صفحه ام را باز کردم و گوشه صفحه سمت چپ قاب صورت بانو فرزانه کابلی در چادری طرحدار با تیتر "پایکوبان" بی اختیار وادارم کرد صفحه را باز کنم. سال پیش تجربه اش را داشتم تردید نکردم و بلیطی خریدم بلیط با تیتر"همه ایران سرای من است2" چاپ شد.
دیروز با عجله خودم از سرکار به محل اجرا رساندم .مثل همه، موبایلم را قبل از ورود تحویل دادم و وارد سالن شدم. نمیدانم چقدر انتظار کشیدم تا وارد سالن اجرا شدم. پرده ها کشیده شد؛
و من پشت پرده های کشیده شده و در هزارتوی تالار وحدت هنر دخترکان سرزمینم را در میان رنگ و موسیقی و نقش لبخند به تماشا نشستم.
دخترکانی که لبخند برلب داشتند و شاید مثل من حسرتی بر دل از پرده های فروافتاده. انان که عشق را همگام با موسیقی،و با حرکات موزونشان نقش میکردند.
دخترکانی که به هرجای ایران که سرک میکشیدند در سالن ولوله برپا میشد.
لحظه رفتن هرکسی سهم لبخند و عشقش را با خود میبرد تا روزی شاید سالی ماهی دگر باز برگردد و سهمی دیگر بردارد.
پ.ن1: دوساعت تمام بدون خستگی،
... دیدن ادامه ››
همه سه طبقه پرشده تالار از خانمهایی که یکسره فریاد کشیدند و کف زدند. و دختران هنرمند سرزمینم تمام این دو ساعت با عشق چرخیدند و پای کوبیدند.
پ.ن2: نمایش هنری را دیدم که شاید به جرات در مدارس تخصصی این هنر هم در جای جای دنیا کمتر بتوان دید.