بخش اول:
خیلی لذت بردم از دیدن این نمایش، واقعا دوستش داشتم.بعضی از قسمت ها بود که میشد و شد که باهاش گریه کرد وبعضی جاها هم خندید.
واقعا از کسانی که در شکل گیری این کار نقشی داشتند تشکر میکنم.خسته نباشید.
بخش دوم:
(این بخش از این نوشته مربوط میشود به آقایی که پشت سر من نشسته بود و افرادی همچون این آقا)
آقایی که پشت سر من نشسته بودید، لازم نیست که تجربه و برداشت خودتوت رو از هر صحنه همون لحظه بیان کنید.
آقایی که پشت سر من نشسته بودید، حتما نباید آهنگ های این کار را با خود بخونید، و بنده همین جا از طرف گروه اجرایی از شما عذرخواهی میکنم
... دیدن ادامه ››
که وسط خوندن شما و بدون هماهنگ کردن با شما آهنگ قطع شد و شما مجبور شدید که با صدای بلند(با توجه به سکوتی که به طور عادی در سالن هست) از واژه " اَه " استفاده کنید.
آقایی که پشت سر من نشسته بودید، تُپُق زدن و خندیدن در حین اجرا ممکن هست اتفاق بیافتد(مثل اجرای امشب) ولی این اتفاق ها نیاز به اون همه ذوق زدگی و اون همه سر و صدا نداشت.
آقایی که پشت سر من نشسته بودید، در کل میشه ساعت رو از فرد کناریتون آرام تر بپرسید، کمتر با کنار دستی ها حرف یزنید ، و خیلی آرامتر احساسات خودتون رو بروز بدید و نیازی نیست همراه با احساساتتون به پاهاتون ضربه بزنید.
در آخر از آقایی که پشت سر من نشسته بود و افرادی که احیانا شبیه این آقا هستند خواهش میکنم، در حین کسب کردن یک تجربه شخصی در یک مکان عمومی نیم نگاهی،فقط نیم نگاهی به اطرافیان خود داشته باشند.همین.