در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال شاهین | درباره نمایش او
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 13:07:39
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
خب ؛ قول میدم بعد از نوشتن این نظر دوباره در خصوص این نمایش پستی نداشته باشم :))
امشب برای بار دوم به دیدن نمایش نشستم و مجددن لذت بردم ؛
می ... دیدن ادامه ›› خواستم به چند تا نکته اشاره کنم
- اجرا در روزهای پایانی دچار تغییراتی شد که بعضی خوب بودند و بعضی خیر ،
به عنوان مثال بعد از اینکه مرد ( عمار عاشوری ) از خانه خارج میشه ، صحنه ای که مرد داره از دختر بچه ( حورا رستگار ) با حالت بازجویی سوال و جواب می کنه ، و میگه چی دیده اینبار پشت درب خروج ( Exit ) مجدد اجرا میشه و شاهد دیدن این صحنه از طریق ویدئو آرت هستیم که کار جالبی بود .
نکته ی دیگه در خصوص اضافه شدن دیالوگ های پایانی بازپرس دوم هست ؛ با اینکه به شدت آقای دادگر رو دوست دارم و دوست دارم خودشون هم توی صحنه باشند و روز اول که نمایش رو دیدم و فهمیدم نیستن گفتم چه حیف ؛ ولی حضورشون با عرض معذرت ( برخلاف بازی اشون توی نمایش اسب ) زیاد گیرا و جا افتاده نبود ؛ جدای از اون بنظرم اضافه شدن اون دیالوگ ها ، که ظاهرن برای حل شدن بخشی از ماجرا در ذهن مخاطب اضافه شده بود ، اصلن کار خوبی نبود .
در اون فرصت کم پایانی و با اون شدت ، ابهام زدایی از بخشی از کار صورت گرفته بود که بنظرم سبک و سیاق کار رو بهم می ریخت ، و با روح کار سازگار نبود ، در چند دقیقه ی پایانی گویی کارگردان به زور می خواد بعضی ابهامات رو در ذهن تماشاگر از بین ببره ، سرعت و صراحت این عمل به نظر من با کلیت کار نمی خوند و بهتر بود کار به همون شکل قبلی ارائه می شد . ( البته ابهامات زیادی باقی موند و باز هم حل نشد ؛ که چه بهتر :) )
- ولی باز در همون بخش پایانی کارآگاه دوم جملاتی گفت که یادم نمیاد بار اول هم بود یا نه ؛ به هر حال جالب بودن ؛ مثل اینکه با اشاره به کفش دختر که کنار اتاق بود و همین طور اشاره به جعبه های گوشه ی اتاق و همین طور پنیر روی میز اعتراض کرد و گفت مگه اینجا دفتر کار من نیست ؟ اینا چیه اینجا ( نقل به مضمون ) ؛ ( این بخش جالبی بود )

و بحث بعدی در خصوص سوررئال بودن کار . ( رئالیسم جادویی یا سوررئال ؛ مساله این است . )
من ادعای فهم این سبک رو ندارم ولی تا جایی که می دونم ( و البته شاید برداشتم درست هم نباشه ) ما در مواجه با یک اثر سوررئال گاهی می تونیم برداشت های متفاوتی ، بر اساس قطعه های پازل ارائه شده در اثر ، داشته باشیم ؛ اون ها رو کنار هم میچینیم ، جلو میریم و بعد میبینیم یه جای کار میلنگه ، دوباره به شکلی دیگه قطعات رو کنار هم میذاریم و میبینیم درست داریم پیش میریم و بار بعد که اون کار رو میبینیم احساس می کنیم برداشت بهتر و جدیدتری از کار داشتیم . ( برای مثال توصیه می کنم فیلم "بازگشت" از اندری زویاگینتسف رو ببینید ) و خب در این اثر همونطور که همه میدونیم و اشاره هم شده به کرات ما با دختر و ذهن دختری روبرو هستیم که شیزوفرن هست ؛ پس ممکنه قطعاتی از این پازل اصلن واقعی نباشند ؛ و یک اثر سوررئال اثری است که نتونید مرز بین واقعیت و خیال رو در اون تشخیص بدید و تمایز قائل بشید بینشون که در این اثر بخوبی این اتفاق افتاده . ( ضمنن تا جایی که می دونم این اثر ویژگی های "رئالیسم جادویی " رو نداشت و برچسب" سوررئال" برچسب بهتری برای این نمایش هست . )

- و در پایان باز هم تشکر می کنم از تمامی گروه اجرایی و تک تک عوامل ، و بار دیگه و به طور ویژه از گروه خوانندگان ، و جناب دادگر عزیز که با دو اثر گذشته ی خودش نشون داده فضای سوررئال رو به خوبی درک کرده ؛ امیدوارم کارهای جذاب تر ، بیشتر و بخصوص تو چنین حال و هوایی رو بیشتر از ایشون و گروهشون ببینیم .
- هیمن طور از دوستانی که نظراتشون رو با ما هم شیر کردن تا لذت بیشتری از کشف معماهایی دسته جمعی رو با هم در این جا داشته باشیم ممنونم .

پ . ن : من هیچ تخصصی در زمینه هنر ندارم و فقط نظرهای شخصی خودم رو نوشتم ؛ ممنون که خوندید :)‌

- ده امین نمایشی که در سال 97 دیدم و اولین نمایشی که سه بار به دیدنش می نشینم و جزو معدود کارهایی که خیلی ازش لذت بردم و حتا از تیزرهای خوبش :))‌
- ممنون که خوندید :)

- نمایشی بی نظیر و عالی
راستی داشتن فیلمبرداری می کردند از کار ؛ چه خوب ، یعنی ممکنه بیرون بدن بزودی ؟
۲۴ شهریور ۱۳۹۷
درود بر تو علی جان
لطف داری دوست عزیز کاری نکردم من
کاش پایان نمایش عوض نمیشد که بیشتر لذت می بردی از کار :))
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
عزیزی شما
ای کاش، ای کاش غلیظ
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چی بود این نمایش ؟؟؟ :))))
اول بگم که لذت بردم ؛ واقعا از نظر فرمالیستی بنظرم کار فوق العاده قشنگی بود و نکات خوبی داشت که در دیدگاه بعدی ام بهش اشاره می کنم
بخصوص گروه آواز شیک و خوش صدای کار
ولی می خوام بگم تمام دوستانی که گفته بودن نمایش خیلی مبهم هست خیلی خیلی بیشتر از من از نمایش سر در آوردند :))
خدایی این چیزهایی که گفتید رو از کجا فهمیدید :)) من که هیچ چیز متوجه نشدم تقریبن
راستی چرا گفتید کارآگاه دومی خنگ بود ؟!
حقیقتش چون خیلی جذاب بود برام و خیلی هم کم متوجه شدم دوست دارم مجدد این نمایش رو برم و بعد در خصوص اش بنویسم ؛ البته که اگر وقت ام و مهم تر از اون جیب ام :)) ... دیدن ادامه ›› یاری کنند .

یه سوتی بزرگ هم دادم بگم بخندید یکم بهم :)))

از اونجایی که از دیدگاه بعضی از دوستان متوجه این نکته شده بودم که احتمالن وقتی وارد سالن می شیم قبل از ورود ما نمایش شروع شده رفتم چسبیدم به ورودی و می خواستم نفر اول وارد سالن بشم ، که اتفاقن همین هم شد ولی به طرز اشتباه !
من رفتم و دیدم که یک در سمت راست باز هست و درب اصلی سالن بسته :) گفتم خب اون که اشتباهی بازه و درب اصلی هم لابد اشتباهی بسته است :)) فرصت این رو هم نداشتم ببینم بقیه چه خواهند کرد و از کجا وارد میشن
خلاصه در رو باز کردم و رفتم تو و دیدم ععع چه جالب از پشت جایگاه تماشاچی ها وارد شدیم :)) خلاصه صندلی ام رو که پیدا کردم دیدم چند نفر اینجوری نگاهم می کنن :
:/ :| : :))) گفتن از اونجا اومدید ؟ لطفن بر گردید برید از اونطرف بیاید :) طفلک یک نفر دیگه هم پشت سر من اومده بودن داخل که خلاصه برگشتیم و از قسمت اصلی وارد شدیم :))‌خب من چیکار کنم تا حالا از درب اصلی همیشه وارد سالن می شدیم :))‌
بعدم خودشون " گروه کوانتوم " هستن دیگه بهتر می دونن که یک نفر ممکنه در آن واحد چند جا باشه و از هرجایی وارد بشه :))
- راستی بنظرم سبک این نمایش " سورئال " بود نه " رئالیسم جادویی " ؛ حالا بعد بیشتر در خصوص اش می نویسم
فعلن برم برای " تیولا " هم بنویسم که خوابم نمی بره تا ننویسم

- ده امین نمایشی که در سال 97 دیدم و دومین نمایشی که ازش چیزی نفهمیدم :)) و البته لذت بردم ازش ؛ طبیعتن اولی اش هم " اسب " بود :))‌
- ممنون که خوندید :)