در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال محمود میرزایی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:06:55
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
خوانواده گود من شما کم نظیر هستید به واقع، احسنت، بازیهایتان از یادم نمیرود، مایکل تو عالی بودی، اما اقای کارگردان تو با این استعداد درخشان کاش به زیبایی شناسی های کارت بیشتر فکر میکردی، مثلا آن در، آن درِ باسمه ای کااااش نبود، یا آن موزیک بسیار بد کاش نبود، میدانم به همه اینها فکر کردی و انتخابت این بود که باید باشد ولی من نظرم را مینویسم، و اینکه کاش کار یک ربع زودتر تمام میشد، مخلص
دیدن این تعداد بازیگر خوب و نوجوان برای این کار عالیست، فقط کاش کار جذابیت داشت، بدون هیچ هیجانی..... موفق باشید
لیلا میناوند، Leon S. Kennedy، امیر مسعود و کیارش همتیان این را خواندند
bahar و رضا مظفری این را دوست دارند
نمایش در حاله ای از ابهام آغاز و به پایان می رسد. است نبود و نیست.تمام
۳۰ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تنها نکته جالب تپوق نزدن، و تمرکز کافی بود، آفرین به گروهتون، خسته نباشید همگی
لذت بخش بود اما نه یک ساعت و نیم، من متن کارو دوست داشتم، بازی ها بسیار روان بود، فانتزی بودن گریم ها (البته خیلی کم) جذاب بود، دکور عالی، بازیگرها درخشان، فقط طولانی بود همین، خیلی ها خواب بودند با چشم خودم دیدم. باشد که از این تیم اجرایی کارهای زیباتری ببینم،
خداروشکر که این کار تمام شد، صداها که شنیده نمیشد، رضا مرشد بدترین بازیگر کار و بعد خانم ها، خانم سرور یخ زده بود تماااام کار و هیچ بازی نمیکردند، خانم جدی اشتباااه بود در صحنه بود و نبودش فرقی نمیکرد با آن دیالوگ گفتن های اشتباه که نمیدانم مگر قبل از اجرا شما دورخوانی نمیکنید وگرنه این همه آکسان روی کلمات از کجاس؟ ایراد از کارگردان است؟ سپهر زمانی کمی از بقیه بازیگرها بهتر بود قابل پیشبینی نبود، آقای کارگردان چراااا بدون اگاهی در مورد کاراکترهایت نقش هایت را انتخاب کردی؟ دکور بسیار هوشمندانه بود، اما صداهااااا، ما ردیف وسط بودیم و کلمات اخر دیالوگ های خانم ها را نمیشنیدیم، و بازیگرتان اقای مرشد باید نسبت به سالن اگاهی میداشتند که من حس نکنم که ایشان زمزمه فقط بلدند، هیچ یک از شما روی صندلی تماشاچی ایا نشسته اید که یک تمرین چند دقیقه ای کنید و همه چیز را برانداز؟ امیدوارم کار بعدیتان عالی باشد
سه کاراکتر میتوانستند از این بهتر باشند، نادر اما در این میان به اندازه بازی کرد، به اندازه انرژی گذاشت، به اندازه درخشید، دختر داستان هیچ شباهتی به دختر 15ساله نداشت حتی میمیک، حتی صدا، حتی بدن، مادر خوانواده استاندارد بود اما ناظم بودن در او نمیدیدم، بازی با نور خیلی کم بود... و شاید موسیقی نیاز داشت، کارگردان عزیز برای اولین بار بود از شما کار دیدم، دوست دارم باز هم از شما کارهای قوی تری ببینم و شاید با متن گیراتری با فینال بهتری یا با ساختار جذابتری. پیروز باشید همگی، و اگر پاسخ میدهید به نظرات در مورد اسم کار توضیح مختصری بفرمایید متشکرم
خسته نباشید، فکر هم نمیکنم خسته باشید، هرچه بدی بود در این نمایش بود، کارگردانی که بلاتکلیف بود، کارش را درک نکرده بود، ساختاری آبکی، همه چیز آبکی، حتی بازی ها تماما سریالی و حتی فیلم فارسی. بهزاد ماجرا هیچ شخصیتی نداشت و فقط میخواست بانمک باشد که چه؟ دو دختر که هیچ هرکاری از دستشان برمیامد که بازی میمیکشان تو ذوق من تماشاچی بزند و خواهم نگاهشان کنم، اما خانم مهدی نیا این دومین کار است که از شما دیدم، چرا اینقدر حس میکنید دوبلور هستید، چرا تصنعی؟ چرا اینقدر درگیر تماشاگرید؟ که همه اینها عیب از کارگردان است، موسیقی جلف و سراسر حال بهم زن، تا کی این روند میخواهد ادامه پیدا کند؟ بهزاد را کشتی؟ بخندیم یا تاسف بخوریم؟ نور پردازی افتضاح، و شما که نمیتوانید دکور بسازید خب بگذارید ما کمی تخیل کنیم نه اینکه..........
جناب میرزایی ممنونم از حضورتون و چقدر خوشحالم که تمامیِ نظراتتون رو صادقانه بیان کردید.از اینکه از نمایشمون اصلا لذت نبردید و همه چیز البته از نگاهِ شما بسیار بد بوده متاسفم.تاسف از این بابت که نتونستیم نظر شما رو تامین کنیم.طبیعتا با یک اثر هم قرار نیست که نظرِ تمامِ افراد جلب بشه.قطعا گفته های شما برامون ارزشمنده و مهمتر وقت و زمانی که برای ما گذاشتید.سپاس
۲۷ دی ۱۳۹۸
امیرموسی کاظمی (amirmoosakazemi)
شما هم خسته نباشید دوست عزیز. از اینکه وقت گذاشتید و کار ما رو دیدید ممنونم. ذات هنر در درک متفاوت افراد از اثر نهفته است و طبیعتا هیچ اثری نیست که بتونه تمام سلایق رو تامین کنه. باز هم ممنون.
۰۱ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جذابیت، جذابیت، جذابیت زماااان را از بین میبرد و ما را در اتاق بازرسی به رینگ مبارزه دعوت میکند، خیلی وقت است از زمانی که لانچر را دیدم میگذرد، اما میخواهم بگویم تا 5روز درگیرش بودم درگیر تمام سربازان، درگیر شلیک آخر، درگیر میزانسن ها، درگیر فضای بازپرس اقای نوروزی شما بی نظیر بودی تو میتوانی اسکار بگیری، برای تئاتر ما بمان همینطور درخشان باقی بمان، و مارا با خود غرق کن در دنیای بازی خود، به گروه بزرگ و پر تلاشو خستگی ناپذیر این نمایش باید دست مریزاد گفت، شما لایق بهترین ها هستید، همه چیز درجه یک. با نمایشی دیگر ما را به وجد آورید بزرگان
تیم اجرایی از لحاظ فنی بسیار زحمت کشیده بودند
نمیدانم چرا اما من هرچه تلاش کردم پل ارتباطی با نمایش برقرار کنم نشد که نشد، دیروز دیدمش، از دیروز هرچه فکر کردم، به نتیجه نرشیدم با اینکه در بروشور امده بود فکر کنید.... قطعا تلاش کارگردان را من نتوانستم درک کنم و شاید این نمایش برای من که مخاطبی عام هستم نبوده و اشتباه کردم که دیدمش، بازیگراان ماست بودند نمیدانم چرا دلنشین نبودند هیچ یک مخصوصا سه خانم که بیشتر از بقیه بازی داشتند گویا چشمهایشان یخ زده بود حرکات قابل پیش بینی و خسته کننده....... خداقوت کارگردانی که نمیدانم چندمین کارت است اما دکور نور موسیقی را دوست داشتم، و لحظه آخر فاجعه بود که معلوم نبود چرا اینطور پایان یافت................
خسته نباشید به این گروه خوش رنگ و لعاب و بسیار زحمتکش
تمرکز چیزی بود که من در دو نقش اصلا ندیدم یک اون خانمی که اسیر شده بود و اون آقایی که بلوند بود، و جالب بود 'نام' بدن خشکی داشت اما چرا اینقدر داشت فرم اجرا میکرد!!! فرم بد، خیلی بد، دو مامور واقعا خوب بودند، مرد سیاه پوست نگاه های درخشانی داشت، و اما آقای کلیشه بسیار تمیز بازی کردند، کارگردان و گروه عوامل خداقوت، نور بسیار زیباااااااااا، تصویرهای چشمگیر
علی نجفی دوست داشتنی بود
نظرمو دیر نوشتم اما آرش عباسی شما رو دوست دارم به عنوان یک نویسنده و حالا کارگردان امیدوارم کارتونو ادامه بدین. دکور بسیار خودمانی بود.
امیرمسعود فدائی، Negin Fooladi و فرزاد جعفریان این را خواندند
گروه نمایش موج این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کارگردان دوست داشتنی و محترم، بازیگرانتون به قدری به انداه بازی کردند که من حیرت کردم، همینطور قوی به کارتون ادامه بدین. حرفه ای و خاص
آقای محمود میرزایی عزیز ممنونم از این همه انرژی خوب ... پاینده باشی ...
۱۳ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کامنت را خیلی دیر اینجا نوشتم، متاسفانه اکانت بنده به دلایل نامعلومی حذف شده. نمایش محسن نجار حسینی به دیدِ من از لحاظ نور و دکور قوی و متن از نظر نگارشی میتونست حتی بیشتر هم باشه اما سنجیده تر چیزی بود که اجرا شد و نکات ظریفی رو اگه رعایت میکرد به واقع ما شاهد یک شاهکار بودیم، قدرت راحتی بازیگران روی صحنه بسیار کار رو روان کرده و ما با تک تک اون ها زندگی میکنیم.
نادری متفاوت میدرخشد اگر تپوق نزند، شیخ الاسلامی هول و هراس را در ما میکارد و دوس داشتنیست، خانم ها بسیار در این کار موثر واقع شدند.
از متلک گویی های خانم یوسفی که بسیار زیرکانه ریتم صحنه در دستان اوست ،تا دلسوزی پنهان خانم وجدانی که ما در هر خوانواده شاهدش هستیم و خواهر بودنش که ناچار است در این بین کاملا ملموس است، خانم مهدی نیا سریالی بازی میکند اما ما را همراه میکند، من از هیچ یک از این بازیگران کاری ندیده بودم جز محمد نادری.  پسر افغانستانی خوب است ولی کاش احساسش را درگیر کار میکرد، و داماد که نقشی درست به او سپرده شده بود. بی شک داشتن اینچنین بازیگرانی مبتنی بر هوش کارگردان کار است.
من از روی قضاوتهای نظرات در تیوال این کار رو دیدم، دیدن این گروه برای من لذتبخش است و حتما منتظر کارهای بعدی این کارگردان جوان هستم، ناگفته نماند که سکوت پایانی کار با دل ما چه ها که نکرد، خدا قوت به سه کیلویی ها