تماشاچی بودن بنویسم.
پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت به تماشای این کار نشستم. متاسفانه در کل زمان اجرا خانم مونا فرجاد و دوستشون که در ردیف چهارم نشسته بودن حرف زدن. چندباری هم دیگر حضار به نشانه اعتراض نگاهشون کردن اما... . همیشه از یه تماشاچی عادی انتظار داشتم حتی کلمهای به زبون نیاره، اما امروز از خانم فرجاد صرفاً انتظارم به این سطح تقلیل پیدا کرد که لااقل چند دقیقه حرف نزنن. شاید ایشون صرفا برای ملاقات دوستان هنرمندشون آمده باشن اما من تماشاچی برای تماشای نمایش با تمرکز آمدم.
خود نمایش که خسته نباشید میگم به کل گروه بنظرم ایراد اصلیش زمان طولانیش بود. البته با توجه به کودکان و نوجوانان حاضر در سالن که تقریبا تا انتها کاملا ساکت بودن میشه گفت کار آنقدر جذاب بود که تماشاگر را تا پایان با خودش بکشونه و باعث خستگی در طول زمان نشه.
تمام بازیها خوب بود. از کسی مثل آقای آئیش و دیگر دوستان حرفهای هم انتظاری جز این نمیره. از آقای حمید رحیمی میخواستم اجرای متفاوت از هیدن ببینم اما تقریبا همون سبک بازی را ازشون دیدم. از آقای سامان کرمی دومین کاری بود که در چند وقت اخیر میدیدم و بنظرم بازی شیرینی را ارائه کردن. آقای معتضدی نقش پیرمرد ویلچر عمودی را خلاقانهتر از نقش اصلیشون اجرا کردن که احتمالا بخشیش برمیگرده به هنر تیپسازی ایشون با صدا و بخشیش هم به طراحی ان صحنه.
... دیدن ادامه ››
گروه حرکات فرم هم خوب بودن و چقدر هم به اندازه روی صحنه دیده شدن. ترانه و اجرای حرکات خیلی در دل کار نشسته بود و مثل بعضی کارها در حد یه ادا و اصول بیربط باقی نمونده بود.
وقتی اسم گالیله میاد خواه و ناخواه میدونیم که قراره به کدام مسائل روزمون در دلش برسیم که بنظرم کارگردان از پس پررنگ کردن ان قسمتها در دل کار برامده بود.
خدا قوت به همگی.