علی اوجی و بهاره رهنما وزنههایی هستند که همچنان میتوانند افراد را به تئاتر و نمایش مشتاق نگه دارند. به خصوص خانم رهنما که علاقمندان زن متعصب و عجیبی به خود پیدا کرده است. بگذریم… نمایش با موزیک و حرکات رقصگونهی علی اوجی مدیر کارخانهی آبجوسازی در مقابل عکس مرلین مونرو شروع میشود و این خود نوید یک نمایش جذاب و طنزگونه را میدهد. بازیگر نقش اصلی نه رهنما و نه اوجی، بلکه دانیال خیریخواه است. نمایش در دو پرده و دکور مجزا اجرا میشود که ارتباط دادن این دو کاری شاید محال برای بیننده باشد. خانم بهار محمودزاده به عنوان کارگردان قصد دارد در وانیک مشکلات کاری و روابط دوستانهی یک شخصیت انتلکت و هنری را نمایش دهد. اما هیچ نرمی در پیوند این دو مشکل شخصیت اول نمایش وجود ندارد. طوری که باید پس از تماشای پردهی نخست، آن را فراموش کرد و سپس به سراغ دیدن پردهی دوم رفت. در پردهی نخست، علی اوجی به تنهایی، سنگینی مسئولیت جذب مخاطب را به دوش میکشد، با بازی تماشایی و مفهوم انتقادی اجرایش. اما در پردهی دوم، اغراق و بیش از حد پرداختن به یک موضوع ساده، بیننده را اندکی بیتاب و کمحوصله میکند. مثل این میماند که کسی داستانی با فهم ساده برایتان تعریف کند و دوباره و سه باره و چند باره بخواهد همان مفهوم را با زبان و آرایشی متفاوت به زبان بیاورد. طبیعتا شنیدن این داستان از حوصلهی هر فردی خارج خواهد بود.
به نظرم کارگردان میتوانست به ادامهی مشکلات کاری وانیک و ارتباطش با جامعه که جذاب هم به نظر میرسید بپردازد و در حین آن گریزی به مشکلات روابط دوستانهی وانیک میزد. به هر حال چیزی که در انتهای نمایش برداشت میشود، دو پرده از دو مشکل یک فرد روشنفکر است که نه گرهی محکمی به هم خورده است و نه در پایان جمعبندی درست و کاملی از کل داستان صورت گرفته است.
نکته۱: نمایش اول با نیم ساعت تاخیر شروع شد که هرگز قابل پذیرش نیست.
نکته۲: خانم
... دیدن ادامه ››
گوهر خیراندیش مهمان این نمایش بودند که همواره حال خوب به مردم هدیه میدهند.
نکته۳: دست کم ۶ نفر در حین نمایش از سالن خارج شدند که این خود یک کد برای کارگردان نمایش است که بدون شک باید روی این اجرا، بازنگری اساسی کند. در غیر این صورت «وانیک» نمایشی قابل توصیه به دیگران نخواهد بود.