در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال حسین دهقان | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 13:53:36
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید


در هم تنیدگی دومین کار احسان گودرزی بعد از آهواره بود که دیدم.
ابتدا فکر میکردم با روابط عاطفی بین زوجین درگیر هستم اما بعد از دیدن اجرا ... دیدن ادامه ›› فهمیدم با مسائل شخصی پیش از ازدواج که در ازدواج و رابطه عاطفی خود را نمایان می سازد طرفم!
تئاتری با تم روانشناسی.
در نظریه تحلیل رفتار متقابل ۴ احساس اصیل داریم:
خشم
اندوه
ترس
شادی
این احساس ها را کورک بدون آنکه آموزش ببیند و یا از سمت خانواده منع شود میتواند نشان دهد.
حال برگردیم به نمایش.
دو پارتنر که هر دو در گذشته از سر اتفاقی که گذرانده اند درگیر دو نوع احساس شده اند.
یکی ترس را تجربه می‌کند و دیگری خشم را.
یکی بخاطر دوست داشتن پدربزرگش که او را از دست داده ترس از دست دادن تجربه می‌کند و دیگری بخاطر عذاب وجدانی که در رابطه قبلی داشته خشم را تجربه می‌کند.
هر کدام این حس ها رو به رابطه دو نفره شان می آورند.
جمله کلیدی نمایش "خون با خون عادی میشود".
حال منظور چیست؟
در روانشناسی عمیقی یونگ گذشته هیچ گاه نمیگذرد و ما همواره بار خاطرات و تجربه های گذشته را حمل میکنید. سوال اینجاست آیا میشود گذشته را انکار کرد و یا نادیده گرفت؟ کسانی که تز می‌دهند "بی خیال گذشته!" آیا واقعا خودشان در شرایط مشابه به همین راحتی عبور کردن؟؟
گذشته و زخم ها است که برای ما تجربه میشود.
اما خود یونگ جمله ای دارد که میگوید از جایی که میترسی احتمال رویش داری.
مترادف همان جمله شیرجه زدن در ترس هاست.
حال جمله خون با خون عادی میشه یعنی شما که ترس از دست دادن داری آنقدر باید از دست بدهی تا برایت عادی شود. دیگر ترس از دست دادن نداشته باشی. تا زمانی که ترس از دست دادن داری همیشه رفتاری در میش میگیری که آسیب زا است.
در مورد خشم هم به شخصه در خانواده ای بودم که امکان ابراز خشم نداشتم و پسر خوب پسری بود که نباید عصبانی میشد. سال ها من خشم سالم خودم رو پشت غم و یا اندوه پنهان میکردم.
این رفتارها رفتارهای تجربی و آسیب زاست.
اما چه باید کرد؟
باید ابتدا خوب خود و گذشته خود و خانوادگی را کنکاش کرد. تمام حس های ممنوع را لیست کرد. آنهایی که باعث شده شما از خود واقعی تان دور شوید را نگاه کنید.
گذشته باعث رفتارهایی در شما شده.
وقتی شما در کودکی تا مرز خفگی در آب رفتین کاملا طبیعی هست از شنا بترسید اما با دیدن این و اینکه میتوانید با آموزش شنا یاد بگیرید وظیفه امروز شماست!

من تجربه هایی داشتم که نمایش توانست آنها را زنده کند. بعد از نمایش باید قدم زد و کمی با خودتان خلوت کنید!
نمایش خاص که نمی توان به هر کس پیشنهاد داد مگر کسانی که دغدغه یه تلنگر را دارند!

نمایش میتونست قوی تر این مطالب رو برسونه اما نمایش ضعیف و بدی نبود و من رو بعد از نمایش به فکر و دوباره نگاه به خودم فرو برد.
خون با خون عادی میشه 👌🏻
تحلیل حسین عزیز رو دوست داشتم
و با ایشون کاملا موافقم که این نمایش قابل پیشنهاد به هر مخاطبی نیست.
۲۰ تیر ۱۴۰۱
میثم ترابی نژاد
خون با خون عادی میشه 👌🏻 تحلیل حسین عزیز رو دوست داشتم و با ایشون کاملا موافقم که این نمایش قابل پیشنهاد به هر مخاطبی نیست.
معیار دسته بندی شما برای مخاطب های این اثر چیه که نمیشه اون رو به هر مخاطبی پیشنهاد بدید؟
معیار روانشناسانه؟
معیار زیبایی شناسانه؟
معیار غنای دراماتیک؟
۲۱ تیر ۱۴۰۱
مَهدی حسینیان
دیالوگ خوانی انجام شده هیچ ارتباطی با TA (تحلیل رفتار متقابل) ِاریک بِرن که مبتنی بر ایده های اصلیِ "حالات خود"، "نوازش ها" و خصوصا "تئوری بازی ها" است نداشت. همچنین ...
قطعا منم نگفتم تمام آموزه های روانشناختی در اثر بود. دو مفهوم کلیدی ترس و خشم برجسته شده بود و منم روی همون ها نوشتم. اینکه کار خیلی قوی نبود و مفاهیم عمیق و کامل روانشناختی نداشت موافقم. اما بی انصافی هست توی این بازار بخواهیمی اثری که قصد تلنگر زدن به مخاطب رو داره اینقدرنادیده وبی انصافانه نگاه کنیم.
ترس و خشم دو پدیده مهم روانشناختی هست چه در TA و چه در مکتب یونگ.
برای علاقه مندان ارجاع میدم به کتاب مرداب روح!
۲۱ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


چه مقدار تحمل دیدن وقایع دردناک در یک ساعت را دارید؟
اتفاقات صد سال اخیر، دیدن صحنه های که هر کدام میتواند تو را به تنهایی بشکاند.
اما ... دیدن ادامه ›› تاریخ و تاریخ نویسان آیا همیشه وقایع را درست میگویند، سهوی و عمدی در کار نیست؟
عکس ها درست بود، اما‌ گاهی روایت غلط بود و گاهی زمان غلط بود.
فیلسوف بزرگی گفته: تاریخ را فاتحان مینویسند!!
در خیابان نوفل لوشاتو، کنار تئاتر شهرزاد، ساختمان متروکه بیمارستانی قدیمی است که انروز تبدیل به بوتیک تئاتر شده است.
از در وارد ساختمان ۳ طبقه بیمارستان میشوید.
بیمارستان به نظرم جزو معدود جاهایی هست که مرگ و زندگی را توامان باهم میبینی!
پس از گشتن در اتاق ها، از سردخانه خارج میشوید!!
گاهی اینجا برای شفا هست و گاهی آخر خط!

صحنه های اتاق ها از نور، طراحی، رنگ ، موسقی، حتی دمای متناسب با فضا بسیار عالی بود.
یک سکانس فقط عکس طالقانی بود در گوشه ای و سوراخی در سلول سیگارهای کشیده شده طالقانی و بوی سیگار در سلول بسیار شبیه سازی جالبی بود.
در اتاق دیگر، صدای شجریان، صدای خسرو آواز ایران بود.
در جای دیگر زلزله رودبار!
یک قرن خاطره این بوم را پس و پیش نظاره میکردم. گاهی چنان بغضی گلویم را می‌گرفت که توان ادامه دادن راهرو را نداشتم!
ساعت روی دیوارهها زمان های خاصی در تاریخ این مملکت را نشان می‌دهد.
برخی از وقایع مهم بخاطر سانسور در کار نبود!!
سقوط هواپیمای اوکراینی
کوی دانشگاه
۲ خرداد
وقایع ۸۸



✅ ما فقط توانستیم مرگ را آنقدر که رقت انگیز این زمان واقعی باشد.نشان دهیم"

پ.ن: اگر به تاریخ و سائل اجتماعی ایران علاقه دارید کار میتواند برایتان لذت بخش باشد.

بهتر است تیک افشا را بزنید!
نوشته شما جذابیت کار را برای کسی که ندیده است کم میکند.
۱۲ تیر ۱۴۰۱
سپاس که آمدید🙏🌹
۱۲ تیر ۱۴۰۱
سید حسام حجازیان
بهتر است تیک افشا را بزنید! نوشته شما جذابیت کار را برای کسی که ندیده است کم میکند.
سپاس
۱۲ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


بعد از دو سال دوباره تئاتر شهر رفتم.
نمایش اقتباسی از فیلم کلاسیک بانوی زیبای من به کارگردانی جرج کیوکر است.
پروفسور هنری هیگینز، استاد آواشناسی دانشگاه به همراه دوست زبان شناس اش، پیکرینگ شرط می بندد که می تواند دختر گلفروش و عامی لندنی به نام الیزا دولیتل را تبدیل به بانویی متشخص کند که در مهمانی های اشرافی بدرخشد.
نمایشی موزیکال، پر از بازیگر، جا به جایی مدام صحنه، طنز، نور پردازی و دکتور در خدمت کار، رقص ها و موسیقی هماهنگ.
با اینکه مدت زمان اجرا طولانیست(تقریبا ۳ ساعت) اما اجراهای پر قدرت و جذاب آن باعث ... دیدن ادامه ›› خستگی نمی شود.
خصوصیات ظاهری و درونی کاراکتر اصلی(الیزا) در طول نمایش عوض می‌شود و نشان میدهد آدمی اگر بخواهد میتواند عوض شود ولی اگر بخواهد! نورا هاشمی در نقش الیزا عالی از پس این بازی برآمده است.
بانوی محبوب من پر از صحنه های متنوع است. همه چیز به سرعت عوض می شود. آدمها می آیند و میروند. بازیگران تغیردهنده صحنه هستند بدون آنکه صحنه تاریک شود. به زیبایی و هماهنگی می آیند و میروند. تمام دکور و لوازم نه زیاد و نه کم است.
صحنه نمایش بزرگ و چرخان تئاتر شهر باعث می‌شود دکورهای بزرگ به راحتی برای سکانس بعدی چیده و آماده گردد.
گروه موسیقی روی صحنه و حرکات موزون و رقص ها، موزیک و هارمونی بازیگران همه به زیبایی کار می افزاید.

متن اول که توسط گلاب آدینه گفته شد بسیار زیبا بود: با وجود همه اتفاقات تلخی که از سر گذراندیم و عزیزانی که از دست داده ایم، ناچار به ادامه زندگی هستیم و برای آن احتیاج به شادی داریم.
درود بر تو دوست خوبم و ممنون بابت معرفی این تاتر زیبا در استوری اینستات
تاتر بسیار زیبا و دل نشینی بود، با اینکه تایمش طولانی بود گذر زمان رو متوجه نشدم
و این به خاطر هنر هنرمندان روی سن بود
خصوصا خانم نورا هاشمی که بازی شون بی نظیر بود
ازش چشم برنمیداشتم و خیلی لذت بردم
۰۵ بهمن ۱۴۰۰
لیلا یارمحمدی
درود بر تو دوست خوبم و ممنون بابت معرفی این تاتر زیبا در استوری اینستات تاتر بسیار زیبا و دل نشینی بود، با اینکه تایمش طولانی بود گذر زمان رو متوجه نشدم و این به خاطر هنر هنرمندان روی سن بود ...
مرسی که اعتماد کردی
۲۱ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
وقتی نمایشی با این جمله آغاز میشه مگه میشه میخکوبش نبود:
همه چیز به قوه تخیل شما بستگی داره!!!!!!!!
واقعا زیباو گیرا
هنوز هم توی دیالوگها و تاریک و روشن ها مونده ام
نمیدونم چرا و ناخودآگاه یاد کتاب بار هستی میلان کوندرا افتادم
تاریکی و روشنایی با سبکی و سنگینی هستی!
«تئاتر تنها چیزیه که باقی می‌مونه»
"قط باید آه کشید و حسرت روزهای رفته را به امید نوری در دل تاریکی که به تاریخ می تابد، به تماشا نشست"
"ارتباط با نمایش ... دیدن ادامه ›› و متن آن در ابتدا سخت به نظر می رسد.به دلیل عدم وحدت در زمان دیالوگ ها که تا حدود زیادی غیر خطی است و نحوه روایت که در فضایی شبیه به سیال ذهنی رخ می دهد، بیننده سیر جریانی داستان را گم می کند اما به مرور زمان که شخصیت ها غنا پیدا می کنند،تماشاگر با لطافت و شاعرانگی خاصی با اترک، مردی ترکمن که نامش سمبل ظریفی از رودی است که مرز بین ایران و ترکمنستان را شکل می دهد، آشنا می شود.با مرجان، زنی ایرانی از هرمز خو می گیرید که در نهایت چون به دریا تبدیل می شود باور می شود که مرجان بوده است.با چشمانی مشتاق و اشکبار زندگی چوگل، دختر افغان مهاجر از بامیان را می شنود و در روایت عاشقانه او با ماکسیم هنرمند روسی که زخم خورده حکومت کمونیستی شوروی است، بی حد و مرز بودن عشق را با جان و دل می پذیرد."
"برای کسایی که مردن، تئاتر آخرین تلاشه."

بازی ها روان و موسیقی و نور در خدمت کار
خسته نباشید خدمت تمام عوامل کار
با سلام
باز هم کار دیگه ای از استاد نعیمی عزیز
مثل همیشه بازی های خوب، دکور، نور و موسیقی عالی
باز هم دیالوگهای جذاب، به جا، نزدیکی با شرایط سیاسی و اجتماعی ایران
حامد کمیلی عزیز بازی بسیار خوبی ارائه دادند
هماهنگی و حرکات موزون عالی بود
خسته نباشید خدمت تمام عوامل کار
با سلام
نمایش و آواز زیبا و قشنگی بود
نور پردازی و موسیقی خوب بود
فقط جایگاه ردیف B خیلی مناسب و خوب نبود
اگه میخوایید لذت ببرید جایگاه A رو بگیرید
رقض سماع و تناسب بازی ها خوب بود
بازی شبلی و دیالوگهایش محشر بود
خسته نباشید از تمامی عوامل کار
نمایش قشنگ و جذابی بود
طنز تلخی بود که هم مخاطب رو میخندوند و هم به فکر فرو میبرد
به دوستان که اهل تئاتر هستن و بازی خوب رو دوست دارن پیشنهاد میدم حتما به دیدن این تئاتر زیبا برن
خسته نباشید خدمت تمامی عوامل
نمایش خوب با موضوعی خاص
نور و موسیقی عالی
بازی های خوب و یکدست
خسته نباشید میگم به تمام مجموعه
در یک کلام عاااااالی بود
بسیار لذت بردم
دوستان تحلیل های جالبی گذاشته بودن که تشکر ویژه از جناب کاوه علیزاده و سرکار خانم نرگس دارم
واقعا در روزهای پایانی سال دیدن همچنین اجرای قوی لذت بخش بود
از تمام عوامل کمال تشکر و سپاس رو دارم
چقدر دلم خواست دوباره ببینمش ... :))
۱۹ اسفند ۱۳۹۶
خیلی ممنون اقای دهقان عزیز . نظر لطف شماست . ممنون که وقت گذاشتید و مطالعه فرمودید.باعث افتخار که خوشتون اومد.
۰۷ فروردین ۱۳۹۷
خیلی محبت دارید
۰۹ فروردین ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش واقعی خوبی بود، بازی خانم توسلی عالی بود
خوشحالم که توی این سرما یه تئاتر خوب رو دیدم!
به یاد این متن زیبا افتادم:
شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم! من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم. من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است ... من داوری آدمیان را دیده‌ام.

آلبر کامو / سقوط
سلام حسین آقای عزیز - ممنون از نظراتتان. امیدوارم یادآوری متن زیبایی که اشاره فرمودین، تکدری برایتان فراهم نکرده باشد. سلامتی تون :)
۰۹ بهمن ۱۳۹۶
جناب رایانی عزیز، سپاس بابت کار زیبا و پیگیری نظر مخاطبان. امیدوارم سعادت داشته باشم تا کارهای زیبایی از شما باز هم ببینم. شاد و موفق باشین
۱۴ بهمن ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بالاخره تونستم آخرین شب اجرا، نمایش رو ببینم. بازی ها خوب و روان، موزیک و صدا عالی و نمایش نامه طنز اجتماعی بود! از یه شوخی کوچک شروع و حرفهای نگفته و پشت سر هم گفته و توقعات کاراکترها از هم تمام شد! با حال و هوای خوب از سالن بیرون اومدم...
نغمه، محمد لهاک و محمد فروزنده این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حسین دهقان (hossein.deh)
درباره نمایشنامه‌خوانی و نقالی آرش i
نمایشی عالی از داستانی حماسی!
صدای هنرپیشه گان عالی و با کیفیت بود. نقالی عالی و مکث ها و تن صدای مرتبط با صحبنه
افسوس که بازیگران به جز نقال روئی صحنه نبودن و به اجرا نپرداختند و تنها با صدای گرمشان داستان زیبای آرش را روایت کردن
خسته نباشید و دست مریزاد...
مریم زارعی، امیرمسعود فدائی و محمد لهاک این را خواندند
محمد رحمانی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در اوج خستگی کار و ترافیک تهران، رفتن تا مرکز شهر و دیدن نمایش عالی، بازی های درخشان و موسیقی زیبا حالم رو خوب کرد...واقعا زیبا بود
جناب دهقان درود بر شما،
چقدر خوب که لذت بردید، و البته باید عرض کنم اجرای کنونی با توجه به تغییراتی که نسبت به اجرای گذشته دارد، اجرای پخته تر و جذابتری است.
پاینده باشید.
۱۳ شهریور ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حسین دهقان (hossein.deh)
درباره اپرای عروسکی خیام i
با سلام
نمایش بسیار عالی بود. آهنگسازی، نور و طراحی بسیار عالی و فاخر بود. اما متاسفانه مشکلی که بیشتر دوستان داشتن بنده هم داشتم. در برخی جاها صدای موسیقی بیشتر از آواز خوان بود و مشخص نبود چه شعری خوانده میشود.
اما واقعا دست مریزاد باید گفت که کاری به این بزرگی و هماهنگی عالی و عروسک گردانان زیاد بدون اختلال اجرا شده است.
میهمان ویژه نمایش هم جناب "صالحی امیری" وزیر محترم ارشاد بودند.
وحید، هانی حسینی، پرند محمدی و محمد لهاک این را خواندند
حسین روحی و آذین حجازی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اجرا، صحنه، بازی و موسیقی عالی بود...
پرند محمدی و محمد لهاک این را خواندند
گروه نمایش موج، مهدی جوانی و مهدی حسین مردی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بسیار زیبا و لذت بخش بود
به خیلی از دوستان و همکاران پیشنهاد دادم
احتمالا با یک سری از دوستان دوباره برای دیدن این اثر زیبا خواهیم رفت...
خبر مهم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اینکه تعدادی از فیلم نمایش های خانم صابری مانند "لیلی و مجنون" و "رستم و اسفندیار" فروغ فرخ زاد" توسط موسسه فرهنگی نی داود تولید شده ودر خود کاخ سعد اباد و در تمام شهر کتاب ها به فروش می رسد
۲۶ شهریور ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید