نظری که درباره این نمایش میدم با تاخیر و صرفا به این دلیله که دوست دارم برای هر نمایشی که به تماشا مینشینم نظرم رو بنویسم و به نوعی جمع بندی از تجربه ام رو داشته باشم.
این نمایش از نظرم نمره خیلی خوبی میگیره! نمیتونم بگم بهترین نمایشیه که دیدم ولی جز نمایش هاییه که هروقت بعد از اون میخواستم از یه نمایش خیلی خوب، مثالی بیارم این نمایش رو عنوان میکردم. نمایشنامه فوق العاده، طراحی صحنه خیلی خوب و بازی های خوب. بعد از تموم شدنش برای خودم خیلی متاسف شدم که چرا نمیتونم شب دیگری هم بیام و دوباره تماشاش کنم!
در مورد خود روایت اگه بخوام بگم، اگر به استالین و بولگاکف به تنهایی نگاه کنم قطعا بولگاکف رو قضاوت خواهم کرد، چرا از اول با پیشنهاد استالین مبنی بر اینکه هرکسی نقش و کار دیگری را بپذیرد موافقت کرد؟ چرا زمانی که استالین گفت انجامش بده ساده است این صحبت رو پذیرفت؟ آیا اگر سیستم ایدهآلی به گونهای که هر کسی به درستی در جای خود قرار بگیرد، وجود داشت اوضاع فرق نمیکرد؟ پس هر کسی که در این سیستم غلط نقشی را بی آنکه در آن به اندازه کافی متخصص باشد بپذیرد مقصر است.
ولی بنظرم اگر فقط این جنبه را نگاه کنیم کم کاری کردهایم. نقد اصلی وارد به سیستم از پایه و اساس غلطی خواهد بود که وجود داره. سیستم باید بررسی و بهبود پیدا کنه نه اینکه آدمهای در سیستم رو نقد کنیم. در واقع عملکرد افراد سیستم فارغ از شخصیتشون باید بررسی بشه. همانطور که به زیبایی هم کارگردانی و هم نمایشنامه وجهه شوخ به شخصیت استالین بخشیدند که با تصوری که از یک دیکتاتور در ذهن همه ما وجود دارد کمی ناخواناست ولی این رو میرسونه که استالین
... دیدن ادامه ››
با عملکردشه که دیکتاتوره نه شخصیتش. در یک سیستم غلط که برای افراد فرودست آزادی تعریف خودش رو از اساس از دست میده طبیعیه که افراد متخصص دربند و افراد بیسواد بجای اونها قرار بگیرن. در این سیستم استالین هر کاری هم بکنه استالینه و شخصیتی مستبده. تنها زمانی فرق خواهد کرد که قدرت تغییر سیستم رو داشته باشه. سوال و مشکل اصلی سیستم دیکتاتوریه نه افراد داخل اون. همه این چیزهایی که گفتم دلیل این حرفم بود که نمایشنامه رو فوق العاده میدونم.