در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال پوریا حیدری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:40:02
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام و خسته نباشید خدمت هنرمندان نمایش شازده کوچولو

از نمایشی که با عنوان اپرا روی صحنه میره انتظار میره از خوانندگان اپرا و سطح بالا استفاده بشه که از بین تعدد زیاد خواننده‌ها، فقط برخی از هنرمندان چنین قابلیتی داشتند (مثل هنرمند نقش پادشاه). در همین سالن اجراهای بی‌نظیری مثل "اپرای جانی اسکیکی" روی صحنه رفته و اگر متر و معیار اون اجرا باشه، شازده کوچولو در بخش آواز نمره بسیار ضعیف می‌گیره.

علت اینکه چرا از دوتا شازده کوچولو استفاده شده بود رو متوجه نشدم. بعضا به دلیل محدودیت در اجرای انفرادی خانم‌ها، بعضی نمایش‌ها با چنین ترفندهایی از این ممیزی عبور می‌کنند. اگر صرفا دلیل چنین کاری محدودیت آوازی بود، کارگردان میتونست از این فرصت استفاده کنه و دلیلی برای این کار توی نمایش لحاظ کنه یا با یک سری نمادها، این پیام رو به مخاطب برسونه که معنا و مفهومی برای چنین انتخابی وجود داشته.

ریتم نمایش بسیار کند بود و برای اجرایی ۲ ساعته، این نقطه‌ضعف بزرگی به حساب میاد.

تالار وحدت امکانات زیادی برای نمایش داره. کارگردان ... دیدن ادامه ›› سعی کرده بود از تمام قابلیت‌های صحنه تالار استفاده کنه، اما منطقی برای چنین استفاده‌هایی وجود نداشت. میشد به‌جای تمرکز بر بالا و پایین رفتن سن که جذابیت بصری خاصی رو با توجه به ریتم نمایش تولید نمی‌کرد، توجه بیشتری رو به نورپردازی اجرا اختصاص داد.

در نمایش موزیکال، شعر اهمیت خیلی زیادی داره. بعضی جاها احساس می‌کردم هنرمندان انگار دارن متن کتاب شازده کوچولو رو به شکل ملودیک می‌خونن. خیلی جاها با تغییرات ساده میشد شعر رو زیبا کرد و اگر متن روان و خوب درمیومد، خیلی به زیبایی اجرا اضافه می‌کرد. متاسفانه اجرا از نظر ساختار شعر تنظیم شده، بسیار ضعیف بود و حس نمایش‌های مدرسه‌ای رو منتقل می‌کرد.

ملودی استفاده‌شده در آوازها بیش‌ازاندازه تکراری بود. در چنین نمایشی میشه از ملودی‌های خیلی متنوع استفاده کرد. خیلی از قسمت‌ها انگار ملودی آهنگ‌های پاپ، اون هم با اشعار خیلی سطح پایین اجرا میشد و این اصلا برازنده یک نمایش موزیکال نیست. یک قسمت از نمایش از آواز دشتی استفاده شد. این هم خلاقیت بود و تنوع ملودی، و هم میتونست نقطه ضعف باشه چون هیچ ارتباطی با فضای نمایش نداشت. برای چنین چیزی میشد از عناصر ایرانی در صحنه استفاده کرد که فضای موسیقی سنتی انقدر نامانوس با بقیه عناصر اجرا به نظر نیاد.

شوخی‌های کاراکتر روباه با فضای نمایش و خود شخصیت به‌جا و مناسب اون لحظه نبود. استفاده از الفاظی مثل "جدی میفرمایید" توی چنین اجرایی، خیلی سطح نمایش رو پایین میاره. یک اثر هنری فاخر با عنوان "اپرا" و نوشته بسیار شناخته‌شده اگزوپری شایسته استفاده از چنین الفاظی نیست. حتما با شیوه‌های خیلی قشنگ‌تری میشد از تماشاگر خنده گرفت.


متاسفانه این اجرا درمجموع از نظر من نمره ضعیفی می‌گیره و ایراداتش اونقدر جدی و زیاد هست که نقاط قوتش برام برجسته نباشه. به امید اجراهای حرفه‌ای‌تر از این گروه. موفق باشید





«نشان» به زیبایی هر چه تمام‌تر دنیای چندپاره از زندگی فردی با تجربه تروماهای متعدد کودکی را به تصویر کشید؛ تکه‌هایی آسیب‌دیده از یک پازل که مجموعه‌ای ... دیدن ادامه ›› کلی از شخصیت نامنسجم «نشان» را شکل می‌دهد. نمایشی تکان‌دهنده که مخاطب را وادار به زیستن با دنیایی تکه‌پاره‌ "پس از" آسیب‌ها و "آرزو"‌هایی می‌کرد که محقق نشد. احتمالا تا چندین دقیقه پس از شروع نمایش بیننده به دنبال برقراری پیوند بین عناصر موجود در صحنه‌ست تا بتواند میان تکه‌های پاره پاره ارتباطی برقرار سازد و چیزی ادارک کند، و این به‌منزله موفقیت اثر است که به شکلی هوشمندانه، گسیختگی ذهن «نشان» را به بیننده نیز القا می‌کند؛ مجموعه‌ای از نمی‌دانم‌ها، ترس‌ها و ابهام. هر چه بیشتر پیش می‌رود، «نشان» بیشتر از دنیای درونی خود می‌نوازد و ابهام بیش‌ازپیش رنگ می‌بازد. و در پایان، آشکار شدن الگوی تکراری روابط از خلال تکه‌پاره‌ها. بُهت و در عین حال لذت بی‌اندازه پس از دیدن اجرا را هرگز از یاد نخواهم برد.

همیشه بدرخشید هنرمندان اثر ماندگار "پس از"
گاهی اوقات نویسنده، کارگردان و عوامل یک اثر با متن و تمام جزئیات یک نمایش پیوند عمیقی برقرار می‌کنند که همین باعث میشه احساس اون اثر به بیننده هم منتقل بشه. این نمایش با وجود کاستی‌هایی که داشت و نقدهایی که میشه بهش وارد کرد، این احساس رو به من بیننده به خوبی منتقل کرد و همین باعث میشه نواقصی که در اجرا وجود داشت، برجسته نشه.

این نمایش همونطور که می‌خواست، حس ورق زدن آلبوم عکس رو منتقل می‌کرد و طراحی صحنه، نورپردازی، صدای فلش دوربین و بازی بازیگران به خوبی در خدمت این کار بود. صدای خانم دلارام موسوی هم خیلی به حس صمیمیت فضای اجرا اضافه می‌کرد.

درمجموع این اجرا کمتر از یک اجرای حرفه‌ای و فراتر از یک اجرای دانشجویی بود. منتظر دیدن آثار دیگه این عزیزان هستم و به همه عوامل خسته نباشید ... دیدن ادامه ›› میگم.

یک نقد هم به مدیر سالن که امیدوارم پیامم به ایشان منتقل بشه. نمایش چند دقیقه‌ای با تاخیر شروع شد، بازیگران در حال گرم کردن صدا و بررسی نور و غیره بودند که ایشون جلوی تماشاگران در سالن انتظار وارد سالن شد و سر بازیگران داد زد که زود نمایش رو شروع کنند. دغدغه ایشون برای احترام به وقت مخاطب رو درک می‌کنم و اما چنین رفتاری با عوامل یک اثر هنری رو نمیتونم درک کنم و این برخورد جلوی تماشاگران، غیرحرفه‌ای و برخورنده بود.
سلام و خسته نباشید خدمت همه عوامل و هنرمندان اثر فین جین
تقریبا تا پانزده دقیقه اول نمایش حس خوبی به اجرا نداشتم، اما هر چقدر که جلو رفت فاصله من و فضای فین جین کمتر و کمتر شد و از یکجا به بعد با نمایش یکی شدم و یک پیوند صمیمانه بین من بیننده و اثر برقرار شد که حس خوبش مدت‌ها به یاد خواهد ماند. بسیار اثر دیدنی با اجراهای فوق‌العاده هنرمندانه بازیگران بود.

ممنون از خلق این اثر و خلق احساس لذت بسیار از دیدن یک اثر دوست داشتنی
برانگیختن احساس همدلی در بیننده بدون توسل به احساس ترحم، کار دشواری است که نمایش مردی که... به نحو احسن از پس آن برآمد. نمایشی که پر از زیبایی است و ما را وارد دنیای افرادی می‌کند که ادراکشان از واقعیت دچار مشکل شده است. فضاسازی و بازی بسیار خوب بازیگران به نحوی تاثیرگذار است که بیننده تا پایان نمایش، مرز بین نمایش و واقعیت را گم می‌کند. مدتی از تماشای این اثر می‌گذرد اما همچنان به همان قدرت در ذهنم باقی مانده و دلتنگ دیدن دوباره این نمایش هستم. این یعنی اثر آنطور که باید تاثیرگذار و ماندگار بوده است. برای تمامی دست‌اندرکاران نمایش مردی که... آرزوی موفقیت و سلامتی دارم و منتظر دیدن آثار درخشان دیگر از این گروه هستم.
سلام و خسته نباشید خدمت عوامل نمایش. نمایش از بس که نیامدی، در ابتدای کار با موسیقی زنده کمانچه و تنبک کمی در ذوق بیننده می‌زند. هر چه بیشتر از زمان نمایش می‌گذرد، اجرای فالش و مبتدی نوازنده، علاوه بر تولید صدای غیرموسیقیایی، به مراتب از جدیت فضای اثر می‌کاهد و آن را به فضای طنز و خنده‌آوری برای بیننده تبدیل می‌کند. نمایش از بس که نیامدی اجرایی است با نمایش‌نامه‌ای ناپخته و بدون محتوا، فقدان استفاده از تکنیک‌های نورپردازی، اشتباهات و تولید صداهای ناخواسته اتاق فرمان، بازیگران نابازیگر که خود واقعی‌شان هستند نه کاراکتری که قصد ایفای نقش آن را دارند، و در نهایت کارگردانی ضعیف اثر که بار و مسئولیت تمامی ضعف‌های گفته شده بر دوش کارگردان این نمایش است.
نمایش از بس که نیامدی، نمایشی در سطح مدرسه و دبیرستان است که نیازمند پختگی و استفاده از نظرات و تجربیات نویسندگان، بازیگران و کارگردان‌های باتجربه‌ است تا با اعمال نظر متخصصان و افراد صاحب‌نظر، ایده خام این نمایش به نمایشی حرفه‌ای و درخور اجرای عمومی تبدیل شود. با آرزوی موفقت برای تمامی عوامل نمایش.
امیرمسعود فدائی و امیر مسعود این را خواندند
حدیث سیدی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید