در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | امیر نعیمیان
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:54:28
 

فعال هنری

 ۰۱ خرداد ۱۳۵۸
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

شیزوفرنی یک بیماری روانی است که درآن فرد دچار توهم، هذیان و گسیختگی افکار می شود در ابتدا این توهمات بیشتر شنیداریست، به مرور دیداری شده و در نهایت فرد دچار تردید هویتی ، یا جایگزینی هویتی می شود و اصطلاحا خودش را دیگری فرض می کند.
این توضیح را از آن جهت در مقدمه نظرم نوشتم، تا بدانیم با چگونه اثری مواجهیم. اثری با متنی شاخص که تمامی حالات یک ذهن پریشان از هم گسیخته را از توهمات شنیداری تا دیگرانگاری خویشتن ، به ترتیب و بر اساس ماهیت کاراکتر بیمار ،به رشته تحریر درآورده.
این توهمات فقط گوشه هایی کلیشه ای از ذهن بیمار فرد نیست، بلکه هر کدام خرده داستانی مستقل را روایت می کند که در جریان مسیر اصلی داستان، حرفهایی برای گفتن دارد.
اگر بخواهیم بیشتر به متن و کمدی بودن اثر بپردازیم و نقد منصفانه ای بنویسیم، باید مفهوم کمدی را دریابیم. کمدی نقطه مقابل تراژدیست، یا می توان گفت همان تراژدیست که از منظر دیگری به آن می پردازیم.
وقتی در اشکال مختلف تئاتر و تصویر بویژه آثار به اصطلاح دغدغه مند این روزها مساله تجاوز و تعدی به حریم شخصی دیگران مطرح می شود، و کسی دم ... دیدن ادامه ›› از کشاندن مخاطب به بهانه های جنسی نمی زند، پس می توان با ایجاد یک فضای کمدی نیز همین عمل را تقبیح کرد، پس حرف زدن از آن نباید به منزله شوخی جنسی تلقی شود.
ساختار این اثر بر اساس هجو خط قرمزها، دردهای اجتماعی، معضلات روز جامعه، اتفاقات تاریخی و .... همگی به درستی و با دلیل کاملا آشکار در متن آورده شده.
اینکه قصه ها ملغمه ای از همه چیز است اما هر کدام هویتی کاملا مستقل و در عین حال دارای بیان قاطع و غیرقابل حذف از شیرازه متن است. نکته درخشان دیگر اثر شکل ورود از هر داستانک به داستانک بعدیست، که کاملا حساب شده و منطقی اتفاق می افتد و گسستی در آن ایجاد نمی شود که مخاطب را سردرگم کند. بلکه اورا منتظر و مشتاق اتفاق بعدی نگه می دارد.
نمی توان این اثر را دید و کارگردانی بشدت مینیاتوری آن در دیزالو شدن صحنه ها در هم نادیده گرفت. پاراوان هایی که با هر بار تغییر صحنه با سایه بازی، یادآور پیش پرده خوانی تئاتر آئینی-سنتی ایران است. بشدت طراحی ساده این اثر را عمیق تر جلوه می دهد. میزانسن ها کارآمداست و رفت و آمد اضافه کمتر در صحنه دیده می شود.
بازی ها بشدت گیراست و نمی توان تفکیکی بین کیفیت آنها قائل شد ، از دو بازیگر اصلی کار که هنرمندانه ایفاگر نقش هستند تا نقش های کوچکتر همه با مسئولیت پذیری به ایفای نقش می پردازند.
موسیقی دلچسب و دلنواز است ، و آهنگ های انتخاب شده ضمن حفظ فضای نوستالژیک بشدت با کمدی اثر همخوان است.
اثری که درگیری ذهن یک بیمار را با شاکله کمیک به تصویر می کشد اما در پایان با سماعی جنون آمیز، حکایت اصلی و دردمندانه یک ذهن از هم گسیخته را در مقابل چشمان ما نشان میدهد.
و اینجاست که اثر پارا از یک کمدی صرف فراتر میگذارد و در گروتسکی عمیق ما را در بهت و اعجاب روان غوطه ور می سازد.
و این همان پیچیدگی روان انسان است که هیچ مرز و قاعده منطقی را بر نمی تابد.
.
سپاس از همه عزیزان نمایش شیزوفرنی که چراغ تئاتر را آبرومندانه روشن نگهداشته اند.
چه کسی می خواهد، من و تو ما نشویم. خانه اش ویران باد.
مرثیه ای برای زنان سرزمینم در تالار مولوی بر صحنه اجرا رفت که دیدنی، شنیدنی و اندیشیدنیست ،کاری قابل تعظیم از کارگردان خوش فکر و خلاق با حداقل تجملات کارهایی در این سبک و سیاق متکی برمتنی قوی و خلاقیت بازیگرانی که چهره نیستند اما یقینا در اینده اسمهای بزرگی خواهند شد ،نورپردازی و موسیقی تاثیر گذار بر اجرای بهتر کار و گریم خوب به دیدنی تر شدن کار کمک کرد،تنها گیس بلوند وبافته شده عطری جان از شرقی و ایرانی بودن کاراکترکمی دور به نظر میرسیدو نکته ای که به چشم من به عنوان بیننده اثر، کم روش فکر و بررسی شده بود طراحی لباس بازیگران زن که باشکل ایرانی داستان مغایرت داشته لباس قرن هفده امی عطری جان و دختران با لباسی شبیه دختران صومعه های قرون وسطایی درباور پذیری کاراکترها برای بیننده شبهه ایجاد و باعث میشد دیر به فضا و زمانی که داستان در اون جاری هست برسیم در پایان خسته نباشید میگم به کلیه عوامل دست اندر کار پنهان خانه پنج در
زندگی یک رویاست رو دیدم و ارتباط جذابی بود بین صحنه ابتدایی کار و صحنه آخر که هردو در گورستان بود و انگار تلنگری بود به تماشاچی که زندگی همین بازی بین دو صحنه اول و آخر کار ه داستانی تراژیک که هر شخص و کاراکتر داستان رویای خودش رو دنبال میکنه ولی در مجموع ازشون بعنوان خانواده یاد میشه پدر خانواده در صحنه حضور نداره ولی با کمک از وئدیو پرژکتور حضورش و ملموس میکنن که این از هوشمندی تیم اجراست بازی تک تک بازیگران باور پذیر و قابلیت همزاد پنداری و داره طراحی صحنه با توجه به بضاعت سالن خوب و قابل قبول بود و از ابزارها خوب استفاده شد و سعی کردن به مینیمال بودن کار لطمه نزنن که باید در مجموع به تیم اجرا تبریک بگم.
فقط دو نکته بنظرم به کار لطمه میزنه یک ورود افراد بعد تایم ورود تماشاچی و شروع بازی بازیگراست و نکته دیگه احساس میکنم میشد از نور بهتر استفاده کرد البته اینهم بستگی به بضاعت سالن داره که آیا نور دیگری برای ارائه وجود داشته یا خیر .
در مجموعه کاری بود که ارزش دیدن رو داشت.
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر

تماس‌ها

09129414007