در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مرضیه مومنی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:17:16
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
به نظرم کار خوبی نبود. نصف دیالوگها قابلیت شنیده شدن نداشتند.
سپهر، امیرمسعود فدائی، امیر مسعود، stanco و Reza1991s این را خواندند
مصطفی فروغی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تکرارشدن وقایع تاریخ معاصر و انسان که دشواری وظیفه است.... عالی بود، ممنونم از تئاتر خوبتون
ابهام در زندگی وجود دارد و برخورد انسان با ابهام، همراه با سختی و تلخی بوده است.
شاید یکی از سخت ترین رنجهای زیستن، تحمل ابهام باشد که کوبو آبه از دید من، خیلی زیبا به نگارش درآورده است این موضوع را.
تئاتر خوبی بود و برای دست اندرکارانش آرزوی توفیق دارم.
علی رغم امتیاز ۴.۱ که تا روز جمعه داشت و کامنتهای پر از تعریف، رفتم دیدم و واقعا خیلی دور بود از آن همه تعریف! ایکاش تیوال بررسی کند این حجم از کامنتهای مثبت آیا واقعی است یا در جهت ابراز ارادت به دوست دست اندرکار نمایش تا اعتبار امتیازها واقعی بماند.
خانم مومنی عزیز
ممنونیم که به تماشای اجرای ما نشستید و متاسفیم که اجرا رو دوست نداشتید
اما اینکه اجرا مورد نظر شما نبوده دلیلی بر عدم اعتبار کامنت ها یا امتیازات اجرا نیست
تعداد زیادی از اساتید محترم از جنابان حسین کیانی ، کیومرث مرادی ، شهرام گیل آبادی ، سیما تیرانداز ، مهرداد کوروش نیا و... بعنوان کارشناسان تئاتر به تماشای اثر نشسته و نقطه نظر هر کدام از اساتید در راستای اجرا موجود میباشد البته چندین منتقد نامدار و صاحب اندیشه تئاتر هم به تماشای اثر نشستند که نقد های این دوستان آقای رضا بهکام آقای احسان زیور عالم و.... هم در چندین خبرگزاری منتشر شده
فارغ از هر سوگیری بنظرم ما باید به نظرات دیگران هم احترام بگذاریم
۱۷ بهمن ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این نمایش مربوط می شود به تمام مسایل کوچکی که در زندگی رخ می دهند اما کوچک های بزرگند....
فرزام قدیری نیا(Farzam Gh)، مرضیه و Positron این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
راضی بودم. این جمله ای است که بعد از دیدن اجرایی با نمایش نامه ای غمگین و تلخ بعید به انتظار می رسد اما واقعا حس خوبی داشتم از زمانی که صرف دیدن این کار شد. از گروه نمایش ممنونم که با بازی خوب و خلاقیت در اجرا یکی از بهترین نمایش هایی شد که تاکنون دیده ام....
مرضیه این را خواند
ایمان یزدی و ر. پ این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
میشه تقاضا کنم تمدید بشه ؟تا سی و یکم امتحان داریم و خیلی دوست داریم که ببینیم این تئاتر را....
تبسم استاد و الهام شاملو این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تئاتر در انتظار گودو
در ابتدا برایم کسل کننده بود. نوع دیالوگ ها و حرکت ها شاید به عمد یک رخوت را به تماشاگر القا می کرد. اما کمی که پیش رفت نبوغ نویسنده این نمایش، ساموئل بکت و دید خاصش به زندگی برایم روشن شد. انگار که راجع به تمام آن چیزی که همه می دانیم درباره زندگی و به عمد فراموشش میکنیم صحبت می کرد وآب سردی را بر صورت به خواب رفته مان می پاشید. وقتی از عادت گوشها و نشنیدن صدای فریاد که همیشه هست و یا اینکه "دی دی " راجع به "گو گو" می گفت " هیچی نمیدونه، خوابه. شایدم یک نفر به من نگاه میکنه، یه نفر درمورد من حرف میزنه میگه اون خوابه، اون هیچی نمیدونه، بذار بخوابه! "همه شان آشنا برایمان بودند.
از اینکه منتظر گودو بودند تا خود او بیاید و هر روز را به بطالت می گذراندند واگر یک روز به وعده گاهشان با او نیایند، میترسیدند از واکنش گودو ای که تا به حال ندیده بودند و حتی نمیدانستند چه شکلی است....ترجیح به اینکه در انتظار بمانند و حتی قدمی از قدم برندارند و به دنبال پسربچه نروند تا به گودو برسند.
روزمرگی...فراموشی گوگو...نقش ظالم و مظلوم در رابطه پوتزو و لاکی و تغییر موضع صد و هشتاد درجه ای "دی دی" بعد از شنیدن حرف های موتزو و سکوت همیشگی لاکی که درنهایت موتزو کور و لاکی لال شد، ، تلاش برای استفاده از درخت برای دار زدن خودشان در انتهای هر روز و ترس از تنهایی.....همگی شان برایمان آشنایند و به عمد انگار که به روی خودمان نمی ... دیدن ادامه ›› آوریم....
در کل به نظرم اجرای نمایشنامه ای این چنینی ریسک بزرگی بوده و شجاعت خاص خودش را می طلبیده که هربار که در طول نمایش به این مسئله دقت کردم، متوجه شدم که گروه از پس اجرای نمایشنامه ای این چنین سنگین خوب برآمده است که بتواند مخاطب را نگه بدارد روی صندلی.
مرضیه (bahaarnarenj)
درباره نمایش سیندرلا i
داستانی بسیار خوب و چند لایه با دیالوگهایی قوی، نقطه قوت این نمایش بود سوای همه خوبی های دیگرش.
نکته ایکه که میخواهم به آن اشاره کنم، مفهوم اخلاقی این نمایش است که شاید بعد از دیدنش در برابر حجم زیاد دیالوگها گم شود. ایکاش حواسمان به حرفهایمان، به آبروی دیگران ، به تاثیرش روی زندگیشان باشد. به سروان که از همه "غریب تر" بود و به لبخندی که گرم بود و گرمایش از درد بود... به مکاشفه، وقتی که دو خط موازی بر هم عمود میشوند و به تولید سیندرلا...
و در آخر، جلال تهرانی، بی شک یکی از نوسیندگان خوب روزگارمان است.