در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مهدی بهروزی نژاد | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:09:43
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اگه فکرتون مشغوله یا دلتون گرفته و میخواید حال و هوایی عوض کنید و یا میخواید اوقات خوشی رو با دوستی سپری کنید و کمی بخندید و با شوخی های جنسی هم مشکلی ندارید، این تئاتر میتونه انتخاب خوبی باشه.
حداقل برای من که بود و خندیدم و لذت بردم
نمایشی که ننوشتن از چیزهای مثبت و منفیش بهتر از نوشتنشه
مثل یک نسیم خنک میاد میخوره به تنتون؛ حس خوبی میده و بعد هم میره و فراموش میشه
اگه با ریتم کند فیلم مشکلی نداشته باشید میتونید علاوه بر تجربه مکاشفه درونی شخصیت کم‌حرف فیلم در پس نمایش تکرارها و تکراری‌های به‌جا، از دیدن فضاهای شهری توکیو و شنیدن موسیقی راک اند رول دلنشین هم لذت ببرید
بیا که در غم عشقت مشوشم بی تو
بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بی تو

شب از فراق تو می‌نالم ای پری رخسار
چو روز گردد گویی در آتشم بی تو

دمی تو شربت وصلم نداده‌ای جانا
همیشه زهر فراقت همی چشم بی تو

اگر تو با من مسکین چنین کنی جانا
دو پایم از دو جهان نیز درکشم بی تو

پیام دادم و گفتم بیا خوشم می‌دار
جواب دادی و گفتی که من خوشم بی تو

شاهکار!
من مشکلی با این جور نمایشنامه ها که میخوان شبیه زندگی عادی باشن ندارم که حتی میپسندمشون. حتی با بیان فاصله‌گذارانه درونیات شخصیت‌ها به شکل مونولوگ _که قدری در تقابل با ماهیت واقع‌گرایانه اثر قرار می‌گیره_ هم مشکل چندانی نداشتم. اما با اون موسیقی غمگینی که برای تلطیف فضا و احساسی کردن تماشاچی روی مونولوگ‌ها میومد مشکل داشتم. انگار همش داشت بهم یادآوری می‌کرد که این فقط یک نمایشه که میخواد ازت اشک بگیره. البته که با اشک ریختن در نمایش هم مشکلی ندارم ولی به نظرم اگه میخواست اشک بگیره باید با قدرت بازی بازیگران می‌گرفت که نمی‌تونست. برای من یکی از مشخصه‌های تئاتر (رئالیستی) خوب اینه که حداقل در بعضی لحظاتش یادم بره دارم تئاتر می‌بینم ولی با وجود اینکه حرف این نمایش حرف من بود و بسیاری از لحظه‌هاش رو تجربه کرده بودم، هیچ وقت یادم نرفت و در تمام مدت بیرون نمایش ایستاده بودم و غرقش نشدم.
ریتم نمایش در کل بد نبود ولی نیمه دوم نمایش یه کم حوصله‌م سر رفت؛ به نظرم نیاز داشت که باز هم مثل سکانس گیتاریست تنوعی داده بشه.
چند دقیقه اخر اجرا رو دوست داشتم به جز تک گویی علی درباره مادرش که به نظرم نه لزومی داشت و نه با بقیه کار هماهنگ بود.

بعد دیدن نمایش اسمش رو دوست دارم و به نظرم موضوعات متعدد مدنظر نویسنده رو میشه با همین یک جمله ... دیدن ادامه ›› توصیف کرد.
بازیهای 4 بازیگر اصلی تقریبا متوسط ولی یک‌دست بود. در لحظات شاد اجرای بهتری دیدم تا لحظات غمگین.
انتخاب بازیگر نقش گیتاریست مناسب بود و علاوه بر خواندن و نواختن، اکت هاش رو هم دوست داشتم.
اینکه آقای کارگردان بین تماشاچیها نشست و انقدر با توجه نمایش رو دید دوست داشتم.
به نظرم احتمالا خانم ها و کسانی که احساسی‌ترند نمایش رو قدری بیشتر دوست خواهند داشت.
خود سالنش رو هم از نظر معماری دوست داشتم ولی دیدن نمایش برای ردیف‌های پشتی سخته یه کم. به نظرم ردیف 1 کمی متمایل به سمت راست بلوک B و روبروش در بلوک A مناسبتره.
دستتون درد نکنه و خسته نباشید!
اینو درباره تئاتر میدان یاقوت نوشتم ولی چون رفت تو صف انتشار، عمومی هم میفرستمش:


قضاوتی ندارم ولی بهاره رهنما در نقش زن سرخ پوش میدون فردوسی یه جوری نیس؟!
یه سری برای دیدن همون یه جوری میرن...

ولی ایراد, نویسنده بودن هست...
۲۵ دی ۱۴۰۲
شاهین نیک آپان
یه سری برای دیدن همون یه جوری میرن... ولی ایراد, نویسنده بودن هست...
من بیشتر از این لحاظ گفتم که جدا از حاشیه های زندگی شخصی ایشون و تفاوتهای اون با نوع زندگی زن سرخ پوش، انگاره تماشاچی از نقش های قبلی‌شون، _که یک زن شیطون و گاهی حسود و بدجنسه_ با اطلاعات ما از یاقوت _زنی منتظر، عاشق‌پیشه و مرموز_ در تقابل قرار میگیره و شاید باور این نقش رو برای تماشاچی سخت کنه
۲۶ دی ۱۴۰۲
:)))))))))
۲۶ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قضاوتی ندارم ولی بهاره رهنما در نقش زن سرخ پوش میدون فردوسی یه جوری نیس؟!
چرا دیگه اتفاقا دارید زود قضاوت میکنید
شاید اصلا میخوان نقش گل رو بازی کنن ایشون
۲۶ دی ۱۴۰۲
شاهین رفیعی
چرا دیگه اتفاقا دارید زود قضاوت میکنید شاید اصلا میخوان نقش گل رو بازی کنن ایشون
منظورم نقششون نیس؛ باور نقش توسط تماشاچیه
۲۶ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در کل تئاتر بدی نبود
نمایشی تجربی و دانشجویی طور که احتمالا تئاتری ها بیشتر از مخاطبان عادی دوست خواهند داشت
نمایشنامه متوسط بود. قسمت راز گشایی آخرش خیلی نتونست متقاعد کننده باشه برام
یک مقداری از مشکل هم احتمالا به خاطر عدم شناخت کافی من از فرهنگ جنوب کشور و مراسم زار باشه
اجرا بهتر بود
طراحی حرکات و موسیقی خوب بود
بازیها از نظر بیان متوسط و از نظر بدن خوب بود
از همون اوایل نمایش بوی عرق بازیگران توی سالن احساس میشد
ممنونم و خسنه نباشید
سلام
ارادت
خیلی خیلی ممنونم
خداروشکر 🙏
۲۵ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
متن و اجرا رو _با در نظر گرفتن محدودیت ها_ خیلی دوست داشتم
میزانسن ها و استفاده از آکسسوار هوشمندانه و در راستای ساختار اپیزودیک و اطلاعات دهی پازل‌وار نمایشنامه بود
بعضی از بازیها خیلی خوب نبود که چندان خللی در کل کار ایجاد نکرد
و سورپرایز بزرگ نمایش برای من بازی پوریا شکیبایی _که تا به حال چیزی ازش ندیده بودم_ بود
ممنونم
من این تئاتر رو خیلی دوست داشتم
متنش جوری نیست که پیوستگی پررنگی بین داستانک‌ها ببینی (به جز تکرارهای عمدا آزاردهنده‌، طنز عمدتا جنسی و اجرای گیتار)؛ با این حال برای من بسیار جذاب بود.
اجرای بازیگرها خوب بود. دو سه تا از بازیها عالی بودند و حسابی خنده گرفتند ازتماشاچی.
نکته منفی این بود که صدای بیرون داخل سالن میومد متاسفانه.
تجربه دلچسبی بود در کل
متاسفانه چون بلیت رو حضوری گرفتم نمیتونم امتیاز ثبت کنم!
دمتون گرم و خسته نباشید!
بازیها عالی بود به جز خانم ناظم
چینش صحنه و شکل روایت قصه رو دوست داشتم. مشخصه که آقای عراقی علاوه بر بازیگر خوب _که قبلا بازی متفاوتشون در گربه نره و روباه مکار رو دیده بودم_ کارگردان ریزبین و خوشفکری هم هستند
متن خوب و استاندارد بود و مناسبات اجتماعی رو به شکل قابل باوری به تصویر کشید. فقط نوع گره گشایی اپیزود دوم قدری متفاوت بود و واقعیت ماجرا کامل باز نشد و قدری عدم تناسب بین دو اپیزود به وجود آورد که البته میزارمش به پای سلیقه شخصی خودم
در کل تجربه بسیار دلچسبی بود؛ جوری که بر خلاف خیلی از نمایشها که دلت میخواد زودتر تموم بشه، دلت میخواد به این زودیا تموم نشه که البته نمایش در این یک مورد انتظارت رو براورده نمیکنه :)
نفستون گرم و خسته نباشید!
نمایش رو خیلی دوست داشتم
ریتم نمایش خیلی خوب بود و اصلا خسته کننده نشد
بازیها همه خیلی خوب و عالی

ایده تصویربرداری خوب بود به خصوص اخرای ... دیدن ادامه ›› کار. فقط اینکه تصویر با یه ذره تاخیر پخش میشد یه کم پرش ذهنی ایجاد میکرد که البته نمیدونم از نظر فنی راهکاری برای رفعش هست یا نه
نمایشنامه رو دوست داشتم و ایده قضاوت کردن هم نشسته بود روی کار. اینکه صرفا روی اعترافات متهمین باید قضاوت صورت میگرفت و احتمال دروغگویی در نظر گرفته میشد جذابترش کرده بود و نظرات متفاوت تماشاچیان هم نشون میده که متن خوب پرورانده شده.
اول کار گفته شد که باید برای مرگ یا زنده موندن این افراد تصمیم بگیریم و من چون با کشتن مخالفم همه اسامی رو توی صندوق بخشش انداختم؛ ولی فکر میکنم به جز میترا _که کارش نوعی دفاع از خود بوده_ برای بقیه باید درجاتی از مجازات در نظر گرفته بشه. به نظرم مجازات سعید با توجه به انجام قتل با نقشه قبلی شدیدتره و البته همه‌شون قبل از بازگشت به جامعه باید تراپی بشن.
یک نکته کوچیک راجع به متن دارم : آیا طبیعیه که سعید که دکتر هم هست همون موقع درمان نازایی _که البته 30 سال قبل بوده و قابلیت‌های علمی اون دوره رو باید در نظر گرفت_ نفهمیده که امکان بچه دار شدن نداره؟ البته اطلاعات پزشکی من خوب نیست و بهتره که متخصصین امر در این مورد اظهار نظر کنن.
ایده نداشتن رورانس به خودی خود بد نبود ولی میتونست بهتر برگزار بشه مثلا میشد نور به تاریکی فید بشه و بعد از خارج شدن بازیگران روشن بشه. اینکه از کنار دکور رد شدند و بیرون رفتند حق مطلب رو ادا نکرد.
دمتون گرم و خسنه نباشید!
مهدی عزیز ممنونیم بابت نظر با ارزشت ❤️
۰۸ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایشنامه رو خیلی دوست داشتم و پایانش متن رو از یک نمایشنامه خیلی خوب به یک نمایشنامه خیلی خوب هوشمندانه تبدیل کرد و باعث شد لذت طعمش بعد نمایش باهام بمونه. اینکه کل قصه در یک ورود و خروج میگذشت و تو این فاصله اینقدر احساسات درونی متفاوت ایجاد کرد و این همه شناخت از شخصیت ها و اون موقعیت تاریخی فرانسه بهمون داد شگفت انگیز بود. انتخاب شغل کاراکترها خیلی خوب بود و در خدمت متن.
اجرا کمی از متن عقب‌تر بود اما همچنان خوب
بازی اقای سلیمانی کمی ناهماهنگ با ریتم نمایش بود
اقای تشکر نسبتا خوب بودند. البته دو سه جا تپق زدند_که تو این سطح یه کم زیاده_ که کم و بیش جمعش کردند. یه جاهایی هم انگار نوع بازیشون با شخصیت دنی متفاوت بود
اقای ناصرنصیر "عالی" بودند. اکت هاشون به جا، به اندازه و درست بود
دکور و ... دیدن ادامه ›› نور خوب بود
تماشاچی ها هم خیلی خوب بودند. به اندازه خندیدند و گوشی هاشون رو بیرون نیاوردند
در کل نمایش رو دوست داشتم و تجربه دلنشینی شد
دمتون گرم و خسته نباشید!
روز جمعه که ما نمایش رو دیدیم عکاس نسبتا پرسروصدایی حضور داشت که فکر کنم 500 تا شات گرفت، حتی لنز عوض میکرد و تمرکز ما رو به هم زد که من بخشی از مسیر قصه رو از دست دادم. به نظرم باید صدای شاتر رو در حین اجرا ممنوع کنن. اگه دوربین های قدیمی امکان سایلنت کردن صدای شاتر رو نداره عکاسای تئاتر لطف کنند و یک جدیدترشو تهیه کنند حداقل!
اما اندک چیزهایی که فهمیدم:
بازیها خوب بود به خصوص نقش رستم که علاوه بر بازی جذابش آمادگی بدنی خوبی هم داشت
متن رو من خیلی نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. (بخشیش هم تو صدای شاتر گم شد البته!) چیزی که فهمیدم این بود تلاش کرد خوانشی غیرمردانه از شاهنامه در ساخناری راشومونی ارائه بده
همخوانی مرد خواننده (که احتمالا به خاطر ممیزی بود) گاهی با خواننده اصلی هماهنگ نبود و کلا اگه نبود خیلی بهتر بود
در کل نمایش شریفی بود و زحمت زیادی براش کشیده شده بود
خسته نباشید!
سپاس از شما فرهیخته‌ی گرامی که نمایش ما را برای تماشا انتخاب کردید.
عذرخواهی‌مان را بابت ناراحتی پیش آمده بپذیرید.
می‌توانید روز یکشنبه سوم دی‌ماه، مهمان نمایش ما باشید.
۰۲ دی ۱۴۰۲
بهاره مکرم
در خصوص صدای دوربین ما هم با همین مشکل مواجه شدیم که البته در چندین تئاتری که رفتیم هم همین مشکل بود ،ایکاش راهکاری در نظر گرفته بشه که تمرکز تماشاچی رو بهم نریزه...
درود بر شما، پوزش ما را بپذیرید.
۰۳ دی ۱۴۰۲
میثم محمدی
جناب ریاحی درود و روز بخیر مشکل عکاس در تئاتر شما در روزهای اول هم وجود داشت و بعضی از تماشاگران بهش اشاره کردن. واقعن حیف هست؛ اینهمه زحمت گروه اجرایی شما توسط یه عکاس خراب شه. کارهایی ک ...
درود بر شما جناب محمدی عزیز
پوزش ما را بپذیرید.
۰۳ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی دوستش داشتم
این که خودشون رو جدی نگرفته بودن دلنشینشون کرده بود
نمایشنامه خوب بود و سوالهایی که میخواست رو تونست ایجاد کنه
فرم با متن هماهنگ و در راستای اون بود
ریتم کار در اپیزودهای مختلف متناسب بود
بازیها خوب و هماهنگ بودن
خواننده‌ش خیلی خوب بود و علاوه بر صدای خوبش با بازی به اندازه‌ش تئاتر رو هم بالاتر آورد
موومان چهارم یاد انجمن شاعران مرده افتادم
دمتون گرم و دست مریزاد!
موضوع نمایشنامه، مدرن و جذاب و ترجمه‌ش هم خوب بود اما منطق روند داستان _مشخصا در مورد کیفیت عشق مد نظر نمایش_ اون جوری که باید توی ذهن من شکل نگرفت و منطقی جلوه نکرد؛ انگار یه چیزایی کم داشت.
کارگردانی، کیفیت توالی صحنه ها، میزانسن ها و طراحی حرکت ها به طور کلی خیلی خوب بودن.
بازیها اکثرا خوب بودن و دو سه تاشون خیلی خوب؛ از جمله بازیگران کاراکتر نمایشنامه نویس و بازرس. تنها نقشی که بازیش خوب نبود خود آقای نعیمی بودن؛ به نظرم ایشون مناسب نقش فردریک نبودن و انگار تلاشی هم برای نزدیک شدن به نقش نمیکردن؛ در صحنه ای هم که با بازیگر نقش نمایشنامه نویس دیالوگ داشتن تمرکزشون به هم خورد و حدود 10 ثانیه خنده شون گرفت و نظم تئاتر به هم ریخت. به نظرم یکی از نقاط ضعف این نمایش بازی ایشون و البته نقطه قوتش کارگردانیشون بود.
طراحی لباس و نور و موسیقی خیلی خوب بود. خواننده ها عالی بودن و حسابی لذت‌بخش.
طراحی و اجرای حرکات موزون جذاب و دوست داشتنی بود؛ هر چند محدودیت های ممیزی قدری از لذت نهایی کم کرد.
مدت زمان نمایش 130 دقیقه بود. ریتم نمایش یکی دو جا افتاد؛ یکبار اواسط کار که با یک صحنه رقص ریتم برگشت و یکبار نزدیک آخر نمایش. به نظرم با کم کردن 10 تا 20 دقیقه از زمان نمایش این مشکل حل میشد.
در کل نمایش رو دوست داشتم. ممنونم و خسته نباشید!

پی‌نوشت: صحنه های نمایش در نمایش و کمدی کار _مشخصا از نوع کمدی رفتار_ که یه جاهایی خیلی بامزه میشد، جوری بود که تماشاچیا علاوه بر خندیدن وسط نمایش دست می‌زدن که خیلی خوشایند نبود.
خیلی دوستش داشتم و به نظرم بهترین نمایش امسال بوده
کارگردانی قوی. بازی‌های هماهنگ و در راستای هم
اجرای شهرزاد اصلاحاتی نسبت به اجرای مولوی داشت؛ از جمله حرکت بیشتر در نقش رییس زندان و تغییراتی کوچک در متن شعر پایانی که اولیش رو دوست داشتم و دومیش رو نه!
کلا اجرای مولوی یه کوچولو جذاب‌تر بود؛ شاید به دلیل عریض تر بودن اون سالن. البته دیالوگ ها در شهرزاد راحت تر شنیده میشد.
اگه میشد اجرای موسیقی زنده باشه و ارکستری بود که میتونست این قطعات رو بنوازه به نظرم شاهکار می‌شد.
دمتون گرم و خسته نباشید!
من متاسفانه سعادت نداشتم اجرای مولوی رو ببینم ولی دوستان خلاف شما میگفتن دیالوگ ها تو مولوی بهتر شنیده می‌شد!!
۲۵ آذر ۱۴۰۲
بهناز پارسایی
من متاسفانه سعادت نداشتم اجرای مولوی رو ببینم ولی دوستان خلاف شما میگفتن دیالوگ ها تو مولوی بهتر شنیده می‌شد!!
نمیدونم شاید هم به این دلیل بوده که جام تو شهرزاد بهتر بود (وسط ردیف 4) و یا چون بار دوم بوده راحت تر میفهمیدمشون.
۲۶ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش رو خیلی دوست داشتم.
نمایشنامه خیلی خوب و بکر بود و طنز اوریجینال بامزه و روانی داشت.
بازی ها خیلی خوب بودن و بعضی‌هاشون فوق‌العاده
میزانسن‌ها خیلی ساده بودند و انگار تعمدی بود. اینکه میتونست بهتر بشه یا نه رو نمیتونم نظر بدم.
شاید تنها چیزی که بتونم یه گیر ریز بدم ناهماهنگی جزئی بیت اکت ها و افکت های صوتی در یکی دو صحنه بود.
دمتون گرم و خسته نباشید!

پی‌نوشت: خانم محترم و خوش خنده ای دقیقا پشت سر من نشسته بود که با صدای تیز و بلند و به انواع روشهای رگباری و غیررگباری میخندید، به نحوی ... دیدن ادامه ›› که گاهی تمرکزم به هم میخورد و حتی صدای بازیگران رو هم نمیشنیدم.
نمیدونم حق با کیه؟ دوستی گفته بودن که بین خندیدن تماشاچیان با گوشی بازی و امثالهم باید تفاوت قائل شد؛ ولی آیا مرزی وجود داره؟ از طرفی اون خانم از نمایش خوشش اومده و احتمالا تا حدی غیرارادیه خنده‌هاش، از طرف دیگه گناه پرده صماخ من چیه؟! :)))
حالا بد شانسی من بوده که اون خانم دقیقا پشت سر من نشسته؛ و البته شاید یکی از دلایل اینکه صندلی‌های بسیاری از سالن‌ها دقیقا پشت سر هم نیست هم همین مورد باشه.
نمایشنامه و ترجمه‌ش خیلی خوب بود انصافا. فقط با توجه به سال نوشتنش (1999) یه کم تکنیک های غافلگیر کردنش بیات شده بود.
و اینکه درست نفهمیدم از نمایشنامه بود یا از اجرا که نمایش به هر دلیل یه جاهایی بیشتر از ظرفیت و ژانرش دلش میخواست از تماشاچی خنده بگیره.
بازی ها و کارگردانی متوسط بودن. البته اون وسط مسطا لحظه های خوبی هم داشتن و همه تلاششون رو هم کرده بودن و با توجه به تجربه شون، بضاعتشون همین بود به نظرم.
نور و صدا و موسیقی پایین تر از متوسط بودن و میشد که بهتر باشن. کیفیت صدای سالن هم خیلی خوب نبود.
در کل تجربه بدی نبود و با وجود زمان 90 دقیقه ای، نمایش خسته کننده نشد.
عجیب نیست که پیام برای فروش بلیط در روزی که کل بلیطهاش فروخته شده حذف میشه؟!
و اینجوری میشه که اونی که کاری براش پیش اومده بلیطش میمونه رو دستش، اونی که تمایل داره بره نمیتونه بلیط گیر بیاره و تیوال از گذاشتن امکان مرجوع کردن بلیط خودش رو بی نیاز میبینه
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
امیرمسعود فدائی
پیام‌های قبلی پاک شده! امروز هم تعطیل بوده!
آخ جون تیوال مال خودمونه 😂
۱۶ شهریور ۱۴۰۲
دوباره همشون پاک شد!
۱۷ شهریور ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید