سلام عرض میکنم.
با تاخیر زیادی [و چاشنی شرمساری] این پیام رو میذارم.
من بسیار اجرا رو دوست داشتم و خسته نباشید میگم به نوازندگان جوان، طراحان لباس(اگرچه ساده بود ولی به نظر من کاملا مناسب بود) و به حتم بازیگران کاربلد این نمایش. بسیار مجذوب بازیگرها بودم و با وجود روز سخت و خسته کننده ای که داشتم واقعا جون گرفتم یه جاهایی.
میشد استفاده های صحنه ای بیشتر و خلاقانه تری داشت با توجه به پتانسیل متن، اما خب کمبودش لاقل باعث شد نگاهم بیشتر معطوف بازی بازیگران خصوصا آقای شهرستانی و خانم خدایاری بشه.

خسته نباشید میگم!

سلام عرض میکنم.
عجیبه که در خاطرم نظر ثبت کرده بودم برای این کار ولی حالا میبینم چیزی ارسال نکردم.
عارضم که بسیار تجربه جذابی بود و واقعا دوست داشتم اجرا رو.
یه حس بی ریایی خاصی داره کار -به لطف دعوت به مشارکت تماشاگران-

این خاطره هم از یادم نمیره که بعد از اجرا یه سری وسایلو هم من رفتم رو صحنه جابجا کردم.
از نظر داستانی، ریتم، موسیقی و نور و اکتها اثر مقبولی بود.

از ته دل خسته نباشید میگم به هنرمندان عزیز این نمایش.
امید است باز هم از شما کارهای درخشان ببینیم و میزان حمایت و توجه بیشتر باشه که مستحقش هستید.

متن برشت پتانسیل اجرایی بسیار بالایی داره و به نظرم در حد توان حاصل کار این تیم جذابیت خودشو داشت.
اگرچه جاهایی افتادن از ریتم کاملا محسوس بود -که به خاطر طولانی بودن تایم اجراست- و کمی هم اضافه کاری مشهود بود( مثلا شاید دیالوگای آقای صادقی اگر حذف میشد هیچ لطمه ای به اجرا وارد نمیشد. حالا میگید نه به این منظور فلان گفت که بهمان رو نشون بده ولی واقعا اینطور نیست)
چیزی که منو به وجود آورد حین اجرا جایی بود که دیدم تماشاچی این تئاتر جمله مشهور برشت به گوشش آشناست و بعد از شنیدن "بیچاره مردمی که قهرمان نداره" بلند دست میزنه. اینکه تماشاچی واقعا مخاطب باشه خیلی حس خوبی داره.
بازی همه بازیگران عالی بود در راس همه بازیگرها هم آقای آئیش که به صحنه تئاتر همیشه مسلط بودن و هستن.
بعضی رقصها در بعضی مواقع اتلاف وقت بود بیشتر تا عامل جذابیت بیشتر یا انتقال مفهوم. هرچند مشخص بود کلی زحمت پشتش بوده و بابتش خسته نباشید میگم به طراح و بازیگرانی که در اون ... دیدن ادامه ›› شرکت داشتن!

لباس خوب، صحنه ساده و خوب(لوازمی مثل میز تحریر گالیله خیلی خوب بود)، گریم خوب، نور هم فکر میکنم خوب، متن هم که برشته خب. درمجموع اجرای خوبی بود ولی خیلی بهتر میتونست بشه.

پ.ن: حضور آقای پولاد کیمیایی و پدرشون استاد مسعود کیمیایی هم سعادت بود در شب اجرا.

چقدر دوست داشتم این اجرا رو.
از هنر بازیگران همین بس که ما حتی از سکوت آنها گاهی به خنده می افتادیم. من در سینما و تلویزیون کمی با بازی بازیگرها آشنا بودم اما به عمق توانایی آنها پی نبرده بودم تا امشب که آقای سلیمانی -علاوه بر کارگردانی خوبشون- اجرای خوبی هم داشتن و آقای ناصر نصیر هم من پیش تر با ترجمه های ایشون ارتباط گرفته بودم ولی الآن دیدم که به مراتب بازیگر ماهرتری هم هستند. آقای تشکر هم که مثل همیشه درخشیدند.
صحنه ساده بود و از تک تک اجزاش استفاده شد. ریتم کار متعادل و منطقی بود و خسته کننده نمیشد.
اجرا جوری بود که تماشاگر عام بدون شناخت از فرانسوا میتران و والری ژیسکار دستن باز هم متوجه صحبت های حول محور عقاید سیاسی کاراکترها میشد که این قطعا به قدرت نویسنده برمیگرده. متن منسجمی بود.

پ.ن: مقصد من کرج بود، به مترو آخر نرسیدم و هزینه سنگینی متحمل شدم بخاطر دیرکرد اما بنظرم می ارزید.
سپاس از شما!

سلام.
نمایش درمجموع خیلی دلنشین و شایسته بود. خصوصا بازیگران واقعا عالی بودن. ریتم اثر منهای بخشهایی از صحبتای کاراکتر زن آسیابان-بخاطر شمرده شمرده و کشدار بودن جملات و کلمات- تند و بدون اتلاف بود. متن که کار بیضائی بزرگوار بود و دستی هم چندان درش نرفت. المانهای صحنه خوب بود و اضافه کاری نداشت. نور کمی جای کار داشت ولی با گریم و لباس تناسب داشت. موسیقی خب افزون بر صدای باد و بارون نداشت اما فقدانش حس نمیشد. لباس و گریم خیلی خوب بود-البته جاهایی پراکنده شدن گرد از سر آسیابان بی مورد بود- و درنهایت کار بسیار تاثیرگذار و جذابی بود منتظر کارهای بعدی این هنرمندان هستم.