در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال پرهام موسوی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:24:47
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
چند روز پیش این نمایش رو دیدم ،فضای خیالی کاراکتر اصلی خیلی دقیق بازآفرینی شده بود و در کنارش فضای انتقادی به جامعه ، جالب طراحی شده بود . حرف اصلی این نمایش به نظرم سرگشتگی انسان معاصر در جامعه مدرن بود . پرده اول این نمایش ،تقارن جالبی با پرده پایانی نمایش داشت که کاراکتر ذهنی در خیال کاراکتر اصلی دوباره میمیرد و در تابوت قرار می گیرد . به نوعی پایان نمایش انگار کاراکتر ها به نقطه صفر رسیدند و لوپ تکرار نمایشنامه تکمیل شد . بازی سه کاراکتر این نمایش خیلی خوب بود مخصوصا بیتا طایی عزیز
فیلم خوبی بود اما تفاوت هایی با فیلم های قبلی کاهانی داشت اما در کل فیلم مورد قبولی بود فقط میزانسن ها و کارگردانی کمی ضعیف بود اما بازی ها همه عالی بودن ، یک رضا عطاران متفاوت ، بابک حمیدیان هم بازی بسیار خوبی داشت ... ترانه علیدوستی و مجید صالحی بسیار متفاوت ظاهر شدند .......... فیلم نامه مشکلاتی در شخصیت پردازی ها داشت و پایان فیلم هم اصلا دوست نداشتم ، می تونست پایان بندی بهتری داشته باشد اما در کل ارزش یک بار دیدن را دارد
این فیلم رو در بهمن ماه و قبل از آغاز جشنواره فیلم فجر دیدم واقعا فیلم داغونی بود ........ فیلم را همراه با کارگردان اثر و بهرام رادان دیدیم ، من که نتونستم با فیلم ارتباط برقرار کنم و وسط فیلم بلند شدم رفتم حیف رادان که در این فیلم ضعیف بازی کرد
به به چه خبر خوبی خیلی خوشحال شدم ، فقط یک سوال داشتم این دی وی دی همراه با پشت صحنه این نمایش هم هست؟
manimoon (محمدجواد لشگری) این را خواند
علی اصغر شیرازیان این را دوست دارد
دوست عزیز تمام سعی ما این است که یک DVD کامل و با کیفیت بالا به همراه پشت صحنه خدمت شما تقدیم کنیم. اما برخی مواقع مجوزهای لازم جهت تکثیر و توزیع پشت صحنه صادر نمی شود. امید که رایزنی های گروه اجرایی امکان دریافت مجوز برای پشت صحنه را نیز فراهم کند
۱۲ اسفند ۱۳۹۳
مصطفی بیگ محمدی عزیز

البته باور بفرمایید تفاوت زیادی نبود. بلکه یکی دو موقعیت پرداخت بیشتری شده بود. در مورد ترتیب صحنه ها که اصلا تغییری ایجاد نشده بود. اما به هر حال فیلم به دو هفته پایانی مورد اشاره شما مرتبط است
۱۲ اسفند ۱۳۹۳
سپاس از پاسختون جناب ایمانیان. با علم به اینکه شما دستیار کارگردان بوده اید جسارتا عرض می کنم که مطمئنم در ترتیب صحنه ها تغییر ایجاد شده بود. یکی از بارزترین تغییرات هم به این ترتیب بود:
در اجرای اول روایت خطی بود و همه چیز به تربیب زمانی پیش میرفت(البته از اختلاط دو بره زمانی در هم صرف نظر کردم) و به این ترتیب نوزاد طبع پس از زاییده شدن توسط مادرش در نمایش دیده می شود. ولی در دومین اجرا که روایت کاملا غیرخطی بود،اولین حضور فیزیکی نوزاد بر روی صحنه به یکباره و پیش از صحنه زایمان بود و نه پس از آن. متاسفانه حافظه ام ایری نمی کند ولی مطمئنم که تغییرات بیش از اینها بود. بازهم سپاس
۱۲ اسفند ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تئاتر خوبی بود نمایشنامه خوبی داشت ولی متاسفانه بازی ها پخته نبود و اکثر بازی ها در حد یک تئاتر حرفه ای نبود البته باید این نکته را در نظر بگیریم که این اولین حضور آقای فرمان آرا در تئاتر است .... مدت زمان تئاتر هم بسیار طولانی است بعضی از پرده ها میشد خلاصه تر اجرا بشه ولی در کل کار خوبی بود
پرند محمدی، طهورا شکوری و فاطمه این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امشب این نمایش رو دیدم و خیلی خیلی متاسفم که وقتم را صرف این نمایش کردم چون واقعا ارزش دیدن نداشت به جز نورپردازی و موسیقی خوب چیز دیگری نداشت ........ اصلا منو جذب نکرد ولی به هر حال خسته نباشید
زهره شاداب و امیر مسعود این را خواندند
عمو فرهاد قصه ها این را دوست دارد
سخت میتونم به این کار بگم نمایش.
شاید ضعیف ترین ....که‌تا بحال تماشا کردم.
۲۶ مهر ۱۳۹۳
من مخالفم چون اینکار کار جدیدی بود وتابه حال درایران همچین سیستمی پیاده نشده بود وبه نظرمن نه تنها ارزش یه بار دیدنو داشت حتی خوب هم بود.البته این نظرمنه:))
۲۷ مهر ۱۳۹۳
خانم پریا من مخالف تک پرسوناژ در تاتر نیستم ولی باید به گونه ای طراحی شود که برای مخاطب جذاب باشد وقتی در این تئاتر اکت های تکراری بدون هیچ دیالوگی از شخصیت اصلی نمایش می بینیم اصلا مخاطب را جذب نمیکند من همان روزی که به دیدن این نمایش رفتم یادمه اکثریت وسط نمایش بلند شدند و رفتند چون جذب شان نکرد
۲۹ مهر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تئاتر بسیار خوبی بود متن بسیار خوبی داشت.... بازی ها فوق العاده بود .... نورپردازی کار خیلی خوب بود .... طراحی صحنه و دکور بسیار خوبی هم داشت ....... واقعا ارزش چند بار دیدن را دارد این تئاتر ....
بچه ها ردیف و شماره صندلی نداره صندلی های این نمایش ؟ به نظرتون بلیط حضوری بگیرم بهتره ؟
فرق نداره،مهم اینه که زود برسی تا جاى خوب گیرت بیتد
۱۷ اسفند ۱۳۹۲
نمایشایی که تو کافه میره اجرا هیچ وقت شماره صندلی نداره
۱۷ اسفند ۱۳۹۲
مرسی دوستان
۱۷ اسفند ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بچه ها ردیف و شماره صندلی نداره صندلی های این نمایش ؟ به نظرتون بلیط حضوری بگیرم بهتره ؟
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوستان عزیز به نظرتون برای دیدن این تئاتر همکف یا همکف بخش کناری و میانی یا بالکن بهتره ؟
خب همکف بهتره ولی بالکن ردیف13، 14
هم هیچ مشکلی نداره وراحتین.
۱۳ اسفند ۱۳۹۲
سیامک جان برای در انتظار گودو به نظرتون همکف بهتره ؟
۱۳ اسفند ۱۳۹۲
خواهش میکنم عزیز
گودو رو من از بالکن دیدم و هیییچ مشکلی نداشت
من به نسبت قیمت بلیط اگر بگم بالکن خیلی به صرفه تره
در کل از این دو تا اگر خواستین یکی رو پایین باشین ملکه لینین رو
توی باکسهای کناری ولی نزدیکترین حالت به وسط بگیرید
که هم دیدش خیلی خوبه و هم قیمتش مناسب تر از وسط
ردیف 1 تا 3 هم که نزدیک به صحنه است زیاد جالب نیست
۱۴ اسفند ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امشب نمایش من چه جوری ممکنه پرنده باشم ؟ رو دیدم بسیار عالی بود . پیشنهاد می کنم حتما ببینید . طراحی صحنه فوق العاده میزانسن های خوب بازی های خوب ......... از دست ندید این نمایش رو

فقط یک نکته امشب یه خانم از بین تماشاچی ها اومد تو سن نمایش می خواستم بدونم ایشون بازیگر نمایش بودند یا مخاطب نمایش بودند ؟
علی سیمایی و manimoon این را خواندند
کیمیا توکل نیا این را دوست دارد
بازیگر بودن اخر نمایش با دیگر بازیگران اومدن روی سن
۱۳ اسفند ۱۳۹۲
اگر اشتباه نکنم ایشان خانم فرزانه فدوی بودند
صندلی کناری من نشسته بودند و بی جهت با صدای بلند می خندیدند بخصوص زمان اجرای رضا پاپی.باعث تعجب من شده بود تا لحظه ای که وارد صحنه نمایش شد و فهمیدم این خنده ها بخشی از اجرای ایشان بوده
۱۵ اسفند ۱۳۹۲
درسته آقای مختاری بله رو به روی من نشسته بودند این خانم . برا منم جالب بود خیلی طبیعی بازی کردند
۱۶ اسفند ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این فیلم رو من چند هفته گذشته در فرهنگسرای ارسباران دیدم در مورد کلیت فیلم باید بگم که در برابر فیلم قبلی بهرام توکلی ، فیلم ضعیفی است . من مخالف روایت غیر خطی نیستم اما وقتی مخاطب را گیج و سردرگم می کند که نمی تواند حتی تا پایان فیلم بفهمد تم اصلی کار چیست و همراهی نمی کند مخالفم
پایان فیلم و ساختار اصلی فیلم اصلا انسجام ندارد مثلا اینجا بدون من انسجام بهتری داشت حتی پایان بهتری داشت یادآوری می کنم اینجا بدون من هم روایت غیر خطی داشت اما با مخاطب بهتر همراهی کرد چون که روایت منسجمی دارد
manimoon، کیمیا توکل نیا و raha azimi این را خواندند
یاسی مشتاق و ali mohebi این را دوست دارند
چرا اینجا بدون من روایت غیر خطی داشت؟؟
۱۲ دی ۱۳۹۲
این یکی از برداشت های ممکن از فیلمه. اما حتی اگه این برداشت رو داشته باشیم که احسان می ره باز هم این فلاش بک نیست. احسان چیزی رو برای کسی روایت نمی کنه
۱۲ دی ۱۳۹۲
سیاوش جان در مورد فلاش بک باهات هم نظرم ولی در مورد پایان فیلم مخالفم چون فضای سکانس پایانی معلوم است که اون سکانس سورئال است چون احسان میره ، پارسا پیروز فر هم سراغ نامزد دیگری می رود و نگار جواهریان افسردگی گرفته است
۱۲ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بچه ها سالن حافظ فضایش بهتر بود یا فرهنگسرای نیاوران ؟
دیالوگی از نمایش :

بهاره: یه تاکسی گرفتمو تا امامزاده صالح آویزانش شدم رسیدم اونجا و گفتم:خدایا چه خبره؟...اگه میخوای یه نفر دیگه جای تو به من خدایی کنه خب یه نشونی بفرست،تکلیف منو معلوم کن...ولی اگه راست میگی که همه ی بنده هاتو دوست داری،همه ی ما رو قد هم دوست داری،اگه راست میگی که بیشتر از مادر دوسمون داری...چرا به دادم نمی رسی؟
گفتم :مگه تو دادرس نیستی،خب من دادمو می خوام...خیلیه تو عرش کبریاییت این کارو واسه یه زن بکنی؟مگه چی ازت می خوام؟می خوام بچمو ببینم...میخوام این پسر کوچولو رو بذارم جلوم نگاش کنم...به چشماش نگاه کنم بدون اینکه یاد باباش بیفتم...می خوام خودشو ببینم بدون اینکه پای هیچ لعنتی دیگه ای،هیچ لعنتی دیگه ای،هیچ لعنتی دیگه ای در میون باشه...
من این دیالوگ رو خودم مکتوب کردم،ممنون که اینجا گذاشتیدش،یه نشونه هایی توش گذاشتم که بفهمم برا خودمه...آخه من صدای نمایشو ضبط کردم اینجاشو چون خیلی دوست داشتم مکتوب کردم،بقیشم ایشالا توی فرصت مناسب...
۰۶ دی ۱۳۹۲
سلام.پرستو جان من خیلی دوست داشتم متن این نمایش رو داشته باشم و نمیدونم ایا اصلا میشه جایی پیداش کرد یا نه.خیلی خیلی ازتون ممنون میشم اگر امکانش هست و میتونید سر فرصت مناسب دیالوگ های طولانی این نمایش رو اینجا بذارید.من وقتی این نمایش رو دیدم دیالوگ هاش مدام تو ذهنم می رفت و می اومد اما چون زیاد بودن هیجکدوم رو دقیق نتونستم به ذهنم بسپرم.باز هم میگم اگر تونستید.خیلی ممنون :)
۱۰ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پژمان : بهار تویی ؟

بهاره : بهار خیلی وقته تموم شده الان پاییزه !
الان دیگه پاییز هم نیست! :)
۰۱ دی ۱۳۹۲
البته درستش اینه:
الان پاییزه . خیلی مونده تا بهار
۰۲ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوباره نمایش بادی که تو را خشک کرد مرا برد دیدم به نکات تازه ای درباب این نمایش رسیدم .... متوجه شدم کل نمایش یک توهم و خیال از طرف زن قصه ی ماست ..... و شوهری که اصلا در واقعیت وجود ندارد و زنش را ترک کرده و به پاریس رفته است ...... با دیدن دوباره نمایش ، قصه و داستان بیشتر به دلم نشست چون بهتر تونستم درکش کنم ....
این دفعه تئاتر با تاخیر شروع شد ..... و در پایان هم هجوم بسیار زیادی از مردم دیدم که به سوی پژمان جمشیدی رفتند برای عکس و امضا .... در کل شب خوبی بود استقبال هم عالی بود .
:)) تو کافه چارسو نشسه بودم و کلی هم آدم منتظر اجرای تئاتری بودند. مهدی هاشمی و امین تارخ با هم اومدند و نشستند پشت یه میز و سفارش دادند. تئاتر شروع شد و همه رفتند داخل سالن. هیچ کس هم به سمت اینها هجوم نبرد که از ایشان امضا بگیرد!

این خودش ثابت میکنه پژمان با وجودی که دو روزه اومده در عرصه هنرهای نمایشی از مهدی هاشمی و امین تارخ هم بهتر بوده و باید جایزه بهترین بازیگر سال رو به خودش اختصاص بده!!
۲۹ آذر ۱۳۹۲
بله آقا کیارش .
واقعیت تلخ را به شیرینی بیان کردید .
۰۴ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تئاتر " بادی که تو را خشک کرد مرا برد " :

این تئاتر را اگر از لحاظ میزانسن و کارگردانی مورد بررسی قرار دهیم متوجه می شویم کارگردانی قوی دارد چون میزانسن ها به شکلی است که در هرجای سالن مخاطب بنشیند دید کلی به صحنه و بازیگران دارد . قصه و داستان نمایش برگرفته از داستان کوتاه چشم ها نوشته بهاره رهنما است که متاسفانه من با داستان کار نتونستم ارتباط برقرار کنم و دوست نداشتم . البته نویسنده کار ، داستان را کمی به روزتر کرده است و حتی اسم شخصیت ها بهاره و پژمان است در این نمایش .

یکی از نکات مثبت این نمایش بازی های خوب بازیگرانش است با اینکه تعداد بازیگران بسیار کم است اما برای مخاطب خسته کننده نمی شود . بهاره رهنما مثل همیشه پخته و خوب بازی می کند و پژمان جمشیدی با اینکه اولین تجربه تئاتری اش است اما فراتر از عالی ظاهر شد و آینده درخشانی می تواند در تئاتر داشته باشد . و در پایان باید گفت که کارگردانی و بازی ها خیلی خیلی بهتر است از ایده و طرح این نمایش
خیلی جالبه دوست عزیز که نظر من دقیقا برعکس نظر شماست،من ایده و طرح نمایش رو بسیار پسندیدم شاید چون داستانش را از کتاب خانم رهنما خوانده بودم ولی در مقابل کارگردانی نمایش و بازی آقای جمشیدی رو اصلا نپسندیدم.چقدر جالبه که برداشت ها از یک اثر مشترک انقدر از هم متفاوت هستش! خیلی ممنون از نظرتان.
۲۶ آذر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید