در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال پادرا پولادسنج | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:15:35
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تشکر میکنم از بازیگران و کارگردان خوب این اثر برای زحماتشون بخصوص بعضی نقش ها مثل خارپشت و گرگ و سنجاب واقعا اجرای سختی داشتند و بازی شون بسیار ستودنی بود
اجرای خود آقای مظاهری در نقش لاک پشت عالی بود بخصوص با اون کشش در صحبت شون
یه جاهایی مایه طنز داستان به مسایل تلخ سیاسی کشیده میشد و یهو تغییر فاز میداد به درونیات جدی بازیگران که من این قسمتهارو دوست نداشتم و به نظرم با تم کلی کار همخوان نبود، همچنین اشاره های به مواد مخدر و فحش هایی که میدادند بیشتر پرخاش داشت تا طنز
بخش تست بازیگری و تبدیل به بوته شدن کار رو تکراری میکرد بخصوص که دوباره این تست ها با مایه جدی تر توسط شخصیت مرموز انجام شد با اینکه هدفش فرق داشت ولی اون بخش رو خسته کننده میکرد. لهجه اصفهانی آقای ایگرگ هم با اینکه بسیار استادانه و دلنشین بود به نظر میرسید برای این نمایش نیست و در یک فضای بومی معنادارتر میشد نه در جنگل حیوانات
یک تماشاگر عزیزی هم پشت سر ما با تشویق افراطی و خنده های بی موقع و بلند تمرکز رو از بین میبرد که به نظر از دوستان عوامل صحنه بودند
برای همه عزیزانی که در این کار زحمت کشیدند آرزوی موفقیت میکنم و خسته نباشید میگم
بازی ها عالی و زیر پوستی ، انتخاب متن و پرداخت عالی ، میزانسن ها و گریم و لباس عالی . بسیار لذت بردم از این اجرا و خسته نباشید میگم به همه عوامل این اثر
فقط یه جاهایی نقش آقای احمدپور زیادی جدی میشد و یه مقدار به مایه طنز داستان استرس وارد میکرد
بازی خانم عزیزی بخصوص وقتی در مقابل آقای نایبی قرار میگرفت محشر بود . ممنون برای خلق این صحنه های به یاد ماندنی
همیشه شاد و موفق باشید
خیلی ممنونیم از نظر لطف شما و حضور گرمتون
خوشحالیم که نمایش ما را دوست داشتید🙏💐
۲۱ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام
اجرای آقای شیخی بسیار عالی ، پر انرژی و مسلط بود . چه صدای دلنشینی هم برای دیالوگ ها و هم برای آواز دارند . بازی بقیه دوستان هم خوب و ستودنی بود. دکور ساده و کافی بود ولی متن داستان میتونست پربار از از این باشه ، مثلا خود نقشهای اصلی میتونستند روح باشند ، یا نقش های سیاه و حماسه خوان و عروسکی حکایت های بیشتری باهم داشته باشند و از طرفی یک سری از مایه های قدیمی مثل کرونا و موبایل شاید الان دیگه آنچنان مطرح نباشند و دلایل جدیدتری برای عدم استقبال از تئاتر مطرح بشه
دو تا نقش خانم های قاجاری با اجراهای زنانه شون طنز دلنشینی به فضا میدادند . دوست نوجوان آوانگارد هم بازیشون قشنگ بود و در اصل یک الگو رو برای ارائه در پیش گرفته بودند که میتونست با حالتهای چهره و بدن متنوع و حتی مکثهای بیشتری نقششون رو تکمیل کنند.
در کل ممنونم برای زحمات همه عزیزان . برای همگی آرزوی موفقیت و تندرستی میکنم
1- اولین نکته خوب این نمایش نورپردازی جادویی و فانتزی کار بود ، همچنین بازی های فانتزی و فراواقعی که حس و حال کار رو در کل نمایش ، بالا و پر انرژی نگه میداشت
2- نکته خوب بعدی استفاده از اپیزود برای بیان فلسفه زندگی انسانهای جدا افتاده از هم بود و همچنین بازی های روان و مسلط هنرمندان این کار
3- انتخاب موسیقی های بین اپیزود ها عالی بود و بسیار متناسب با فضای پیش رو فقط در انتقال اول زمان پخش موسیقی نسبتا طولانی بود که به نظرم برای تغییر گریم ایجاد شده بود
4- نکته بسیار شایان توجه ، دیالوگهای نسبتا سنگین و نفس گیر کار بود که علاوه بر عمق مفهومی شون که باید دو بار دیده بشه تا جملاتش دقیقتر هضم بشه ، واقعا اجراشون هم کار سختی بود که بازیگران بدون لحظه ای مکث یا تپق ، با سرعت بالا همه رو بیان کردند . واقعا آفرین به این همه توانایی و تسلط
5- دکوراسیون ثابت و میزانسن های تکراری هیچ اثر منفی بر کار نگذاشته بود و بر عکس توجه مخاطب رو به دیالوگ ها و مفاهیم ذهنی بیشتر جلب میکرد
6- متن کار دلنشین و نوآورانه بود و فضای ایجاد شده در ابتدای داستان یادآور بن مایه شازده کوچولو اثر سنت اگزوپری بود با دیدگاهی متفاوت و امروزی تر ، بخصوص بیان دعواها و دیدگاه های متضاد بدون فریادهای بیهوده و پرخاشگری متداول در آثار ایرانی ارائه شد که این امر از نقاط برجسته کار بود
7- تنها ... دیدن ادامه ›› بخشی از کار که شاید میتونست بهتر هم بشه ، منفصل بودن اپیزود ها از همدیگه بود ؛ شاید اگر اشاره ای از هر اپیزود در دیگری دیده میشد ، کل نمایش همپوشانی و پیوستگی بیشتری پیدا میکرد
بخش چرخش پایانی هم به نظرم طولانی بود که علیرغم زیبایی بصری بازی رنگ و پارچه و فرم حرکت ، آدمو نگران افتادن بازیگر میکرد

برای همگی عوامل صحنه و بازیگران خوب این اثر همچنین کارگردان خوش فکر این کار ، خانم نوری ، آرزوی موفقیت دارم . احتمالا دوباره به دیدنتون بیاییم با دوستان بیشتر چون واقعا کار ارزشمندی ارائه دادید
ممنونم از لطف و محبت شما، خوشحالم که با دقت و توجه به جزئیات کار رو دوست داشتین.
۱۳ آذر ۱۴۰۲
ممنون از نظرتون و دقت کاملی که به کار داشتید🙏🏻🌹
در رابطه با کارکتر ها میتونم میگم در آخر کار به یک انسجام معنایی میرسن،که هر کدومشون قدرت رو در یک امری میبینن،ارایشگر که نمادی از زن و زیبایی ست،مادری که به خاطره احساس مسئولیت و حسی که به فرزندش داره میخواهد شرایط او را کنترل کند،و هنرمندی که میخواهد دنیا را تسخیر کند ولی از پس مشکلات روزمره اش بر نمیاید،و مدیر عاملی که با پول همه چیز را میخرد ولی چهره ی خودش را نمیتواند پنهان کند،و حتی پلیس با توجه به سمتی که دارد نمیتواند از عهده ی مسائل بر بیاید.و حتی در آخر که مردتکثیر شده که گویی نیمه ی گمشده ی اوست با زور میخواهد او را تصاحب کند.و این سوال پیش میاید که برای کنترل و هدایت شرایط چه راهی وجود دارد؟
۱۳ آذر ۱۴۰۲
کیمیا نوری
ممنون از نظرتون و دقت کاملی که به کار داشتید🙏🏻🌹 در رابطه با کارکتر ها میتونم میگم در آخر کار به یک انسجام معنایی میرسن،که هر کدومشون قدرت رو در یک امری میبینن،ارایشگر که نمادی از زن و زیبایی ...
همینطوره و چقدر درست که مساله تسلط و قدرت رو انتخاب کردید برای به چالش کشیدن مشکلات انسانها. آخرین اپیزود خیلی مفهوم قشنگی داشت که روی سیاره غیرزمینی چقدر خوبه که کسی کار نداره کی کیو بوجود آورده و کی از کی برتره. عالی بود این نگاه
۱۴ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قبل از هر چیز تشکر میکنم از بازیگران خوب این اثر چون اجرای این نمایش بسیار نفسگیر بود و انرژی ای که این عزیزان برای اجرای نمایش گذاشتند واقعا ... دیدن ادامه ›› ستودنی بود
دکور ، نورپردازی ، موسیقی و خلاقیت در میزانسن ها عالی بود و دست همگی درد نکنه
خلاقیت نویسنده در روایت از زبان مجسمه اسبهای دو سوی موزه ای که سابقا اردوگاه شکنجه اسرای جنگ بوده ایده جالبی بود و همینطور فلش بک به این اتفاقات از دو دیدگاه راهنمایان موزه و مجسمه های رنج کشیده از تاریخ که البته درک همین مفهوم ، مقداری پیچیده و غیرمستقیم میسر میشد.

ولی نکته ای که باعث شد این اثر رو دوست نداشته باشم فریادهای زیاد، صحنه های ترسناک اغراق شده، تاکید بر رنج و خشونت و ناعدالتی به همون شکل واضح و پرداخت نشده اش، صرف انرژی زیاد بازیگران برای نقشهایی که نیازی به این مقدار از حرکت و تکاپو نداشت ، و در آخر مفهوم داستان که روایت درد بود و نه حکایت رهایی از این درد.
برای همه عوامل صحنه آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم و منتظر کارهای بهتری ازشون هستم
تکنیک بازیگری بسیار خوب ، بیان بازیگری با بخش صداهای ضبط شده دقیقا سینک بود و مهارت آقای افشاریان واقعا ستودنی بود در ایفای هرکدوم از ابراز هیجانات ولی این نمایش ضعف های زیادی داشت که عبارتند از :

1- استفاده از کلیشه ناامیدی و بدبختی یک ملت رنج کشیده احتمالا با این باور که کمی به خودمون بیاییم در حالیکه سالهاست این مدل بیان سیاهی و تاریکی یک ملت اونا رو به خودشون نیاورده و نمیاره
2- استفاده از موسیقی های نوستالژیک و بی ربط به فضای نمایش که به اصالت اثر خدشه وارد کرده . بخصوص ترانه "علی کوچولو" خیلی نامرتبط بود و مخاطب دهه شصتی بدون هدف فقط احساساتی میشد
3- نمایش در بخش های طنز شبیه به استندآپ کمدی میشد که شاید دلیل اصلی تک بازیگر بودن و تلاش برای تنوع فضا بود
4- سکوت سیاه پایان نمایش ابداع جذابی نبود . مخاطبها یا داشتند ریز میخندیدند یا چرت میزدند ... دیدن ادامه ›› در اون لحظات
5- عنوان اثر ارتباطی به شعار بازگشت به تاریکی (یکی از پرفروش ترین آلبوم های موسیقی در دنیا) نداشت و صرفا به فضای زندان و رنگ سیاه اشاره شده بود. درحالیکه شخصا انتظار داشتم کمی با نگاه فلسفی تر به معنی زندگی و مرگ و ظلم و ... نگاه میشد نه اینکه شبیه به دیدگاه بیشتر آثار پیشین در ایران همچنان زندگی، سختی کشیدن باشه و مرگ رهایی . یه نظر من این معانی نیاز به بازیابی داشت
6- دیدگاه مردسالارانه و ترجیح ارزشهای رفاقت بر همسری، همچنان در اثر وجود داشت و عشق خودخواه مردانه بعنوان عاملی برای توجیه فریب و غافلگیر کردن همسرش به شمار میرفت . زن همچان موجودی کم توقع و احساساتی جلوه میکرد در این اثر و نشانه ای ار دانش و ذکاوت برای ارتباط با همسرش دیده نمیشد
در کل برای دست اندرکاران این اثر آرزوی موفقیت میکنم و انتظار آثار بسیار پخته تری رو از این بازیگر توانمند دارم
شاید باورش براتون سخت باشه ولی اون صداها ضبط شده نیستند! دو نفر بازیگر هرشب در سالن آقای افشاریان رو‌ همراهی می‌کنند.
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
امیرمسعود فدائی
شاید باورش براتون سخت باشه ولی اون صداها ضبط شده نیستند! دو نفر بازیگر هرشب در سالن آقای افشاریان رو‌ همراهی می‌کنند.
سوال م همین بود پس صداها اجرا زنده هستن
ممنون
۳۱ شهریور ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ضمن تشکر از بازیگران و کارگردان این نمایش ، بسیاری جنبه های مثبت و خوب هست که میشه به بازی های جا افتاده ، دیالوگهای به موقع ، حرکات بدن دقیق ... دیدن ادامه ›› ، نورپردازی خوب ، دکوراسیون متناسب و داستان خلاقانه این اثر اشاره کرد.
من ضعفی در کار ندیدم بجز نقش زوج بازیگری که میخواستند تمرین بازیگری کنند و به نظرم زیاد به داستان وصل نشده بودند.
بازی جن ها بخصوص سبز و قهوه ای خیلی استادانه بود.
اول نمایش احساس میشه موضوع خیلی جدی باشه ولی رفته رفته همه چی به شوخی و خنده در میاد و فضایی خلق میشه که همه چیز باهم میخونه بخصوص وقتی پی میبریم جن ها از اذیت کردن آدما خوششون میاد به طنزآمیز بودن داستان بیشتر میرسیم.

برداشت روان شناسانه ای که من از این اثر داشتم احساس تعلق ما آدما به گذشته مون هست که حتی اگر به شکل جنهای ترسناک یا خونه ارزون قیمت و اشیا فرسوده هم نگاهش کنیم باز در دلش مجسمه طلایی کشف میشه که یادگار اجدادمون هست و ارزش موندن با اون ترسها و ناکامی هارو داره.
موسیقی پایانی اثر که برگرفته از مراسم زارگیری در بوشهر بود خیلی جای مناسبی استفاده شد چون این نواها برای دور کردن جن هاست درحالیکه این بار جن ها داشتند باهاش میرقصیدند و آدما رو رام خودشون میکردند.
در کل بسیار دلنشین بود و امیدوارم تمدید بشه بازهم بیاییم ببینیمتون
با تشکر از زحمات همگی عوامل این اثر ، بازی ها بسیار پر انرژی ، نورپردازی عالی ، حرکات فرم و بیان خیلی خوب بود ولی روایت داستانی بسیار مشوش و ... دیدن ادامه ›› ناخوانا بود طوریکه مشخص نبود آیا لوکیشین تیمارستان است یا دادگاه یا درون ذهن یک نفر و از همین جهت نمیشه داستان این نمایش رو برای دیگری بطور دقیق نوضیح داد.
اسم ها و ارتباطهای افراد به یکدیگر نامشخص بود گویی دو نفر یک نقش را همزمان بازی میکنند . به نظر میامد در این اثر نقش های اضافه وجود داشت و بسیاری از مفاهیم داستان میتوانست در قالب یک فرد توضیح داده شود.
پوستری که در پایان نمایش در اختیار بینندگان قرار گرفت نوآورانه و جذاب بود ولی همچنان به شفاف سازی داستان کمکی نکرد.
در کل با احترام و ارادت به همه عزیزانی که این اثر رو آفریدند ، نمایش رو نپسندیدم.
با تشکر از همه عوامل این نمایش ممنونم بخاطر انتخاب موزیک های دلنشین ، دکوراسیون جذاب ، لباس های چشم نواز و بازی های خوب این اثر
استفاده از ... دیدن ادامه ›› نور و موسیقی در این اثر عالی بود و صحنه های بسیار شیک و جذابی داشت که هرکدام فریم عکاسی زیبایی رو خلق میکرد

