در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال SinaTen | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:01:09
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
SinaTen (sina_10)
درباره نمایش جنون محض i
ضمن عرض خسته نباشید به عوامل نمایش باید عرض کنم برای یک خنده گذرا و انحراف دو ساعته ی فکری انتخاب خوبی ه. دوستان حاضر در صحنه و پشت صحنه هم مشخصا انرژی زیادی صرف کردن که خدا قوت بهشون میگم ولی تازه دارم میرسم به حرف عزیزی در این حوزه که فرمودند یکسری اساتید استخوان دار تئاتر به واسطه ی وقایع اخیر خانه نشین شدن یکسری سرخورده و مجبور به هر کاری و عرصه باز شده برای بعضی ها، حالا ببین از این به بعد چه ابتذالی تئاتر رو در می نورده! ابتذالی که حتی یقه ی امثال سعید چنگیزیان رو هم میگیره همون سعید چنگیزیان نمایش های بی نظیری مثل به خاطر یک مشت روبل و ستوان اینیشمور..... از کجا به کجا خدا بخیر کنه
SinaTen (sina_10)
درباره نمایش اتاق عروس i
اینکه پانزده شانزده زن در کنار هم در یک گروه قرار بگیرن و چنین نمایش ضد زنی رو به ثمر برسونن و اینطور جنسیت خودشون رو تحقیر کنن واقعا جای شگفتی داره. درود بر شما واقعا خسته نباشید من جای شما خجالت زده شدم
دیگه وارد مباحث تکنیکی نمیشم چون تکنیکی وجود نداشت که بشه روش بحث کرد جز پا کوبیدن ها و پیج تاب ها و بالا پایین کردن های بی منطق
سلام نمایش اتاق عروس رو دیدم تهیه کننده سعی نکرده بود یه دکور خوب استفاده کنه خیلی ضعیف بود اما از حق نگذریم بازی مادر بزرگ و عروس عالی بود
۰۴ شهریور ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیشب این اجرا رو دیدم و همونقدر برام کسل کننده بود که برای باقی دوستان ، بعضا هم میفهمم دوستانی که میگن به این کار نگیم نمایش منظرشون چیه! ولی به نظرم از اونجایی که کار تحت عنوانی به اسم سومین رپرتوار تجربه داره ارائه میشه باید کمی صبورتر و خوددارتر باهاش برخورد کرد! مسئله تجربه کردنه غالبا بدون ارزش گذاری، توی تجربه نو باید سعی کنیم خوب و بد رو کنار بگذاریم، چون اگه هی بخوایم تجربه ها رو به خاطر بد بودن یا الکن بودن نفی کنیم اونوقت فقط مسیر ماشینی تولید می مونه! شاید انسان ها نیاز داشته باشن ده بار به تعبیری تجربه غلط داشته باشن تا یازدهمی کار درستی از اب در بیاد
کماکان کار برای من هم گنگ بود ولی خسته نباشید میگم به گروه اجرایی
امیرمسعود فدائی و امیر مسعود این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من نه از فلسفه چیزی می دونم نه از تئاتر اپیک نه از برشت نه والتر بنیامین
فقط اینکار رو (البته علی رغم ی سری بازی ها و ی سری شیرفهم کردن ها توسط کارگردان گرامی) دوست دارم، البته به نظر در حوصله و سلیقه خیلی ها شاید جایی نداشته باشه ولی تجربه تئاتر سه ساعته از جنس رضایی راد تجربه شیرینی برای بنده :)))))
امیر مسعود و حمیدرضا مرادی این را خواندند
محسن جوانی، گلناز و آناهیتا شمسی نیا این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
SinaTen (sina_10)
درباره نمایش گریزلی i
تجربه جذاب و دوست داشتنی بود
م.ذ، شیما و امیر مسعود این را خواندند
سجاد افشاریان و نمایش گریزلی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خانم مرضی عزیز نکته ای قابل توجه در خصوص کامت بنده گفتن که کاملا وارده و به همین دلیل من کلاسه شده تر ایراداتی که در ذهن بنده وارد به نمایش رو مطرح می کنم و خوشحال میشم هرکس نظر مخالف یا موافقش رو با ذکر دلیل بگه، فقط پیشاپیش عرض می کنم این کامت نقد نیست چون من منتقد نیستم، صرفا چراهای ذهنی شخص بنده آست
نمایشنامه:فی الواقع درام کجاست؟ اتفاق دراماتیک روی صحنه نمیزنیم، صرفا روایتی است که به تصویر کشیده میشه و حدود یک ساعت فقط کشمکش بین زندانی و بازجویانش هست که خطی و خسته کننده آست، نمایش از اول دستش رو هست زندانی انکار می کنه حتی با بدترین شکنجه ها، یک ساعت فقط همینه هیچ پیشرفتی در درام نداریم البته به نظر اصلا درام نداریم فقط یک ربع آخر متوجه میشیم احتمالا عشقی در بین هست که باعث میشه فرد به جنایت دست بزنه، بلاخره درام و تناقضی شکل میگیره ولی دیر. در بسیاری موارد دیالوگ ها ارتباط نداشتن با هم، عناصری در نمایشنامه وارد شد که بعد ازشون استفاده نشد (مثل قضیه طاعون، متاسفانه من اصلا نفهمیدم اون قصه چرا روایت شد)، استفاده از اسلاید که خودش به عنوان یک عنصر وارد شد ولی همچنان بلااستفاده باقی موند.به لحاظ فکت تاریخی باکره آهنین یا همون باکره نورنبرگ ساخته دست آلمانی ها بوده، نویسنده یا بی اطلاع یا از بی طلاعی تماشاچی استفاده می کنه (در همین جا دیالوگی که جناب طباطبایی میگن اینکه این دستگاه طوری طراحی شدخ که در قسمت های حساس بدن وارد میشه ولی به اندام حیاتی آسیب نمی نه! پس بلاخره چی شد؟ چجوری وارد جاهای حساس میشه ولی به اندام حیاتی آسیب نمیزنه؟ پس دیگه چجوری جای حساسه؟) ، طراحی هم که از بانوی آهنی ارایه دادن غلط بود چون در واقع اون قسمت وسطی یا اصلی ش هیچ میخی نداره. صحبت از گروه های اصلاح طلبی و روزنامه و... که باید بررسی کنیم آیا در مجارستان قرن شانزدهم اساسا چیزی به اسم اصلاح طلب و روزنامه وجود داشته یا خیر؟ یا صرف نزدیک کردن به شرایط سیاسی ایران اسم اصلاح طلبی اومد وسط (به عبارتی فکت تاریخی داریم یا نه، فرض بگیریم حتی فکت هم نباشه و پرداخته ذهن نویسنده باشه آیا جای درستی در نمایش داره یا زده بیرون اصطلاحا؟)، کماکان همین مشکل رو با خطابه امین طباطبایی از خود دیالوگ ها تا نحوه بیان و بدن دارم وقتی میاد و مجلس وضع ... دیدن ادامه ›› رو پیش میبره و نکات زیاد دیگه در مورد متن که به نظر میاد میشه راجع به خط به خطش بحث کرد.
بیان و بدن: وضعیت بیان که واقعا حتی من بیننده رو اذیت میکرد وقتی میدیدم بازیگر ها چجوری به خودشون برای رساندن صدا فشار میارن، نکته دوم نحوه بیان دیالوگ ها بود، قطعا هر قشری نحوه صحبت کردن و ادبیات خاص خودش رو داره. کسانی که در کلیسا پرورش پیدا می کنن، یا از اشراف زادگان هستن از هر لفظ و جمله بندی استفاده نمی کنن. کلمات و جملات رو نمی کشن، لات ماب حرف نمیزنن.
عینا همین مشکلات عدم تطابق در رفتارهای بدنی هم مشهود(غیر از پدر سیلواسی) یک پدر روحانی مطابق آنچه رشد کرده رفتار بدنی داره نه مثل آدم های عادی. در کنار این رفت و آمد های بدون دلیل، قدم زدن های بدون دلیل، دست و پا زدن های بی دلیل، چه در ابتدای نمایش که خود آقای منظور مدام راه میره از اینور صحنه به اونور چه در بازی الیزابت باتوری و... وجود داره
به لحاظ گریم و طراحی لباس: همچنان معتقدم وقتی برشی از یک تاریخ مستند رو نشان میدید یا باید کاملا به مثلا زمان حال بیارید تا نحوه لباس و گریم رو امروزی کنید یا باید در زمان خودش با جزییات رعایت کنید (کاردینال همیشه کاردینال، با آرایش چشم و خرمن مو در هیچ دوره و عصری وجود نداشته)
کماکان مشکلم با نور هم همان مسیله نمایان بودن دو طرف صحنه است که بازیگرها با تحرک بی جا تمرکز رو از بین میبرن آلبته بیشتر به نظر میاد مشکل از بازیگر هاست نه نور
خوشحال میشم باقی دوستانی که کار رو دیدن هم نظرشون بگن
فرزانه، آذرنوش و محمد لهاک این را خواندند
سپاس از وقتی که گذاشتید
۱۲ مرداد ۱۳۹۸
قربان شما خانم مرضی جان
۱۳ مرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوستان اگر کسی بلطی برای روزهای اینده داره که نمی تونه بره ببینه خوشحال میشم ازش بخرم
شاید نیازی به این کار نباشد؛ به زودی خبر تمدید اجرای "فرشته تاریخ" -در جایی غیر از تئاترشهر- منتشر می‌شه ... البته فقط برای چند اجرا خواهد بود، اما همین چند اجرا، برای تعداد بیشتری از تماشاگران این امکان را فراهم می‌کند که به دیدن نمایش بنشینند.
۱۳ مرداد ۱۳۹۸
جهت اطلاع دوستانی که به دلیل تمام شدن بلیت ها موفق به دیدن این اجرا در "تئاتر شهر" نشدند و تمایل به دیدن این نمایش دارند؛

با توجه به استقبال تماشاگران و ناممکن بودن تمدید اجرا در سالن چهارسو (به دلیل برگزاری جشنواره و اجرای گروه های دیگر)

نمایش "فرشته تاریخ" از فردا شب (23 مرداد) به شکل محدود و فقط برای 8 شب، در "تماشاخانه ملک" اجرای فوق العاده خواهد داشت.

البته ظرفیت سالن برای 3 روز اول اجرا دیگه تقریبا تکمیل شده، ولی فروش بلیت روزهای هفته بعد، هم اکنون در جریان است.
۲۳ مرداد ۱۳۹۸
سپاس جناب ساسان عزیز
۲۳ مرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام به همگی دوستان و عوامل
دوست کرامی جناب لهاک فرمودن نقد مثبت کنیم
شاید و احتمالا من نقد مثبت رو بلد نیستم ولی....
فکر کنم باید چیزی باشد که بشود نقد مثبت کرد! شاید خوبه از اینجا شروع کنم که جناب منظور انسان بسیار مهربان و مبادی ادابی هستن و از این لحاظ برای من بسیار محترم هستن و در نمایش الیزابت باتوری رامین یحیی زاده درخشانی هست مسلط بر بدن و بیانی قوی و تحت کنترل که عالیه اما
نمایشنامه، در بسیاری موارد حتی دیالوگ هایی که رد و بدل میشن هم هیچ ربطی به هم ندارن. بعضا دیالوگ هایی رد و بدل میشن که صرفا مثلا می خوان فضا رو سیاسی کنن ولی برای پیشبرد درام کاری نمی کنن. یا استفاده از اسلاید برای نشان دادن باکره آهنی که در نهایت هیچ کاربرد دراماتیکی نداره تا پایان و به نظر میاد صرف پست مدرن کردن نمایش به کار اومده!
از گریم صحبت کنیم که نمی دونم کدوم کاردینال در تاریخ مسیحیت تا حالا با این حجم مو و این ارایش چشم وجود داشته یا پدر روحانی با کمندی از مو که پشت میبندن
طراحی لباس؟ ی سرچ ساده می خواد.
از پاره شدن حنجره بازیگرها بگیم؟ الیزابت و بقیه، هاشف اومده واقعا چه نیازی هست این بنده خداها انقدر ... دیدن ادامه ›› کبود بشن؟ از رفتار بدنی؟ که بیشتر به بروبچ ایرونی میخوره (به خصوص پسرها غیر اقای یحیی زاده) تا پدران روحانی که از کودکی در کلیسا رشد کردن! بیانشون، طرز نشستن شون، دست تو جیب کردنشون
از حضور اضافی خواهرهای روحانی بگیم که احتمالا محض خالی نبودن صحنه به بهانه فضا سازی حضور دارن ولی انقدر ناهماهنگ هستن که در طول اجرا چندین بار میرن توی همدیگه و همچنان رفتارهای بدنی ایرانی مثل شیون کردن و کاسه به هوا انداختن ( هدف اگر هم هجو باشه به نظر جا و اندازه ای باید براش باشه)، از موسیقی بگیم که با زور ولوم می خواد اتمسفر بسازه، از نور که دو طرف صحنه رو داریم و بازیگران به طرز ناشیانه ای در دو طرف هنگام اجرای پارتنرهاشون وسط صحنه، حرکت می کنن و اشفته هستن و تمرکز به هم میزنن!
همه رو بگذاریم کنار خود جناب منظور رو چه کنیم که کاردینال رو احتمالا با چاووش برادر جان یکی گرفتن از بدن و رفتارهای بدنی تا لحن و بیان و.... بیشتر حس میدون تره بار بنده میگرفتم تا کلیسا، البته چیزی که شحصا برای من ازار دهنده هست سطح متن و اجرا و بازی ها نیست، از این دست همین الان کم نیست
قسمت ازار دهنده ش این سوال تگ مغزم هستش که جناب منظور عزیز شما چرا؟ شما که تئاتری هستی و خاک صحنه خوردید چرا تئاتر سلبریتی دار گونه روی صحنه میبرید؟ ایا ظرافت و دقت نظر ادمی که اینهمه سال تئاتر کار کرده همینقدره؟ یا جناب منظور متاسفانه تحت تاثیر فن پیج های متعدد و یا صف امضا و عکس توی شهرزاد قرار گرفتن؟ در واقع قسمت ازار دهنده ش اینه وگرنه که تئاتر این مدلی کم نداریم
من هم معتقدم شما بزرگوار و برخی عزیزان دیگه با واژه ی نقد خیلی آشنا نیستید. حالا مثبت ، منفیش بماند. سوای نظرتون که محترمه چون هر نظری اصولا محترمه، باید عرض کنم اساسا نقد باید هم جنبه های مثبت کار رو در نظر بگیره و هم منفی رو ، این کامنت شما ببشتر شبیه عیب جویی تمسخر آمیز بود تا نقد. تمسخر به دور از حرفه ای گری هستش. این که ما یه سطل رنگ دستمون بگیریم و بخوایم همه دنیا رو با عقیده خودمون هم رنگ کنیم هم چیزی جز دیکتاتوری نیست. البته انتقاد حتی اگه درست هم نباشه باز آموزنده و بسیار مفیده و مطمئنم کامنت شما از این جهت کامنت خوبیه ولی ای کاش به جنبه های مثبت هم میپرداختید.
۱۰ مرداد ۱۳۹۸
اون جور که من برداشت کردم آقای لهاک نگفتن نقد مثبت کنیم، گفتن صرف این که کسی کامنت اولی، تازه وارد یا طرفدار یه بازیگره نکوبیمش و اگر احساساتی برخورد کرد مورد تمسخر قرارش ندیم، جوری که انگار تیوال به یه عده تعلق داره و به بقیه نه.
نقد بحثش جداس و نظر شخصی هر کس محترمه.
۱۱ مرداد ۱۳۹۸
خانم خاقانی گرامی جناب لاک فرمودن نکات مثبت رو پررنگ تر کنیم بنده هم از آنچه در نمایش خوشم اومد و البته خارج از نمایش گفتم، و البته همگی صرفا نظر شخصی و چراها ی ذهنی است وگرنه که نقد برای منتقده
۱۲ مرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هر نمایشی بسته به سواد و سلیقه آدم می تونه خوشایند یا ناخوشایند باشه اما در خصوص این نمایش باید عرض کنم نه تنها به گفته خودتون تىاترتون عقب مانده است که متاسفانه نویسنده و کارگردان و گروه اجرایی هم از ادب عقب ماندند، اینکه با یک سونولوگ خودتون رو در موقعیت همینی که هست نسبت به بیننده قرار میدید هم نشانگر همین عقب ماندگی هستش
جالبه که موضوعی که مثلا داشتید مطرحش میکردید در کردار خودتون نسبت به تماشاچیان و احیانا منتقدین عیان هستش
دیکتاتوری الزاما به معنای کشتن هشتصد نفر نیست دیکتاتور ها هم اول با کشتن کسی دیکتاتور نمیشن اول با ساکت کردن صدای مخالف دیکتاتور میشن
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Sina_10 (sina_10)
درباره نمایش دانتون i
کدوم نمایشنامه بوشنر؟
محمد لهاک، جهان و مصطفا کوشکی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فرق بازتاب حسی با نقد کردن چیه؟!
دوستان اینکه من نوعی از کاری خوشم بیاد یا بدم میاد یک امر کاملا سلیقه ای و کسی هستش که مورد پذیرشه، اما اینکه چون خوشم اومده بگم کار فوق العاده قوی بود در صورتی که دو سطر از نظر فنی نتونم ازش دفاع کنم و یا بگم کار ضعیف بود ، افتضاح بود ولی دو سطر ایراد فنی نتونم بهش وارد کنم ،این قبیل نظر دادن ها خلط مبحث میکنه، نظر شخصی تون رو صرف نظر از نقد فنی ارائه بدید لطفا مگه اینکه بتونید دفاع فنی یا نفی فنی کنید کار رو، گاهی ما یک ایرادی هم میگیریم غافل از اینکه بدونیم ممکنه از نظر تکنیکی درست باشه و بدی قضیه اینکه پیگیری هم نمی کنیم که آیا چیزی که از نظر من ایراده واقعا ایراده یا مال سبکه و دلیلی منطقی داره
خیلی ها حتی متن نمایشنامه رو که نخوندن هیچ حتی اسم نویسنده رو هم نمی دونن و باهاش آشنایی ندارن اما دفاع تمام قد یا نفی ملزم می کنن مثل آقایی که شبی که من در سالن بودم کلی با دبدبه کبکبه ردیف اول نشسته بود، بعد اتمام بلند شد با صدای بلند افاضات کرد که نمایش فوق العاده بود و بعد اظهار داشت از چچچچچچچچچچچچخوف متنی کمتر از این توقع نمیره ....
لطف دارید دوست گرامی ،ممنونم، البته بنده هم کاملا نظر شخصی و عامیانه میدم . خیلی خوب میشد اگه افراد صاحب علم هم در دسترس بودن برای نقد و بررسی کارها، البته گروهی به اسم اگزیت نقدهایی من ازشون در صفحات مختلف دیدم که به نظر معقول و منطقی و فنی بود
۰۳ مرداد ۱۳۹۷
با سلام و احترام نظرات شما رو خوندم و از نظر من هم مخاطبان این کار دو دسته بودند (فکر کنم اولین بار بود که این اتفاق برای تئاترهای جتاب پیروزفر افتاده)ولی تفکیک حسی و اصولی کاری سخت و حرفه ای ایست که این گره فقط به دست عوامل حل میشه که یانظرمنتقدین چه عامی و چه صاحب قلم تاییدمی شه یا مخاطبین توجیه میشن. (من که تمام نظرات رو می خونم دوست دارم بدونم تا چه حد این نظرات به واقعیت کار نزدیک است )
۰۳ مرداد ۱۳۹۷
جناب سینا نظرتون به شدت با نظر من همسو هست .
جای اون دوستان خالی که سال های اولیه راه اندازی تیوال ، ما با رو نقدهای جانانه مستفیض می کردند و تعدادشون هم کم نبود . تو این دوره زمونه همه چیز داره جیره بندی میشه ، حتی نقد و نظر خوب . متاسفانه باید با "محشر بود" ها و "عالی بود" ها و "توقعم بیشتر بود" ها بسوزیم و بسازیم و متشکر باشیم از همین انگشت شمار عزیزانی که نقدشون واقعن نقد هست.
۰۶ مرداد ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Sina_10 (sina_10)
درباره نمایش بوتولیسم i
من ارتباط بین واژه بوتولیسم و مضمون نمایش رو متوجه نشده، اگه کسی متوجه شده میشه به من بگه ، با تشکر
ضمن خسته نباشید به گروه اجرایی که زحمت کشیدن چند نکته قابل است ، تعداد زیاد بازیگر روی صحنه نیاز به هماهنگی اساسی داره ، کمبود امکانات یک موضوعه و عدم تلاش کافی برای هم ریتم شدن و هماهنگی بین بازیگران روی صحنه که چندین بار در حین اجرا باهم برخورد پیدا می کردن موضوع دیگه که با کار بیشتر میشد درستش کرد، شاید به حساب بی تجربگی باید گذاشت انشالله در کارهای بعدی نباشه، اگر قرار متنی رو به اسم خودش اجرا کنیم پس بهتره متن اجرا بشه نه تفسیر و تعبیر اون هم غلط ، متن برشت صرفا روایتگر دو مسیر متفاوت در شرایط یکسانه ولی نه نتیجه گیری اخلاقی داره نه توصیه ای به کسی می کنه، در تئاتر نیازی به تفهمیم به تماشاگر نیست به خصوص چنین متنی که خودش هم اصراری برای فهماندن نداره، در کنار تمام اینها استفاده از شوخی های دم دستی و خواندن آهنگ بانی و برک زدن و پارکور کردن وسط اجرا متاسفانه به دید بنده فقط تلاش بیهوده ای برای شگفت زده کردن و خنداندن تماشاچی ها داشت، چه ارتباطی بین متن با آهنگ بهنام بانی یا برک و پارکور داره؟! قرار نیست به هر ترفندی متوسل بشیم تا تماشاگر رو راضی کنیم! اینکه چهارتا تیکه سیاسی و اجتماعی هم به کار اضافه کنیم(در حالی که اصلا در متن نیست) روش دم دستی برای پرمغز کردن و معناگرایی کاره، در مجموع دوستان زحمت کشیدن و امیدوارم موفق باشند ولی برای ادامه راه شاید باید دست از ساختن دوباره چرخ برداریم و اصرار به شیوه های دم دستی و قدیمی نداشته باشیم
آنچه ترسیم کردید سکانسی اپیدمیک شده در بسیاری از اجراهاست؛ همان که شوق‌ها کورتاژ می‌کند و شکوه‌ها می‌زاید.
تشکر می‌کنم از آگاه‌سازی‌ به غایت مفیدتان.
۲۳ تیر ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Sina_10 (sina_10)
درباره نمایش اگه بمیری i
با عرض سلام و خسته نباشید به دوستان اجرایی، به طور کلی نمایش خوبی بود بویژه بازی های روانی داشت البته نه در خصوص همه، اما چند نکته در اجرا وجود داشت که البته نظر کاملا شخصیه
متون زلر غالبا جذاب و دو پهلو هست و رعایت این دوپهلو بودن و عدم قطعیت در اینکه واقعا چه اتفاقی افتاده و چه اتفاقی صرفا در ذهن شخصیت های افتاده همواره در تمام لحظه های نمایشنامه جاری هستش، چیزی که در این نمایش نمیبینم و انگار با قطعیت مطرح میشه که پییر خیانت کرده بویژه با آون دکور که هیچ سنخیتی با خود متن و حتی دستور صحنه خود متنم نداره،نمایش رو مغایر با هدف زلر به سمت جسمانی سوق داده که طبق مصاحبه های خود زلر اصلا دغدغه این نویسنده نیست و به این سمت سوف داده که یقین کنیم اتفاقی افتاده در حالی که در متن حتی در پایان هم هیچ یقینی وجود ندارد، از طرفی میزان جنبه های تراژیک و گریه آور و اشک و آه و ناله بویژه در بازی خانم کردا که اونم هیچ سنخیتی نه با این متن و نه اساسا با خود زلر نداره، زلر در مصاحبه ای در خصوص نمایشنامه مادر که غالبا به عنوان بهترین نمایشنامه اش شناخته میشه هم تاکید کرد که طنز تلخه، این میزان اصرار بر آه و ناله از سمت احیانا کارگردان یا بازیگر نقش " آن " بی دلیل و منطق به نظر میرسه، ضمن اینکه شخصیت این زن روی صحنه این نمایش بسیار وابسته و منفعل و ناتوانه و به عبارتی توهین به زنان و احساسات زنانه است، درسته خانم ها موجوداتی حساس تر و احساسی تر هستن اما قرار نیست آویزون و بیچاره و گدای محبت باشن، این حتی برای زنان ایرانی که من در دوروبر خودم دارم از مادرم تا بقیه، این میزان گدایی و عجز و لابه نسبت به یک مرد اونم مردی که شاید احیانا خیانت کرده اصلا وجود نداره، اینکه دیگه یک متن فرانسوی با یک زن فرانسوی که دکتر هم هست، چطور میشه که یک بازیگر زن و کارگردان زن در یک نمایشنامه زن و دنیای زنانه را تا این حد وابسته و محتاج و ناتوان نشان میده؟!
در خصوص بازی ها به طور کلی قابل قبول و خوب بود غیر از خانم کردا که بیش از حد احساسات بروز میدادن و اصرار بر حسی داشتن که از درون تهی از آن ... دیدن ادامه ›› احساس بودن متاسفانه و فقط با ایجاد لحن و بیان می خواستن باور پذیر باشن که خب دیر زمانی ست که دیگر صحنه تئاتر پذیرش همچین احساسات فیک و صداسازی ها رو نداره، حداقل بنده از جمله آدم هایی هستم که تحت تاثیر اینهمه احساسات الکی روی صحنه نه تنها قرار نمیگیرم که دلزده هم میشم و حرکات بیش از حد و بی دلیل روی صحنه که در صحنه تئاتر به زعم بنده پذیرفته نیست
امیر و سپیده این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید