در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مهناز فخرآبادی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:37:38
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بهترین نقدی که در خصوص این نمایش خوندم:

"این روزها سوار شدن بر موج سیاسی - اجتماعی و مغلوب واقعیت برونی شدن باب روز شده است ؛ دستاویزی برای جلب تماشاکنان و پوشانده ضعف های تکنیکی و دراماتیکی و ایضا از این طریق به فروش بالا دست یافتن .
بدون تعارف این اثر ویژگی خاصی چه به لحاظ متن و چه کارگردانی و چه بازی ندارد . یک اسندآپ صرف ، با نواقصی در رورایت .بیان بازیگر آنقدر در هم و بر هم است که بسیاری از حرف هایش نامفهوم است و شنیده نمی شود. .
اولین درس تئاتر تقویت و یادگیری بیان است . پیش از هرچیز با میکرفون روی صحنه حرف زدن در تئاتر اشتباه است که متاسفانه در این سال ها باب شده است . باید گفت یکی از ویژگی های تئاتر و بازیگری در سطح حرفه ای آن بیان وصدا و حس است .
هر چند البته با ید قبل کرد این یک استنداپ است و اصولا استنداپ ها از ترفند های صدایی که با بازی با میکرفون صورت می پذیرد استفاده می کنند اگر قرار باشد حتی با میکروفن بیان ما اینگونه نامفهوم باشد که دیگر چه چیزی از بازیگری نمی ماند .
بازی هم در واقع چند حرکت خطی در یک مربع برای القاء فضای ... دیدن ادامه ›› زندان و تکرار آن بود . از اینها که بگذریم تو گویی بازیگر - کارگردان نمایش دارد برای خودش بازی می کند نه تماشا گران .
به لحاظ بازی نیز سجاد افشاریان در واقع خودش است و خود را بازی می کند . و باز متاسفانه این خود را بازی کردن نیز باب شده و به اشتباه نامش را بازی راحت و روان و رئالیستیک می گذارند .
تعریف و معنا و مفهوم بازی واقعگرایانه چه به لحاظ تئوری و چه عملی و چه دراماتیک چیز دیگریست که توضیح و تبین آن در این مختصر نمی گنجد.
در هر صورت استنداپ بک تو بلک به لحاظ همان استنداپ بودنش والبته ید طولایی که کارگردان بازیگرش در اینگونه کارها دارد و در برنامه خندوانه نیز شاهد هنرنمایی اش بوده ایم کمک شایانی به پر مخاطب بودن این اجرا کرده است ."
اقای افشاریان همیشه خودشون هستن که در متن‌های ١٦ سالگی یک خانم نوجوان گیر افتادن. من هیچ وقت بازی کردن ندیدم از ایشون.
البته این قضاوت من از کارهای قبلیشون هست. من دیگه دنبالشون نمی‌کنم ولی نظر شما نشون میده همون روال سابق ادامه داره. چرا که نه؟ وقتی که میشه انقدر درامد داشت
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
درود بر شرف شما و نویسنده ی این نقد درست . اینجاست که شاعر میگه جانا سخن از زبان ما میگویی ....
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بهترین قسمت نمایش آهنگ خیلی غریبی واسه من با صدای زیبا و روح نواز عزیزدل پرستو احمدی بود
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مایشی متوسط و بسیار خسته کننده میتونست خیلی بهتر و تاثیرگذارتر باشد صدای صحنه بسیار بد و قابل فهم نبود و آقای سجاد هم بعضی کلمات و مخصوصا آخر جملاتشون اصلا مفهوم نبود اصلا دکور نداشت هیچ زیبایی بصری و سمعی نداشت اونقدر که در مورد این نمایش تبلیغ و تعریف شد اصلا من رو به شخصا راضی نکرد نمی خوام با نمایشی مقایسه کنم ولی نمایش اینجا کجاست خانم ریما رامین فر و نمایش ماتریوشکا آقای پارسا پیروزفر که در سالهای قبل اجرا شد که اونها هم تک نفره بودن عالی و بی نظیر بود و هنوز که هنوز بعد از سالها دو تا از بهترین نمایشهای عمرم هستند من فکر کردم این نمایش هم مثل اون دو تا برام خاطره انگیز و نوستالژیک میشه ولی واقعا حیف این وقت و هزینه ای که رفت البته فکر می کنم اگر در یک سالن کوچکتر و با تعداد تماشاچی کمتری نمایش اجرا می رفت تاثیرگذار تر و قابل فهم تر و زیباتر می شد از آقای سجادیان درخواست دارم جملات را کمی محکمتر بلندتر و قابل فهم تر بیان کنند. با تشکر
بعد از یک ماه خرید بلیط و وقت گذاشتن و رفتن در این ترافیک اجرای روز چهارشنبه ۸ شهریور به علت رعایت حجاب و حراست دانشگاه ووووووو نمایش کنسل شد
دکور نمایش خوب و خیلی عظیم و پرخرج بازیهای علی سرابی و ریما رامین فر خوب بازی پژمان جمشمیدی و الناز حبیبی متوسط متن کمی کش دار و بعضی جاها خسته کننده صدای صحنه ضعیف بعضی جاها صداها اصلا وضوح نداشت موسیقی خوب ولی ویولون خیلی بد و فالش در کل نمایش خوبی بود ولی من انتظار بیشتری داشتم
سیمین بهرامی، مهرنوش مومنی و امیر باقری این را خواندند
مرضیه آقاجانی و یاسمن این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یادش بخیر یک زمانی می یومدیم توی نظرات و فقط نظر بود در مورد نمایش چگونگی اجرا بازیگرا و غیره ولی الان متاسفانه می یایم و فقط بازار سیاه خرید و فروش بلیط هست واقعا حیف که همه چیز به فنا رفته
عزیزم فکر نمی‌کنم بازار سیاه باشه ! راستش برای خودمم پیش اومده که بلیت تهیه کردم و چون بدلایلی امکانِ رفتن نداشتم روی دیوارِ تیوال نوشتم اگر کسی اون صندلی رو خواست ازم بخره تا من در یه روز دیگه تهیه‌ش کنم (این برای سودآوری نیست)
گاهی هم بعضی دوستان با قیمت پایین‌تر تقدیمش میکنن
اینا رو گفتم که هنوزم از تیوال و کاربرانش ناامید نشی ?
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
سلام
اگر تمایل داشتید لطفاً برای فروش به این شماره تماس بگیرید
09121325308
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
امین س
سلام من برای 13 یا 14 دو تا بلیط نیاز دارم، لطفا واتس اپ پیام بدین اگر دارین، ممنون. 09163151392
در واتس آپ پیام گذاشتم براتون
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برای من اصلا هیچ جذابیتی نداشت. بازیها به غیر از رضا دلاوری خیلی بد بود از بهناز جعفری انتظار بیشتری داشتم نیکی کریمی اصلا خوب نبود و خیلی تپق داشت واقعا چرا باید بازیگران سینما تئاتر هم بازی کنند موضوع هم زیاد دلچسب و گیرا نبود و معلوم هست که آیدا کیخایی کارگردان خوبی نیستند.
ممنون که نظرتون رو با ما در میون گذاشتید.
۲۳ خرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی جالب این کار به این قدرت 8 تومان بعد اون تئاتر مسخره جاده طولانی مارپیچ 10 تومان هست.
مدتهاست دریافته ایم ک ملاک ارزش گذاری, قیمت یا قدرت نیست...
۲۹ آذر ۱۳۹۱
خیلییییییییییییییییییییییییی موافقم
۳۰ آذر ۱۳۹۱
مایلم بیشتر آشنا بشیم
۱۷ دی ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بچه ها سلام نظرتون راجع به نمایش آمدیم نبودید رفتیم چیه هر کی رفته خواهشن بیاد اینجا و نظرشو بگه با توجه به اینکه بلیطش 20 هزار تومن.
یک شوی تمام عیار...
انگار رفتی سیرک...
یک کلاه برداری عیان...
۱۰ اسفند ۱۳۹۰
یعنی انقدر بده؟من تا تیر ماه فقط یک تئاتر می تونم تماشا کنم و می خواستم همین کار رو ببینم،در حال حاضر چه تئاتری رو پیش نهاد می کنید؟
۱۰ اسفند ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
واقعا از آقای مرزبان بعید بود کار خانمچه و مهتابی(نوشته مرد بزرگ رادی) به اون زیبایی و عظمت اجرا شد ولی این کار خیلی نقص داشت و اون هم برمی گرده به نوشته کار آقاخانی. اپیزود اول و دوم خیلی خسته کننده و پر از تپق . تنها ایپزود سوم خوب بود که اون هم خیلی کم و مختصر بود و پایان نمایش هم به نظر من خیلی جالب بود یک آهنگی محلی بسیار زببا و رقص زیبای خانمی در سایه که بسیار قشنگ بود. باید از خانم کابلی به خاطر طراج حرکات موزون تشکر کرد. ولی بازی خودشون و همسرشون جالب نبود.
تو کار پر است از اسمهای بزرگ آقاخانی دهکردی آذرنگ ادبی صابونی ولی کل کار چنگی به دل نمیزنه . داستان جالب نبود آقای آقاخانی در بازیگری بی نهایت بزرگ هستند ولی نویسنده خوبی نیستند چون این کار و مومیا که نوشته ایشون است خوب از کار در نیومده هر چقدر هم که بازیها عالی باشه ولی وقتی داستان هیجان نداشته باشه تئاتر خوبی از کار درنمی یاد دکور اصلا نداشت بازیگران فقط روی مبلها نشستن و حرف زدن.
بچه ها ریچارد سوم رو کی دیده نظرتون رو لطفا بگین آیا ارزش جایزه ویژه (5 هزار دلار) رو داشت؟
نداشت

اما مجبورش کردن که داشته باشه
۲۴ بهمن ۱۳۹۰
ما کع یک ماه پیش دیدیم چیز خاصی نداشت
بازی صابر ابر خوب بود اما نه در این حد...
خود نمایش هم واقعا چیز خاصی نداشت
بد نبود...
نمی دونم ، شاید تو جشنواره یه نمایش دیگه اجرا شده!!!
۲۴ بهمن ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام این چند روز سه کار رو دیدم جنوب از شمالغربی که اصلا جالب نبود یک داستان معمولی که آخرش هم معلوم نشد که کی بچه کیه کی پدر کی مادر فقط اپیزود اول که بازی پیام دهکردی و افسانه ماهیان بود بد نبود که اون هم در کل کار زیاد به چشم نیومد از اقای ایوب آقاخانی انتظار بیشتری داشتم. کار مومیا هادی مرزبان هم که در سه اپیزوده بود می خواست یه جورایی به هم ربط بده ولی زیاد جالب نبود فقط اپیزود سوم با بازی سیروس همتی کمی جالب بود. خود اقای مرزبان که خیلی تپق داشتن. فقط صحنه آخر با موسیقی زیبای محلی و رقص در سایه خیلی جالب و قشنگ بود و من لذت بردم. ولی برسیم به کار اقای حسین پاکدل عشق و عالیجناب عالی بود. بسیار خوب کار شده بود و تمرین خوبی هم داشتن چون هیچ تپقی در کل کار ندیدم و خیلی خوب همه با هم مچ شده بودن یک داستان با روایت زیبا از جوانی تا پیری محسن عالیجناب که خیلی قشنگ جوانی و پیری را در کنار هم نشون داده بود همه چی خوب بود. به خصوص بازی سیامک صفری و بابک حمیدیان که بسیار عالی بود.
اقای ایوب اقاخانی اگر نمیتوانید داستان پر کشش و زیبایی رو طرح کنید

خب بروید نمایش نامه های خارجی رو کار کنید

مولف بودن به قیمت ناراضی و گنگ بودن تماشاگر

۲۳ بهمن ۱۳۹۰
در مورد اجرای مومیا با شما موافقم.اولا کار با تاخیر زیاد اجرا شد.انگار با دکور تمرین نکرده بودن...
تپق های آقای کارگردانم که چندباری تو ذوقمون زد...
فقط پرده آخر خوب بود.باز خوب صبا کمالی و سیروس همتی.
۲۳ بهمن ۱۳۹۰
در مورد جنوب از شمالغربی کاملا موافقم اپیزود سوم که کاملا گنگ و نامفهوم بود ولی انصافا بازی آقای دهکردی زیبا و تاثیرگذار بود
۱۰ اسفند ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بچه ها کسی بوده که از کارهای ایرانی بلیط و شماره صندلی داشته ولی نتونسته کار رو ببینه یعنی ظرفیت سالن تکمیل شده باشه؟
متاسفانه بسیار
۱۹ بهمن ۱۳۹۰
خانم بوذری پیامی از شما نگرفتم، آقای تاجیک پیام داد اونو دیدم
به حدی ناراحتم که اون 2 تا بلیط باقی مانده هم اگه قولش رو به کسی نداده بودم، تقدیم شما می‎کردم
۱۹ بهمن ۱۳۹۰
منظورم همون پیام اقای تاجیک بود..چقدر ناراحتین...
۱۹ بهمن ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ببخشید که اینجوری حرف می زنم ولی خاک بر سر هنر و سینما و تئاتر این مملکت که برای هیچ چیز و هیچ کسی احترام قائل نیست. جشن گلدن گلوب رو دیدین که با چه نظمی اجرا شد.
مهناز خانم درست نیست اینطوری گفتن

شما خودت میگی گلدن گلوب به اینجا چه دخلی داری

۱۸ بهمن ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سفید برفی و هفت کوتوله: 8 از 10
دو لیتر در دو لیتر صلح: 5 از 10
بچه ها اگر کسی نمایش دو لیتر در دو لیتر صلح را دیده بیاد اینجا نظرشو بگه ببینم نظر شما در مورد این نمایش چیه؟
با درود.
در روز فروش اینترنتی جشنواره با دودلی فراوانی بلیط این کار رو خریدم. صرفن تنها دلیلم کارگردانی حمیدرضا آذرنگ بود. اما بعد که عوامل کار رو دیدم بیشتر دلم گرم شد که اجرای خوبی انتظارم رو میکشه. و دقیقن هم همینطور بود. ریتم کار بسیار بسیار دوست داسشتنی بود. طراحی صحنه فوق العاده ساده و در عین حال جذاب که از هر میلیمترش صلح بیرون می ریخت.
ایده استفاده از دو پیشکسوت به عنوان صداپیشگان کار هم خیلی در جذابیت کار موثر بود.
نورپردازی و ایده استفاده از چراغ قوه و چراغ های دستی فوق العاده جذاب و هیجان انگیز بود.
در این مدت دو کار مرتبط به جنگ دیدم "بازگشت افتخارآمیز مردان جنگ" و "دولیتر در دو لیتر صلح" که هر دو زاویه دید نویی به جنگ داشته اند و از هر دو لذت بردم.
۱۶ بهمن ۱۳۹۰
هماهنگ نبودن
خصوصا حرکات با موسیقی
موسیقی بسیار خوب بود
نمایشنامه عالی
طراحی حرکات عالی
سرجمع فکر می کنم باید خیلی بیشتر تمرین می کردند که هماهنگ تر بشن
من خوشم اومد
۱۶ بهمن ۱۳۹۰
با کیارش خان موافقم
۱۷ بهمن ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام بچه ها من هم دیروز و پریروز دو تا کار رو دیدم در مورد سفید برفی و هفت کوتوله بگم که خیلی دیر شروع شد و زمانش فقط نیم ساعت بود که نسبت به اجرای قبل از جشنواره کمش کرده بودن. تا اومدیم حس بگیریم کار تموم شد ولی کار جالبی بود و با توجه به اینکه یک عده دانشجوی تئاتر بودن (به غیر از افشین هاشمی که توی اجرای قبلی نبود و برای جشنواره اومده بود) کار خیلی نویی بود.
دو لیتر در دو لیتر صلح یک کار جدید در مورد جنگ بود اولش یه کم خسته کننده بود ولی وقتی به اواسطش رسید کمی بهتر شد این تئاتر اصلا دیالوگ نداره و دو تا راوی اونو اجرا می کنن آقای بهرام شاه محمدلو و خانم مرضیه برومند که صداشون به دل می شینه و بازیها هم خوب بود هر 4 نفر مثل هم بودن. و آقای آذرنگ هم تشریف نداشتن.
ولی اصولن توی جشنواره فجر باید فقط کارهای خارجی رو دید چون کارهای ایرانی بعد هم اجرا می شود خیلی پشیمون هستم که بلیط هتل پارادیزو را نگرفتم چون بچه ها خیلی تعریف کردن.
بچه ها سلام از امروز که تئاترها شروع می شه از فردا بیایین و توی این قسمت کل نظراتتون رو در مورد اون تئاتر رو کامل وارد کنین. که با تمام تئاترهای که امسال در جشنواره اجرا می شه اشنا بشیم.
استقبال می‌کنیم به شدت
۱۲ بهمن ۱۳۹۰
من هم حتما نمایشهایی که می بینم رو سعی می کنم در حد دانش خودم نقد کنم
۱۲ بهمن ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یه دیواره، یه دیواره
که یه عمر آزگاره
اونورش همیشه بن‌بست
اینورش هیچی‌ نداره
یه طرف همه سیاه و
یه طرف همه سفیدیم
این طرف ریشه نداریم
اون طرف ریشه بریدیم
اگه از دیوار خونه
چشممون جدا نمی‌شد
یه درخت پیر انجیر
همه چیز ما نمی‌شد
بسکه زندگی‌ نکردیم
وحشت از مردن نداریم
ساعتو ... دیدن ادامه ›› جلو کشیدن
وقت غم خوردن نداریم
برای اون یه وجب خاک
همه دنیامونو دادیم
ما برای بوی گندم
خیلی‌ چیزامونو دادیم
هیشکی یادمون نداده
خنده هامونو ببینیم
این فقط درد وطن نیست
ما تو غربتم همینیم
اینور‌ و اونور دیوار
درد ما هنوز همونه
آی‌ شقایق ما جماعت
دردمون از خودمونه
تو همه خاطره هامون
حق دشمن مرده باده
حتی راه دشمنی رو
هیشکی یادمون نداده
یه دیواره، یه دیواره
که یه عمر آزگاره
اونورش همیشه بن‌بست
اینورش هیچی‌ نداره
از عذاب این قبیله
هممون خون از هم بریدیم
حسّ همخونی نداریم
چون قبیلمونو دیدیم
ما که تو زمزمه هامون
هی‌ به داد هم رسیدیم
یکی‌ یادمون بیاره
کی‌ به داد هم رسیدیم
تو هجوم این همه حرف
هر جوابی یه سقوطه
تو بگو هرچی‌ که میخوای
من که سنگرم، سکوته