روایتی متفاوت از دوشب آخر زندگی زیگموند فروید
نوع مواجهه نمایشنامه با زندگی فروید جذابترین بخش نمایش برای من بود. به تمام حواشی ای که انتظار
... دیدن ادامه ››
میرفت مثل رابطه فروید با مارتا و مینا، با مسائل جنسی و نظریات (ادیپ ، الکترا و ...)، با یونگ، با خانواده، با دین و به خصوص پررنگتر از بقیه با متافیزیک و خدا پرداخته شد.
یک کشمکش و محاکمه ذهنی برای فروید که کاراکترهای دوست داشتنی آن به شکل مادرش و آن هایی که نقش سرزنش گر داشتند به شکل پدرش ظاهر میشدند.
ما از طریق فروید با فروید مواجه شدیم.
در صحنه به جز صندلی و کاناپه ای که نماد فروید بود چیزی وجود نداشت و استفاده حداقلی از اکسسوری و دکور (به قیمت حذف فرش ایرانی فروید) با پراژکت ویدئو در پس زمینه در تضاد بود.
بازی فرزین محدث و استایل و زبان بدن او بسیار تماشایی بود و شهروز دل افکار در قامت خاخام یهودی درخشید.