چند تا نکته بود که بعنوان پیشنهاد میتونم بیان کنم،
یکی تعداد زیاد بازیگر بود که اگرچه کار بسیار سختی است ولی شاید بعضی از نقش ها میتونست در قالب یک نقش پیام داستان رو برسونه درحالکیه نزدیک به 30 نفر بازیگر بخصوص در صحنه آخر خیلی گیج کننده شد.
نکته دیگر هم پرخاشگری و فریاد زدن ها در صحنه مهمانی بود که با شروع لطیف و آرام داستان همخوانی نداشت ، گویی فرهنگ روایت صحنه آخر از شکل غربی و رمانتیک خودش خارج شد و تبدیل شد به خانواده پرجمعیت ایرانی با ظاهری آراسته تر.
تغییر دکورها سریع و استادانه انجام میشد و جای تشکر داره چون میدونم برای اون تعداد صحنه کار راحتی نبود.
بازیگر نقش گری هم در چند جا بصورت ماسکه اجرا کردند که اگر رو به تماشاگران اجرا میشد از توانایی بیان ایشون بیشتر بهره میبردیم.
در صحنه رستوران هم نورپردازی بین دو تا میز اگر رفته رفته روشنتر میشد مخاطب راخت تر متوجه میشد که هر دو میز در یک لوکیشن است.
در کل تشکر میکنم از همه بازیگران و همراهان این نمایش
تبریک میگم به همه عوامل این اجرا
طراحی صحنه ، نورپردازی و گریم ها عالی بود . صحنه اضافه اصلا نداشت و بازی ها جا افتاده بود بخصوص نقش راجاپور (امیر طایفه) در سراسر اجرا بی نظیر بود. فقط فن بیان نقش ژولین یه مقدار میتونست از این قوی تر باشه چون بعضی کلمات بعلت سرعت اجرا انگار نیمه ادا میشد.
نمیدونم آیا در اجراهای دیگه هم نقش دو فرشته ساکت بهمین شکل وجود داره یا نه ولی در این اجرا (بجز بخش لطیف آغازین و پایان نمایش) خیلی ترسناک بودند که شاید هم قصد کارگردان همین بوده.
جابجایی نقش دکتر اس به زن و مرد در این نمایش واقعا کار دشواریه و به کارگردان و بازیگران این نقش تبریک میگم برای این موفقیت.
منتظر کارهای خوب دیگه از شما دوستان هستم.
اثر متفاوتی بود
خلاقیت دکور عالی بود به نظرم. بازی نقش اصلی (سمانه) خیلی قوی و جا افتاده بود بقیه دوستان هم خوب بودند ولی بخاطر زیاد بودن متن و تشابه دیالوگها یه جاهایی اشتباه داشتند.
سناریو خوب تنظیم شده بود و ذهن مخاطب رو چندین بار به شک و تردید مینداخت درباره صحت و سقم روایت گران داستان که چه کسی داره درست میگه.
ترکیب قطعات فیلم روی گوشی هم ایده خوبی بود و قشنگ پرداخت شده بود .
داستان اصلی این نمایش من رو یاد کتاب "راشومون" انداخت که روایت تباهی سه نفر از سه دیدگاه متفاوت بود.
هذیان های اسکیزوفرنیک و حالات آسیب روان شناختی به درستی نمایش داده شده بود.
برای عوال این اجرا آرزوی موفقیت میکنم و منتظر آثار بعدیشون هستم.
داستان و بازیگری این اثر بسیار خوب بود ، دکور خلاقانه و مینیمال و متقارن بود جوری که اشاره به اعداد نمادین رو میشد درونش دید
دیالوگها شفاف و به اندازه بودند که البته اگر از بعضی واژگان فارسی بیشتر استفاده میشد شاید رنگ و بوی ایران باستانی بیشتری پیدا میکرد
موسیقی کار به درستی انتخاب شده بود انگارکه نوازندگان بخشی از صحنه و شاهدان این خلوت فریبکارانه بودند
تنها اشکالی که میشد به این اثر وارد کرد صدای بلند و فریاد زدن بازیگران بود که برای این سالن با حجم کوچک مناسب نبود و باعث شده بود نمایش بصورت کاری یکنواخت با الگوی فریاد به نظر برسه.
تهویه سالن هم میتونست بهتر از این باشه
در کل اثری گیرا بود میتونست ذهن رو به اندیشه وا داره
با تشکر از همه عوامل صحنه
داستان خوبی داره و پیام مهمی رو به مخاطب میده ولی ریتم کار بسیار کند و بازی ها بیانگر رفتار پرخاشگر-منفعلانه است، یعنی الگوی رفتاری که متعلق به سالهای دهه 50 در ایران بوده و بر تیکه و متلک استوار شده.
اکسسوار بکار رفته در اجرا متناقض است طوریکه سرویس غذاخوری استیل با موبایل اپل هیچ سنخیتی ندارد، این ناهمگونی در نام اشخاص هم دیده میشود.
اجرای موسیقی اثر هم فالش و ناکوک بود که باعث ایجاد فضایی خنده دار برای این تئاتر جدی میشد.

نکته خوب اثر بازی شخصیت زیور بود که از همه جا افتاده تر بازی شد.
در نهایت این نمایش رو برای مخاطب دبیرستان میتونم توصیه کنم چون پیامش برای والدین سختگیر بسیار مفیده ولی برای اجرای حرفه ای تئاتر هنوز خیلی ضعیفه.

برای همه دست اندر کاران اثر آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم در آینده شاهد آثار بهتری از این گروه باشیم
امیرمسعود فدائی و امیر مسعود این را خواندند
حدیث سیدی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شیوه جدیدی از نمایش بود که در آن بازی و فیگور های قدیمی نقش اساسی را داشتند و مخاطب بار دیگر با فضای سینمایی چاپلین در غالب تئاتر هم آشنا میشد ... دیدن ادامه ›› . انگار پشت صحنه ساخت فیلم های چاپلین در زمان حیاتش بودیم.
بازی و فیگورها عالی بودند ، نور و صدا هم بی نظیر هماهنگ شده بود.

چهار تا نقص رو میتونم در اثر بیان کنم :
یکی پایان نامرتبط با موضوع ، چرا که شروع بسیار سنگین و قدرتمند بود و انتظار چنین پایانی رو از این کار نداشتم.
دوم ارتباط بازیگران با تماشاگران که با ایجاد ترس و تهدید صورت گرفت و من برای چنین اثری نپسندیدم ،
سوم اینکه در ابتطا بازیگران با تماشاگران پانتومیم هم وارد تئاتر شود که نسبت به بازی های خوب بازیگران که در کل اجرا بدون هیچ حرکت پانتومیم و بدون ایجاد هیچ صدایی بازی کرده بودند متناسب نبود.
چهارم نقش کشیش در اثر تقریبا اضافه بود و احتمالا با چنین پایانی که در اجرا صورت گرفت به نقش اضافی تبدیل شد.

در کل برای هنرمندان این اجرا بویژه بازیگر نقش چاپلین آرزوی موفقیت میکنم و بهشون تبریک میگم که چنین بازی منطبق با فیگورهای اصلی رو ارائه دادند.
آوا تدین (avatadayon)
خیلی ممنون که نظرتون رو برامون نوشتین :) ✨
۲۴ بهمن ۱۳۹۸
صبا نجاتی (sabanejati)
ممنون که ما رو دیدین ❤️
۲۵ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کارنامه بندار بیدخش سرنوشت تلخ پویندگان دانش در این دیار است در بستری کژ اندیشانه و دانش شکن که خودخواهان در آن، توان ایستادگی نور در برابر تاریکی را به چالش میکشند.

اجرای کارنامه بندار بیدخش با حضور بهرام بیضایی (نویسنده اثر) دشوار است و در غیابش دشوارتر. هنرنمایی علی جهانجونیا و علی فرجی در این کار بی نظیر بود. از بر کردن آنهمه متن دشوار با آنهمه حرکت ها و فیگورهای به موقع به راستی ستودنی بود.
نورپردازی پیاپی و اجرای موسیقی زنده، جلوه این اثر را دو چندان کرد بویژه ساز بادی که غم نهفته در کلام بندار بیدخش را با تاریخ بیداد و کژاندیشی پیوند میداد.

بازی های پرشور بهمراه تک گویی های باشکوه این اثر کار هر کسی نبود و طنز های ظریفی که گهگاه از بازیگر اصلی و سیاه جامگان دیده میشد به برداشت آزادتر آن جان میداد. فن بیان بازیگر بندار بیدخش تکان دهنده و سخت تاثیرگذار بود که جای سپاسگزاری ویژه دارد.

شایسته است به انتخاب کارگردان اثر تبریک ... دیدن ادامه ›› فراوان گفته و برایشان آرزوی تندرستی کنم چراکه برگزیدن چنین اثر دشواری در زمانه ای که زبان فارسی و فرهنگ گذشته کمرنگ تر شده کاری سترگ و سنجیده است.
باشد که تلاش دست اندرکاران این نمایش به دیدگان بیشتری آراسته گردد تا دلگرمی ایشان افزون شود.
نمایش بسیار خوبی بود و از کارگردانی و بازی دلچسب بازیگران این اثر لذت بردم
دکور، نور، حرکات و دیالوگ ها همه حرفه ای و مطابق با متن نمایش و کاملا قابل لمس برای مخاطب ایرانی طراحی شده بودند.
با اینکه لوکیشین در بیمارستان روانی بود ولی ذره ای احساس ترحم یا تاسف برای تماشاگر ایجاد نمیشد بلکه دیدگاه کنجکاو و جدی بازیگر اصلی با رفتارهای متناقض سایر بازیگران باعث میشد آمیختگی از تعجب و لبخند به تماشاگر منتقل بشه.
گفتگوهای درونی شخصیت اصلی بهمراه میان پرده های به موقع با موسیقی هایی که به درستی انتخاب شده اند کاملا باعث تفکر و عمق بیشتر این کار شده بودند.

دوستانی که با اختلالات روانی (آگنوزیا، آفازیا، آمنزیا، مسخ شخصیت، اوتیسم و ... ) آشنا هستند احتمالا ارتباط بیشتری با اثر برقرار میکنند.
ممنونم از همه عوامل اجرای این نمایش خوب
بازی های خوب و جا افتاده، فن بیان مناسب و طراحی صحنه مختصر و مفید از ویژگی های خوب این اثر بود.
شاید اگر زمانش کوتاهتر بود و اجراهای میان پرده ای رقصنده (که ارتباط چندانی با اجرا نداشت) از نمایش حذف میشد، اجرا رو دلنشین تر میکرد.
موسیقی های سنگین و شناخته شده هم به نظر من برای این اثر زیاد مناسب نبود و میشد از موسیقی هم زمان با تاریخ اصلی نمایشنامه رو براش انتخاب کرد.
مفهوم اصلی اثر که تاکید بر حقیقت تلخ بجای دروغ شیرین بود به من احساس خوبی داد و شاید همون چیزی بود که در بسیاری از رفتارهای ما غایب شده و جاش در زندگی امروزی ما بسیار خالیه.
جناب موسوی من هم اینکار رو تماشا کردم و برخلاف شما کاری فوق العاده بادرک بسیار دقیق از متن دیدم...بازیها خوب و در برخی کارکترها عالی بود..ریتم درست و طراحی صحنه مفهومی و بسیار در راستای متن..موسیقیهای انتخابی که به شدت در القای حس و فضا کمک میکرد..کارگردانی دقیق میزانسنهای درست و هدایت بازیگران که به درستی انجام شده بود..خیلی خوبه که اگر ما نقدی انجام میدیم موردی ..تخصصی باشه نه از روی سلیقه یا خوش آمد یا خوش نیامدنمان به خصوص در مورد چنین متن سختی..
۰۹ بهمن ۱۳۹۸
بازهم ممنون از نظراتتون جای صحبت و گفتگو که بسیار زیاد هست ...فقط در مورد نقد سیستم قضا همین بس که تاکید سنگین جمله ایی که پس تو این مملکت کی مسئول و وقتی قدرت دست آدمهای مریض کاریش نمیشه کرد و عدالتی که ازش دم میزنید این بوده دقیقا در نقد سیستم قضایی وعملکرد حکومت در راستای تفکرات کامو...فقط این مطلب رو مجددا تاکید میکنم که متن رو بخونید و تفاوت این نمایشنامه با سایر نمایشنامه های کامو رو قطعا متوجه خواهید شد
۱۰ بهمن ۱۳۹۸
برای من هم خیلی جذاب وو دلنشین بود..امیدوارم کار دوباره اجرا برود و نظرات سایر دوستان راهم ببینیم...فقط در پایان اشاره کنم به صحبت شما در مورد. رنج و رستگاری. که کاملا درست بود و الزاما همه رنجها به رستگاری نمیرسند ...البته اگر کتاب انسان در جستجوی معنا رو. نوشته دکتر فرانکل منططالعه کرده باشید خود فرانکل سمبل رنجی است که انسانی رستگار از دل زندان نازی بیرون می. اید.که البته در نمایش هم. یا به گفته خود کامو که میگه رنج این شریفترین چراغ انسانی نشان داده میشه که بعضا به رستگاری و پالایش انسان کمک میکنه
۱۱ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بسیار نمایش متفاوت و گیرایی بود.
در تمام مدت اجرا حتی یک دقیقه حوصله تماشاگر سر نمیره و حواسش پرت نمیشه.
بازی نقش اول کاملا متناسب و فن بیان ایشون بسیار دلنشین بود.
تبریک میگم به همه عوامل این اثر برای انتخاب خوبشون.
امیرمسعود فدائی، امیر مسعود و زهره مقدم این را خواندند
mohammad sadat این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برای خودشون و گروه خوبشون آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم به تلاشهای زیباشون جهت آشنایی ما با فرهنگ و تاریخ این سرزمین ادامه بدهند

پژوهشگر و هنرمند بزرگی مثل استاد بیضایی در هر جای دنیا که باشند باعث افتخار ایرانیان و علاقمندان به فرهنگ ایران هستند
فرزام قدیری نیا(Farzam Gh) این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ممنونم از بازیگران خوب این نمایش بویژه قسمت خرید پوشک بسیار نو آورانه بود
همگی خسته نباشید
hamed.IT این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید