«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اجرای ارزشمندی بود، بازی ها حرفه ای و متن جذاب ایرانیزه شده بود ولی هر چی فکر کردم نمیدونم چرا اثر اجرا بهمراه من بیرون از سالن نیومد.
سالن نمایش استاد ناظرزاده کرمانی واقعا با کیفیت و بدون نقص بود.
اجرای به یادموندنی و زیبایی بود، در مسیر برگشت به خونه تمام سکانس ها و دیالوگ ها در ذهنم مرور میشد و خوشحالم که با وجود کامنت های عجیب و غریب(کمدی؟؟- استندآپ؟؟ .. )کاربران؛ تصمیم به دیدن گرفتم و حسابی لذت بردم. تجربه و خبره بودن آقای ژوله در گفتار و نوشتار و توانمندی خانم عبدالرزاقی نیازی به تعریف نداره ؛ تماشاگر رو در تمام طول اجرا میخکوب میکنه و هزارن آفرین به نویسنده عالی؛ آقای خیرآبادی!!
**پردیس تیاتر شهرزاد هم دیگه حرفی برای انتقاد نذاشته .. تا کی قراره بی احترامی به هنردوستان رو تک تازانه ادامه بده خدا میدونه! بی نظمی، گرما، نداشتن تهویه در سالن انتظار و خنک کننده کافی در سالن نمایش، صندلی ها، نامرتبی فضا.. بی برنامه گی و تداخل جمعیت تماشاگرای نمایش های مختلف .. و فقط هزاران افسوس در مقایسه با آنچه میتوانستیم داشته باشیم.
بعد از دیدن نمایش فقط به این فکر میکنم که آیا گالیله شخص دیگری بجز آقای فرهاد آییش هنرمند بوده ؟ استادی اجرای ایشان و تطبیق هنرمندی سایرین مثل آقای محمد نادری و خانم اسپهبدی و دیگر بازیگران باعث شد لحظه ای پلک نزنم و از جدال تکراری علم و تاریخ به قلم زیبای برشت لذت ببرم.
از اینکه بعضی در مورد طولانی بودن نمایش نوشتن در تعجب م و خوشحالم که اعتماد به نام پیشکسوتان و تهیه کننده و کارگردان من رو برای دیدن اجرا ترغیب کرد و باید بگم این مدت زمان جذاب اجرا؛ فقط وظیفه تشویق و حمایت هنردوستان رو سنگین تر میکنه.
گروه حرکات نمایشی واقعامفهوم رو عالی القا می کردند. همگی خدا قوت دارن و دست مریزاد.
(وقتی موبایل 4 نفر در طی اجرای نمایش زنگ میخوره، متنوع بودن طیف مخاطب کاملا مشهوده ..# فرهنگ سازی# )
دیدن این نمایش در فضای متفاوت و باز فرهنگسرای نیاوران خیلی مطلوب بود .شنیدن آوازهای نوستالژیک با صدای آقای علیرضا خاطره قشنگی برای تماشاچی میسازه. اجرای خانم رهنما با تلفیق گفتار فی ابداهه و بیان مسایل روز بسیار پر قدرت و جذاب بود . بیشتر بنظر میرسه مخاطب بدنبال پایان اجرا نیست و لذت همدلی با خانم یاقوت و تفکر به شیوه منطقی و چالش برانگیز بازیگر آقا دورهمی دلنشین و خوش نقشی در ذهن بیننده به یادگار می گذاره . ممنونم از زحمات کلیه عوامل و فکر میکنم کیفیت اجرا در فضای باز نیاز به بهبود نورپردازی و تنظیم صدا داره .
واقعا خوشحالم که بی تعصب به حیطه هنر، از تماشای چنین نمایشی با موسیقی دلنشین و واقعا ترانه های ماندگار و در فضای زیبای کاخ سعدآباد سرمست شدم. داستان های نقلی دلنشین، بازی های طبیعی و گرم و صدای آقای عقیلی ترکیب برنده ای بود که همه استرسی که از کامنت های منفی داشتم رو از بین برد . نه مشکل ترافیک نه بی نظمی و نه هیچ چیز دیگه ای نبود و در روز جمعه 7 مهرماه بسیار با آرامش اجرا شد . از گروه نوازندگان موسیقی که در قسمت بالا و احتمالا فضای سردتری نشسته بودند هم بسیار ممنونم که دل ما رو حسابی گرم کردند. هنردوستان همیشه از تماشای زیبایی های هنری به وجد میان و لذت میبرن و چشم هاشون با ترانه های ماندگار پراشک میشه . اگه این حس به کسی دست نمیده قطعا فقط، یک تماشاگره. سپاس از زحمت همه ی اعضای گروه نمایش.
ضمن و عرض سلام و خسته نباشید خدمت گروه محترم نمایش که کاملا مشخص بود برای این اجرای پرانرژی و سرزنده چقدر زحمت کشیدن. موسیقی بجا و خواننده خوش صدا، نور پردازی و بازی های خوب و روان نقش های محمود و عارف و بیش تر از همه سرکار خانم مرضیه صدرائی با توانمدی بالای انطباق نقش و آوای بسیار خوش صداشون جذاب بود.
طنز تلخ داستان تا قبل از تعریف ماجرای ( کشته شدن خر ) دلنشین تر بود . بنظر من دیالوگ های اون قسمت، فضارو از حالت کمیک به کمی متهوع پیش برد و شاید جای کمی روزنه ی امید در داستان نمایش خالی بود. هجم غمباره ای که مخاطب در پایان نمایش با خودش از سالن خارج میکنه حس خوب تماشا رو در طول اجرا از بین میبره .اگر این موضوع رو به ماهیت سلیقه شرقی ربط ندیم باید باور کنیم که شاید نیاز این جامعه س برای دوام اوردن و حتی این روزها در سناریو های غربی هم مشهوده.
و اما سالن نمایش...پردیس شهرزاد ، استفاده از خنک کننده های مدرن و کمی اسانس خنک تابستانی در فضای سالن انتظار و تهویه بهتر و خنک تر در سالن شماره دو با اون صندلی های کوتاه و سخت میتونه خاطره بهتری برای تماشاچی ها به یادگار بگذاره. شاید گزینه ای برای کمک به تجهیز سالن ها موقع خرید بلیط ، حامیان هنر رو ترغیب کنه که در فضای بهتری چند ساعت رو بگذرونن .
سلام و احترام
بسیار سپاسگزاریم از نقد منصفانه شما و بسیار ناراحت از اینکه موجب رضایت شما در طول تماشای اجرا نبودیم...با توجه به اولویت اول پردیس تئاتر شهرزاد که تماشاگران میباشد تمامی باگ های فنی سیستم تهویه رفع گردید و در شرایط استاندارد و بهتری زین پس میزبان شما عزیزان خواهیم بود..
سلام و عرض ادب خدمت گروه محترم ؛ من از تماشای این نمایش ، در پایان حس خوبی داشتم ..پیغام داستان به ما رسید ،سپاس . با این وجود بنظر من و همراهانم در قسمت اول اجرا ، کمی یکنواختی و کشش طولانی و خسته کننده حس می شد . مهارت بازی خانم نورا و اونهمه دیالوگ بی وقفه بسیار جذاب بود و خواجه کافور و لولی خانم و سایر هنرمندان هم هر کدام در نوبت خود اجرای بی نقصی داشتند و این هنر کارگردان محترم و با تجربه سرکار خانم گلاب آدینه عزیز بوده است . امیدوارم جایگاه نمایش خوب وپرقدرت روز به روز در جامعه به موزات سایر فعالیت ها محکم تر و ارزشمندتر باشه . به امید آن روز خوب
از اینکه فرصت تماشای آخرین اجرای این نمایش رو داشتم واقعا خوشحالم ، لهجه شیرین جنوبی بازیگران در بیان تلخ وقایع با نمادهای کمیک باعث شد تک تک سکانس ها توی ذهن حک بشه . خسته نباشید میگم به همه دست اندرکاران و هنرمندان و تشویق ویژه برای آقای کفتر کرم وزغ !
بازیگران توانمند اونقدر در نقش خودشون غرق شدن که برای یک لحظه میخواستم برم وسط مجادلات و خواهش کنم انقد به خودشون فشار نیارن ، در هر صحنه اگر به تک تک چهره ها نگاه میکردی داستان خودش رو داشت ..بسیار لذت بردم از دیالوگ های کوچه بازاری و یک خسته نباشید حسابی به همه گروه عرض می کنم خصوصا خان داداش و خاله جانش .
چطور میشه تا این حد دلچسب ، نمایش این تلخی زهرآگین ، روزگار سخت سال های درد و سال های کنون ، خانم معتمد آریا و اقای آذرنگ و همه بازیگران توانمد نقش های ترک و کرد و ..کت شلواری های امروزی عالی بودن . اون موسیقی ها ، صدا و نواختن آهنگ خواننده محترم بینظیر بود .حسابی خسته نباشن
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت تمامی اعضای محترم گروه نمایش ریچارد
اگرچه این اجرا در مقایسه با جذابیت های نمایش های دکتر فآوست و سقراط ، شوایک بسیار یکنواخت و کم هیجان و روایتگر داستان ساده ظلم بود؛ در طول اجرا لحظه ای به ساعتم نگاه نکردم .از نقاط تمایز رقص های زیبا و البته طولانی بود که متاسفانه جای طراحی صحنه های چشمگیر نمایش های قبلی رو نگرفته بود. نقش ها سخت بنظر می اومد مخصوصا بازیگر نقش خمیده ریچارد ، اما غبار خستگی هم داشتند . در کل اون شور و شعف پایانی رو به تماشاگر نمیداد شاید هم توقع خیلی بالایی هست من فکر میکنم نظر کاملی در مورد رضایت از نمایش نمی توان نوشت.
نمایش عالی بود بازی آقای آئیش و سایرین با اون فضای زیبای دکور و لباس ، تلفیق بسیار جذابی رو ایجاد کرده بود که من و ده نفر از همراهانم رو بشدت تحت تأثیر قرار داد و میتونم بگم بعد از نمایش دکتر فاوست بهترین کار آقای نعیمی در سال های اخیر بود با اون طنز تلخ رنج های روزگار !! گروه محترم . سربازهای بی نشان حسابی خسته نباشید!
من یک سفیه م ، جنگ رو نمیفهمم !!!!!
دنبال کردن تک تک دیالوگ ها ، آشفتگی ذهنی برای پیداکردن پاسخ به همه سوالاتی که با موضوع های متفاوت توی ذهن بیننده نقش میبنده ، اونقدر مشتاقت میکنه که یه لحظه سرت رو برنگردونی ....من این نمایش رو خیلی دوس داشتم فقط انقدر گفتنی هاش زباد بود که کمی انسجام محتوا رو برهم زده بود. با این حال صحنه نمایش اتاق ذهن کارگردانی است که پر از دغدغه های هر روزه ماست . گروه محترم شایا خسته نباشید!
بازیگران و نوازندگان این نمایش زحمت خیلی زیادی کشیدن ، موضوع خوب و قابل تأملی بود ولی اون جذابیتی که انتظار داری برای دنبال کردن یک نمایش جذاب محرک ببیننده باشه رو من حس نکردم . دیالوگ ها زیبا بود و نقش افرین گربه ابلق بسیار توانمند بودن.
ضمن عرض تشکر و تقدیر از گروه نمایش سقراط ، با وجود نمایش نامه زیبا و نقش آفرینی هنرمندانه بازیگران ، صحنه و دکراتیو نسبت به کارهای دیگر آقای نعیمی مثل دکتر فاوست بسیار ضعیف بود و آنچنان که باید و شاید مخاطب رو به چالش نمیکشید بلکه فقط در تعقیب دیالوگ پیش میرفت .
سلام و عرض ادب
ضمن تشکر وبژه ، خواهش من اینه که مثل روال سابق شبکه تیوال ، خلاصه نمایشنامه یا اقتباس آن و یا حداقل موضوع کلی رو در بخش معرفی کار قرار بدهند .
از آنجایی که تلاش زیادی پشت این اثر بود ولی به نقد تماشاگران عام نه موضوع جدیدی برای نمایش داشت و دیالوگ های نامفهوم و طولانی و کمی ابهام در روند کلی آنچه هدف کارگردان بود کاملا مشهود بود . بطوریکه با وجود بازیگران ارزنده رضایت تماشاگر را جلب نمیکرد .