«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
متاسفانه بعد شروع اجرا تا سی دقیقه اول همچنان شاهد باز و بسته شدن درها و وارد شدن افراد به سالن بودیم ، من قبلا این رو در تالار وحدت ندیده بودم که تئاتر شروع بشه و باز هم درها رو گاهی باز کنند و نکته دوم دیگه اینکه چند صندلی اونورتر از اول تا اخر نور موبایل داشتن که حواس ادمو پرت میکرد علارغم انداختن نور لیزر ....
و خود اجرا ...
نمیشه گفت عالی ... دکور اجرا رو دوست داشتم . اگر قرار باشه مثلا با اجرای بینوایان مقایسه بشه خیلی موارد خوبی میشه گفت که در این کار رعایت شده بود به نظرم ...
نقد کار بماند برای افرادی که در این زمینه اطلاعات هنری دارند و نقد کردن بلدند .
من و دوستم نگران این بودیم قبل شروع کار اگر دو ساعت بی وقفه سخت بگذره ... که البته کار که شروع شد نفس عمیقی کشیدیم و با خیال راحت دیدیم و لذت بردیم و ریتم کار از چشممون نیفتاد
خلاصه که مرسی ...
دو روز پیش این تئاتر رو دیدم انقد اجراها خوب و پرداخت خوب بود که دو روزه دارم فکر میکنم حداقل در دفترم چی بنویسم و هنوز به یک نقطه ثابت نرسیدم . وهر ثانیه تئاتر جای دقت داشت و دقت . حتی حرکاتشون . دیالوگ ها که جای خودشون دارند .
سلام دوستانی که نمایش رو دیدن یک راهنمایی کنند . آیا حتما کتاب کلفت ها و اتوبوسی به نام هوس رو بخونیم خوبه ؟؟؟
یا اینکه اگ اطلاعاتی نداشته باشیم هم اجرا رو درک خواهیم کرد ؟؟
دیشب ب دیدن اجرای این اثر نشستیم .
ازدواج سفید طرحی از ایده ال ترین زندگی ممکن هست که میشه برای یک اینده حتی پس از ازدواج داشت ... اما متاسفانه اینکه خیلی چیزها در جامعه ما به صورتی که هست پذیرفته نیست مسئله رو سخت میکنه ...
تلاش های پیوسته ساناز و مهدی برای پنهان داشتن یک رابطه ای که خارج از چارچوب باورهای خانواده ساناز و یا حتی جامعه بزرگتر از دوستاشون هست خیلی خوب و قشنگ بیان کننده زندگی خانوادگی خیلی از ماهاست که ممکنه خانواده هامون متفاوت از ما فکر کنند و تصور کنند و باور داشته باشند و در نهایت ممکنه ما و کارها و رفتارهای مارو نپذیرند .
همین اتفاق های یواشکی کلی روح آدم رو اذیت میکنه و دیالوگ های ساناز بیان خوبی از خیلی از این دغدغه های فکری به نظرم هست ...
دیدن این کار حس تجربه مشترک ساناز و مهدی و برخوردهای رخ داده تو این چالش با هم بودنشون هست .
به قول دوستی ازدواج سفید در چ شرایطی ... چ کشوری و با چ انگیزه و هدفی ؟؟؟
شاید برداشت های بنده غلط باشه ولی در آخر توصیه میکنم این کار رو ببینید و یکبار باورهاتون تو این زمینه رو مورد آزمون قرار بدید ....
اگر در جامعه ای زندگی میکردم که احترام به باورهای افراد پذیرفته بود و یا حتی جامعه کوچکتر رو مثال بزنم اگر محیط زندگی من و اطرفیانم انسانهای متفاوتی از این چیزی که هستند بودند میشه گفت این با هم بودن ها که به اسم ازدواج سفید هست یک راه شناخت هست ... شناخت برای یک زندگی بهتر ... چرا که نه ... ولی جبر جغرافیا و اعتقادات غالب زندگیم که هیچ وقت نفهمیدم کدومش درسته کدومش نه ...اجازه نمیده ...
آخه بدون هیچ تعهدی؟!
من خیلی راجع به ازدواج سفید نمیدونم ولی فکر کنم چیزی فراتر از یک رابطهی دوست دختر پسری ساده باشه.اون وقت فکر عواقبش رو کردید؟! زیر یه سقف،یه دختر و پسر جوون.
اینکه وضع مملکت ما شکل فاجعهباری داره جای خودش ولی من هیچ رقمه نمیفهمم یه دختر چه جوری میتونه اینطوری زندگی کنه.
باید اینو در نظر گرفت که در جوامعی که ازدواج سفید پذیرفته شده س، خیلی از مواردی که برای ما به عنوان یه دختر ایرانی ارزش حساب میشه مهم نیست...
ولی در ایران شاید قشر خیلی اندکی پذیرای این مسئله باشن و شاید برای همین برامون عجیبه
به عنوان یه دختر اگر بخوام نظرم رو بگم باید بگم این روزها هرکسی باید خودش مواظب حقوق خودش باشه،و آدم مناسب رو برای وارد رابطه شدن پیدا کنه..اگر خودش حواسش باشه تعهدات لازم رو میتونه تو همون ازدواج سفید هم داشته باشه و این طور نیست که ازدواج رسمی تمامی حقوق زنان رو حفظ کنه شاید شما تو ازدواج رسمی یه تعهد کاغذی داشته باشی اما متاسفانه کلی از حقوق دیگرت ژو هم از دست دادی و دیگه باید برای خروج از کشور و کار و خیلی چیزهای دیگه از فرد مقابل اجازه بگیری اگر هم که بفهمی تو انتخابت اشتباه کردی باید اعصابت رو در راه گرفتن طلاق بدی..همه اینها باعث میشه خیلی ها عطای ازدواج رو به لقایش ببخشند..البته حرف در این زمینه بسیاره..
نوشتن یک نمایشنامه خوب هنر است .. درد را دیدن .. حس کردن و جوری نوشتن که انگار خودت آن لحظه آنگونه بوده ای هم هنر است ...
و حالا فکر کن که چند نفر در قالب یک تیم یک گروه یک نمایشنامه را پایش را به سن بکشانند اجرا کنند آن هم چ اجرایی ... خود درد ... خود حضور شخصیت هایی که تلخ و سخت مسیر زندگی رو طی میکنند .. یک نمایشنامه خوب نیازمند یک تمرین خوب برای یک اجرای خوب است و همه ی عوامل در کنار هم یک اجرا را مفهوم دار میکنند ... جان دار میکنند ... جوری که مخاطبی که روی صندلی نشسته و نظاره گره ، حتمن حتمن به خودش میگه اعععع من دیده بودم این جنسی این شکلی چ بی تفاوت گذشتم ...
شلتر بیان خوب یک زندگی برای فهمیده شدن و درک شدن ... شلتر اجرای خوب یک نمایشنامه با روایت اتفاق های هر چند تلخ اما واقعی که تصویر جامعه است ... جامعه ای که نیاز به کمک داره .
پ.ن : امشب این اجرا رو با دوستم دیدیم و لذت بردیم ...
دیشب اجرا رو با دو تا از دوستان رفتیم دیدیم ... یک انرژی خوب و قابل انتقال در احرا داشتن مخصوصا خانم توسلی که خیلی خوب نقش رو اجرا کردند ... و از روایت ها لذت بردیم چون ناب بودند ... وقایع ناخواسته ای که هر روز می بینیم با بیان خوبی آمیخته شده بود ...