در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مژان فدائی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:59:08
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
کار رو دوست نداشتم
بسیار اغراق‌آمیز بود و اگر با یک درمانگر مشورت می‌شد حتما روند اجرا متفاوت می‌شد چون به وضوح تصویر نادرستی از یک بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی رو به نمایش گذاشت.
بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی دچار معلولیت جسمی نیست که دستانش رو به اون شکل تکون بده و اکت‌های غلوآمیز مخصوصا برای بیماری که مدام دارو مصرف می‌کنه و همین امر سبب کرختی و سستی فرد می‌شه، کاملا به دور از واقعیت هست. (عدم مصرف سه روزه دارو هم دلیل منطقی برای این اکت نیست)
نهایتا دغدغه بسیار ارزشمند بود اما از دید من اجرای موفقی نداشت.

انتهای نمایش هم آقای کوهی تشریف آوردن و گله‌مند بودن که چرا دارن کار رو می‌کوبن و مگه ما جای کسی رو تنگ کردیم و...
جسارتا جناب کوهی، نقد کردن به معنی کوبیدن نیست. اجازه بدید نظرات مخالف گفته بشه، بشنوید و اگر راهگشا بود، استفاده کنید.

پ ن: چقدر این کار منو یاد اجرای دوست نداشتنی «هیدن» انداخت
این‌دفعه تو باعث شدی من یه کار بد رو نرَم😊😊😊
۱۰ اردیبهشت
سیدمهدی
زنده باشین. راستش کلا نفهمیدم چی نوشتید ☺️☺️🙋 بلخره پس سال نودوشش بهتون گفتند پدرخوانده و هدایت کننده کدوم گروهید و سال بعد گفتند سران کدوم گروه دارند میزنندتون؟ ☺️☺️😬 بگذریم، خیره ایشالا
😊🙏
۱۲ اردیبهشت
یه وقت اضافه‌ای داشتم، رفتم، دیدم، به هیچ عنوان هم دوستش نداشتم!! البته که چیز خاصی از دست ندادم، چون اکثر نمایش‌هایی که این روزها می‌بینم همین‌جوری هستند!
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اجرا ۳۰ دقیقه ابتدایی اونقدر هیجان انگیزه که حتی نمی‌تونی لحظه‌ای چشم از صحنه برداری اما به مرور چشمت عادت می‌کنه و کم کم می‌گردی ببینی تو تاریکی مطلق چه اتفاقی داره میوفته و برای خودت رمزگشایی می‌کنی
اینجاست که کار خراب میشه...

من به عنوان تماشاگر زمانی با رضایت تمام سالن رو ترک می‌کنم که همچنان هیجان زده باشم نه این که صحنه اونقدر عادی بشه برام که کنجکاوی کنم ببینم اونجایی که نور نیست چه خبره، احتمالا تو این شرایط متن نتونسته همچنان من رو نگه داره و هیجان ابتدایی کار صرفا از اجراست نه داستان

تصور میکنم اگر کار تو ۱ ساعت جمع می‌شد، جذابیت بیشتری داشت و من با حال بهتری سالن رو ترک می‌کردم

اجرا بسیار پر زحمت بود
نور و طراحی صحنه رو دوست داشتم
بازی‌ها متوسط بود و متن قطعا بسیار جای کار داشت

خسته نباشید میگم به هنرمندان، ... دیدن ادامه ›› کاملا مشخص بود زحمت بسیاری کشیده بودن
ممنون بابت زحماتتون🙏🏻

در مورد استفاده از موبایل هم باید بگم آقای هاشم زاده، ما هم همینطور...
پیر شدیم از دست موبایل به دست‌ها
این باور که یک نمایش، کنسرت، فیلم و... می‌تونه کار تراپی رو انجام بده، نادرسته.
یک اتفاق کوتاه مدت در بهترین حالت قراره مسکنی بر زخم‌های ما باشه و هیچ درمانی برای ما نیست.

وقتی می‌گیم این اثر تراپیه باید توجه کنیم که در حال نشر باور غلتی هستیم در مورد روان‌درمانی حرفه‌ای که نیاز اکثریت مردمه.

دیشب خانمی میگفتن اینقدر این اجرا رو خواهند اومد تا زخم‌های دوران مدرسه‌ای که دارن، درمان بشه.
قطعا چنین اتفاقی نمی‌وفته و یک نمایش نهایتا مسکنی موقتی خواهد بود و فرد با توهم درمان شدن، زندگیش رو ادامه می‌ده.

تو کامنت‌ها خوندم که هنرمندان این اجرا، خودشون باور تراپی بودن اثرشون رو ندارن اما خواهش می‌کنم زمانی که چنین واکنشی رو در مورد اجرا ... دیدن ادامه ›› می‌بینید، تاکید کنید که درمان زخم‌های ما، اونقدر پروسه عمیق و طولانی داره که از توان شما عزیزان به عنوان هنرمند یک اثر نمایشی خارج هست.

اما در مورد حضور کودکان در این اجرا چه در میان تماشاگران چه عزیزان هنرمند...
این اجرا محدودیت سنی داره اما در تیم اجرایی چندین کودک حضور دارند. این عزیزان شب‌های بیشتری دردودل‌های مردم رو می‌شنون و قطعا آسیب بیشتری می‌بینند.
نمایشی که قرار هست تعامل داشته باشه با تماشاگر و آزادانه اجازه صحبت می‌ده، مناسب کودکان نیست. کاش تماشاگران هم پیش از اجرا به محدودیت سنی توجه کنن‌ و کودکان رو با خودشون به اجرا نیارن

به هر حال هر کسی ممکنه در مورد هر چیزی نظر بده
اجرا برای بزرگسال هست
محدودیت سنی هم داره
به تماشاگر اجازه آزاد بودن هم داده شده
پس حق داره در مورد خودکشی و هر ترومای دیگه ای صحبت کنه...

نهایتا من کار رو دوست داشتم
اون قاب زیبا به قول آقا فرزاد به ما حس یک ایران منسجم رو می‌داد که کمتر زمانی می‌تونیم ببینیم و شاید دلیل بغض خیلی از ماها همین بود
نهایتا خدا قوت و خسته نباشید💚
وقتی والدین دلشون برای بچه‌های ۷ ۸ سالشون نمی‌سوزه و بچه رو میارن تئاتری که مدام در مورد مثله شدن و قتل و... حرف می‌زنه، باید قوانین جدی ممنوعیت ورود گذاشت...

باورم نمی‌شد دو کودک حدود ۸ ساله امشب کل نمایش رو دیدن.
والدین بعد از دیدن موضوع خیلی خیلی سنگین نمایش، حاضر نشدن سالن رو ترک کنن! هزینه بلیت گویا براشون مهمتر از سلامت روان فرزندشون بود.
والدین گرامی، طناب دار از خونه‌های شما...
دوماه از اجرای نمایش "بچه' گذشته و من هنوز دارم به روان اون دوتا بچه ۶-۷ ساله که این نمایشو دیدن از ردیف یک و البته مهمان فکر میکنم.
پای کنده شده و صحنه ی پر از خون و خوردن اون پا.
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
مهرنوش نوری
دوماه از اجرای نمایش "بچه_{'}_ گذشته و من هنوز دارم به روان اون دوتا بچه ۶-۷ ساله که این نمایشو دیدن از ردیف یک و البته مهمان فکر میکنم. پای کنده شده و صحنه ی پر از خون و خوردن اون پا.
😔
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بعد از دیدن چند اجرای دوست نداشتنی و شنیدن اخبار سپردن سالن‌های تئاتر به ناهنرمندان بی‌خاصیت، دیدن چنین کاری عمیقأ منو سر شوق آورد.

متن جذاب، اجرا حرفه‌ای، نور عالی...
دیگه چی می‌خوایم؟ حیف که تعداد کارهایی با این کیفیت اونقدر کمه که سالن به سالن باید بگردیم شاید بخت یاری کنه کاری در قد و قامت مثلث نصیبمون بشه.

ارزشش رو داشت شب چهارشنبه سوری رو کنار شما بگذرونیم، دمتون گرم🌹
نمی‌دونم چه حکمتیه که تو خیلی از اجراها شاهد حجم بسیاااار زیادی داد و بیداد و دعوا و توهین و... هستیم

تصور می‌کنم وقتی متن ضعیف باشه، برای نشون دادن دغدغه شخصیت‌های داستان مجبورن رو بیارن به داد زدن‌های غلو آمیز و توهین‌های بی‌اندازه تا مخاطب رو متوجه عمق مشکلاتشون بکنن...

متن اگر متن باشه نیاز به داد و دعوای مداوم و بی منطق بین شخصیت‌های داستان نیست و مخاطب بدون توهین و نفرین و شیون و‌ زاری و کتک کاری هم متوجه میشه نمایش چی می‌خواد بگه.

بعضی از صحنه‌ها به جای این که منو متحول کنه و حس ترحم و دلسوزی نسبت به این خانواده رو بهم بده، حس «کاش وسط ننشسته بودم ول می‌کردم میومدم بیرون» بهم داد...
بازی‌ها رو هم دوست نداشتم متاسفانه
خیلی موافقم باهات ! با این تفاوت که من حسرت نکشیدم و زدم بیرون 😂
۱۷ اسفند ۱۴۰۲
مهرناز خلیلی
امیدوارم...
مهرناز میتونی ایمیل بزنی به تیوال بخوای لغو کنن برات، من اینکارو یبار انجام دادم
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
سوزان
مهرناز میتونی ایمیل بزنی به تیوال بخوای لغو کنن برات، من اینکارو یبار انجام دادم
نه دیگه دیر شده اجرا فرداست. و اینکه من به خاطر مهدی یگانه میرم با خودش هم صحبت کردم و گفتم تنها دلیلم برای دیدن این اثر هست. از نظر خودم موردی نداره فقط چون مهمان دعوت کردم امیدوارم جوری باشه که شرمنده نشم.
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من با تصور بسیاااار متفاوتی رفتم. به هر حال اسم امیرکبیر برده شده بود...
دوستامم با همین تصور با خودم بردم و هی وسط کار عذر خواهی می‌کردم.
سلیقه من نبود به هیچ عنوان
ولی نمی‌شه زحمات گروه رو نادیده گرفت
بازی‌ها و موسیقی خیلی خوب بود
خسته نباشید به همگی 🌹

احترام میزاریم به سلیقه شخصی مخاطب 🙏🏻
۱۴ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من چهارشنبه دوتا بلیت ردیف ۱ دارم که متاسفانه نمی‌تونم برم.
خوشحال میشم اگر کسی دوست داشت بره این هدیه رو از من قبول کنه.

ای دی تلگرام
@mojanfadaee
بی اغراق می‌تونم بگم این اجرا تمامی استانداردهای لازم رو داره تا به عنوان یک تماشاگر راضی از سالن بیرون بیایم.

بازی‌ها بسیار عالی
دکور ساده اما حرفه‌ای
نور قابل قبول
متن هم که نیاز به تعریف نداره و با وجود زمان طولانی، به راحتی مخاطب رو متمرکز نگه می‌داره. متنی با رگه‌های عمیق اگزیستانسیال...

خدا قوت به همه هنرمندان این اجرا☘️
سلام
خیلی خیلی ممنونم از نظر شما
مرسی بابت تشریف فرماییتون
۲۱ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کاش برای مهمان‌ها از قبل برنامه‌ریزی بشه و صندلی به تعداد براشون نگه داشته بشه تا خانم بازیگری که مهمان هست نیاد بگه لطفا جا به جا بشید که ما بتونیم کنار هم بشینیم.
طبیعتا بحث یکی دو صندلی گوشه‌تر رفتن نیست بحث احترام به تماشاگریه که بلیت گرفته و این مدل درخواست برای جا به جایی صندلی از سوی مهمان بازیگر، تماشاگر رو تو معذوریت می‌ذاره...

این دومین نمایشیه که تو هفته گذشته این اتفاق برام افتاد و اصلا قشنگ نیست...

در مورد کار هم باید بگم توقع یه اجرای شگفت انگیز نداشته باشید. داستان پیچیده و خاصی نداره اما اجرا خوبه و با شرافت خنده می‌گیره
درود
ب نظر من بدون تارُف اسم ببرید.
و اینکه من جاتون بودم اصلن جابجا نمیشدم.
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
ممنون. بابت اتفاقی که پیش آمده، صمیمانه عذر میخوام.
۱۵ بهمن ۱۴۰۲
واسه من هم این اتفاق در نمایش دیگری افتاد و آقای ایرج راد و‌همسرشون من و خانومم رو جابجا کردند تا بتونن ردیف اول بشینن و من به احترام گروه نمایش و تماشاگران پذیرفتم ولی راضی نبودم اصلا
۱۴ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی دوست داشتم
اصلا نفهمیدم زمان چطور گذشت
خسته نباشید واقعا🌹
ایده فوق‌العاده‌ای داره اما متن خیلی باید پخته‌تر بشه تا برسونه خودش رو به یه کار درجه یک.
بازی‌های خانم باقری، ادبی و شعبانی مثل همیشه درجه یک و اختلاف خیلی زیادی با دو بازیگر دیگه داره که طبیعتا به کار لطمه زده
اما در کل دوست داشتم اجرا رو، کار تاثیرگذاریه
خسته نباشید به همگی🌹
چندتا کار ضعیفی که پشت سر هم دیدم رو شست و برد...
خسته نباشید
بسیار هنرمندانه و جذاب
ممنون که نظرتون رو برای ما نوشتید
۲۲ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چه کردید واقعا با نمایشنامه استاد بیضایی....!!!!
این نظر سرزنش بود یا تقدیر و تشکر؟ من متوجه نشدم..
۲۲ دی ۱۴۰۲
مینا فراهانی
این نظر سرزنش بود یا تقدیر و تشکر؟ من متوجه نشدم..
قطعا سرزنش
۲۳ دی ۱۴۰۲
امیرمسعود فدائی
اون علامت تعجب‌ها نشون نمیده داستان چیه؟! 😊😊
اگر شروع میکردم به نوشتن بلایی که سر نمایشنامه بیضایی آوردن قطعا ادبیات خوبی نمیتونستم به کار ببرم
۲۳ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با احترام فراوان
احوالات مولانا در اجرای هنرمندان خیلی نمایان نبود

حال مولانا باید عمیقأ درک بشه تا کار تاثیر خودش رو‌ بذاره رو مخاطب

این که عموما من به عنوان یک تماشاگر فقط یک گروه رقصنده مسلط رو می‌دیدم و دریافتم از سماعی که انجام می‌دادن سماعی نبود که نزدیک باشه به عرفان مولانا، اتفاق ... دیدن ادامه ›› خوبی نیست.

البته بازیگرهای اصلی به نسبت سایر هنرمندان بهتر این حال رو انتقال میدادن اما تسلط بر رقص برای این اجرا بدون انتقال حس، کیفیت کار رو میاره پایین.

مورد بعدی تصویر نه چندان جذاب فرشته مرگ بود
مرگ برای مولانا یعنی وصال و شادمانی. طبیعتا فرشته مرگ هم باید نمادی از این وصال باشه نه ظاهری تیره و منفی و حداقل مرگ برای مولانا باید متفاوت‌تر نشون داده بشه.
نهایتا
کار پرزحمتی بود
بسیار تمرین شده بود
موسیقی و طراحی لباس رو خیلی دوست داشتم هر چند بهتر بود اشعار بیشتری استفاده بشه
و به همگی خدا قوت میگم🌹☘️

پ ن: کاش اجازه عکاسی و فیلمبرداری ندید
ما همینجوری وقتی عکاسی ممنوعه کور میشیم از نور گوشی‌های دوستان این اجرا هم که مجوز دادید دیگه نور علی نور شد
دوست نداشتم
این که کار دغدغه‌مندی بود، جای تقدیر داره اما صرف گفتن دغدغه‌های اجتماعی و گفتن از فضای زندگی انسان امروزی، کافی نیست.
نمایشنامه نیاز به فراز و فرود داره تا تماشاگر جذب بشه.
من بیشتر حس کردم تو یه سمینارم که سخنرانش 45 دقیقه صحبت کرده جای این که حس کنم تو سالن نمایشم
نهایتا خسته نباشید میگم به عوامل🌹
سپاسدار حضورتان برای تماشای این اثر هستم🙏🌹
۱۸ دی ۱۴۰۲
سیدمحمدصادق سیادت (siyadat)
باسلام و احترام؛
از اینکه مارا تماشا کردید از شما بسیار ممنونیم.
بدون شک نظرات شما مارا در مسیر بهتر شدن این اثر نمایشی در شب‌های آتی یاری خواهد کرد.
۲۲ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نیمه اول نمایش اینقدر کسل کننده بود که من رو آورده بودم به بررسی معماری سالن بلکه حوصله‌ام سر نره اما از اواسط کار کم‌کم فضا تغییر کرد و جذاب شد.

بازی‌ها رو دوست داشتم
طراحی صحنه و لباس عالی بود
موسیقی فوق‌العاده
طنز به جا و به قاعده

ولی حیف این کار که اینقدر طولانی باشه
حداقل ۴۰ دقیقه اضافه بود و داستان کشش این تایم رو نداشت و بخش ابتدایی نمایش می‌تونست کوتاه‌تر باشه. واقعیت اینه که داستان خیلی جذاب نبود که دو ساعت تماشاگر رو نگه داره.

در هر صورت خسته نباشید میگم بابت این کار پر زحمت
یک کار خوب برای دورانی که اجراهای قابل قبول خیلی کم هستن، غنیمته

یک مورد جذاب این کار نحوه تعامل با مخاطب بود
بر خلاف اجراهای دیگه‌ای که تجربه کرده بودم و تعامل به نمایش آسیب جدی زده بود و تمرکز مخاطب رو هم عملا ازش گرفته بود، این مرتبه نحوه اجرای ارتباط با مخاطب کمک کرده بود تماشاگر عمیق‌تر پیگیر داستان بشه و جدی‌تر خودش رو برای قضاوت نهایی آماده کنه.

طراحی صحنه و نور عالی بود
بازی‌ها و متن خوب بود
البته نمی‌دونم چرا حس کردم یکی دو جا کار از ریتم افتاد
این حس من بود...

نهایتا خسته نباشید
اجرای ارزشمند و قابل احترامی بود
هیچ نمایشی حتی بدترین کار هم باعث نشد ده دقیقه اول چند دفعه نیم خیز شم برای بیرون اومدن از سالن ولی دیدن این اجرا ده دقیقه اولش به معنی واقعی شکنجه بود برام و چند سری می‌خواستم بیام بیرون.
و نهایتا آخرش اینجوری شد که وای نه تموم نشه خواهش می کنم ادامه بدید...
خلاقیت، جسارت و هنر یکجا کنار هم جمع شده تا مخاطب رو میخکوب کنه
بازیها و طراحی صحنه و لباس رو خیلی دوست داشتم و واقعیت اینه اصلا خسته نشدم و یک ساعت و نیم چشم از صحنه بر نداشتم اما نهایتا متنش آشنا بود.
نمی‌گم کپی چون واقعا نمی‌تونم قاطعانه بگم کپی کرده اما شدیداً آشنا با مصادیق بسیار زیاد بود تو ذهنم.
یکم این تصویر از خانواده ایرانی و مشکلات معیشتیش داره تکراری می‌شه.
در کل کار ارزشمند و قابل احترامیه.