«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
راهنمای اردو داشت برای دانشآموزان توضیح میداد و میگفت؛ بچهها، اگر این درخت چنار زبان داشت به شما چه میگفت؟ کشاورزی که آنجا ایستاده بود، گفت؛ اگر زبان داشت میگفت؛ من درخت بلوطم نه چنار!
مستندی که میخواهد به ریشه یابی مساله کودکان کار بپردازد ولی در سطح می ماند . البته بخشی از این غفلت رو میتونیم به مشکلات ساخت این نوع مستند ها در ایران و نهادهای مربوط و مجوز های دست و پاگیر آن بدانیم اما در کل فیلم روایتی است که صرفا با یک نمونه مطالعاتی موجود ( یک مدرسه تحت نظر بهزیستی در جنوب تهران ) و بررسی وضعیت دو سه خانوار به این نتیجه برسد که کار کودکان عمدتا منشا اقتصادی و از روی نیاز خانواده به حداقل هاست . البته این روایت کارگردان است اما روایت های زیاد دیگری هم هست و گفته شده مانند بودن مافیاهای سودجو پشت این پدیده و یا قاچاق و خرید فروش کودکان و یا مواد مخدر که در این فیلم اشاره ای نشده . روایت فیلم همانطور که عرض شد بیشتر حاوی زیست تجربه های چند کودک و والدین انهاست و به مسایل ریشه ای تر مثل باند های مرجع - گردش پول - مهاحرت از روستا ها و شهر های کوچک به سمت کلانشهر ها - فقر - فرهنگ حاشیه نشینی و .... اصلا نمیپردازد . و در نهایت با جند راه حل دم دستی مانند برخورد صحیح با متکدیان و کودکان کار ( باز اینها فرق دارند با هم و در این فیلم یکسان انگاشته شده اند ) و اموزش در مدارس به این سوال جواب نمیدهد که اصولا راه حل ریشه ای این معضل اجتماعی چیست .
خیلی برام جالب بود دیدن این فیلم تاتر بعد این همه سال که البته به همت خانه هنرمندان برگزار شد . لذت بردم . جدا از خود نمایش که حدود یک ساعت بود و البته اموزه هایی که دوربین روی دست و کادرهای عالی آن که اصولا حس فضای باز نمایش رو با نمایش تلویزیونی اون متفاوت میکنه و شاید تماشاچی فیلم رو به دقت در جزییات فرا میخونه .. و همینطور حضور سرکار خانم برومند ... از اجرای خوب جناب غفاری و صحبت های عالی استاد باختری بسیار اموختم و استفاده کردم .
متاسفانه متن اصلی درام یا قصه که متعلق به مرحوم ساعدی است نخوندم و بالطبع نمیتونم نظر کلی بدم . حتما که داود رشیدی مثل هر کارگردان دیگر بسته به میزانسن ها دخل و تصرف جزیی در متن به عمل اورده اما چیزی که عیان هست و در بحث های متقابل جلسه هم مطرح شد تاکید بر نقد نظام سیاسی و اموزش پرورشی وقت بوده ... و چیزی که مطرح نشد و بنده البته فکر میکنم میشه دیکته رو فراتر از این نقد ها هم دید . ساعدی هر نظام بسته فکری و صفر و یکی و به قولی نظام های ایدیولوزیک رو نقد میکنه و اشاره به این گفته داره که تنها راه رسیدن انسان مدرن به سعادت نه مخالفت با زنجیرهایی است که راه تفکر رو بسته اند بلکه برعکس تن دادن به خواسته های صاحبان قدرت و ثروت در یک جامعه توسعه مدار میباشد .
مستند پزوهشی خوبی در نوع خود بود و توانست در یک بازه زمانی حدود یک ساعته ما را به بعضی زوایای تاریخ لاله زار و تهران قدیم ببرد . به نظر من بیشتر وقت مستند روی طرح های اتی شهرداری روی این ناحیه از شهر به تصویر کشیده شد و میتونست برای آنان که بیشتر برای دیدن تاریخ امده بودند خسته کننده باشه ولی همین خط سیر فیلم به دنبال ارایه پیام درستی به مخاطب بود که همان غلبه سرمایه سالاری بر فرهنگ بود . شکست ببیشتر طرح های فرهنگی لاله زار رو شاید بشه در این دیالوگ کوتاه ولی تلخ فیلم بین یک مسیول میدانی و یک مغازه دار دید که کاسب چشم در چشم ادعا میکند که شما نون ما رو میخواید اجر کنید !
فیلم خوشساختی نیست اما با توجه به سال تولید اثر این موضوع کاملاً قابل قبوله.
اما خود فیلم خیلی خوب و دوستداشتنی است. حرفی که میخواد بزنه رو بسیار ملموس و زیبا میزنه.
بینظیر در داستان، بازیها و جزئیات مختلف. چیزی که بیشتر از همه درمورد این فیلم دوست داشتم مواجهه دقیق با زشتیهای نیویورک و مطبوعات اون زمان و البته دیالوگهای تماما فکر شدهای بود که همگی در ذهن بیننده تا مدتها باقی میمونند.
«دست راست من ۳۰ سال است که دست چپ من را ندیده است»
پن: آقای فدایی دست شما و بادبزنتون هم درد نکنه. لذت فیلم دوچندان شد برام.
یا در نیومده بود، یا من نفهمیدم، یا بد بود، یا خیلی سطحش بالا بود!! به هر حال من امشب برای اولین بار تو این ده پونزده فیلموگپی که شرکت کردم از این فیلم خوشم نیومد!! خیلی باگ فنی و منطقی داشت، که حتی برای فیلم نود سال پیش هم زیاد بود. من حس کردم شاید اشکال از فیلمنامه باشه. البته گپ و گفت و دیدار با رفقا و برای شخص من مصاحبت با آقای قطبیزاده از همه چیز مهمتر و لذتبخشتره♥️♥️🌹🌹
امشب من و امیر مسعود به همراه علی عبدالرحیم رفتیم این فیلم رو دیدیم و اصلا لذت نبردیم البته علی آقا دوست داشت ولی من و امیر اصلا دوست نداشتیم.عوضش کلی خندیدیم و گپ زدیم...
جای دوستانی که نبودن خالی...
یکی از فاجعه بار ترین برنامه هایی که میتونید در تمام طول عمرتون داشته باشید. فیلم رو با چهل دقیقه تاخیر شروع کردند بدون هیچ عذرخواهی و توضیحی. در تمام طول فیلم، زیرنویس ها رو به سختی میشد خوند به خاطر ابعاد بد پرده. فیلم رو سانسور کرده بودند و بعد توی جلسه نقد با خنده و تمسخر گفتند شما که ندیدید ولی ما که توی خونه دیدیم اینجوری بود مثلا.... . بعد فیلم هم یک چایی از اب حوض مثل این که درست کرده بودند که بی نهایت شور بود. بابت اون هم یک عذرخواهی کوچیک نکردند و باز باخنده گفتند که نتیجه اش مثل این فیلم های علمی تخیلی فردا مشخص میشه. تا حالا این میزان از بی نظمی و بی احترامی در یک برنامه هنری ندیده بودم.
سلام، وقتتون به خیر
حقیقتش چون این برنامه رو دو سه ماهی هست منظم شرکت میکنم پیش خودم گفتم این چند خط رو براتون بنویسم!
من خودم و میدونم بسیاری از دوستان فیلم و گپ رو به خاطر چای شرکت نمیکنیم! گو اینکه این اتفاق چایِ دیشب در طول این همه سال یکبار افتاده بود! و واقعیتش کسی تو سینما چای نمیده، حالا اگه یه چای اونجا داده میشه، از لطف و محبت برگزارکنندهها است.
دربارهٔ سانسور هم انتظار ندارید که صحنهٔ اون رابطه رو توی سینمای کوشک هنر باغ کتاب که متولیش شهرداریه نشون بدن؟! همین که کات نمیزنه و داستان و محتوا از دست تماشاگر در نمیره باید خوشحال بود.
اون تأخیر هم دفعهٔ اول یه کم تو ذوق میزنه، از دفعات بعد میدونید که چون قراره ... دیدن ادامه ›› همه جمع بشن و فیلم رو با هم ببینیم این تأخیر روتین هست.
کلاً هم فیلم و گپ رو به خاطر فیلمهای شاهکار و درجه یک و صحبتهای خود آقای قطبی زاده شرکت کنید نه چیز دیگه!
سلام، وقتتون به خیر
حقیقتش چون این برنامه رو دو سه ماهی هست منظم شرکت میکنم پیش خودم گفتم این چند خط رو براتون بنویسم!
من خودم و میدونم بسیاری از دوستان فیلم و گپ رو به خاطر چای شرکت نمیکنیم! ...
شما متوجه حرف من نشدین احتمالا یا الکی قصد حمایت دارید، اول این که ما به خاطر چایی شرکت نکردیم، به خاطر دیدن یک فیلم خوب بر روی پرده شرکت کردیم، دوم این که سه نفر بودیم که یک نفر برای بقیه هم بلیت خرید، دلیل نمیشه که من خودم حتما باید بخرم، سوم این که این همه ما جاهای مختلف میریم فیلم و تئاتر میبینیم، راس ساعت هم شروع میشه، چه منطقیه که واسیم همه بیان، یعنی چی!! خب شروع برنامه رو بذارن شش و نیم یا هفت، مجبورن دروغ بگن؟ واقعا تنها جایی که دیدم این قدر بی نظم بود، همین جا بود. و اما اصل حرف من نکتهی دیگری بود، این که اوکی، دیر شروع شد، اوکی پذیرایی کردید فاجعه بار که کاش نمیکردید، اوکی انتظار نداریم فیلم کامل با همه صحنه ها پخش بشه، ولی تمسخر این که هههه هههه شما این صحنه رو اینجا ندید ما توی خونه دیدیم و هههه هههه این آب جوشی که به ما دادند فردا معلوم میشه ساید افکتش، این حرف های مسخره آمیز به جای عذرخواهی جای تعجب زیادی داشت و کلا تصویر من عوض شد نسبت به یه سری چیزا....
شما متوجه حرف من نشدین احتمالا یا الکی قصد حمایت دارید، اول این که ما به خاطر چایی شرکت نکردیم، به خاطر دیدن یک فیلم خوب بر روی پرده شرکت کردیم، دوم این که سه نفر بودیم که یک نفر برای بقیه هم ...
حقیقتش اونجا فضاش خیلی دوستانهتر از این حرفهاست که به خاطر دو تا شوخی انقدر مکدر بشیم. ولی شمام حق دارین، چون به نظرم با اون فضای دوستانه آشنا نیستین.
درود بر شما
خرید بلیت این برنامه به درخواست برگزارکننده محترم، بدون انتخاب صندلی است و شما در زمان خرید، تعداد بلیت را انتخاب و خرید می نمایید و در زمان حضور مسئولان سالن برای نشستن شما را راهنمایی خواهند نمود.
با احترام