در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ترانه رضایی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:07:02
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
در آن شب سردِ پاییز
که آسمون برای “جوانی” عین مرگ می بارید
بالاخره تو اون ترافیک رسیدم به سالن نمایش..
تنهاییِ با خبری احاطه م کرده بود! اما نشستم..!
میتونم بگم که شگفت زده شدم؛
همون جایی که همه مون داریم توش زندگی میکنیم روبروم بود
جایی که هیچ چیز عادی نیست..؛ شاید هیچ چیز قشنگ هم نیست؛ جایی که معمولی معنا نداره..؛ جنگ نابرابره.. و خدا به موقع نمیرسه..!
قلبم به درد اومده بود اما نمایش عالی بود.
مرسی.
اینکه همه ی ردیف اول در تمام روزها رو برداشتید برای خودتون، باعث شد از دیدنش صرف نظر کنم، گفتم بدونین..!
سلام و‌عرض ادب
خوب یا بد ولی متاسفانه عرف غلطی شده این کار
چون مهمان‌های گروه هم عادت به نشستن در ردیف ۱ کرده اند،
اما من به عنوان نویسنده و گروه خاک‌سفید‌ از همینجا شمارو به عنوان مهمان گروه به نمایش دعوت می‌کنه.
هر روزی که خواستین تشریف بیارین، مهمان ما هستید.
🤍✨
ترانه رضایی
اختیار دارین جناب احدی نیا، اینکه شما مهمان داشته باشید اصلاً عجیب و قبول نکردنی نیست، اما اینکه در تمام روزهای اجرا همه ی ردیف ها را به ایشان اختصاص بدید یه کمی کم لطفی بود.. حس بدی به مخاطب ...
خواهش می‌کنم
این ماجرا ربطی به این گروه اجرایی نداره
توی هر سالنی این به یک رویه تبدیل شده که بلیت های ردیف ۱ در اختیار سالن و گروه نمایشی هست
توی هر سالن هم این ماجرا تکرار شونده ست
ما بدعتی برای این نوع نذاشتیم. گفتم خدمتتون عرض کنم که گروه نمایش خاک سفید تقصیری در این ماجرا نداره
خیلی ممنون هستم حضورتون.
محمود احدی نیا
خواهش می‌کنم این ماجرا ربطی به این گروه اجرایی نداره توی هر سالنی این به یک رویه تبدیل شده که بلیت های ردیف ۱ در اختیار سالن و گروه نمایشی هست توی هر سالن هم این ماجرا تکرار شونده ست ما بدعتی ...
متوجه شدم، ممنون
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"" که زندگی دو سه نخ کام است، و عمر سرفه ی کوتاهی ست ""
.
نمیدونم دیشب ذهن من زیادی خسته بود، یا ریتم نمایش زیادی تند بود..!
اکثر تایم نمایش حس میکردم انقدر دارن تند تند دیالوگ میگن که نفس خودشون هم به شماره افتاده..!
خیلی جاها جا میموندم..، دوس داشتم یه فرصتی..، وقفه ای..، ثانیه ای باشه برای فکر کردن به ثانیه ای که گذشت..، فکر کردن به چیزی که دریافت کردم..، اما صحنه مدام فکر و دیالوگ و حس های متناقض پرت میکرد سمتم و من چیزی که دریافت کرده بودم رو هربار فراموش میکردم..!
البته میگم شایدم مغز من خسته بود..!
به هرحال مرسی که با رقص دست ها و بیان قشنگ تون، با هیچی برامون هزاران تصویر ترسیم کردید..، مرسی که در اوج سادگی حرفه ای بودید.
حس میکنم باید این نمایش رو ببینم..!
سلام و عرض ادب، امیدواریم میزبان خوبی باشیم
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایشی که انگار همزاد من ساخته بود..
انقدر به من نزدیک بود که از یه جایی نفهمیدم گذر زمان رو..!
همین چند روز پیش بود که به کسی گفتم : " من حس میکنم باید یه بار دیگه به دنیا بیام، چون هیچی از اون اتفاقات ازاین مغز لعنتی پاک نمیشه"
میخوام چشمامو روی هرچیز آزادهنده یا کاستی ها ببندم و بابت این نمایش
ازتون تشکر کنم.

گرفتمش بالاخره.. باشد که آن چیزی باشد که فکر میکنم....
نمایش پپرونی برای دیکتاتور...
چهارشنبه 28 شهریور
اجرایی که نه میشه بگی آن چنان عالی و خاص بود، نه میشه بگی بد و مزخرف بود..
به نظرم این که اکثر بازیگرامون افتادن توی حیطه ی طنز و کمدی و هرکدوم سبک خودشونو مدام تکرار میکنن (مثل آقای جمشیدی و آقای کیایی) فقط مختص به تئاتر نیست .. کلاً تمام عرصه ها رو طنز تکراری و یکنواخت فرا گرفته..، انگار رسالت هنر تغییر کاربری داده به "خنداندن" که البته همه میدونیم که چقدر کافی نیست..!( به فیلم های روی اکران نگاهی بندازید)
اما در کل نمایش قابل قبولی بود..، بازی های همیشگی و بامزه پژمان ... دیدن ادامه ›› ومحسن.. دکور البته یه کم زیادی واید بود به نظرم.، اون گوشه ها در 90% اجرا بی استفاده بودند.، اما شبیه سازیش به یه خونه تر تمیز زنی که بسیار خانه داره عالی بود..،
اواخر نمایش صدای خنده ها بلند تر شد، و چقدر این بار استثناً تماشاچی با فرهنگ داخل سالن بود.
همین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قیمت هم که نزدید اعتراض نکنیم :D
واقعاً دلم یه نمایش قوی میخواد..!
دوستان پیشنهادی ندارید..؟!
تاری
امشب به صرف بورش و خون
جیب‌هایی پر از نان
ورق‌الخیال
دموکراسی با طعم همبرگر
مثلث
نوید عسکری فراهانی
درود . با پیشنهاد جناب چیانی موافقم. و خوشبختانه مهمترینشان یعنی بورش و خون را که دیده اید . جیب هایی پر از نان را از دست دادین . حیف. در مورد ورق الخیال و یکی دو نمایش دیگر (ترور یا ...
خیلی ممنون از شما
نه ماه پس از تولید هم نمایش جذابی از یه گروه جوون و مستعده که تو سالن کوچیک مولوی اجرا میره
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
روایت گیرای صابر ابر که باعث میشه جذب داستان ساده ش بشی و باهاش عصبی بشی..، ناراحت بشی.. اشک بریزی... و حتی لبخند بزنی..!! (البته که همه چی به همون سادگی نبود..) اما به نظرم جدای از صحنه و نور و لباس و... چیزی که برای من خیلی خیلی درخشان بود طراحی بی نظیر صدا بود که انگار نیمی از بار این نمایش رو به دوش میکشید..!
در کل کار گیرا و متفاوتی بود

آیا دموکراسی یک مفهوم بی ارزش است..؟! یا دست نیافتنی ست..؟!
آیا برای جامعه ای که جان کنده تا نیم بندی از آزادی را تصاحب کند (و نتوانسته البته)، چنین نمایشی، با این دیدگاه کمک کننده است یا مخرب..؟!
من که خیلی ناامید شدم
باید بگم این یک نمایش تمام عیار است...
با اینکه ریتم بسیار کند است، با اینکه نویز میکروفون ها رو اعصابه، با اینکه خانم پسیانی و آقای سیاحی توپوق میزنند..، با اینکه شوخی ها چندان خنده دار نیست (لااقل برای من)..، با اینکه حس و اکتها (به غیر از آقای پسیانی) لحظه هایی فرود دارند و ...
اما کلیت نمایش عالی بود..!
یک کلام: نمایش دارای خطی است که فکر شما رو حتماً درگیر خواهد کرد ..، دوستش داشتم ..!
در متن شما هیچ نکته مثبتی ذکر نشده بود جالبه که نوشتید نمایش تمام عیار!
هادی
در متن شما هیچ نکته مثبتی ذکر نشده بود جالبه که نوشتید نمایش تمام عیار!
بله جالبه..! با توجه به کارهایی که این اواخر دیدم و نمیشد بهشون بگی نمایش..، این کار به نظرم نمایش واقعی بود.
۲۲ مرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
وقتی ایده ندارید چرا نمایش میسازید..؟؟
من تعجب میکنم از این همه کامنت مثبت..!
اجرا به شدت پوچ..؛ بی داستان.؛ بی حس..؛ بی اینکه یک لحظه بتونی ارتباط بگیری..؛ دیگه از صحنه و نورپردازی و .. نگم..!
سبک هالوسینیشن برپایه توهم شکل میگیره و توهم هیچگونه داستان خطی یا پایان کارهای کلیشه ای مورد سلیقه شمارو نداره !
بهتره قبل از دیدن نمایش ، راجع به سبک و رویکرد کار تحقیق کنید چون گروه ما هیچ اعتقادی به کلیشه هایی که تو سلیقه ی شما بگنجه نداره ، متاسفانه 🙏
اگر به جزئیات سبک هالوسینیشن واقفید که مشتاق شنیدن نقد های دقیق تر از سمت شما هستیم اما اگر با این سبک آشنایی ندارید بهتره ظرفتون رو بزرگ تر کنید . البته شاید یه سرچ تو گوگل هم بتونه شمارو از این ابهام در بیاره
سپاس که تماشامون کردید ♥️
نیما منصوری
سلام خدمت دوست عزیز من خودم از اون دسته ادم هایی هستم که به شدت تئاتر میبینم و نکته بین هستم ولی فکر کنم شما باید قبل از انتخاب اجرا ابتدا اطلاعاتتون رو بالا ببرید. این نقد به این تندی از کسی ...
سلام نیما جان
من به شدت شما تئاتر نمیبینم و زیاد نکته بین هم نیستم .
اما ما اول تئاتر میبینیم و اگر نمایش مورد نظر واقعاً قوی باشه از هر لحاظ و حرفی برای گفتن داشته باشه نتیجه اش برای منه تماشاگر میشه تفکر بیشتر و باعث میشه که در موردش اطلاعاتم رو بالا ببرم . اصلا هدف از نمایش ساختن و نمایش دیدن همینه دیگه؟نیست؟
همیشه کامنت ها نباید مثبت باشه ، اگر نظر مخالفی هست باید بهش فکر کرد شاید یک جای کار ما ایراد داشته باشه ، نه اینکه بگن ظرفتون رو بزرگتر کنید و یا گوگل کنید !
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باحال بود..
خندیدیم
ولی من بیشتر دوست دارم با تئاتر گریه کنم!
ممنون که نظرتون رو با ما در میون گذاشتید
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من این نمایش رو دیدم، تاثیرگذار بود بله، ولی جای کار زیادی داره ، از متن بگیر تا بازی، از بازی تا دیالوگ، که شما در هیچ کدام از این موارد قدرت و معنای محکمی دریافت نمیکنی. باشد که بیشتر تلاش کنند
تشکر
اما اجرا..
سبک اجرا میخواست متفاوت باشه اما نشد.. چون به نظرم سجاد به برندی تبدیل شده که روی اجرا و مخاطب تاثیر میذاره.. به نظرم لحظه های سکوت و لحظه های تاریکی هرچقدر در بک تو بلک مهم و دقیق بود اینجا تاثیر لازم رو نداشت و ضروری به نظر نمی آمد.. و به نظرم کاش به جای اون همه سکوت و ریتمِ کُند؛ کاش داستانِ سه نفر روایت میشد و کاش داستان نزدیک تر بود به این ایرانِ عجیب

من عاجزانه تقاضا دارم برای همچین نمایشی که این چنین تمرکز بالا میخواد.. لطفاً لطفاً بلیط خارج از ظرفیت نفروشید..! لطفاً لطفاً حالا که به قول خودتون تعداد آدمای بیشتری رو به سالن های تئاتر کشوندید؛ قبل از شروع اجرا آدابِ نشستن یک ساعت و نیمه رو بهشون بیاموزید .. نورِ گوشی.. آروم و قرار نداشتن روی اون صندلی.. صدای پچ پچ.. زمین خوردنِ چند باره وسایل وسطِ اجرا.. حتی خودِ سجاد تمرکزش به هم ریخت..! من به شدت نقد میکنم اجرای چنین نمایشی رو در این سالن و با این شرایط که تا انتها و گوش تاگوش بیننده بنشونید.. که از میکروفون استفاده کنید که بیننده روبروی همدیگر باشند و و و…. که هرچقدر تلاش کنی هرگز به تمرکز لازم نمیرسی..!
من لذت نبردم.. حتی در لحظات طنز هم نخندیدم.. تکرار مکررات.. داستانی که میشد عمیق تر پیشش برد و نکردید.. مثل سرِ هم کردن چند دیالوگ و چند دادو بیداد و چند آشفتگی و در انتها اشاره به اسامی ای که قلب مونو مچاله کنه..
توصیه نمیکنم
خسته نباشید؛
معمولی.. بی حرفِ اثرگذار..
کمدی سبک..فکرمو درگیر هم نکرد