در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال علی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:42:59
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
علی (ali_813fa)
درباره نمایش بی پدر i
نگاهی تازه به هستی, هویت فردی, شخصیت اجتماعی, بازخور رفتار... گستره ای از تلقین ها, ترغیب ها, تنبیه ها و تشویق های بشری که یادمان دادند و یادشان ... دیدن ادامه ›› دادیم (و شاید یادشان بدهیم!)...
یک تجربه خوشایندِ وحشتناکِ آشنای غریب از نمایش فادرلس (ترجمان فارسی به نظرم آنقدر مفهوم را نمی رساند.) مرحبا به سید محمد مساوات و ایده نابش که چقدر خوب در قالب داستان شنگول و منگول قدیمیمون جا افتاد. داستانی که تعریف میشد برای بچه ها که لذت ببرن ولی مثل همه داستان های اخلاق مدار همون دوران یهو می رفت به فاز ترس و وحشت؛ و در اینجا هم یهو تم نمایش با ورود گرگه و قصه شب اول گرگک (واسه عدم اسپویل شدن بیشتر از توضیح قصه معذورم) تغییر می کنه. اضطراب لحظات اول نمایش با شنیدن کوبیده شدن در و صحبت های بزغاله ها, از همون اول پالس های دیدن یه کار خوب دیگه از مساوات رو متبادر می کنه.
به نظرم اضطراب بخشی از فلسفه مساواته و الحق تو پیاده سازیش برای تماشاگر اونم در عرصه تئاتر موفقه. یادآوری می کنم کارهایی چون "یافت آباد" و "خانه واده" رو که در عین شیرینی صحنه های قابل توجهی در بردارنده اضطراب رو برای بیننده ایجاد می کردن.
از کار و کارگردانی و نویسندگی زیبا و پر مفهوم اون بگذریم؛ نباید از بازی بی نقص بازیگرای خوب نمایش به سادگی گذشت. بازیگرای عزیزی که تمامی نقش های کودکی مون رو به درستی اجرا کردن. لا اقل می تونم بگم برای من و همراهانم اینگونه بود. برای ما گرگ سر تا پا سیاه پوش قصه های کودکی مان, سیبیل از بناگوش در رفته ای داشت با حرکات هیستیریک و زبان از دهن وا رفته. چست و چابک. (حسین خان منفرد دمت گرم؛ تو بهترین گرگ تمام زندگیم رو به تصویر کشیدی)؛ خشن و بی رحم و زیرک و کمی مظلوم!. شنگول و منگول و حبه انگور نمایش چه خوب در لباس بزغاله ها رفته بودند؛ همان بزغاله های مظلوم و کوچولو و دوست داشتنیِ خرص درآر!!. حرکاتشان در هنگام تغییر هویت عالی بود. (کورووووش شاهووووونه, علیرضا گلدهی و میلاد آریافر عزیز دمتون گرم). مامان بزی همیشه برام سوال بود که چه طوریه و چه شخصیتی داره؛ دیشب جوابمو گرفتم:) ابراهیم نائیج عزیز با سیاست و با درایت و البته بی نظیر بودی؛ دمت گرم... علی آقای حسین زاده, شخصیت گمشده داستان بزبز قندی بچه گی هامون که نامردانه تو یعنی گرکگ با نمک رو از داستان حذف کرده بودن, خوشحالم که حق خودت از داستان ریشه دار بز بز قندی گرفتی؛ عاالی بودی...!
حالا اگه بخوام داستان بزبز قندی رو تعریف کنم از لحظه ازدواج بزی و گرگه تعریف خواهم کرد و گرگک حتماً تو داستانم حضور خواهد داشت!!:)
در این نوشته میشه خیلی حرف زد. از ابعاد شخصیتی, روانشناشی, خودخوری های هویتی و و و ... اما به نطرم تعمق بیشتری لازمه؛ خیلی بیشتر از گذشت تنها چند ساعت از دیدن نمایش.
جابر خان رمضانی خوشحالم از دیدن اسمت تو این نمایش. حتماً امسال کار بساز که بیایم و ببینیمو لذت ببریم. صدابرداری کار هم بی نقص و افکت ها به موقع بود. طراحی پوستر, ساخت دکور, حتی ساخت عروسک کار همه و همه عالی...
خسته نباشید به همه عوامل اجرای بی نظیر (فادرلس)...
دوستان حتماً برید, ببینید و کیف کنید...
پرند محمدی، سپهر امیدوار و امیر مسعود این را خواندند
ماهرو رستمی و آدنا این را دوست دارند
این قدر این تیاتر بی نظیر بود که بعدش دیگه نتونستم تیاتر دیگه ای ببینم ..میخام مزه این تیاتر هم چنان زیر زبونم بمونه
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶
کاملاً موافقم. نمایشی بی نظیر با یه متن فکر شده و کارگردانی و بازی های عالی در کنار همه المان های موفقیت در یکجا و به شکلی دوست داشتنی و بی نظیر
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بسیار بسیار عالی بود. از زحمتی که واسه دکور, طراحی صحنه, صدا, هماهنگی بازیگران و در نهایت بازی فوق العاده تک تک اون ها که به بهترین شکل ممکن اجرا و در کنار هم چیدمان پیدا کردند سپاسگذارم. (کارگردانی فوق العاده مدرن و سخت... چینش عالی صحنه ها... یاجرای با شکوه یک نمایش شلوغ... بازی ستودنی و نفس گیر بازیگران ...و در یک کلامپ, یک کار فوق العاده و یک تئاتر نو و مدرن از همایون غنی زاده.) بسیار لذت بردم و دوست دارم بار دیگه امتحانش کنم. خسته نباشید به تک تک عوامل اجرای این نمایش با شکوه و عالی و علی الخصوی همایون غنی زاده که کاراش همگی بی نظیرن.
پیشنهاد میشه برید, تماشا کنید و لذت ببرید دوستان
نکته منفی: کاش مدیریت تالار وحدت به فکر عوض کردن صندلی های تالار وحدت بیافته. واقعا حیف این سالن با همچین صندلی هایی...
سعید زادمهر، سپهر امیدوار، ح.جوانمرد و رومینا خلج هدایتی این را خواندند
سحر و Yaserbsb این را دوست دارند
زمان نمایش خیلی زیاده و متن کش داره
نحوه راه رفتن های بازیگران هم خیلی دلنشین نیست
ولی بازی اقای حمیدیان خیلی عالی بود
من اواخرش دیگه واقعا خسته شده بودم - نیم ساعت اخر رو ایستاده تماشا کردم - کاش متن رو تعدیل می کردن و زمان رو کوتاه -
۲۸ مهر ۱۳۹۵
با احترام کامل به نظرتون سرکار خانم فیروز؛ در مورد خستگی باهاتون موافقم, اما این ایراد رو از نمایشنامه و متن نمی دونم و این خستگی به نظرم همون طور که گفتم از وضعیت نابسامان صندلی های تالار وحدت ناشی میشه. به اعتقاد من تک تک صحنه ها, و ریتم کار به هیچ وجه کند و خسته کننده نبود و سر جای خودش قرار گرفته بود. شاید این نمایش برای مثال اگه در سالن استاد ناظرزاده ایرانشهر به اجرا می رفت با توجه به صندلی های مناسب اون سالن این احساس خستگی کمتر پیدا میشد.
۲۸ مهر ۱۳۹۵
من کاملا با شما موافق آقای علی من هم واقعا زانو درد گرفته بودم و کلافه بودم. اگر جام راحت بود حاضر بودم ۴ ساعت دیگه کار آقای غنی زاده رو نگا کنم که هیچ وقت برام خسته کننده نیست. :)
۲۸ مهر ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوستان؛ خرید بلیط این نمایش در سایت ایران کنسرت آغاز شد.
عارف و حنانه اسدزاده این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عااالی بود. بسیار دیدنی و جذاب و متفاوت. خسته نباشید آقای پیروزفر. خیلی لذت بخش بود.
خسته نباشید جانانه به همه عوامل اجرایی گروه. نمایشی متفاوت, دوست داشتنی و پر معنا. 4 روز بیشتر تا پایان نمایش باقی نمونده. دوستانی که هنوز فرصت دیدن نمایش رو نداشتن, این نمایش رو از دست ندین.
شادی بهرامی این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
میلاد محمدی عزیز دیشب کارت رو دیدم. اصولا بعد از کار «چهار نمایشنامه...» بود که با کارات آشنا شدم و چون از کار قبلیت بسیار بسیارخوشم اومد, مشتاق بودم که حتماً این اجرا رو هم ازت ببینم و الان که دارم می نویسم بسیار راضیم که نمایشت رو دیدم.
نمایشت خیلی ساده, موجز و مفید از دغدغه هایی گفت که خیلی از جوون های این دوره زمونه باهاش درگیرن و حسش می کنن. دیدن این دست کارا خیلی خوبه و پرداختن و به اجرا بردنشون خیلی بهتر و سخت تر...؛ هم از این جهت که کمتر به این موضوعات به این شکل صمیمی و بی تکلف و به قول معروف خودمونی و فارغ از لوس بازی و لوث شدن پرداخته شده و هم از این جهت که باعث میشه کمی بیشتر فکر کنیم. هم اونایی که روابط خوبی در زندگیشون دارن و هم اونایی که به مشکل خوردن تو رابطشون.
اماااااا... حیف که نمایشت تعداد کمی بیننده داشت و بازم حیف که تحت فشار هستین از سوی سالن برای اجرای شب های آتی. واقعاً دم خودت و همه دوستات که تو این نمایش دارن هر شب با انرژی فعالیت می کنن و نبود تماشاگر تو کیفیت کارشون تأثیر نمیزاره گرم. خسته نباشید به همه گروه نمایش میگم. امیدوارم همیشه همین طور پر انرژی و موفق باشین همتون.
به هر حال میلاد حان, بی صبرانه منتظر کارای بعدیت هستم و برات آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.
دوستان تیوالی عزیز, این نمایش کار بی ادعا و قشنگیه. اگه فرصت کردین حتماً یه سری به خانه هنرمندان, سالن استاد انتظامی بزنین واسه دیدن این کار و حمایت از ادامه اجرای اون. به نظرم می تونین نکات خیلی خوبی از دل کار بدست بیارین.
یاسمن رحیمی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یه نمایش پر انرژی, شاد و جذاب با بازیگران عالی و متن خوب و منسجم. فقط کاش سالن بزرگتری در اختیار داشتن تا میزبان چشمان بیشتری بودند. ایشاله همین امسال در سالن بزرگتری این نمایش رو به اجرا ببرید تا نمایشی که پتانسیل دیده شدن رو داره, بهتر و بیشتر دیده بشه.
دمتون گرم دوستان گروه بیدل؛ عالی بودین همتون. خسته نباشید به خاطر انرژی بالایی که به احترام تماشاگر و تئاتر برای کارتون صرف می کنید.
برقرار و کامروا باشید.
بسیار نمایش زیبایی بود و واقعاً ارزش دیدن رو داره این نمایش. سپاس فراوان از جناب آقای آهنین جان عزیز که این متن رو با این دقت و وسواس زحمت کشیدن و به نگارش در آوردن که پر بود از استعاره ها و نمادهای جالب و عمیقی که نمایش رو آروم آروم به یه اوج قابل ستایشی برای تماشاگر رسوند که صرفاً از یه حالت داستان گویی در بیاره و تماشاگر رو وادار به رمزگشایی از تک تک نمادهایی که در طول نمایش ازشون استفاده شد کنه.
و چقدر لذت بخش بود حرکات هماهنگ بازیگرا که نشون از انگیزه بالای این عزیزان می داد که حقشون بود واقعا تشویق های بعد از نمایش و مطمیناً حقشون در آینده بیشتر از این ها خواهد بود؛ مخصوصاً که در کنار انگیزه بالاشون, از همراهی استاد ارجمندی بهره می برند که کار شاگرداش رو هر شب ایستاده از گوشه سالن به دقت زیر نظر داره تا باعث رشد هر چه بیشتر این دوستان بشه.
موفق باشید و برقرار جناب آقای امیر کاوه آهنین جان عزیز و گروه موفقتون
منم دیشب این نمایش رو دیدم و کار رو در کل دوست داشتم؛ اگرچه به نظرم جا داشت کمی از نظر زمانی کوتاهتر بشه. به نظرم تمام باطی ها خوب و باورپذیر از کار در اومده بود به غیر از نقش (سلطان بانو) مادر آقا بهرام زرین نگار (مهدی سلطانی عزیز) که از نظر من اون نقش اصلا همخونی با بازیگرش نداشت.
خانم ادبی خیلی خوب و ظریف بازی کردن. بازی خانم رضوی خوب بود....و مهدی سلطانی دوست داشتنی هم که با وجود سختی بی حرکت بودنش قبل و حین اجرای نمایش, بسیار دلنواز بازی کردن مثل همیشه...
در کل بازم یه کار خوب از آقای پاکدل دیدم؛ اگرچه هنوزم نمایش حضرت والای ایشون رو همچنان بیش از بقیه دوست دارم...
فقط نکته بسیار ناراحت کننده این نمایش, خبری بود که آقای پاکدل در پایان دادن و اون مرگ هنرمند دوست داشتنی و بزرگ تئاتر, آقای بهرام ریحانی عزیز بود که واقعاً خبر تأثر برانگیزی بود. روحت شاد آقا بهرام عزیز
...
خسته نباشید به همه گروه اجرایی این نمایش.
یه نمایش موفق در برخورد با تماشاچی, با بازی های بسیار بسیار خوب. نوید محمد زاده حرف نداره, هر نقشی رو اجرا کرده به نحو احسن و با انرژی سرشارش تونسته بسیار عالی درش بیاره و باور پذیر و مسلط باشه تو اون نقش. پوریا رحیمی سام که امسال هم دو تا کار از ایشون در جشنواره فیلم فجر دیدم, خیلی شیرین و مسلط از عهده نقششون بر اومدن. طراحی صحنه و کور متفاوت و جالب بود برام. کار ریتم خیلی خوبی داشت که از نقاط قوتش بود. خوشحالم که این نمایش دیدم و خسته نباشید به همه عوامل محترم اجرا مخصوصاً نوید محمدزاده دوست داشتنی.
تکرار یه تجربه دلنشین با یه نمایش خوب همراه با یه گروه گرم, صمیمی و بی ادعا که مطمیناً در آینده ای خیلی نزدیک, کارهای خیلی خوب دیگه ای هم ازشون خواهیم دید. میلاد محمدی عزیز باز هم بهت خسته نباشید میگم و دستت را می فشارم که این نمایش خوش دست رو تو سالنی اگرچه کوچک از نظر فضا که به نظرم اصلاً حق تو و تیم خوب و نمایش دوست داشتنیت نبود به اجرا بردی؛ اما امیدوارم بزرگی اسم استاد مسلم بازیگری, استاد انتظامی که رو این سالن بود واستون خوش یمن باشه در سال های پیش رو و کارهای خوبی ازت ببینیم در سالن های بزرگتر و کیف کنیم مثل تجربه دیدن این نمایش... برای بار دوم کارت رو دیدم و تشویق کردم دوستام رو واسه دیدن این کار و اومدیم و دیدیم و همگی لذت بردیم.
و اما دوستانی که کار رو ندیدین, پیشنهاد می کنم تو این دو روز باقیمونده تشریف ببرید و از دیدن این نمایش لذت ببرید. مطمین هستم پشیمون نمیشید که هیچ؛ کیفور هم میشید حسابی...
گروه دوست داشتنی نمایش, مجدداً همگی خسته نباشید.
عمو فرهاد قصه ها و نیلوفر ثانی این را خواندند
کیارش، پرنیان گودرزی و سهراب مدیری این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امکان خرید بلیط این نمایش تموم شده آیا؟برای روزهای باقیمانده چطور باید بلیط تهیه کرد؟
شما از طریق همین سایت می تونید بلیط رو خریداری کنید. حضوری هم می شه بلیط خرید. درضمن با مراجعه به این لینک می تونید برای فردا و پس فردا (یک شنبه و دوشنبه) بلیط تخفیف دار 40% تهیه کنید.http://takhfifan.com/tehran/theatre/extra/takhfif-kharid-gorouhi-teater-4-namayeshnameh-montasher-nashode-22008-bahmna-21.html
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
ممنون از راهنماییتون خانم گودرزی. آخر هفته برای بار دوم به اتفاق دوستان میایم تا نمایشتون رو تماشا کنیم.
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
سپاس از شما آقا.
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
متفاوت ترین کار هومن سیدی عزیز (اعترافات ذهن خطرناک من) با نوشته ای از خودش و کارگردانی متفاوت و جذابی که از هومن سیدی پیشتر دیده بودیم, عجیب ترین فیلم این کارگردان دوست داشتنیه سینماست که هر چه به انتها نزدیکتر میشیم فضای گاهاً عجیب و سوالای زیادی که به ذهن خطور میکنه, بیشتر گاسخش رو تو ذهنتون پیدا میکنه. حتماً بازم این فیلم رو میبینم تا اینبار لذت بیشتری ازش ببرم.
من اینکارو در اولین اجراش تو جشنواره امسال دیدم. کار خیلی قشنگی و میلاد محمدی تونسته به خوبی تماشاچیا رو با کارش همراه کنه.
در مورد خود کار باید بگم که کار در 4 اپیزود جدا از هم اجرا میشه. هرکدوم زاویه های مختلفی از روابط آدم ها رو به تصویر می کشه و سعی داره حرفش رو در پس واژه های طنز و در یک فضای طنزآلود بیان کنه؛ اپیزود اول و دومش رو بیشتر از بقیه دوست داشتم. اپیزود آخر هم تسلط خوبی رو می طلبید که آقای سعید محبی امین به خوبی از پسش بر اومد و البته اجرای اون اپیزود با اون ریتم هم خیلی جالبه و هم واقعاً سخت.اپیزود سوم رئال ترین بخش نمایشه که خوب از کار دراومده, اما یه حرفایی دارم در موردش که ترجیح میدم بعد از دیدن کار با دوستان مطرح کنم.
نمایش با فضای متفاوت و خاصی شروع میشه که اگرچه بخش اول با فضایی انتزاعی شروع میشه, اما به شدت نمود عینیش رو در روابط و رفتارهای متقابل خودمون میتونیم لمس کنیم.
به هر حال امیدوارم از این کار استقبال خیلی خوبی بشه؛ چون از دید من یکی از بهترین کارهای جشنواره امسال بوده که حقشه دیده بشه. مطمینم دوستانی که کار رو میبینن از انرژی که تو این کار و بین بازیگراش هست راضی میشن و با رضایت سالن رو ترک میکنن.
برقرار باشید
محمد ظلی، پرنیان گودرزی و ناهید حدادی این را خواندند
علی عبدالرحیم این را دوست دارد
مرسی از حضور و حمایت شما آقا.
۱۹ بهمن ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوستان لطفاً تشریف ببرید؛ این نمایش رو ببینید؛ شاد شید؛ حمایت کنید؛ و احساس خوبی از حضورتون در این نمایش داشته باشید!!(این جمله آخر رو اگه ایشاله تشریف بردید, حتماً متوجه میشید)
من و همراهام این نمایش رو دوست داشتیم و خندیدیم؛ نه از اون خنده های الکی به خاطر شوخی های زننده و جنسی که نمایش های مثلاً خنده دار با بهره گیری از اونا می خوان به هر قیمتی تماشاچی رو بخوندن( با احترام کامل به تماشاچی اون نوع تئاترها)؛ اما این نمایش کمدی دیدنی جذابی بود با استفاده از المان های تئاتر و یه متن خوب که زیرکانه هم ایرانیزه شده بود.
فقط وسط این نمایش دلنشین و مفرح, یه چیزی خیلی آدم رو ناراحت می کنه. وقتی وارد سالنی میشی که هیچ شباهتی به سالن های رایج و معروف تئاتر تهران نداره؛ بزرگه, صندلیهاش مثل سینما چیده شدن و ...(البته انصافاً صندلیهای خیلی خوووووووبی داره ه ها:)), وقتی وارد میشی و میبینی به سختی 20 نفر تماشاچی واسه دیدن یه نمایش اومدن دلت میگیره. موافقم مسیرش دوره, اما به هر حال حمایت از تئاتری که گاهاً مثل همین مورد دیگه انصافاً خیلی مهجور مونده, لذت خودش رو داره؛ و ... اینکه مطمئن باشید پشیمون نمیشید دوستان...
برقرار باشید
دوست عزیز بسیار خوشحالیم که توانستیم اجرای خوبی داشته باشیم و ممنون از لطف و حسن نظرتان .
۲۴ دی ۱۳۹۳
ممنون علی عزیز ، و خداروشکر که دوست داشتی و پسندیدی
۲۵ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ضمن خسته نباشید ویژه به همه عوامل این نمایش خاص؛ می خوام اینجا یه تشکر ویژه داشته باشم از آقای دانش بهزادی عزیز بابت بازی بسیار سختی که در این تئاتر داشتن و تونستن به خوبی و با مهارت از پس این نقش دشوار بر بیان...واقعاً کار سختی بود, خسته نباشید واسه تمامی شب های اجرای این نمایش...
ارجان و Dodi این را خواندند
محمد ظلی و شکوه حدادی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی خوشحالم که این نمایش پر مغز و دوست داشتنی با تمدید دوره اجرا به دلیل استقبال خوب تماشاگر روبرو شده و ضمناً توصیه می کنم به دوستانی که این کار رو ندیدن, حتماً تشریف ببرن و این نمایش رو تماشا کنن.
پایان بندی کار رو خیلی دوست داشتم و انتظارات رو در کل نمایش از شروع تا پایان بالا نگه داشت. بازیگرای نمایش خیلی خوب بازی کردن, دکور و صدا ساده بود و به نظر من اصولا این نمایش با کارگردانی و بازیگرای خوبی که داشت چندان از اون نظر لطمه نخورد.
تحسین و تمجید از این نمایش بی دلیل نیست؛ امیدوارم ببینید و لذت ببرید...
گاهی فکر می کنم بی تحمل شدن ما از کجا شروع شد؛ کی شد که ما صبرمون رو از دست دادیم و بدتر از اون انصافمون رو...چی شد که به یه منتقد ثابت تبدیل شدیم بی اونکه حرکتی و اراده ای برای بهتر شدن داشته باشیم.
روی صحبت من با اندک تماشاگرای محترمی که متأسفانه رو به فزونی می ره تعدادشون؛ بر خلاف آنچه گمان می شد اتفاق بیافته...
سوال دارم؛ چی می شه ما به تپق زدن یه بازیگر امتحان پس داده و بازی به گمان بعضی دوستان ضعیف یک کارگردان صاحب سبک تو یه اجرای 2 ساعت و اندی اونم هر شب ایراد می گیریـــــــــــم, ایراد می گیریــــــــم و بازم ایراد می گیریم؛ اما به صدای گاه و بیگاه گوشی های موبایلمون از گوشه و کنار سالن تئــــــــــــــــاتر؛ بله تأکید میکنم تئــــــــــــاتر توجهی نداریم. اونم علیرغم اینکه نه تنها بارها این جمله رو پیش از شروع نمایش هایی که دیدیم شنیدیم که لطفاً گوشی های همراهتون رو خاموش بفرمایید.(این حرکت وقتی بیشتر درد داره که تو تئاتر شهر نشسته باشی, صدای بانو ژاله علو رو بشنوی و بازم توجهی نکنی؛ آخ درد داره دیدن این صحنه ها...)
دوستان خواهش داشتن از بهمن فرمان آرای بزرگ که به نوعی و به سبکی, به اعتقاد من برای هنر مملکت خودش زحمت کشیده و پاش وایستاده, خواهش کردن از ایشون که بازیگری رو ببوسه و کنار بزاره؛ دوستان عزیز؛ ایشون نه وقتشو داره و نه کهولت سن اجازه میده بهشون که بخواد در این مقطع دنبال سودای بازیگری با همه زرق و برق های واقعی و دروغینش بره و حتی بخواد این عنوان به ایشون تعلق بگیره. 5 دقیقه اجرا از یک اجرای 120 دقیقه ای واقعاً دغدغه ما شده, واقعاً شده باگ نمایش؛ واقعاً انصافه ما این همه در موردش گپ بزنیم...امیدوارم سال های سال سلامت و تندرست باشن جناب فرمان آرای عزیز؛ ولی با تغییر نگاهمون به این سمت ... دیدن ادامه ›› که ایشون برای اولین بار در این سن و سال خواستن تجربه بازی تو کار خودشون و در نقشی نه چندان تأثیرگذار در طول داستان چند دقیقه ای با مخاطبش هم نفس شه, شاید باعث شه برخی از منتقدین ایشون مثل من از دیدنشون روی صحنه لذت ببرن؛شاید...
سرفه ها, خنده ها, پچ پچ ها, حرف زدن ها, تحلیل ها در حین اجرای تئاتر, خوردن تنقلات بله محض نمونه تخمه شکستن ها اونم در ردیف جلوی تئاتر و .... و ..... و..... باعث میشه آدمی گاهی کلافه از این همه رفتارهای زننده, بازم با خودش این سوال رو مطرح کنه که: واقعاً چی شده و از کی و کجا ما آدم هایی مدام منتقد, بی تحمل و بی انصاف شدیم که تنها و تنها ایرادات غیر از خودمون رو میبینیم...
زیاده سخن نمی گم و عذرخواهی میکنم از تک تک تماشاگرای فهیم هنر کشورمون که تحمل می کنن رفتار اندک تماشاگرنماهای بی انصافی که به رفتار خودشون در فضای هنری نگاهی نمیندازن.
و در آخر: "خدایـــــا! پناه می برم به تو از این همه انسان های ساده و معمولی"
به امید اعتلای روز افزون فرهنگ و هنر این مرز و بوم
پاینده و سلامت باشید
و در آخر: "خدایـــــا! پناه می برم به تو از این همه انسان های ساده و معمولی"
ببخشید ولی یاد ِ "فتوره چی" افتادم.
۱۷ آذر ۱۳۹۳
البته نظر شما هم بسیار محترمه. اما در باب منطق و انصاف که در موردش صحبت فرمودید؛ باید خدمتتون عرض کنم که اگر از انتظارات صحبت می کنیم باید یه معیار قابل سنجش براش تعریف کنیم. برای مثال اینطور که من در مورد همین نمایش دارم نگاه می کنم, به گواه همین "دوست داشتم" و " دوست نداشتم" تیوال که فقط برای اعضای محترم تیوال امکان شرکت در نظرسنجیش میسره, آمار میگه تعداد دوستداران این نمایش بیشتر از ناراضیانش هست. من این جامعه آماری رو تنها مورد قابل بحث در مورد فرمایشتون می دونم؛ مگر اونکه جمعیت تئاتر دوستانی که شما به اون اشاره داشتین چیزی غیر از این مد نظرتون باشه:)
۱۷ آذر ۱۳۹۳
"واقعاً چی شده و از کی و کجا ما آدم هایی مدام منتقد, بی تحمل و بی انصاف شدیم که تنها و تنها ایرادات غیر از خودمون رو میبینیم..."
جمله بالا عینا بخشی از انتهای نوشته شماست که خدا رو شکر همچین منظوری رو رد کردید!
اشاره به سابقه 10سال تئاتر دیدن تفاخر نبود، اشاره ای بود به اینکه تخمه خوردن در اجراهای حرفه ای عملا وجود نداره و اگه شما دیدید مطمئنا جنس دیگه ای از تماشاگر به دیدن این کار میاد.
۱۷ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اگر آدمی روح خود را به تمام دنیا بفروشه, باز هم ضرر کرده؛ چه برسه به ولــــز...
علی (ali_813fa)
درباره نمایش هم هوایی i
از این نمایش هر چقدر تعریف شه بازم کمشه...خسته نباشید به سرکار خانم ماهیان بابت این نمایش دوست داشتنی و همه چیز تمومشون. خسته نباشید به تک تک بازیگرای بسیار خوب این نمایش که الحق عـــــــــالی نقششون رو ایفا کردن و حسی عمیق و باورپذیر به بیننده انتقال می دادن. جا داره از خانم صدری هم بابت نویسندگی این اثر فخیم تشکر شه...
هم هموایی رو اگرچه برای بار دوم دیدم, اما هوای اون خیلی محاله از سر بیرون بره و این به نظرم همون چیزیه که دیدن این نمایش رو برای بارها و بارها لذتبخش می کنه.
از تک تک عزیزانی که این نمایش رو با زحمتشون برای دیدن و تماشا کردن روی صحنه تئاتر آوردن, بی اندازه سپاسگذارم