«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
چیزی که دیدم این بود که برای یه کار بد خیلی زحمت کشیده شده بود
نقطه قوت بازی صابر ابر برای من تبدیل تدریجی بعد آنیمای شخصیت نمایش به آنیموس بود. از لحظه ای که تغییرش شروع شد، کم کم یکسری چیزها تغییر کرد مثل راه رفتن، حرکت دستها و لحن صحبت و ...
چی توی این اجرا خوبه؟ به هیچ وجه حتی برای یک دقیقه از اون اتاقی که نمایش داره توش اجرا میشه بیرون نمیاین و احتمالا تا آخر اجرا حواستون نیست که کجا هستین. چرا اینجوریه؟ چون به همه چیز تقریبا در حد حرفه ای و رضایت بخشی پرداخته شده، ریتم، دیالوگ، بازی ها و... کاظم سیاحی انقدر خوب بود که توی لیست فرضی من جابجا شد و حتی اومد جز بازیگرای صدر لیست. بازم ممنون از پویا سعیدی که در نهایت داره بهترین تجربه های تئاتریمو رقم میزنه
امشب برای دومین بار این تئاتر رو تماشا کردم، این بار نزدیکتر و از ردیف ۵
همهی بازیها خوب، کارگردانی خوب
سعید زارعی با بازیش منو مجاب کرد که از بهتریناس
دیشب که اجرا رو برای بار دوم دیدم دقیقا پشت سر من چندتا خارجی بودن که مترجمشون کل کار رو واسشون ترجمه میکرد
تصور کن وسط تیاتری با این سبک و سیاق یهو یکی پشت سرت بگه آی وانت تو هاراکیری... یا بگه... یو اِیت مای فود...
زهرمارمون کرد
اجرا بطور سرسام آوری با وسواس طراحی شده بود، بالاترین سطح کمالگرایی در بین کارهایی که تا الان دیدم
کار مطمئنا به مزاج بعضی اصلا خوش نمیاد
چون گوشه ای از ذهن شما رو قلقلک میده که حقیقتا خیلیا تمایلی ندارن دست بخوره، سکوت برای خیلیا ایجاد دلهره میکنه، حالا به دلایل مختلف
برای من اون بخش آشنایی با ادبیات و فرهنگ ژاپن هم جالب بود
مفهوم زمان رو از بعد جالبی بررسی کرده بود که خیلی جای بحث داره، اونایی که هنوز اجرا رو ندیدن بدون شک بلیط تهیه کنن و ببینن چون درگیر مسائل جالب و مفیدی میشن با دیدن کار
مثل کارهای دیگه آقای مساوات 4 دقیقه و 33 ثانیه سکوت رو داشت که باز هم برای من لذتبخش بود
کار اساسا کیفیت بالایی داره، متن، بازیها، نور، صدا و ... و صدرصد جز کارهای الهام بخش در تئاتر ایران خواهد بود
دنده عقب در همهی جوانب نسبت به زندگی در تئاتر و سیزیف
نقد حرفهای بماند به عهده منتقدین، من به عنوان تماشاگر علاقهمند و دنبال کننده اضهار نظر میکنم
این اجرا به نظر من درجا که هیچ، عقبگرد داشت نسبت به دو کار قبلی از این سه گانه
اما همچنان محمد برهمنی از مورد علاقههای من هست و میدونم که وقتی تنها توی پارک هنرمندان، غرق در فکر داره پرسه میزنه به بهتر شدن کارش فکر میکنه
اسماعیل گرجی هم استعداد مثال زدنی در بازیگری تئاتر هست
مطمئنا هر دو با تلاش بیشتر از ماندگارهای تئاتر میشن
طنز دلنشینی داشت، میزانسن خوب بود و بازیها متوسط، یکسری کم و کاستیها و ضعفهای دیگه، ولی اگه شل کنین خوب میخندین ?
اگر کسی واسه همین اجرای الان ینی جمعه ۱ بهمن ساعت ۵ بلیط میخواد پیام بده به این شماره
یدونه بلیط دارم
۰۹۳۰۳۳۲۳۲۳۰
مدت زمان اجرا کوتاه بود ولی هر چی جلوتر رفت بهتر شد، بازی ها در کل خوب بود ولی تفاوت سطح بازی وجود داشت بین بازیگرا که باعث میشد توجه ها رو بیشتر جلب یک شخص کنه، اوایل کار هم یکم ناهماهنگی وجود داشت ولی رفته رفته همه چیز بهتر شد و لذت بردم
با اینکه سختگیرانه نظر میدم اما چون اجرای اول رو رفته بودم سعی کردم زیاد سخت نگیرم و مثل همیشه که حین تماشای کار در حد و اندازه دانش خودم نقد میکنم کارو، تصمیم گرفتم این بار این کارو نکنم و لذت ببرم فقط
کار رو دوس داشتم، انتقال حس به تماشاگر کار میکرد و تقریبا توی کل زمان اجرا تاثیر گرفتم از فضاسازی و بازیها
دو جای کار دل منو زد، یکی اونجا که نشستن و نقشه فراری دادن کاسپار رو میچینن و میگن کاسپار که خودش نمیدونه و میخوان برن بهش بگن، اصلا نفهمیدم اون دیالوگ واسه چی بود، انگار فقط یه بهونه واسه پاشدن و رفتن لی لی به سمت در بود، یکی هم اونجایی که ویلیام قهر میکنه و میگه من ادامه نمیدم، هر چند اون لحظه تپش قلب گرفتم چون دوس داشتم خودم برم رو صحنه ولی در کل نبودنش بهتر بود
بچه های با استعدادی تو این کار هستن، مطمئنا در آینده ازشون بیشتر خواهیم دید و شنید
دمتون گرم
خلاقانه، دوست داشتنی، تنها با کمی پایان بد که نه، فقط قصه تمام شد، زود تمام شد، مثل کامنت من.
کار اصلا تمرین نشده بود، زحمتی برای نوشتن نمایشنامه کشیده نشده بود و اصلا داستانی درکار نبود، بازیگرها به نقش نرسیده بودند که این هم به دلیل نبود شخصیت پردازی و در کل نبود داستان در کار بود، دم دستیترین شوخیها با لحنی زننده و نگاه جنسی و در نهایت پوچ و تو خالی
بازیگرای این نمایش انرژی عجیبی داشتن و برای من غیرمنتظره بود وقتی که زحمت پشت این اجرا رو تصور میکردم، بسیار تاثیر گذار بودن بازیگرا و واقعا مشخص بود که زحمت کشیدن برای رسیدن به کاراکتر نقششون، میزانسن، موسیقی، نورپردازی و ... هم خوب بود و در کل کار به دل میشینه، ممنونم از محمد برهمنی، اسماعیل گرجی، مهدخت مولایی و بقیه تیم قوی سیزیف و گروه تئاتر بالون، لذت بردم